به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پترونت، این مشکل بزرگ در قرون ابتدایی صنعتی شدن این قاره یعنی قرنهای هفدهم تا نوزدهم مشکل عمدهای به حساب نمیآمد، چرا که با اتکاء به منابع ذغال سنگ میشد کوره کارخانهها را روشن و چرخ ماشینهای صنعتی را چرخاند.
در قرن بیستم که تکنولوژی دچار جهشی بزرگ شد و سوخت متداول ماشینهایِ صنعتِ پیشرفته کمکم دچار دگرگونی شده و نفت و گاز به عنوان سوخت اصلی دنیای صنعت قلمداد شد، علیرغم کمبود منابع نفت و گاز، مشکل زیادی برای این قاره ایجاد نشد، چرا که مرکزیت اقتصادی دنیا بودن در کنار ایالات متحده، باعث میشد که جهان سوم همواره بدون هیچ مشکل آفرینی خاصی سوخت مورد نیاز صنعت این قاره را تأمین کند. اما این تعادل در روابط اروپا و کشورهای تأمینکننده انرژیاش در دهههای ابتدایی قرن بیست و یکم دچار تغییر و تحولات زیادی شده است.
هنوز آفریقا و خاورمیانه با کمال میل نفتکشها و خط لولههای منتهی به اروپا را سیرآب میکنند، اما دیگر تأمین و تضمین امنیت انرژی برای اروپا به اندازه سابق کار آسان و کمهزینهای به حساب نمیآید. این را در ارتباط قیمت بالای انرژی و اقتصادهای رو به افول اروپایی میتوان به راحتی درک کرد. اروپا امروز انرژی را ارزان به دست نمیآورد و از آن گذشته منابع تأمین انرژی این قاره عمدتاً در مناطقی واقع شدهاند که دچار ناامنی، خشونت و عدم ثبات سیاسی هستند و همین به تنهایی نشان از مشکلی بزرگ برای این قاره دارد. هرچند که این مشکل شاید امروز خیلی هم بزرگ به نظر نرسد، اما سیر وقایع ژئوپولتیک نشان از هرچه عمیق و پُردامنهتر شدن این مسئله در آینده میان و بلندمدت دارد.
در ادامه منابع تأمین انرژی اروپا را به صورت مختصر مورد بررسی قرار می گیرد:
1) خاورمیانه و آفریقای شمالی: خاورمیانه همچنان قسمت عمدهای از نفت خام مورد نیاز اروپا و همچنین گاز این قاره را تأمین میکند. از لحاظ گازی قطر حجم مبادلاتی بالایی در زمنیه تخصصی گاز مایع یا الانجی با اتحادیه اروپا دارد. کشورهای جنوبی و مدیترانهای قاره اروپا نیز دسترسی بسیار آسانی به کشورهای شمال آفریقا خصوصاً لیبی و الجزایر به عنوان دو تولیدکننده بزرگ نفت دارند. اما این منطقه همواره از مشکل عدم ثبات سیاسی رنج میبرد. خاورمیانه اصولا در دهههای اخیر، نقطه کانونی «تروریسمِ» بینالملل- نظیر القاعده- و همچنین جنگها و ناآرامیهای سیاسی-نظامی بوده و اخیراً هم که شورشهای مردمی به این وضعیت پیچیده اضافه شده است. هنوز آتش شعله خیزشهای مردمی در سال 2011 در این منطقه خاموش نشده است (برای مثال به اشغال هشت ماهه پایانههای نفتی در لیبی توسط شورشیان مسلح توجه کنید) و از آن گذشته آینده سیاسی بسیاری از کشورهای این منطقه- نظیر مصر، لیبی، بحرین و یمن- بسیار تیره و تار به نظر میرسد. بنابراین درست است که خاورمیانه منابع غنی از انرژی برای اتحادیه اروپا در خود جای داده است، اما نباید فراموش کرد که هر آن ممکن است تحولی بزرگ که کنترل آن از دست دنیای غرب خارج خواهد بود در این منطقه رخ داده و تمام معادلات و برنامهریزیهای سابق را برهم زند. از آن گذشته شکلگیری و رشد مراکز جدید سرمایهداری جهانی در آسیا و آمریکای جنوبی و تقاضای بالای این مناطق برای نفت خاورمیانه، میتواند باعث وقوع رقابتی چالشزا بر سر منابع نفتی این منطق شده و قیمت نفت را از چیزی که هست نیز بالاتر ببرد. از همه این مسائل نیز که بگذریم نباید فراموش کرد که منابع نفت و گاز خاورمیانه در حال پیر شدن هستند و بالا بودن مصرف داخلی این منطقه نیز پیرو رشد بالای جمعیتاش ممکن است در آینده نزدیک صادرات نفت و گاز این ناحیه از کره زمین را به خاطرهای مربوط به گذشته بدل کند... پس خاورمیانه هر چند که در ظاهر تأمینکننده سربهراهی برای اروپاست اما در عمق دچار مشکلات بسیار فراوانی است که نمیتوان روی آینده آن چندان حسابِ ویژهای باز کرد.
2) روسیه و آسیای مرکزی: روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شریک مطمئن و تأمینکننده انرژی بسیار مطمئنی برای اروپا به حساب میآمد، به طوری که اروپا امروزه 30 درصد از گاز مورد نیاز خود را از روسیه دریافت میکند. اما تحولات اخیر نشان داد که روسیه نیز تا ابد شریک مطمئنی برای اروپا نیست. روسیه در وقایع اوکراین باب جنگ سرد را دوباره و از نو با اروپا و دنیای غرب باز کرده و رسماً از تهدید به قطع گاز و فروش سایر صور انرژی به اروپا ابایی ندارد. در این جنگ لفظی نیز دنیای غرب در پی تحریم نفت و گاز این کشور و هر چه وخیمتر کردن موضوع است. بنابراین، امروز تأمین انرژی از روسیه برای اروپا نه تنها یک گزینه مثبت و قابل تأمل نیست که یک تهدید تمام عیار است؛ به طرزی که اتحادیه اروپا عملاً به کشورهای عضو این اتحادیه دستوراتی برای کاهش اتکای گازی به روسیه میدهد. امروز دیگر هر کسی میداند که روسیه تأمینکننده امنی برای غرب نیست. در مورد آسیای مرکزی هم نیازی به توضیح نیست که اغلب کشورهای این منطقه از قزاقستان تا تاجیکستان و ارمنستان همه از لحاظ سیاسی و اقتصادی زیر سلطه روسیه بوده و بدون هماهنگی با این کشور توان انجام هیچ کاری را ندارند.
3) آفریقای مرکزی، غربی و شرقی: مناطق مستعمره سابق اروپا امروز اگرچه تولید انرژی چندان بالایی نسبت به کشورهای خاورمیانه ندارند، اما تولیدشان هرچقدر هم که باشد احتمالاً به کار اروپا خواهد آمد. اما منابعِ این مناطق نیز به طرزی خزنده و نامحسوس تحت سیطره سرمایههای روس و علیالخصوص چینی هستند. پُر واضح است که روسیه و چین رقبای اتحادیه اروپا به حساب آمده و به همین خاطر نیز نمیتوان حساب ویژهای روی این مناطق برای تأمین نفت و گاز اروپا باز کرد.
4) نفت و گاز شیل: منابع شیل این روزها مثل مُدهای زودگذر لباس، به طرزی همهگیر در تمام مناطق عاری از منابع متعارف طرفداران پر و پا قرصی پیدا کرده است. در فرایند استحصال منابع شیل، به وسیله تکنولوژی گران قیمت شکافت هیدرولیکی با تزریق آب، شن، ماسه و ترکیبات شیمیایی خطرناک در لایههای مختلف زمینشناختی، نفت و گاز مختصرِ محصور در لایههای رسوبی استخراج شده و در عوض عوارض بسیار مخربی بر سفرههای آب زیرزمینی بر جای مانده و حتی در موارد بسیار فراوانی باعث وقوع زلزله میشود. امروز اتحادیه اروپا بدون توجه به عوارض زیست محیطی، استخراج نفت و گاز شیل را برای مقابله با وابستگی به روسیه، به کشورهای عضو خود توصیه کرده است؛ به طرزی که جای جای این قاره، دولتها مشغول لابیگری با مجالس ملی و محلی برای دریافت مجوز حفاریهای هیدرولیکی هستند. با این وجود، مقاومت اجتماعی در اروپا برای مقابله با این موضوع بالاست و علاوه بر آن نباید فراموش کرد که نفت و گاز شیل در نهایت برای اروپا بسیار گران تمام میشود. بنابراین، منطقاً این منابع نیز منابع مطمئنی برای تأمین انرژی قاره اروپا نمیتوانند به حساب آیند.
5) واردات الانجی یا گاز مایعشده از آمریکای شمالی: ایدهای که این روزها از زبان اوباما برای مقابله با روسیه و پوتین بیان شده اما متخصصان امکان عملیاتی شدن آن را بسیار پایین میدانند. چرا که تجهیزات اروپایی با الانجی همخوانی نداشته و برای ساخت زیرساختهای مرتبط با الانجی دست کم یک دهه زمان لازم است. با این وجود تلاشهایی در هلند و اسپانیا به عنوان دو کشورِ دارای زیرساختهای واردات الانجی، در این زمینه در جریان است.
با بررسی 5 منبع تأمین انرژی قاره اروپا، حالا دیگر درک وضعیت وخیم این ناحیه از لحاظ آینده تأمین انرژی و امنیت این حوزه کار آسانتریست. اروپا به عکس آمریکا منطقه بسیار آسیبپذیری از لحاظ تأمین انرژی است چرا که نه خود از منابع متعارف نفت و گاز برخوردار است و نه شرکای مطمئنی در این زمینه دارد. از این موارد نیز گذشته این منطقه از لحاظ جغرافیایی نیز در محاصره مراکز پراکنشِ ناامنی اقتصادی و اجتماعیست. بنابراین میتوان در آینده افول اقتصادی این ناحیه به علت از بین رفتن امنیت انرژیاش را کاملاً محتمل دانست.
بحران انرژی در اتحادیه اروپا؛
خطراتی که امنیت انرژی اروپا را در میانمدت تهدید میکند
قاره سرسبز، خوش آب و هوا، مدرن و زیبای اروپا علیرغم همه مزایا و ویژگیهای طبیعی، اقتصادی و اجتماعی خود، همواره با کمبود انرژی و سوخت فسیلی به عنوان اصلیترین منبع انرژی در عصر حاضر مواجه بوده است. این قاره مشکل آب ندارد، کشاورزیاش پُررونق و صنعتاش پویاست اما از منابع متعارف نفت و گاز به عکسِ خاورمیانه، آفریقا و آمریکای شمالی کاملاً بیبهره است.
کد خبر 2285654
نظر شما