به گزارش خبرنگار مهر، هشتمین نشست از پیش همایش نکوداشت مقام علمی آقاعلی مدرس زنوزی(حکیم مؤسس) با عنوان «حکمت در طهران» پیش از ظهر امروز چهارشنبه 17 اردیبهشت ماه با حضور آیت الله محمد امامی کاشانی، آیت الله دکتر سیدمصطفی محقق داماد، آیت الله غلامرضا فیاضی و دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد.
در بخشی از این نشست، آیت الله فیاضی رئیس هیئت مدیره مجمع عالی حکمت اسلامی طی سخنانی بر جایگاه عقل اشاره کرد و گفت: عقل اولین آموزگار بشر است و عقل در رشد عقلی انسانها عامل است یعنی شاگردی خوب در نزد این استاد به گونه ای است که هر که بیشتر در مقام شاگردی جدیت کند، عقل او رشد بیشتری می کند و به عکس اگر بر عقلی هوای نفس غالب شود و عقل اسیر هوای نفس گردد، از مقام انسانیت تنزل می کند و به قول فرمایش قرآن"...لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ"
وی وجود علوم عقلی را از افتخارات حوزه های شیعه توصیف کرد و با اشاره به آیاتی از قرآن بر جایگاه جبهه فرهنگی و علمی نسبت به جبهه نظامی تأکید کرد و گفت: کسی که می خواهد در دین تفقه کند تفقّه در دين، سه بعد دارد: 1. بعد اعتقادى، 2. بعد عملى، 3. بعد اخلاقى. عقاید اصل است اما اگر اخلاقیات نباشد همه اعمال 70 ساله آدمی بر باد می رود. اما در همان بخش نازل دین هم احکامی که فقیه به دلیل عدم حضور معصوم و خالی بودن دستش از ادله نقلی، مجبور می شود به سراغ عقل برود و از عقل بایدها و نبایدها را بفهمد. اما کارایی این عقل در اعتقادات چیست؟ باید عقل دست ما را در دست وحی بگذارد و عقل ما را به سوی وحی رهنمون شود.
فیاضی در پایان با اشاره به دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در مورد علوم عقلی، تشکیل مجمع عالی حکمت اسلامی را با تأیید و تشویق مقام معظم رهبری و زیر نظر اساتید برجسته حوزه آیات عظام جوادی آملی، سبحانی و مصباح یزدی اعلام کرد.
در ادامه این نشست دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی از چهره های ماندگار فلسفه طی سخنانی به تشریح جایگاه عقل پرداخت و گفت: چه کسی می تواند عقل را تعریف کند؟ وچه کسی می تواند خداوند را معرفی کند؟ عقل را از آن حیث که تعریف می کنند غیر از آن حیثی است که تعریف شده است؛ عقل را خدا تعریف کرده اما خدا را هم تنها با عقل می توان شناخت و این معادله عجیبی است. فلسفه اگر می خواهد به جایی برسد باید از طریق عرفان اصیل به آن دست یابد نه از این عرفانهای عملی سخیف که باب شده است.
وی در ادامه تأکید کرد: عقل یعنی رفتن نه اینکه دنبال نتیجه بودن، گرفتاری امروز این است که همه دنبال نتیجه هستیم. فلسفه ای که از اول نتیجه اش مشخص باشد، فلسفه نیست بلکه کلام است. فلسفه می رود و نیز عقل هم بسته نیست. بستگی مرگ عقل و موت آدمی است. عقل بالذات گشوده است. اما چرا آن را «عقل» که از عقال می آید یعنی بستن، می گویند؟ در قرآن کلمه عقل اصلا نیامده بلکه 42 ماده از عقل به کار رفته است. اینکه عقل را به معنی بستن نامیده اند به این دلیل است که عقل با پروازش راههای انحرافی، نفس و شهوات و ... را می بندد.
دکتر دینانی به تشریح آیه «يتْلُوا عَلَيهِمْ آياتِهِ وَ يزَكِّيهِمْ وَ يعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» پرداخت و گفت: "قولوا لااله الا الله" تنها گفتن نیست بلکه فهیمدن توحید را امر می کند. تزکیه در پرتو تعلیم صورت می گیرد و تزکیه بدون آگاهی بی نتیجه است. فلسفه یعنی تعقل و اگر در فلسفه ای تعقل نباشد، فلسفه نیست.
وی در ادامه در رد سخنان آیت الله فیاضی که وجود علوم عقلی در حوزه های شیعه را افتخار خواند گفت: هیچگاه در تاریخ فقاهت فلسفه آزاد نبوده است. در غرب، کلیسا در بارگاه فلسفه محاکمه شد و در واقع فلسفه کلیسا را محاکمه کرده است اما در جامعه اسلامی ما فلسفه در بارگاه فقه محاکمه شد اما آیا در بارگاه شریعت هم چنین بود؟!
این استاد فلسفه با اشاره به رنجها و صدماتی که برخی از حکما و فلاسفه و نیز عرفای اسلامی از سوی فقها متحمل شدند، تلاشهای علامه طباطبایی و حضرت امام(ره) در تدریس فلسفه را یادآور شد و گفت: همیشه فلسفه در پرتو تفسیر و یا جنبی بوده است و امروز پرداختن به فلسفه از برکات انقلاب اسلامی است و تا پیش از این همواره اهل فلسفه محکوم و در کناری بودند. هیچگاه در تاریخ فقاهت فلسفه آزاد نبوده است اما معجزه حکمای ما این بود که پنهانی بزرگ شدند.
دکتر دینانی بر برتری حکما و فلاسفه اسلامی نسبت به فلاسفه غرب تأکید کرد و محجوریت آنها را ناشی از مخالفت فقها توصیف کرد و گفت: ملاصدرا دقیقا معاصر دکارت فرانسوی بود، دکارت با طرح فلسفه ای به نام« می اندیشم پس هستم» چهره دنیا را تغییر داد و این تکنیک دنیای امروز نتیجه حرف دکارت است. بعد از ملاصدرا تیزهوش ترین حکیمی که پس از 400 سال سر برآورد ملاعلی زنوزی است و پیرامون دو نظریه مهم صحبت کرده است؛ یکی معاد جسمانی است که در حوزه عقاید است و یکی موضوع «ربط و رابط» است. در مورد معاد جسمانی نظریه ای داده است که تا کنون چنین نظریه ای بیان نشده است و درباره «ربط» هم باید بگویم که امروز غرب دست به گریبان آن است و اگر این مسئله حل شود، سرنوشت مسئله جهانی فلسفه عوض خواهد شد. حرفهایی ما داریم که غربیها تازه الفبایش را می خوانند و باید اندیشه حکما و فلاسفه بزرگ اسلامی را احیا کنیم که امیدواریم این همایش سرآغاز این حرکت باشد.
نظر شما