ميزگرد شكست صهيونيسم در غزه علل و پيامدها

به گزارش خبرگزاري مهر: "صلاح زواوي" سفير فلسطين در تهران ، دكتر محمد علي مهتدي استاد دانشگاه و محقق  و همچنين  حسين رويوران رئيس كميسيون سياسي جمعيت در اين ميز گرد علمي پيرامون تحولات اخير و تخليه نوار غزه به ايراد نظرات خود پرداختند.

در ابتدا اين نشست رويوران به ارائه توضيحات كلي پيرامون موقعيت نوار غزه و مساحت، امكانات و ضعفهاي اين منطقه و تقسيم ناعادلانه منابع آن بين فلسطينيان و شهرك نشينان صهيونيست و بطوركلي  جغرافياي طبيعي و انساني اين منطقه سخن گفت.

 وي سپس در بخش ديگري از سخنان خود به مقايسه خروج اسرائيل از غزه و جنوب لبنان پرداخت و اقدام اخير اين رژيم را براي خروج از غزه بسيار مهم تر ارزيابي كرد.

رويوران گفت: تفاوت در اين دو مقوله در اينجاست كه اسرائيل در جنوب لبنان داعيه نداشت و از آنجا صرفاً به عنوان كمربندي امنيتي استفاده مي كرد ليكن رژيم صهيونيستي درغزه داعيه ارضي داشت و خروج آن مي تواند به اين سبب، بسيار مهم تلقي شود.

 در ادامه اين نشست زواوي سفير فلسطين در تهران نيز در سخنان خود خروج اسرائيل را موفقيتي براي فلسطينيان خواند  و اعلام كرد كه اين موفقيت جزئي در بخشي از سرزمين فلسطين رخ داده است كه اين آغاز راه است. وي اعلام كرد كه اين خروج ثمره خون شهيدان فلسطيني است نه صدقه ، شارون به كسي صدقه نمي دهد.

وي افزود : شارون زماني اعلام كرده بود كه شهرك نتساريم براي من مانند تل آويو است و وقتي خروج شهرك نشينان را ديدم گريستم.زواوي گفت: تمام گذرگاهها در دست اسرائيل است و ما بايد با مبارزه آن را بدست آوريم.

وي در بخش ديگري از سخنان خود اظهارداشت : اولين فقره در نقشه راه از بين بردن زير بناي سازمانهائي است كه اسرائيل از آنها بعنوان سازمانهائي تروريستي ياد  مي كند و اينها همان برادران و خواهران ما در حماس ، جهاد اسلامي و شهداي گردانهاي الاقصي و تصفيه و از بين بردن نيروهاي مقاومت فلسطيني است كه مورد قبول ما نبوده و نخواهد بود.

در بخش ديگري از اين ميزگرد دكتر مهتدي نيز نوار غزه را خواستگاهي براي مبارزه خواند كه باعث دردسر رژيم صهيونيستي بود.

وي گفت اهالي اين منطقه متعلق به مبارزه و انتفاضه هستند و مقاومت و انتفاضه عامل مهمي در خروج اسرائيل از غزه است.

اين محقق اظهار داشت: بايد اين واقعيتها را در نظر گرفت و فريب نخورد زماني كه اسرائيلي ها مي خواهند عقب نشيني كنند به راحتي مي توانند اين عقب نشيني را از تهديد به فرصت تبديل كنند و دراين مساله يد طولايي دارند و آنها عقب نشيني را در شرايطي انجام دادند كه مي توانند نتايجي بدست آورند.

زماني كه اسرائيلي ها مي خواهند عقب نشيني كنند به راحتي مي توانند اين عقب نشيني را از تهديد به فرصت تبديل كنند و در اين مساله يد طولائي دارند و آنها عقب نشيني را در شرايطي انجام دادند كه مي توانند نتايجي بدست آورند.

دكتر مهتدي در ادامه با اشاره به اهداف اسرائيل از اين عقب نشيني گفت كه آنها از اين اقدام چندين هدف داشتند:

1) نظاميان رژيم صهيونيستي در افكار عمومي جهان ارتشي جنايتكار محسوب مي شود و آنها سعي داشتند با اين اقدام اين مساله را ترميم كنند. آنها مي توانستند اين عقب نشيني را يك روزه انجام دهند اما آن را طول داده و دو الي سه ماه بر روي آن تبليغاتي گسترده انجام دادند و در هنگام تخليه شاهد بوديم كه تمام شبكه هاي ماهواره اي وابسته ، بطور وسيعي آنرا پوشش دادند.

2) آنها در صددند تا به دنيا نشان دهند كه درحال حاضرتوپ در زمين فلسطينيان است و با اين كاردرافكارعمومي اين زمينه را ايجاد كنند تا به آنها امتيازي داده شود در حالي كه اقدام آنها واگذاري زمين هاي اشغال شده بود.

3) هدف ديگر آنها خنثي كردن مقاومت در غزه بود بطوريكه اگر آنها به غزه تجاوزي نكنند مقاومت نيز در اين منطقه به آنها كاري نداشته باشد تا بدين وسيله ادامه مقاومت را سلب كرده و آن را بي هدف سازند.

4) از ديگر اهداف آنها ايجاد اختلافات در بين گروههاي فلسطيني بود تا از اين طريق بتوانند از جو ايجاد شده بهره برداري كنند.

5) ديگر هدف درخواست كمك مالي از آمريكا بود كه اين رژيم بطور وسيع براي اين اقدام خود از واشنگتن غرامت گرفت.

6) بر قراري ارتباط با جهان عرب از اهداف ديگر تل آويو مي باشد كه سيلوان شالوم وزير امور خارجه اين رژيم در همان زمان اعلام كرد كه بعد از تخليه غزه ، چند كشور عربي خواهان برقراري روابط با اسرائيل هستند.

مهتدي در بخش ديگري از سخنان خود پيرامون چالشهاي پيش روي فلسطين بعد ار تخليه غزه اظهار داشت:

 يكي از مهمترين چالشهاي پيش روي فلسطينيان بعد از تخليه غزه ، مقاومت مي باشد. يعني آيا مقاومت بايد-بويژه در غزه- تمام شود يا اينكه مقاومت در همه جا فرايندي  به هم پيوسته است يعني اينكه آيا مقاومت در غزه مي تواند به تجاوزهاي اين رژيم در كرانه باختري پاسخ دهد يا خير كه اين مساله هنوز در بين فلسطينيان نيز جاي بحث است.

دومين چالش بزرگ مساله انتقال امكانات و تجهيزات به كرانه باختري است ليكن چون در اين زمينه امكان ارتباط با آن منطقه وجود ندارد فلسطينيان بايد تلاش كنند تا چنين ارتباطي را برقرار كنند.

سومين چالش مساله بازسازي است از آنجائي كه رژيم صهيونيستي چه در دوره حضور خود و چه در هنگام تخليه بر اساس اعتقادات و باورهاي ديني(مخالف دادن اين امكانات به فلسطينيان هستند) اقدام به تخريب اين منطقه كرده لذا بايد براي بازسازي اين منطقه جهان عرب و اسلام كمك كنند.

چهارمين چالش اين است كه طيف هائي سعي دارند در هنگام بازسازي و يا به بهانه بازسازي اين منطقه را رفاه زده كرده و از مقاومت دور كنند.