به گزارش خبرنگار مهر، بندر سیراف به سبب موقعیت ویژه جغرافیایی و دارا بودن شرایط لازم برای پهلو گرفتن کشتی ها، روزگاری مرکز تجارتی حوزه خلیج فارس به شمار می رفت کشفیات باستان شناسی و مدارک مکتوب نشان می دهد که سیراف از اواخر عصر ساسانی تا اوایل قرن پنجم هجری بندر بزرگ بازرگانی ایران محسوب می شد و در میان بنادر ساسانی – اسلامی خلیج فارس مانند مهرویان، سیتیز، گناوه، ریگ، ریشهر، هزار مردان، نجیرم (بطانه)، نای بند و هاله هیچ یک از اهمیت و جایگاه تاثیر گذار سیراف برخوردار نبودند سیراف به عنوان مهم ترین بندر تاریخی اسلامی خلیج فارس و ارتباط دهنده تمدنهای شرق و غرب عالم، نه تنها محل تبادل کالاهای تجاری چین با مدیترانه بلکه محل گفتگوی تمدنها، ادیان و فرهنگ و سنن مال مختلف بوده است.
بیشتر تاریخ پژوهان و باستان شناسان معتقدند که زلزله باعث تخریب سیراف واژگونی دو سوم یا نیمی از سیراف و در برخی موارد تا نود درصد سیراف به درون آب شده است. اما حسین توفیقیان، عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی در بررسی و شناسایی باستان شناسی زیر آب سیراف با همکاری سورنا خاکزاد، در پژوهشی آورده که با توجه به مطالعات میدانی انجام شده، هیچ گونه تخریب گسترده ای در سازه های ساحلی و واژگونی بخش بزرگی از بندر در درون دریا مشاهده نشده و اندک تخریب ها که به موازات خط ساحلی دیده می شود به دلیل برخورد امواج به هنگام طوفان است.
توفیقیان برای برای اثبات این نظریه شواهد و دلایلی را آورده و می گوید که دیوار ساحلی سیراف، سازنده تدافعی در برابر امواج دریا دیواره ساحلی با ارتفاعی بیش از 5 تا 6 متر و ضخامتی بیش از یک و نیم متر و با شیبی ملایم دارای عملکردی کامل و بی نقص در خصوص محافظت شهر در برابر دریا داشته است. با توجه به تخریب تدریجی دیواره ساحلی هیچ نشانی از تخریب یک باره سازه های ساحلی و واژگونی بخش بزرگی از سیراف به درون آب دیده نمی شود.
وی ادامه می دهد: موقعیت کوره های سفال گری بر لبه دیوار ساحلی با توجه به قرار گیری کوره ها در لبه دیواره ساحلی و مشرف به دریا، امکان وزش باد مناسب برای بالا بردن حرارت کوره ها از سوی دریا میسر بود از سوی دیگر قرارگیری این مجموعه در حاشیه بندر تاریخی سیراف باعث خروج دود حاصل از کوره ها به سوی دریا شده و مانع آلودگی هوای بندر می شود.
توفیقیان ادامه می دهد: آنچه که از عملیات غواصی در زیر آب و بررسی و شناسایی باستان شناسی زیر آب حاصل شده پراکندگی قطعات کوچک و متوسط سنگ های آهکی و گاها لنگرهای سنگی بود که بدون هیچ گونه انسجام و ارتباط منطقی با یکدیگر در بستر دریا و به فاصله های مختلف به چشم می خورد بنابراین در طی این پژوهش میدانی، هیچ گونه معماری یک پارچه با آوار معماری که نشان دهنده غرق شدن بخش هایی از سیراف و واژگونی آن به دلیل وقوع زلزله و یا سونامی یا دیگر عوامل مخرب طبیعی باشد به چشم نمی خورد.
این باستان شناس گفت: در کنار شواهد موجود در سازه های معماری ساحلی سیراف و بستر دریا دقت نظر در خصوص توپوگرافی سواحل سیراف کمک شایانی به درک بهتر ما از خط ساحلی باستانی سیراف می کند. خلیج روبروی سیراف در خط ساحلی دارای عمق اندکی بوده اما بلافاصله به آب های عمیق تر متصل می شود اگر بپذیریم که آثار معماری سیراف تنها چند ده متر بیشتر از حد و حدود امروزی بوده است بنابر این مجبوریم سطح آب خلیج فارس را چندین متر پایین تر از سطح امروزی تصور کنیم و این مساله با واقعیت های علمی در خصوص سطح آب خلیج فارس در طی هزاره های اخیر که کمترین جابجایی را داشته است در تضاد است.
بنابراین طبق بررسی های توفیقیان به عنوان سرپرست و سرنا خاکزاد به عنوان سرپرست غیر ایرانی که با مجوز پژوهشکده باستان شناسی در سواحل و زیر آب بندر سیراف انجام شده، این طور به نظر می رسد که تخریب دیواره ساحلی سیراف به موازات ساحل و به مرور زمان ایجاد شده است. میزان این تخریب در جاهای مختلف ساحل متفاوت است. تخریب ایجاد شده در سازه های ساحلی سیراف به وسیله امواج دریا ایجاد شد و این تخریب تدریجی تا به امروز نیز ادامه داشته است. ابعاد سیراف در زمان آبادانی به اندازه ابعاد امروزی آن بوده و فرضیه واژگونی نیمی از سیراف یا بیشتر آن به وسیله زلزله به درون دریا با توجه به دلایل و شواهد ارائه شده قابل قبول نیست.
پس در درون دریا و سواحل سیراف هیچ گونه معماری مسنجم و مرتبطی با آن بندر تاریخی وجود ندارد و سیراف در جهت دریافت دریا فاقد گستردگی بوده است اما در حد فاصل بندر تاریخی سیراف و دریا، یک سازه و دیواره ساحلی ایجاد شده که شهر را از امواج دریا حفاظت می کرده است.
نظر شما