۲۵ فروردین ۱۳۹۳، ۱۵:۲۷

خامنه و ضابطیان در «کافه سوال»:

جایزه اجرا در موشک‌باران یک جعبه شکلات بود/ شاید یواشکی تاب‌‌ سوار شوم

جایزه اجرا در موشک‌باران یک جعبه شکلات بود/ شاید یواشکی تاب‌‌ سوار شوم

منصور ضابطیان و گیتی خامنه‌ دو مجری بودند که در گفتگو با مجری برنامه «کافه سوال» از شهرت گفتند، یکی به این موضوع اشاره کرد که هنوز هم اگر نگهبان پارک حواسش نباشد تاب‌سواری می‌کند و دیگری با اشاره به تغییر دیدگاه‌ها، به یک جعبه شکلاتی اشاره کرد که به پاس کار در موشک‌باران به او دادند و انتظار همان را هم نداشته است.

به گزارش خبرنگار مهر، برنامه «کافه سوال» با اجرای مژده لواسانی فصل جدید خود را به موضوع شهرت اختصاص داده است. این برنامه شب گذشته یکشنبه 24 فروردین میزبان دو تن از مجریان تلویزیون بود؛ گیتی خامنه مجری مشهور دهه شصت و منصور ضابطیان که مردم او را بیشتر با برنامه «رادیو هفت» می‌شناسند.

لواسانی اولین سوال خود را از خامنه اینطور مطرح کرد که بعد از رفتن از ایران، نگران نبودید از این محبوبیت کاسته شود و خامنه در این خصوص توضیح داد: راستش خیر. اول باید بگویم با ورود به یک فرهنگ جدید، بسیار شوکه می‌شوی. من در سفری که رفتم این شوک فرهنگی را تجربه کردم اما زمانی که به ایران برگشتم هم این شوک را تجربه کردم و بسیار شوکه شدم!

با بازگشت به ایران شوکه شدم

وی افزود: وقتی از ایران رفتم همه چیز ساده‌تر بود اما وقتی بعد از 15 سال به ایران برگشتم، اولین چیزی که به دنبال آن می‌گشتم روزنامه‌ها و مجلات جدید بود و می‌خواستم بدانم مردم به چه چیزهایی بیشتر توجه می‌کنند. اولا همه چیز رنگی و بسیار فاخر و چشمگیر بود اما زمانی که نشریات را باز می‌کردم و ورق می‌زدم کمی ناامید شدم. در واقع به نظرم یک حرکت جدید شروع شده بود که فقط به چهره‌ها می‌پرداخت.

خامنه تصریح کرد: پرداختن به اینکه انحنای بینی عمل شده کدام یک از دوستان بیشتر مورد توجه است یا فلان ماشین قرمز یا آبی جیغ فلان مدل برای چه کسی است و موارد فراوان دیگر که بسیار من را شوکه کرد. وقتی تهیه کننده برنامه گفت به چنین مطلبی می‌پردازید، بی نهایت خوشحال شدم.

مجری برنامه از ضابطیان نیز در خصوص میل به شهرت با اجرای «رادیو هفت» سوال کرد و وی یادآور شد: باید بگویم شهرت هدف نهایی من نبود، نمی‌گویم شهرت بد است و به نظرم هر کسی بگوید شهرت را دوست ندارم اغراق می‌کند. اما به هر حال وقتی هست که شما از کاری که می‌کنید هدف دیگری هم دارید.

یکی از تبعات اجرا شهرت است

وی ادامه داد: حضور من مقابل دوربین به خاطر این بود که فکر می‌کردم رویاهایی دارم که می‌خواهم آنها را با بقیه تقسیم کنم و برای همین برنامه سازی کردم و فکر کردم اگر خودم مقابل دوربین باشم، بی واسطه‌تر می‌توانم با مردم صحبت کنم. خیلی از شغل‌ها تبعاتی دارد و یکی از تبعات اجرا این است که چه بخواهی و چه نخواهی مشهور می‌شوی.

هوس کنم از لب جوی رد می‌شوم

ضابطیان درباره زندگی خود قبل و بعد از اجرا گفت: به هر حال زندگی آدم تغییر می‌کند و هرچه هم که بخواهیم از آن فرار کنیم پیش می‌آید. اما من تصمیمی که از روز اول گرفتم این بود که شهرت با همه شیرینی‌ها و دردسرهایش تاثیری در روند زندگی‌ام نداشته باشد و نخواهم به واسطه شهرت، خودم را از جامعه دور کنم. بنابراین همچنان اگر هوس کنم از لب جوی رد شوم، این کار را می‌کنم و یا اگر به پارک پروم و ببینم نگهبان حواسش نیست شاید یواشکی سوار تاپ و سرسره هم بشوم.

به پاس کار در موشک‌باران یک جعبه شکلات به من دادند

در ادامه خامنه هم درباره تفاوت شهرت در زمان حال و در زمان دوران کاری خودش گفت: شهرت آن زمان دقیقا به ماهیت و ذات زندگی بر می‌گشت؛ کاملا خاطرم هست که دوران موشک باران که من ماندم و خانواده را هم مجبور کردم که بمانند و من کارم را انجام دهم، بعد از اینکه موشک باران‌ها تمام شد به من یک جعبه شکلات برای تشکر دادند و من البته همان را هم توقع نداشتم. می‌خواهم بگویم چقدر دیدگاه‌ها تغییر کرده است.

وی ادامه داد: من برنامه‌ای در نظر داشتم و می‌خواستم اسمش را بگذارم «اگر شما مشهور بودید» و به این شکل قضیه را مطرح می‌کردم که چرا این میزان تب شهرت بین مردم و جوان‌ها زیاد شده است. فکر می‌کنم یکی از مهمترین دلایل آن این است که جامعه و دیگر انسانها، آن چیزی را که حق واقعی انسان‌ها است به آنها نمی‌دهند. فرض کنید اداره‌ای می‌روید و چه مشهور باشید و چه نه، کارمند به شما نگاه می‌کند و می‌گوید چه کاری می‌توانم برای شما انجام دهم و کار شما را به فردا نیندازد. یا اگر در حال رانندگی هستید آدم‌ها بی دلیل جلوی شما نپیچند و اگر موارد بسیار دیگر رعایت شود، شما را از حقوقی برخوردار می‌کند که تفاوتی بین شما و آدم‌های مشهور نیست. این یکی از مهمترین مواردی است که همه تب شهرت دارند.

مهربانی زنده‌یاد فرهنگ مهرپرور در یادم مانده است

خامنه به روزهای اول کاری خود اشاره کرد و گفت: یادم می‌آید اولین روزی را که به ساختمان 13 طبقه تولید شبکه یک رفتم و خدا رحمت کند مرحوم فرهنگ مهرپرور را دیدم، گفتم آمدم اینجا کار کنم و او با چنان لبخند مهربانی گفت خوش آمدی و من هرچه بلد باشم به تو یاد می‌دهم. از آن زمان یاد گرفتم همه می‌آیند و روزی می‌روند. مهم نیست چقدر چهره آدمها در یاد بماند، مهم آن تفکر و اثری است که از خود به جای گذاشتند.

اول چهره‌ها به برنامه اعتبار می‌دادند و بعد برنامه به آنها

ضابطیان نیز در ادامه درباره حضور چهره‌های مشهور در «رادیو هفت» یا چهره‌هایی که به واسطه این برنامه مشهور شدند، اظهار کرد: در ابتدای برنامه از چهره‌های مشهور بسیاری دعوت می‌کردیم تا حضور آنها به برنامه اعتبار دهد اما کم کم وقتی یک برنامه‌ای بگیرد، حضور در آن برنامه هست که به آدمها اعتبار می‌دهد. بنابراین ما شروع کردیم به تولید یک سری ستاره. ستاره‌هایی که سرمایه‌های برنامه بودند و مهم این بود که این افراد را مردم دوست داشتند و دارند. بنابراین اینجا شهرت مهم نبود و دوست داشتن بسیار مهم‌تر بود. نکته جالب اینکه افراد مشهوری آمدند اما مردم یک آیتم را بیشتر از همه دوست دارند و آن آیتم گفتگو با کودکان است که البته بسیاری از کودکان مشهور شدند و حالا دارند بازی می‌کنند.

وی در پایان گفت: از نظر من شهرت نعمتی است که خداوند در اختیار بعضی افراد قرار می‌دهد و مثل هر نعمت دیگری روزی از آدم‌ها می‌گیرد. بنابراین اگر قرار باشد آدم زندگی‌اش را روی شهرت بنا کند وقتی آن را از او می‌گیرند، خیلی به او سخت می‌گذرد، پس زمانی که این نعمت را دارید به خوبی از آن استفاده کنید تا خاطره خوبی چه در ذهن شما و چه در ذهن کسانی که شما را می‌شناسند بماند.

«کافه سوال» به تهیه کنندگی سهیل سلیمانی و با اجرای مژده لواسانی از شنبه تا دوشنبه ساعت 21 روی آنتن شبکه دو سیما می‌رود.

کد خبر 2270620

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha