به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «مبانی فهم کلام خدا» با هدف ارائه مقدمهای برای فهم تفسیر قرآن مجید نوشته شده است. در این کتاب درباره مفهوم وحی و انواع آن بحث شده و گفتمان مسیحی در این زمینه و همچنین دیدگاههای منکران آسمانی بودن وحی مطرح شده است و به پارهای از ادعاهای تجربهانگاران پاسخ داده شده است.
در این کتاب همچنین مبانی فهم قرآن مانند الهی بودن الفاظ، منشا و ترتیب آن، اعجاز و تحریفناپذیری قرآن درج شده است. فصلی از این کتاب به معرفی گذرای تفسیر متون مقدس در پارادایم کلام مسیحی و گفتمان مسلمانان میپردازد و وجوه شناخت قرآن از جمله تفسیر و روشهای آن، تاویل و ترجمه را بازمیشناساند. بازشناسی سنت در مکتب خلفا و مکتب پیروان اهل بیت(ع) و روشنگریهایی در این زمینه، از جمله در باب ممنوعیت نگارش و نقل آزاد سخنان پیامبر اکرم(ص)، مساله جعل حدیث، راهبرد تقیه و مبارزه با پدیده غلو از دیگر موضوعاتی است که در این کتاب مطرح شده است.
فصل پایانی کتاب نیز ضمن روشن کردن نیاز مسلمانان به تبیین و تفسیر قرآن کریم و آشنایی با تاریخ و منابع فهم و تفسیر، و حجیت ظواهر آیات، و بیان پیامبر(ص) و اهل بیت و بیان صحابه و تابعین، جایگاه عقل در فهم و تفسیر بازشناسی و نقد میشود.
این کتاب 5 فصل دارد که عناوین آنها به ترتیب عبارتاند از: وحی، قرآن، تفسیر، سنت و منابع فهم قرآن.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
ابوالاسود پس از حضرت امیر(ع) از تعلیم و ترویج قواعد زبان عربی خودداری میکرد. زیاد که از جانب معاویه حکمرانی عراق را داشت، وی را واداشت تا آن را به فرزندش ابن زیاد بیاموزد. گویا این زیاد که از مادری غیر عرب به نام سمیه بود، نزد معاویه عربی را غلط تلفظ میکرد. معاویه که از قبیله قریش ـ فصیحترین قبایل ـ بود، متوجه شد و به زیاد نوشت: به پسرت سخن گفتن به زبان عربی را تعلیم بده! او غلط حرف میزند. ابوالاسود باز امتناع کرد، تا آنکه دید کسی کلمه «سولُه» در آیه «انّ الله بریءٌ من المشرکین و رسولُهُ» را «رسولِه» به کسر لام میخواند. با این تلفظ معنی آیه این میّشود که «خدا از مشرکین و از پیامبر بیزار است!!»
ابوالاسود با شنیدن این غلطخوانی بر آن شد که نسبت به اعرابگذاری خط قرآن اقدام کند. برای این کار از زیاد خواست تا ده نفر از نویسندگان چیرهدست از قبیله عبدالقیس انتخاب کند و آنان قرآن را از اول تا آخر بنویسند. آنگاه به او گفت: من قرآن را با دقت میخوانم و شما خوب به دهان من نگاه کنید. هرجا دهانم را باز میکنم یک نقطه روی حرف بگذارید. هرجا لبم را پایین میآورم، یک نقطه زیر آن حرف بگذارید. و هرجا دهانم را جمع میکنم، یک نقطه برابر آخر حرف بگذارید. بعدها خلیل بن احمد فراهیدی که از طبقه سوم شاگردان او بود، فتحه و کسره را به صورت کشیده و ضمه را به صورت واو کوچک درآورد. و بدین ترتیب، خط قرآن با تعلیم حضرت امیر(ع) به کمال رسید و با این تمهید زبان و ادبیات فصیح عرب هم از زوال نجات یافت.
این کتاب با 282 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 12 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما