خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: شاید یکی از پررنگترین خاطرات نسل دهه شصت از دوران مدرسهشان رفتن به سینما و تماشای فیلم همراه با معلمها و همشاگردیهایشان باشد. فیلمهایی که نه تنها خاطرات کودکی که بزرگسالی ما را هم رقم زدند و تا سالها بعد در ذهنها باقی ماندند.
«شهر موشها»، «گلنار»، «دزد عروسکها»، «پاتال و آرزوهای کوچک» و «گربه آوازهخوان» همه از جمله فیلمهای دهه شصت هستند که با فروش و استقبال زیادی مواجه شدند و بچهها چه با خانوادهها و چه از طرف مدرسه و در صفهای طولانی به تماشای این فیلمها میرفتند.
سینمای کودک اگرچه در دهههای بعد فیلمهای کمتری برای کودکان داشت اما با مشکل دیگری هم مواجه شد و آن اکران این فیلمها بود که در شرایط چندان مساعدی نمایش پیدا نمیکرد و به تدریج سالنهای سینما از مخاطب کودک خالی شد. شاید از جمله نهادهایی که میتواند همچنان از کودکان و دانش آموزان و علاقههایشان حمایت کند آموزش و پرورش باشد. حمایتی که بهتر است سینما را تنها بعنوان یک سرگرمی نگاه نکند و آن را حتی فراتر از زنگ سینما در امر تربیت و پرورش و نشاط برای نسل آینده بداند.
نسل آیندهای که همین امروز باید برایش فکری کرد برای خوراکی که قرار است ذهن و اندیشه او را بسازد و تصویر، همیشه جادویی ترین محرک همه اندیشهها و ساختههای ذهنی بوده است. امروز اما سینمای کودک آنچنان که گفته شد با شرایط ویژه و حتی بحرانی مواجه شده است. در حوزه سینمای کودک فیلم چندانی تولید نمیشود و بدتر آنکه همان بضاعت اندک این سینما در اکران و نمایش هم از بین میرود.
این میان ضرورت دارد که برای نمایش و اکران و همچنین جذب مخاطب کودک به سمت این سینما همه متولیان و نهادهای مرتبط بسیج شوند که از جمله مهمترین و تاثیرگذارترین این نهادها سازمان آموزش و پرورش کشور است.
خبرگزاری مهر در نشستی که با حضور فریال بهزاد فیلمساز، غلامرضا آزادی فیلمبردار و تهیه کننده، علی میرزایی کارشناس، رضا سعیدیپور مدیر سینما آزادی و عزت الله علیزاده کارشناس برگزار شد به مسایل و مشکلات اکران سینمای کودک پرداخت که بخش زیادی از گفتگوها در این نشست نقش آموزش و پرورش را پررنگ جلوه داد.
قسمت اول این نشست بیشتر حول محور تولیدات سینمای کودک برگزار شد و حاضران بیان کردند که تا زمانیکه تولیدات در سینمای کودک برای مخاطب کودک نباشد و مخاطب خود را در نظر نگیرد در زمان اکران هم با مشکل مواجه خواهد شد.
در بخش دوم این نشست نیز به تاثیر کودکان در انتخاب فیلمها و تغییر نظر والدین و همچنین تاثیر تلویزیون و تبلیغات شهری در فیلمهای کودک اشاره شد.
در قسمت سوم و آخر این نشست فریال بهزاد که در جشنواره های خارجی بسیاری حضور داشته است به مقایسهای میان سینمای کودک در ایران و دیگر کشورها پرداخت.
همچنین در این نشست از اهمیت آموزش و پرورش و نقشی که در جذب مخاطب کودک به سوی سینما دارد سخن گفته شد و غلامرضا آزادی بیان کرد که آموزش و پروش در این زمینه سنتی عمل میکند و نمیخواهد از ظرفیت این سینما برای رشد کودکان استفاده شود.
رضا سعیدیپور نیز در بخش دیگری از این نشست از استقبال سینما آزادی از طرحهایی که به جذب مخاطب کمک میکند سخن گفت و بیان کرد که در طرح سلام سینما که رایگان انجام شد علی رغم تدبیرهای زیادی که انجام شد حتی یک لوح تقدیر هم از سازمان سینمایی دریافت نکرده است.
قسمت آخر این نشست را بخوانید:
*خانم بهزاد سینمای کودک اگرچه نامش برای کودکان است اما سختیهای تولید و نمایش فیلم در این حوزه بسیار بیشتر از بزرگسالان است. چطور میتوان مشکلات اکران و نمایش فیلم برای کودکان را رفع و یا کمتر کرد؟
بهزاد: سینما کودک صنعتی است که در تمام دنیا باید به آن کمک شود. در دنیا یک فیلم انیمیشن 3 دقیقه ای ساخته میشود و میبینید 3 کشور از آن حمایت میکنند چون سینمای کودک برای متولیان فرق میکند و قرار است نسل آینده کشور را تربیت کنیم. این صنعت، صنعت گرانی است. به طور مثال فرانسه، هلند و انگلیس پشت یک فیلم 3 دقیقه ای قرار میگیرند چون مخاطب برایشان اهمیت دارد. سینمای بزرگسال باید خودش اسپانسر جذب کند اما سینمای کودک به عنوان تربیت کننده و ارائه دهنده راه و روش و پرورش نسلی که فکر و تخیل کند باید این شرایط حمایتی را فراهم کند.
سینماگر چطور می تواند با دست خالی فیلم خوب بسازد؟ خود من این هزینه را ندارم که در صنعت گران سینما صرف کنم و تازه بعد از ساخت هم نمی توانم مطمئن باشم که اکران میشود یا خیر. درحالیکه در دنیا هیچ فیلمساز کودکی با پول خودش فیلم نمی سازد چون همانطور که گفتم دولت ها و کشورها به سینمای کودک اهمیت میدهند و بودجه را به صورت مستقیم و غیر مستقیم فراهم میکنند. ما در حوزه سینمای کودک یک شاخصه داریم و آن این است که از معدود کشورهایی هستیم که جشنواره فیلم کودک را برگزار می کنیم. اکثر کشورها چنین جشنواره ای ندارند بنابراین ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم درحالیکه این ظرفیت نادیده گرفته شده است.
*چه تلاشهایی صورت میگیرد تا فیلمساز بتواند به این اطمینان خاطر برسد؟
علیزاده: همه ما قطعاً به همین شکل که خانم بهزاد میگوید فکر می کنیم. خلاءهایی هم داریم و باید تلاش کنیم هماهنگی بین سیستمها و نظامها هم رخ دهد و سینمای نجیب کودک ما که در دنیا بینظیر است ادامه پیدا کند. سینمای کودک ما علیرغم مثال هایی که در ارتباط با قدرت تولیدات غرب یا حتی شرق بیان می شود، میتواند در نوع خود قدرتمند عمل کند. فیلمسازان ما میتوانند کمک کنند و قصههای ایرانی و فرهنگی خود ما را بر اساس زبان کودکانه برای جهان روایت کنند. اگر ما به اینجا برسیم دیگر دغدغه سینمای کودک را نداریم. دیگر در این حالت سینما به دنبال اثر است. به اعتقاد من اصلی ترین مورد این است که تولیدات بومی خود را درست کنیم و باید از همان ابتدا انتخاب کنیم که محصول ما برای چه گروه سنی مناسب است. در عین حال دولت هم تلاش خود را میکند اگرچه ممکن است در زمان هایی هم ضعف هایی داشته باشد.
بهزاد: باید قبول کرد که دولت در دورههای مختلف خیلی ضعف داشته است.
علیزاده: به هر حال اگر با این معضلات روبرو هستیم به دلیل همین ضعف های عمومی است که وجود دارد. به طور مثال ما با آموزش و پرورش جلسات متعددی داشته ایم. پیشنهادهایی زیادی هم در ارتباط با آموزش و پرورش و جشنواره فیلم کودک و همچنین نمایش فیلمها مطرح شده است. هم اکنون آثاری تولید و به جشنواره ارایه شده است , قاعدتاً جشنواره یک رسالتی در قبال این آثار دارد. جشنوارهای که تخصصی و در عین حال مردمی است و این تولیدات هر کدام یک گروه مخاطب خاص خود را هدف قرار میدهد برای همین ما فرمهایی را برای ارزیابی فیلمها در نظر گرفتیم تا مباحث با برنامه ریزی دقیقتر پیش رود.
از جمله پیشنهادهایی هم که به آموزش و پرورش داده شد این بود که ساعتی به عنوان زنگ درس سینما در نظر بگیرند و ما هم در بخش سینما در تولید و هم در پخش، این گروه مخاطب را مشخص کنیم. این تلاشها هم اکنون انجام میشود اما کمتر دیده میشود.
*مطمئنا این تلاشها انجام میشود اما نتایج آن را ما کمتر میبینیم.
میرزایی: اینکه تلاشها به نتیجه نمیرسند به دلیل نداشتن مدیریت و مهندسی فرهنگی است. نقشه راه وجود ندارد وقتی میگویند گروه تشکیل میشود من چشم انداز موفقی نمی بینم چون تجربه تاریخی ما ثابت کرده است در کنار این اتفاقات همیشه یک سفره برای عدهای پهن میشود. باید برنامهریزیها برای هر کاری مشخص باشد. وقتی شما کودک خود را در مدرسه می گذارید یعنی برای 30 سال او فکر می کنید، نمی گویید حالا دیپلم را بگیرد، به دانشگاه برود و بعد تکلیف خود را روشن کند که میخواهد چه کاری انجام دهد. پدر و مادرها هیچ گاه چنین کاری نمیکنند. فرآیند فیلمسازی و کار فرهنگی هم باید به همین صورت باشد.
مشکل دیگر اینجاست که ما همیشه فکر کرده ایم که اگر مردم به کاری ورود پیدا میکنند حتماً به خطا میروند. فکر می کنیم ما باید مردم را هدایت کنیم. البته درست است اما هدایت باید کانالیزه شده و نامحسوس باشد. فیلم دیدن برای کودکان باید از کلاس درس شروع شود و نه این که فقط فیلم دیده شود بلکه به صورت هدفمند سوال پرسیده شود و مورد بحث قرار بگیرد.
علیزاده: در واقع تولید فیلم، جشنواره کودک، اکران، خانواده و مخاطب همه و همه یک چرخه هستند و اگر این چرخه درست اتفاق نیفتد ما دچار مشکل می شویم.
*البته این چرخه هم اکنون دچار مشکل شده است. یکی از این مشکلات اساسی این است که فیلمهایی که در جشنواره برگزیده میشوند باید شرایط ویژهتری در اکران برایشان در نظر گرفته شود درصورتیکه این اتفاق نه تنها رخ نمیدهد که حتی گاهی هم برعکس است.
میرزایی: هماهنگ نبودن فیلمهای برگزیده در جشنواره و اکران در فیلمهای بزرگسال هم رخ میدهد.
بهزاد: این معضل از زمانی رخ داد که فیلمهایی که درباره کودک ساخته میشدند روی دور جایزه گرفتن در جشنوارهها افتادند، فیلم بچهای که در ده آب ندارد، کفش خود را گم میکند و این باعث شد که فیلمهایی که برای کودکان ساخته میشوند خط قرمز روی آنها کشیده شود.
انتقاد ما فیلمسازان همیشه به جشنوارههای خارجی بوده است که به یک سری فیلمهای خاص جایزه دادند. ما تکنولوژی غرب را نداشتیم که فیلمهایی مثل «هری پاتر» بسازیم اما همان فیلمهای سادهای که مطابق با ذائقه کودکان خود می ساختیم به کناری میرفت. جریان فیلمسازی جشنواره ای باعث شد روی فیلم های دیگر هم خط قرمز کشیده شود و دیگر به امثال من وام ندادند چون فیلمهای فانتزی و تخیلی میسازیم که کودکان دوست دارند.
آزادی: در حالی که این فیلمها از اساس برای کودکان است. به طور مثال فیلم «کاکلی» ادبیات و مثل های مرتبط با کودکان را مطرح میکند و اصلا داستان آن را هوشنگ مرادی کرمانی که نویسنده این حوزه است به نگارش درآورد.
علیزاده: بههرحال ما در این سینما نیاز به همه نوع آثاری داریم. بعضی از فیلم ها در حوزه های تربیتی کودکان و برای کانونهای پرورشی مربیان است و بعضی حتی برای مسئولان ساخته میشود.
بهزاد: بله من نمیگویم آن فیلمها ساخته نشود همه نوع فیلمی تولید شود اما اجازه دهند فیلمهایی که برای کودکان هست هم ساخته شود.
علیزاده: ترکیب مضامین و موضوعات در ژانرها بر اساس یک سبد کالا است که در آن بحث نیاز خانواده، کودک، نوجوان و جوان است. اگر در مقطعی به طور مثال کار کیارستمی بیشتر دیده شده به این دلیل بوده که ما در دوره جنگ بودیم و شاید به یک زبان دیپلماسی احتیاج داشتیم. امام (ره) هم از روز اول سینما را به عنوان یک موضوع اصلی میبینند. پس این رسانه اهمیت زیادی دارد و در یک برههای چون جنگ نیاز بود که ما توسط این رسانه با مخاطبان به زبان دیگری صحبت کنیم و اتفاقا توفیق سینمای ایران در آن برهه از طریق همین آثار بود. درست است که ما اشکالاتی داشتیم، اما تاثیراتی هم در دیپلماسی داشتیم و اعلام پیام انقلاب ایران از طریق زبان سینما بود.
*آقای آزادی چه شرایطی لازم است تا بتوانید فیلمهایتان را اکران کنید؟
آزادی: بگذارید در ادامه صحبتهای آقای علیزاده بگویم مساله این است که سینمای کودک در زمان جنگ همین طور ماند، هنوز هم زمان جنگ است. دولت خط را عوض کرد چون احساس کرد سینمای کودک مسایل سالمی را بیان می کند و دنیا هم این سینما را تایید کرده است. اگر چنان فیلم هایی دیگر ساخته نشد به این دلیل بود که احساس شد این ها راه دیگری را در جهت تربیتی پیش می روند. من در ابتدای سخنانم گفتم در اجتماع هر اتفاقی از قبیل جنگ، مشکلات اقتصادی و... رخ می دهد اما اینها ربطی به کودک ندارد. کودک خوراک خود را میخواهد. همانطور که باید شیر خشک کودک تامین باشد باید فیلم متناسب با او را هم بسازیم. وقتی دولت دست گذاشت روی سینمای کودک و به یک سناریو میلیاردی کمک کرد و به یک سناریو اصلا کمک نکرد نتیجه همین شد. من 3 فیلم ساختم تا حالا اکران نشده است دیگر جرأت ندارم فیلم بسازم هزینه همه آنها را هم خودم تهیه کردهام. الان فیلم «قبیله من» را دارم که می دانم اکران خوبی خواهد داشت اما باز هم جرأت ندارم آن را اکران کنم چون سینمای کودک در این سال ها به خاطر این استراتژی ها ناموفق شده است.
بهزاد: الان رشد جمعیت ما به صفر نزدیک میشود؛ یک دلیل آن همین فضایی است که در جامعه بوجود آمده چون هیچ فضای لطیف و عاشقانه ای در فیلمها نیست که زوج ها به ازدواج علاقه مند و بچه دار شوند. اینها با هم ارتباط زیادی دارند فیلمهایی که این فضا را نشان میدهند یا اکران نمیشوند و یا اگر اکران میشوند مثل فیلمهای من در شرایط بدی اکران میشوند درحالیکه اینها فیلمهایی هستند که فضای لطیف و پر مهری دارند که متاسفانه زوج ها آن را نمی بینند.
*یعنی این فضا ناشی از فیلمهای ماست؟
بهزاد: بله. من سالهاست در خیابان کالسکه ندیده ام. در صورتیکه من به تازگی از اروپا آمده ام و در آنجا همه زوجها یک یا دو کالسکه در دست شان داشتند ما فیلم های عاشقانه لطیفی ساختیم که مردم می فهمیدند زوج غیر از دعوا مهر و محبت هم دارند. فیلم هایی که فضای آنها مثل سریال «خانه سبز» بود و همسران همدیگر را با مهر صدا می کردند اما ما همه اینها را قطع کردیم و حالا می پرسیم که چرا رشد جمعیت ما به صفر نزدیک شده است.
آزادی: من سال گذشته در جشنواره رشد حضور داشتم و خودم هم در جشنواره فیلم داشتم. فضای این جشنواره آنقدر اختناق آمیز بود که من احساس خفگی می کردم. این جشنواره نامش رشد است اما ضد رشد بود به خاطر فضای فیلمها که فقط فضای دلمردگی و غم بود و من نمی دانم بچه ها چگونه این فضا را تحمل می کردند.
*در این گفتگو به نوعی جشنوارههای ما هم مورد ارزیابی قرار گرفتند و البته من فکر میکنم جشنوارهها به زمانی بسیار مفصل برای آسیب شناسی نیاز دارند فرصتی که با حضور نمایندگانی از طرف خود آنها همراه باشد اما نظر شما برای اکران و نمایش فیلمهای موفق این جشنوارهها چیست؟
آزادی: الان تعداد 20 تا 30 فیلم کودک اکران نشده است که بهترین خوراک برای آموزش و پرورش است اما آموزش و پرورش نمیخواهد سینمای کودک را حمایت کند و به این مقوله بپردازد. من فیلمی را بردم و به مسئولان آموزش و پرورش نشان دادم که در مدرسه اکران شود، آن مسئول تا به حال اصلا فیلم ندیده بود و سینما نرفته بود چه برسد به اینکه بخواهد مجوز دهد که کودکان به سینما بروند. بارها از زنگ سینما و کلاس سینما گفته شده آیا این تصمیم مشکلی بود که در این 35 سال یک وزیر آموزش و پرورش نتوانسته است درباره آن برنامه ریزی داشته باشد. الان فارابی تلاش زیادی برای ارتباط با آموزش و پرورش دارد اما همیشه یک نه از طرف این سازمان وجود دارد. آموزش و پرورش ما دگم، سنتی و عقب افتاده است. در این سازمان چیزی به نام رشد فکری و پیشرفت برای بچه ها وجود ندارد.
*فکر میکنم بهتر بود ما نماینده ای هم از آموزش و پرورش در این جلسه دعوت می کردیم تا از خود دفاع کند.
بهزاد: ما همیشه این حرف ها را می زنیم اما هیچ گاه اتفاقی رخ نمیدهد.
سعیدی پور: آموزش و پرورش پول سینما، کرایه، هزینه خوراک و حمل و نقل را از دانش آموز می گیرد فقط قرار است اجازه دهد که در یک ساعت مشخص کودک به سینما بیاید و فیلم ببیند نه سرمایه گذاری می کند و نه بودجه ای را در این کار می گذارد اما باز هم تمایلی ندارد.
آزادی: زمانی من از کودکی پرسیدم چرا به سینما نمی آید جواب داد به ما نامه ای داده بودند که به مدرسه کمک کنیم و زمانی که پول نپرداختیم ما دانش آموزان را جمع کردند و گفتند شما که دائم پول می آوردید تا به سینما بروید چطور پول ندارید تا به مدرسه کمک کنید. یعنی به نوعی از چیزی که حق بچه هاست سوء استفاده می شود. من خودم به عنوان یک تهیه کننده حاضرم فیلم من برای کودکان اکران شود و من تنها 10 درصد و یا نصف هزینه را دریافت کنم.
*البته من فکر میکنم شاید غیر از آموزش و پرورش اگر تمهیداتی برای خانوادهها فراهم باشد آنها هم حاضرند فرزندان خود را به سینما بیاورند. شاهد آن هم اجرای طرح سینما سلام است که به علت رایگان بودن سینما مردم حتی توجهی نداشتند که سینما چه فیلمی دارد.
سعیدی پور: ببینید الان حدود 6 ماه از اجرای این طرح گذشته است نه ارشاد و نه سازمان سینمایی یک ریال بابت آن اکران نپرداخته اند. خوشبختانه ما تا یک بامداد نمایش فیلم داشتیم و خسارتی هم ندیدیم اما بسیاری از سینماها به دلیل خسران و مشکلات این طرح نمایش فیلمشان فقط تا عصر بود. زمانیکه اعلام شود فیلم رایگان است و عموم مردم بیایند خیلی مشکلات پیش می آید اما می خواهم بگویم برای سینمای من که یک روز آن را در اختیار سازمان سینمایی قرار دادم چه اتفاقی افتاد حتی یک لوح تقدیر به ما ندادند و یا به تهیه کنندگان چیزی داده نشد. پس من چطور می توانم برای چنین طرحهایی انگیزه داشته باشم هرچند که من همیشه حمایت کردهام.
حالا ببینید که در زنگ سینما چگونه بود و آن تسهیلات را در این طرح در نظر بگیرید. آقای منبتی زنگ سینما را ایجاد کرد، هم پول اتوبوس حمل و نقل و هم پورسانت خانمی که به مدارس زنگ میزد تا هماهنگ کند و هم بعضی هزینههای دیگر را ما پرداخت کردیم. در چنین طرحهایی هیچ چیز به ما نمی رسد اما باز هم شرکت میکنیم و همیشه هم گفته ام که ما در سینما آزادی از طرحی که کمک کند مردم به سینما بیایند استقبال میکنیم.
همین الان اگر در سایت سینما آزادی نگاه کنید غیر از دو سانس اول صبح که برای مدارس نیم بها است دو سانس بعد از آن هم برای مردم عادی نیم بهاست. من 4 سال است 2 سانس اول سینما آزادی را نیم بها کرده ام یعنی شما در ساعت های 1، 1:30، 2، 2:30، و 3 به سینما آزادی بروید بلیت سینما در 5 سالن نیم بهاست. حالا دو سال است که سازمان سینمایی طرح ویژه را عمومی اعلام کرده است. یک سینمادار دیگر چه کاری می تواند انجام دهد. ما 50 درصد حق خود را می توانیم ببخشیم اما از حق صاحب فیلم نمی توانیم بزنیم. اگر 50 درصد صاحب فیلم را هم ببخشیم که دیگر اساس سینما زیر سوال می رود.
*آنچه شما گفتید به نظر من کاملا قانع کننده بود. فکر میکنم یک تعامل جدی باید میان نهادها وجود داشته باشد تا به این ترتیب همه سهمی در اکران سینمای کودک داشته باشند. آقای میرزایی با توجه به شرایطی که گفته شد پیشنهاد فعلی شما برای هماهنگی فیلمها برای اکران چیست؟
میرزایی: من فکر میکنم که بهتر است کمیتهای متشکل از تولیدکننده، پخش کننده، سینمادار و حتی نماینده ای هم از سازمان سینمایی فیلمها را ببینند و تصمیم بگیرند اگر فیلمی می تواند در اکران موفق باشد زودتر نمایش پیدا کند و به اکران برسد و اگر فیلمی هم در اکران موفق نیست به شبکه نمایش خانگی برود چون گردشهای مالی که در این شبکه وجود دارد گاهی در خود سینما وجود ندارد. فیلمهای شبکه نمایش خانگی این امکان را دارند که در همه جا از جمله فروشگاههای محصولات فرهنگی و حتی سوپرمارکتها عرضه شوند و این ظرفیت خوبی را فراهم میکند.
بهزاد: البته نمایش خانگی مشکل دیگری دارد و آن این است که به محض اینکه فیلمها بیرون میآیند از روی آنها کپی میشود. امروز وارد شبکه نمایش خانگی میشوند و فردا در تمام شبکههای ماهوارهای پخش میشوند.
میرزایی: اینها به سازو کارهای قضیه مربوط میشود اگر اصل این قضیه مورد قبول واقع شود و آن را جدی بگیریم سازمانها و نهادها هم از آن حمایت میکنند منتهی فیلمها نباید به صورت تیراژی هزینه بگیرند باید فیکس این مبلغ دریافت شود.
بهزاد: شبکه نمایش خانگی مشکلات زیادی دارد درضمن هر بار هم که میخواهید فیلم دوباره عرضه شود میگویند ابتدا سریهای قبل به فروش برسد و بعد مجموعه بعدی را بدون اینکه اطلاع دهند عرضه میکنند.
*خانم بهزاد شما عضو هیات داوران جشنوارههای خارجی هم بودهاید. میتوانید بگویید که این جشنوارهها چقدر با جشنواره فیلم کودک ایران تفاوت دارند و در چه چیزهایی این تفاوتها مشهودتر است؟
بهزاد: در کشورهای خارجی با سینمای کودک به شکل خاصی برخورد میشود. سینمای کودک در این کشورها خیلی جدی گرفته میشود. عنوان میکنند که این سینما پایه فرهنگی ماست و آن را از دبستان و حتی از مهدکودک شروع میکنند.
*میتوانید مثال هم بزنید؟
بهزاد: به طور مثال ما از طرف سیفژ به هلند رفته بودیم در ساخت فیلمها این تاکید بود که حتما شرایط سنی لحاظ شود یعنی فیلم برای کودک مهد، دبستانی و با شرط سنی ساخته شود و همه این فیلمها هم در مقاطع مختلف تحصیلی باشد. یا از جمله تدبیرهایشان این بود که شرکتهای خصوصی را موظف میکردند که در سال باید در ساخت چند فیلم مشارکت داشته باشند تا از مالیات آنها کم شود. اینها حمایتهای عملی بود که از سینمای کودک میشد.
آنها برای اکران فیلمهای کودک سینماهای مخصوص دارند، زنگ سینما را برای دانش آموزان خود خیلی جدی میگرفتند و به طور مثال در جشنوارههای فیلم کودک 4000 بچه را به سالنها میآوردند و بچهها فیلمها را میدیدند و بعد این کودکان به قول آقای میرزایی یادداشت برداری میکردند و نظر میدادند و گفتگو میشد.
در این جشنوارهها بخشی به فیلمهای خود کودکان تعلق داشت یعنی فیلمهایی که توسط بچهها ساخته میشد. به این بخش هم اهمیت زیادی داده می شد که بچهها از سنین دبستان بتوانند ایدههای خود را عملی کنند چون الان دیگر به شکلی شده است که هرکس با یک گوشی موبایل هم میتواند فیلم بسازد. مخاطب کودک در این کشورها از بزرگسال اهمیت بیشتری دارد چون شخصیت بزرگسال را دیگر نمیتوان تغییر داد اما به کودکان میتوان از سنین مهدکودک و دبستان مسیر و جهت داد. می توان برای آنها سلیقه تولید کرد. کودکان از ابتدا یاد میگیرند که نظر دهند و کار گروهی کنند. کار گروهی در فیلمهای آنها خیلی دیده میشود درحالیکه در فیلمهای ما اصلا کار گروهی وجود ندارد. ما فقط نفع خود را در نظر میگیریم نفع گروه را در نظر نمیگیریم.
*پیشنهاد شما برای حمایت از اکران فیلم کودک چیست؟
بهزاد: از فیلمسازان و مسئولانی کمک گرفته شود که دغدغه واقعی آنها فیلم کودک است نه اینکه به قول آقای میرزایی این طرحها بهانهای شود تا عدهای از کنار سفرههایی که پهن میشود سود خود را ببرند. ساعت سینما را از دبستان و مهدکودکها شروع کنند و باب هر نوع حمایتی را باز بگذارند مثلا اگر کارخانهای میخواهد به جای پرداختن مالیات کار فرهنگی کند باید برایش این تسهیلات فراهم شود. دولت باید نهادها و سازمانها را موظف کند که حمایت کنند آقای روحانی که میگوید کلید دارد پس کی می خواهد این قفلها را باز کند. باید از آموزش و پروش، مطبوعات و تلویزیون بخواهد که در این راستا عمل کنند. ما به اندازه کافی کارگروه در این زمینهها تشکیل دادهایم اما فقط با حرف نمیتوان کارها را پیش برد باید عمل کرد. خود من واقعا نمیخواستم در این نشست شرکت کنم چون من این حرف ها را بارها بیان کردهام اما هیچ چیز عوض نشده است.
نهادی مثل شهرداری همه فضاها را به فروش میرساند و تمام جنگلها و فضاهای سبز را از بین میبرد، بطوریکه ما تا چند سال دیگر هوایی برای نفس کشیدن سالم نخواهیم داشت. اما فقط مجتمع تجاری تولید شده است بدون اینکه حتی یک سینما به این شهر اضافه شود. البته آقای مسچی یک سینما در ایرانشهر افتتاح کردهاند که اطلاعی ندارم چقدر ظرفیت دارد.
آزادی: برای حمایت فیلمهای باقی مانده باید اکران شود. من سه فیلم «قبیله من»، «سلام»، «پل سیزدهم» را دارم که هنوز اکران نشدهاند. اینها چطور باید اکران شوند؟ حوزه هنری بینهایت سینما دارد آیا اشکالی دارد که چند تا از این فیلم ها را بدون گرفتن هزینهای اکران کند و از این طریق اشاعه فرهنگ داشته باشد. چرا حوزه هنری این گذشت را از خود نشان نمیدهد؟ آموزش و پروش سالن سینما دارد چرا از این سالنها استفاده نمیکند.
همچنین مسئولان باید دید خود را بازتر کنند. سالها پیش وزارت ارشاد سیمناری بود که از فیلمسازان کودک خواستند فیلم بسازند تا بچهها ماهواره تماشا نکنند. من به راحتی می توانم فیلمهایی مثل هری پاتر بسازم اما بودجه میخواهد. به نظر من باید از بعضی فیلم های پرفروش هزینهای را برای فیلمهایی که نمیفروشند اختصاص دهند.
بهزاد: عدهای در این شرایط فیلمسازی میلیاردر شدهاند درحالیکه فیلمساز کودک به نان شب خود هم محتاج است. دولت میگوید پول ندارد اشکالی ندارد اما میتوانند از سازمانها بخواهد به نحوی به این سینما کمک کنند.
*آقای علیزاده به عنوان سخن پایانی بفرمایید هم اکنون چه طرح هایی در فارابی در حوزه نمایش و اکران فیلمهای کودک وجود دارد؟
علیزاده: باید منافع عمومی را در نظر بگیریم. دوستان پیشنهادهایی دادند و ما هم در فارابی استقبال میکنیم. امیدوارم فرصت برنامه ریزی و عملیاتی کردن آنها فراهم شود. البته همانطور که میدانید فرهنگ کاری نیست که امروز بکارید و فردا بهره برداری کنید و در این حوزه برنامهریزی ها زمان بیشتری میبرد. به هرحال در بخش دولت حوزههای متولی اکران قطعا برنامه ریزی های لازم را دارند چون برای حمایت از اکران در فارابی به صورت مدون برنامهای تعریف نشده است اما در این زمینه طرحهایی داریم و اقداماتی هم انجام گرفته است از جمله اکران فیلمهای 2 دهه گذشته که به نوعی نوستالژیک بودند که همچنان ادامه دارد.
به انجمن سینمادارن هم پیشنهاد دادیم که با حمایت و همکاری آموزش و پرورش فیلمهای اکران نشده را بازبینی کنند و نمایش داده شود. همراه با نمایش فیلم یک فرم اطلاعاتی از فیلمها و همچنین یک فرم ارزیابی فیلم از نظر بچهها ارائه شود. سوالاتی در این فرمهای ارزیابی مطرح شود و کودکان به آنها پاسخ دهند و به نوعی کلاس درسیشان با تماشای فیلم و در سینما برگزار شود. ما این طرح را قرار است در جشنواره فیلم کودک اجرا کنیم و حتی مطالب روزانه بچهها در بولتن جشنواره به چاپ میرسد. در نهایت فارابی تلاش دارد که در حوزه سینمای کودک گامی به جلو بردارد.
*آقای سعیدی پور صحبت پایانی شما در حمایت از فیلمهای کودک چیست؟
سعیدیپور: ما به عنوان سینمادار سود نمیخواهیم. کسی که میخواهد فیلمش اکران شود تنها هزینه سالن را بپردازد و فیلم را اکران کند.
گفتگو از عطیه موذن
نظر شما