به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب از نظر موضوعی درباره ترس و وحشتهایی است که کودکان در دوران کودکی دارند. خرس کوچولو، خرس تپلو و خرس پشمالو از صدای رعد و برق میترسند، پس یکی یکی میروند توی رختخواب پدر و مادرشان میخوابند.
همیشه باباخرسه به آنها میگوید: «چه خرس ترسویی هستی!» اما وقتی که یکی تقتق به در زد و همهجا تاریک شد، معلوم شد که باباخرسه هم آنقدرها که نظر میرسید، شجاع نبوده...
داستان این کتاب که توسط جین چپمن تصویرگری شده است، برای همه بچههایی نوشته شده که از تاریکی میترسند.
در قسمتی از این داستان میخوانیم:
باباخرسه احساس کرد یکی به شانههایش میزند، برگشت و دید خرس تپلوست. خرس تپلو گفت: «یک هیولا آن بیرون است، شکمش قار و قور میکند، انگار که میخواهد مرا بخورد، میتوانم پیش شما بخوابم؟»
باباخرسه گفت: «هیولا که اصلا وجود ندارد، چه خرس تپلوی ترسویی هستی!» اما بعد پتو را کنار زد تا خرس تپلو بیاید توی رختخواب. خرس تپلو با خیال راحت توی رختخواب گرم و نرم خوابش برد.
چه رعد و برقی! همه آسمان را روشن کرد! همهجا تاریک میشد و بعد در یک چشم به هم زدن رعد و برق همهجا را روشن میکرد. سایههای سیاهی روی پنجرهها و دیوارها حرکت میکردند. مامانخرسه و خرس کوچولو و خرس تپلو با خیال راحت توی رختخواب گرم و نرم خوابیده بودند اما باباخرسه بیدار بود و بالشش را روی سرش گذاشته بود.
باباخرسه احساس کرد یکی به پشتش میزند، نگاه کرد و دید خرس پشمالوست...
کتاب «خرسهای تو رختخواب و شب طوفانی و ترسناک» با 28 صفحه مصور، شمارگان هزار و 650 نسخه و قیمت 7 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما