خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: ابتدای اردیبهشت ماه در نشست خبری اعلام برنامههای نمایشی سیما در سال 93 بود که یکی از خبرنگاران برای اولین بار به هنرمندانی از کشورهای عربی اشاره کرد که بی سروصدا در شهرک سینمایی دفاع مقدس و شهرک غزالی مشغول ساخت یک سریال هستند و هیچکس خبری از این سریال ندارد.
آنجا سیدعباس فاطمی مدیر کل طرح، برنامه و نظارت معاونت سیما از این موضوع اظهار بی اطلاعی کرد ولی این خبر مجهول یک بار دیگر در نشست خبری دیگری نیز مطرح شد اما باز هم در ظاهر کسی از این موضوع خبر نداشت. با این وجود 10 روز نگذشته بود که کم کم اخبار علنیتری از سریالسازی عربها در ایران به گوش رسید.
یکی از عوامل آن سریال با نام «باب المراد» هم که نمیخواست نامش فاش شود با مهر گفتگو و جزئیات ساخت این سریال را مو به مو تشریح کرد؛ اینکه سریال در 30 قسمت 45 دقیقهای ساخته شده و سه فیلم سینمایی هم از آن تولید میشود.
موضوع آن روش زندگی امام جواد (ع) است؛ تنها فرزند پسر امام رضا (ع) که جوانترین امام شیعیان به حساب میآید. کارگردانی این اثر بر عهده فهد میری یکی از کارگردانان کشور سوریه، تهیهکنندگی با کمال بحرانی و نگارش متن با محمود عبدالکریم از نویسندگان سوری است که سه سال روی این فیلمنامه وقت گذاشته و در نگارش آن از حدود 46 منبع زندگی سیاسی امام رضا (ع) و امام جواد (ع) استفاده کرده است. مشاور مذهبی سریال شیخ علی تورانی از علمای لبنان است و «باب المراد» زیر نظر شورای فقهی شیعیان لبنان و ایران ساخته میشود؛ آنها متن فیلمنامه را کاملا خواندهاند و تک تک پلانها را هم میبینند.
یکی از نکات حساسیت برانگیز اینگونه آثار نمایش چهره معصومین است که «باب المراد» از آن مصون است. از میان عوامل ایرانی مجموعه نیز میتوان به طراح گریم محسن موسوی، مدیر صدابرداری یدالله نجفی، مجید میرفخرایی مدیر هنری، ستار اورکی آهنگساز اشاره کرد. طراح لباس این سریال علیرضا عباسی و طراح صحنه محسن خدابخشی است.
این سریال با دو دوربین ضبط شده و به دلیل غیرقابل تکرار بودن صحنههای جنگی، برای ضبط این صحنهها از پنج دوربین بهره گرفته اند. یکی از رکوردهای این سریال تاریخی ضبط آن طی کوتاهترین زمان ممکن یعنی چهار ماه است. سوریه، لبنان، عراق، کویت، بحرین و ایران در ساخت این سریال مشارکت دارند و ابتدا در ماه مبارک رمضان از شبکه العراقیه کشور عراق روی آنتن خواهد رفت. تهیهکننده این سریال برای پخش آن از ایران نیز با تلویزیون ایران در حال مذاکره است.
بعداز ظهر یکی از آخرین روزهای تصویربرداری سریال برای گفتگو با عوامل آن به شهرک غزالی رفتیم. علیرضا عباسی طراح لباس این سریال، حرفهای زیادی برای گفتن داشت از طراحی 3700 دست لباس گرفته تا حساسیتهای این سریال، نحوه کار مشترک با عرب زبانها، دستمزد و مزایا، شتاب زدگی در تولید و اینکه چرا هنرمندان خودی دیگر کمتر به آثار تاریخی تمایل نشان میدهند؟!
گفتگویمان با عباسی را در ادامه میخوانید:
*همکاری شما با پروژه «باب المراد» چگونه آغاز شد؟
- اوایل اسفند سال 92 مدیر هنری پروژه مجید میرفخرایی که 10، 12 سال دستیار او هستم با من تماس گرفت و درباره این کار مشترک ایران و سوریه توضیح داد و قرار شد برای طراحی لباس بیایم. متاسفانه این کار عظیم بدون پیش تولید انجام شد و سه روز بیشتر پیش تولید نداشتیم و خرید لوازم و اجناس و دوخت و دوز را همزمان با ضبط آغاز کردیم. با گرفتن مجوز ارشاد میشود گفت نزدیک به 10 اسفند بود که کار را کلید زدیم.
*چطور چنین چیزی ممکن شد؟
- غیرممکن در این کار ممکن شد. ما همزمان با فیلمبرداری زمانی که بازیگران از سوریه میرسیدند و از هواپیما پیاده میشدند برای اندازهگیریشان اقدام میکردیم! بعد من طرح لباس را به خیاط میدادم و بلافاصله برای اینکه بازیگر مقابل دوربین برود، لباس آماده میشد. چون این کار خیلی عجلهای است و برای ماه رمضان تولید میشود، ناچار بودیم این طور پیش برویم و لباس و پارچه و دیگر لوازم همزمان تهیه و استفاده میشد.
*این سریال چند شخصیت دارد و شما برای چه تعداد افرادی لباس طراحی کردید؟
- «باب المراد» حدود 140 بازیگر اصلی دارد و علاوه بر این، حضور برخی هنرورها هم پررنگ است. مثلا مسیحیها، یهودیها، کلیمیها و زرتشتیها شخصیتهایی بودند که باید برایشان لباس طراحی میشد. به غیر از این برای برخی هنرورها که نقش عیارها، منافقان، یمنیها، شامیها، عراقیها، اهالی ری و ایران را بازی میکردند هم باید لباسهای جداگانه طراحی میشد.
میشود گفت صرفا بالای 600 دست لباس برای جنگ و سربازهای مأمون و امین دوخته شد. 250 دست لباس هم برای سربازهای هاشمی و امامیون طراحی کردیم و دوخته شدند. روی هم رفته میتوانم بگویم نزدیک به 3700 دست لباس برای این کار دوختیم.
*واقعا همگی این تعداد لباسها دوخته شدند؟ آرشیوی برای استفاده از لباس برخی شخصیتها وجود نداشت که نخواهید برای همگی شخصیتها لباس بدوزید؟
- ما مقداری از آرشیو سریال «مختارنامه» استفاده کردیم که تنها شامل زرههای آنها میشد. چون اینجا امامیون دشداشههای بلند تا قوزک پا میپوشند اما برای مختار همه لباسها کوتاه و زیر زانو است و به درد ما نمیخورد. ما صرفا از این لباسها برای زندانیان و مردم در حال شلاق خوردن استفاده کردیم اما مابقی همه دوخته شد. برای تمام زنان هنرور یا کودکان لباس دوخته شد.
در آرشیو شهرک غزالی یا مراکز دیگر، لباسی برای کودک وجود ندارد آن هم کودک عربی. حتی شلوار هم وجود نداشت. ما از دمپایی و شلوار تا دشداشه و عبا بدون استثنا برای دختر و پسر و زن و مرد دوختیم. کلاههای مختلف برای قومیتهای مختلف و... چون چیزی برای استفاده وجود نداشت.
*پشت این همه کار آن هم با این سرعت حتما حمایت مالی خوبی وجود داشته است. این را تأیید میکنید؟
- خدارا شکر ما هر چه میخواستیم توسط مسئول خرید، خریداری میشد و از لحاظ بودجه مشکلات خاصی نداشتیم.
*این لوازم از ایران تهیه میشد؟
- بدون استثنا. ما چیزی نداشتیم که از سوریه یا جای دیگری تهیه شود بلکه لوازم، طرح و دوخت آن همه متعلق به ایران است.
*برای شخصیت امام رضا (ع) و امام جواد (ع) هم طراحی لباس انجام شد یا این شخصیتها به صورت فیزیکی در قصه نیستند؟
- چرا هستند. ما برای امام رضا(ع) و امام جواد(ع) هرکدام سه دست لباس تهیه کردیم. البته داستان، زندگی امام جواد (ع) در سه سن مختلف یعنی هفت، 12 و 22 سالگی را دربرمیگیرد. برای هفت سالگی دو دست، برای 12 سالگی سه دست و برای 22 سالگی ایشان سه دست لباس طراحی کردیم و ما این طراحی را با توجه به مستندات تاریخی در خصوص ائمه انجام دادیم. شاید بتوان کار را برای هنرورها کمی سادهتر گرفت اما طراحی لباس ائمه که نقشهای اصلی را تشکیل میدهند با دقت بسیاری انجام شد.
*نظارتی در خصوص مطابقت تاریخی سریال از قصه آن گرفته تا طراحی لباسها انجام شده است؟
- بله. درباره لباس هم چند باری نظارت داشتند و خیالشان راحت شد. این اولین کار من نیست و قبلا در سریالهای امام حسن (ع) و امام رضا (ع) بودهام و این سریال هم به همان تاریخ میپردازد. تنها مقطع زمانی بعد از امام رضا (ع) را تجربه نکرده بودم، چرا که تا خاکسپاری امام رضا (ع) در سریال داشتیم. از اینجا به بعد برای من تازگی داشت.
*شما هر روز سر صحنه میآیید؟
- بله هر روز. چون ما هر جلسه چند بازیگر جدید داریم. کوچکترین نقش ما دو دست لباس دارد و دیگر تعداد لباسها بالاتر از این است. مثلا مأمون 14 دست لباس دارد. امین برادر او که زود کشته میشود 6 دست لباس دارد، زبیده همینطور. شخصیتی به نام زینب چهار دست لباس دارد. بنابراین امکان ندارد بخواهم یک روز سر صحنه نباشم.
*ارتباطتان با هنرمندان عرب چگونه است؟
- مشکلی وجود ندارد یا از مترجمها کمک میگیریم و یا دست و پا شکسته با هم انگلیسی و عربی حرف میزنیم. خوشبختانه خوب با هم هماهنگ شدهایم و اکثرا نیازی به مترجم وجود ندارد. تا حدی که مشکلی بینمان پیش نیاید زبان هم را یاد گرفتهایم. خوبی بازیگران این کار این است که همگی سوپراستار هستند و در کشورهای مختلف فیلم بازی کردهاند، بنابراین انگلیسی را خوب میدانند.
*پس بازیگران این کار همگی شناخته شده هستند؟
- بله اکثرا سوپراستار هستند. مثلا بازیگر نقش زبیده یا مأمون چهره هستند. بازیگر مأمون خودش کارگردان هم هست. بازیگران دیگر مثل اصحاب امام (ع) هم در «اخراجیهای 2 و3» نقش داشتند و ایرانیهایی هستند که در عراق زندگی میکنند و بین آنجا و ایران در رفت و آمد هستند.
*تفکر هنری آنها چگونه است؟ در این زمینه هم نزدیکی احساس میکنید؟
- بله هیچ مشکلی نبود. تنها مشکل کار ما شتاب زدگیاش است. به ویژه برای ما که روی اینگونه آثار حساس هستیم و طوری کار میکنیم که مسئلهای پیش نیاید اما در این پروژه گاهی پیش میآید سه لوکیشن در یک روز ضبط میشوند اما در فیلم و سریالهای ایرانی هر دو روز در یک لوکیشن هستند.
*این موضوع برای من سوال شده. یعنی ایرانیها خیلی کُند هستند که ساخت اثری همچون «مختارنامه» هفت هشت سال طول میکشد یا کیفیت این کار (باب المراد) با ساخته داود میرباقری قابل مقایسه نیست؟
- صحنههایی که میرباقری در «مختارنامه» میگرفت بسیار بلیغ بود و تمام جزئیات را به مخاطب منتقل میکرد. مثل زندگی روزمره واقعی. اما اینجا بیشتر گفتگوهای دو نفره ضبط میشود.
*پس خبری از جزئیات نیست؟
- بله در این کار به جزئیات پرداخته نمیشود.
*با این حال فکر میکنید «باب المراد» اثر موفقی از آب دربیاید؟
- بله کار قوی و خوبی است. در این موضوع شک نکنید.
*فکر میکنید سوریها هم از این تجربه راضی هستند و این سریال فتح بابی برای همکاری مستمر با کشور ما به عنوان قطب سریالسازی منطقه خواهد بود؟
- صد در صد. اوایل که آنها به ایران آمده بودند فکر میکردند ایران چنین قدرتی ندارد. اما به مرور فهمیدند اینجا همه چیز بهتر و قویتر از سوریه وجود دارد.
*اگر چنین دیدگاهی داشتند چطور ایران را برای ضبط سریالشان انتخاب کردند؟
- تهیهکننده این کار کمال بحرانی در ایران دفتر تهیهکنندگی دارد و قبلا کارهای کوچکی در ایران ساخته بود و میخواست ساخت یک کار بزرگتر را در کشورمان تجربه کند. خوشبختانه همه چیز هم خوب پیش رفت.
*در حالی که هنرمندان یک کشور دیگر برای ساخت زندگی امام جواد (ع) اقدام کردهاند. فکر میکنید چرا هنرمندان کشور خودمان کمتر به کارهای تاریخی اقبال نشان میدهند؟
- چون همه درگیر تلهفیلم و کارهای گیشهای شدهاند. صرفا سوپراستار میآورند تا بلیت بفروشند. در ذهنیت ما دیگر نه تاریخ مهم است نه قومیت. فقط اینکه پول تهیهکننده برگردد اهمیت دارد. اکنون وضعیتی پیش آمده که من وقتی میخواستم دستیارهایم را جمع کنم همه سر تلهفیلمهای مختلف بودند. دیگر هم کسی کار تاریخی انجام نمیدهد اما در این کارها باید با جان و دل و عشق حضور داشت. کدام کاری است که در آن 18 ساعت در روز حضور داشته باشیم؟
*با وجود سختیهای کار دستمزدهای «باب المراد» قابل قبول است؟
- نمیشود گفت نسبت به کاری که انجام میدهیم خوب است.
*در مقایسه با نمونههای ایرانی چطور؟
- ما در یک تلهفیلم یا سینمایی ایرانی دستمزد خوبی میگیریم و همه چیز از زمان کار تا خورد و خوراک حساب شده است. اما اینجا اصلا مشخص نیست. این اولین تجربه بود و ما برای کارهای بعدی باید با چشم باز قرارداد ببندیم و چیزهایی را که نیاز داریم بخواهیم و بعد کار کنیم تا دو طرف راضی باشند.
*در روزگاری که کم حساسیتترین آثار گاه با حاشیههای عجیب و غریبی روبرو میشوند، فکر میکنید این کار با حضور دو شخصیت از ائمه در فیلمنامه و حضور هنرمندانی از کشورهای دیگر ممکن است درگیر حواشی شود؟
- خود ما هم اول فکر میکردیم این کار مشکل ساز خواهد بود. خوشبختانه از اول هم قرار نبود چهره ائمه نشان داده شود. گرچه ما در ایران خیلی نسبت به این موضوع حساس هستیم اما آنها چنین حساسیتی تا این اندازه ندارند. مشکل دیگر این بود که آنها میخواستند زنان بی حجاب بازی کنند و اگر چنین چیزی پیش میآمد قطعا مشکل ساز بود اما خداراشکر از این موضوع هم فاکتور گرفتند و این سریال مثل کارهای خودمان با حجاب کامل ضبط شده است.
*از نظر تاریخی و وقایع و اتفاقات چطور؟
- در این زمینه آنها حساستر از ما هستند. آنها متعلق به نژاد عرب هستند و همانطور که ما درباره کوروش و داریوش و پهلوی اطلاعات بیشتری داریم، آنها کل تاریخ عرب را در ذهنشان دارند و خود من چیزهایی که نمیدانستم از بازیگران سوال میکردم. اسامی آنها هم خیلی شبیه هم است؛ مثلا عیسی ابن جعفر، اسحاق بن موسی. اولی یکی از یاران مأمون و قصی القلب بود و دومی برادر امام رضا (ع).
آنها در این باره به من اطلاعات میدادند و در کل تجربه موفقی شکل گرفت.
گفتگو از مریم عرفانیان
نظر شما