به گزارش خبرنگار مهر، همزمان با شب های قدر مناطق مختلف استان زنجان تا پاسی از شب ،میزبان شب زنده داران قدر است، حسینیه اعظم زنجان، مسجدجامع(سید) و امام زاده سید ابراهیم شهر زنجان و سایر نقاط استان زنجان در حال و هوای شب های قدر مراسم های ویژه برگزار می شود.
مردم روزه دار زنجان در شب های قدر با برگزاری برنامه های مختلف در مساجد، امامزادها و بیوت سادات و علمای شهر زنجان در سوگ بزرگ مرد تاریخ بشریت به عزاداری می پردازند.
با توجه به حضور حضرت آیت الله سید محمد حسینی زنجانی طی ایام ماه مبارک رمضان ویژه برنامه های شب های قدر با حضور ایشان در محل مسجد سید(جامع) شهر زنجان برگزار می شود.
سیل گسترده ارداتمندان مولی الموحدین حضرت علی بن ابی الطلب(ع) در داخل و محوطه و حتی خیابانهای منتهی به مسجد،با دعا و مناجات و با سرگرفتن قرآن این شب قدر را گرامی می دارند.
آیت الله سید محمد حسینی زنجانی از مراجع عالیقدر به مهر می گوید: فرق سر حضرت علی(ع) به خاطر عدالتش شکافته شد.
آیت الله حسینی با بیان اینکه تاریخ کسی را به عدالت و شجاعت حضرت علی(ع) به خود ندیده است ادامه می دهد: آن حضرت همواره مدافع و حامی مظلومان بوده و این امر به مذاق دشمنان اسلام و مسلمین خوش نمی آمد.
وی با تاکید بر اینکه با فلسفه وجودی شب های قدر را به صورت کامل درک کرد ادامه می دهد: شب های قدر فرصت خوبی برای آشنایی هر چه بیشتر با شخصیت والای حضرت علی(ع) است.
در حسینیه اعظم نیز مراسم با شکوه عزاداری توسط حجت الاسلام سرابی و دعای زیارت امین الله، زیارت امیرالمومنین و جوشن کبیر با نوای استاد کلامی و شبیری زمزمه شد.
توجه و عمیق شدن در مفاهیم نهج البلاغه که در برگیرنده سخنان و نصایح حضرت علی(ع) است که در بسیاری از مجالس عزاداری در شب های قدر به آن پرداخته می شود.
حال که خدای متعال به بنده ها میدان داده است که به سوی او برگردیم،طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم. این کار را بکنیم والا روزی خواهد آمد که خداوند به مجرمین بفرماید:لا یوذن لهم فیعتذرون.خدای نکرده در قیامت به ما اجازه عذر خواهی نخواهند داد.به مجرمین اجازه نمی دهند که زبان به عذر خواهی باز کنند.آنجا جای عذرخواهی نیست.این جا که میدان هست،این جا که اجازه هست،این جا که عذرخواهی برای شما درجه می آفریند،گناهان را می شوید و شما را پاک و نورانی می کند.
از خدای متعال عذر خواهی کنیم.این جا که فرصت هست،خدا را متوجه به خودمان و لطف خدا و نگاه محبت الهی را متوجه و شامل حال خودمان کنیم.
فاذکرونی اذکرکم:مرا به یاد آورید تا من شما را به یاد آورم.در همان لحظه ای که شما دلتان را متوجه خدای متعال و خدا را در دل خودتان حاضر می کنید و به یاد خدا می افتید،خدای متعال در همان لحظه چشم لطف و مهر و عطوفتش متوجه شماست،دست لطف و بذل و بخشش به سوی شما دراز است.
خدا را به یاد خودتان بیندازید و الا روزی خواهد رسید که خطاب الهی به سوی گناهکاران می آید که انا نسیناکم،ما شما را فراموش کردیم و به دست فراموشی سپرده ایم،بروید!از بیانات قیامت این گونه است.
قسم به نامت علی که حکایت می کند حدیث عشق مرا.الهه عشق و محبت سلام.سلام به مردی که در قلبش نوری جاری است.سلامی که تمامی جاه و جلال آن فقط سزاوار وجود سبز اوست.سلامی به زلالی مروارید اشکهایتان و به صداقت دل پرنورتان و به عطوفت و به مهربانیتان و درونتان نثار روی چون ماهتان.دل چیست؟لخته گوشتی است که نمی دانیم چیست و دلش نام نهاده ایم و آنرا صندوقچه ی اصرار ساخته ایم و صندوقچه ی دل من مملو از عشق به علی است.
مولای من، به فراقت خنده هایم به دردناکی گریه است.قسم به اشک علی،اشک شب قدر و به زمزمه های دردناک علی.علی جان،من گستاخانه شب های مناجات تو را با چشمانم قسمت کرده ام و ساعت دلم را با آخرین نفسهای مبارک محبت تو ،که بر سر کودک یتیم فرود آمد کوک کرده ام و حال،به جای تیک تاک ساعت،تکرارنام تو،به آونگ آن جان می دهد.آقای من،نه در زمین بلکه در آسمان اهورایی تو فریاد میزنم و در دل دیارها،های های می گریم که شاید اشک من قطره کوچکی باشد به دریای مهر و محبت علی پیوند بخورد.
مولایم هر چه بیشتر جستجویت می کنم بیشتربا وجود سراپا نور و معطوف آشنا می شوم.نمی دانم آیا می توانم از پنجره ی کوچک کودکانه ام با دیدار تو،با دستان مهربانت دست دهم!چرا که برای دیدارت باید کودک بود و بی گناه...
علی جان حضور سبزت در میانمان خالی است.مولای ما،کجایی تا که کوفه هزار رنگی را که از آستین خونین ابلیس بزرگ سربرآورده را بنگری و بنگری...
آقای من،به چشمان غبار نشسته ام که شاهد جاری شدن سیلاب خون و اشک و غم و ناامیدی است نظاره کن و تصویر انتظارت را ببین که به انتظار مهدی در سرزمین موعود گره خورده است.
راستی آقا جان در زمره منتظران مهدی بودن،عالمی دارد که غم دوری ایشان را تسکین می دهد و من به این انتظار می بالم.
مولای من،دریای وجودم به یاد مظلومیت های تو طوفانی است و کربلای خونین فرزندت را می جوید و این حال غریبی است بی تابی دل.دلم در سینه نمی گنجد و مانند رودی است که در جستجوی عشق تو می خروشد،همان دریای مهر علی و ذره ای است که می خواهد انقلاب حسینی بیافریند.
مولایم دلم بی قرار است،بی قراره توست.آقای من گلی که در وجود توست که با بودن عدالت معنا می گیرد،همان گونه که توانستی به عدل و داد عشق و محبت را میان زهرا و مردم به دو نیم مساوی تقسیم نمایی و انتشار بوی معطر آن مستی ها را به ارمغان می آورد.
علی جان زمزمه ات محبت.نوایت ترانه بهشتی.سرودت آزادی.پیامت عشق و باز هم عشق...و من آن اسیرم که آزادیم متعلق به ترانه ی توست.
مولایم،مولایم من از دنیای خودمان سخن تازه ای برای گفتن ندارم،گناه باز گناه.در دنیای هزار رنگ ما،کوفه خیلی بزرگتر از قبل شده است.دیگر بر پرده ابهام پرده حجاب باقی نمانده که شما از پشت آن گناهکاری را نجات دهید.
اگر زمین و زمان دگرگون شود باز شعله ها و شراره های محبت علی است که به فلک ایزدی زبانه می کشد و در اوج آسمانها نام خدا و در پله های آن خوشبختی ها را می انگارد.
و اما امروز که خدای متعال اجازه داده است که شما به تضرع و گریه بپردازید،دست ارادت به سوی او دراز کنید،اظهار محبت نمایید و اشک صفا و محبت را از دل گرمتان به چشمهایتان جاری سازید.این فرصت رامغتنم بشمارید،والا روزی هست که خدای متعال به مجرمین بفرماید،بروید وزاری و تضرع نکنید،فایده ای ندارد....این فرصت ها،فرصت زندگی و حیات است که برای بازگشت به خدا در اختیار ماست و بهترین
فرصت ها ایامی از سال است که از جمله آن ماه مبارک رمضان است و در میان ماه مبارک رمضان،شب قدر!
ملتی که دل خود را با خدای خود این گونه صاف کند که در خانه خدا برود،از خدا صادقانه بخواهد و به خدا صادقانه پناه ببرد،هرگز بدبخت و روسیاه نخواهد شد.دچار فساد،دچار ذلت،اسیر دشمن و دچار اختلافات داخلی نخواهد شد.آنچه از این بدبختیها بر سر ملت ها می آید بر اثر کوتاهیها،غفلت ها،گناهان و فسادهایی است که خودمان برای خودمان درست می کنیم!
کسی که در خانه خدا را می زند،خود را یک قدم به عصمت و به حفظ و نگه داری از گناه نزدیک می کند.به خدا پناه ببریم،از خدا بخواهیم،برای خدا کار کنیم و قدم برداریم و دلهایمان را فقط به خدا بسپاریم.صفای دلمان را با یاد خدا روزافزون کنیم.وقتی دلها با صفا شد،وقتی دلها چنگ در دنیا نزد و اسیر دنیا و مادیات نشد،آنوقت جامعه ای می شود با مردمی حقیقتا نورانی و با صفا و پاک.
چنین مردمی خوب تلاش می کنند،خوب کار می کنند،دنیای خودشان را هم خوب می سازند.
دلبسته نبودن به دنیای شخصی،معنایش نساختن دنیا نیست،آبادی دنیا،کاری برای خدا و جزو کارهای اخروی است.
بیایید شب های قدر را حقیقتا قدر بدانیم چرا که یک شب بهتر از هزار ماه است!
شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است.سلام،هم به معنای درود و تهیت الهی بر انسان هاست،هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش،صفا میان مردم،برای دلها و جان و جسم ها و اجتماعات است.
از لحاظ معنوی،چنین شبی است!شب های قدر را قدر بدانیم و برای مسائل کشور،مسائل خودتان،مسائل مسلمین و مسائل کشورهای اسلامی دعا کنیم.
..........................................
گزارش : سیده پریسا موسوی
نظر شما