به گزارش خبرگزاری مهر، در پی تذکر شورای عالی نظارت بر سازمان صدا و سیما درمورد حجم وشکل ماهوی نادرست تبلیغات در این ارگان که پیش از این شرح آن در خبرگزاری مهر رفت، وزیر ورزش کابینه دولت تدبیر و امید هم در لفافه از حق فدراسیون فوتبال سخن گفت تا صدا و سیما کاملا محاصره شود.
حرفهای وزیر ورزش پیرامون حق پخش تلویزیونی و اینکه این حق فوتبال است را باید جزو حرفهایی طبقه بندی کرد که تاکنون هیچ وزیری بر زبان نیاورده بود. در واقع همین حرفهاست که گودرزی را در پاره ای از موارد با دیگر وزیران متفاوت می کند و او را وارد داستانهای مهمتری از کلان نگری های بهانه جویانه برای فرار از حل موارد سخت نشان می دهد.
این شاید اولین گام در مرحله نوین ستیز با صدا و سیمایی باشد که حق پخش تلویزیونی را به رسمیت نمی شناسد اما درآمدهای سرشار از آن را از کنار آگهیها چه با مجوز فدراسیون و چه بدون مجوزرسمی می داند! و حتی با ایجاد سرشماره با فدراسیون برای جلب مخاطب هواداران فوتبال رقابت می کند!
در واقع این موج جدید گام نوینی از بدنه دولت در مسیر حرفهای شدن فوتبال و البته خصوصی کردن آن در جهت اصل 44 قانون اساسی است که البته اجزا و ساختار و جزییات مختلفی دارد.
به واقع حق پخش تلویزیونی حتی اگر به فدراسیون برسد نشان از پایان این داستان نبوده و نیست! و شاید صدا و سیما این نکته را می داند که روی خاکریز اول مقابل فوتبال اینهمه مقاومت می کند چرا که درصورت قانونمند شدن صدا و سیما در این مسیر آنجا در جام جم خیلی از مسایل دیگر هم به اجبار تصحیح شده و روی مسیر قرار می گیرد به عنوان مثال جریان روی آنتن رفتن آگهی های بدون مجوز فدراسیون که در آنها برای فروش کالا به تیم ملی و پیراهن و گلها و صعود این تیم نقبی زده می شود و از تیم ملی برای فروش کالاهای داخلی و خارجی استفاده می شود که درنوع خود درتمام جهان بی نظیر است.
این همه در حالی است که برند تیم ملی متعلق به بیت المال است و متعلق به فدراسیون فوتبال ایران و هیچکس از منظر قانونی حق ندارد که از آن استفاده کند و برای فروش کالاهای شخصی هر چه را که دوست داشت به نمایش درآورد؟
پرسش این است که آیا حمایت لفظی وزیر از فدراسیون فوتبال به حمایت عملی هم میرسد یا اینکه در مرحله حرف باقی می ماند؟ آیا این حرفها به عمل می رسد؟ پرسش دوم این است که آیا در تذکر شورای عالی نظارت،پخش تبلیغات متعلق به غیر (به عنوان مثال فدراسیون فوتبال ) هم ذکر شده یا نه؟
آیا وزیر به عنوان مثال لایحه ای به مجلس تقدیم می کند که پس از تصویب حق کپی رایت به رسمیت شناخته شود و شرکتهای متخلف در آن مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند؟
این درست که مجلس شاید نتواند برای صدا و سیما خط و مشی تعیین کند اما واقعیت این است که برای شرکتهای متخلف می تواند کار های قانونی را بهتر جلو ببرد و به این ترتیب صدا و سیما هم آگهی غیر قانونی نخواهد داشت که بی توجه به عواقبش آنها را روی آنتن ببرد
در واقع شاید حرفهای گودرزی شروع مستقل شدن در فوتبال باشد چرا که وقتی فدراسیون بتواند روی پای خود بایستد در نهایت باشگاهها هم با حق پخش تلویزیونی مستقل می شوند و روی پای خود خواهند ایستاد و خصوصی شدن میسر می شود.
به هر حال جایی باید ترمز صدا و سیما کشیده شود که نه حق پخش می دهد و نه آگهیهای وابسته به تیم ملی و فدراسیون را کنترل می کند و نه حتی مالکیتی برای سرشماره های پیامکی در قبال تیم ملی قائل است!
آنچه به وضوح دیده می شود این است که فدراسیون فضاهای تبلیغاتی و مجازی اش را میفروشد و از آنها درآمدزایی می کند که با رویکرد صدا و سیما در مورد پخش آگهی های بدون مجوز از این مسئله متضرر می شود و به این مسئله هم مثل حق پخش تلویزیونی معترض است.
باید دید صدا و سیما تا کجا در قبال این حق و حقوق بین المللی مقاومت می کند و تذکر شورای عالی نظارت بر صدا و سیما و البته حرفهای عملیاتی نشده وزیر ورزش مقاومت میکند؟
نظر شما