به گزارش خبرنگار مهر، مراسم بزرگداشت محمدابراهیم باستانی پاریزی شب گذشته با حضور جمع کثیری از اهالی فرهنگ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
در این مراسم جمشید کیانفر رئیس خانه نقد موسسه خانه کتاب در سخنرانی خود با اشاره به یکی از نقل قول های عنوان شده از باستانی پاریزی گفت: شنیده ام که همیشه در دانشگاه برای ورودی های جدید می گفت که توقع نداشته باشید که از دل این کلاس ها مورخ بیرون بیایید اینجا محلی برای آشنایی شما با مواد اولیه مورد نیازتان است و باقی کار با خودتان است. این سخنان آقای باستانی در حالی مطرح می شد که همان روز و حتی امروز بسیرای از دانش آموختگان تاریخ خود را طلبکار از آن می دانند.
وی در ادامه به روش تاریخ نگاری باستانی پاریزی اشاره کرد و گفت: او روایتگر تاریخ مردمی ما است و توانست تاریخ تلخ را با شیر و شکر بیامیزد و به کام مردمش بریزد در همین حال از معدود افرادی بود که به بررسی اشتباهات خود هم می پرداخت و با شهامت خودش را جایزالخطا می دانست.
کیانفر در ادامه به خاطره انتشار نخستین مجلد از لغتنامه دهخدا اشاره کرد که باستانی آن را اینگونه روایت کرده است که در زمان آماده شدن این لغتنامه بودجه ای برای انتشار آن وجود نداشته است در همان حال سرلشگر ریاضی وزیر فرهنگ وقت پیشنهاد می دهد فضولات اسب های دانشکده افسری را بفروشند و با بهای آن جلد اول لغتنامه را چاپ کنند که این اتفاق می افتد و آن کتاب چاپ می شود و کم کم آن بودجه ها جایگزین می شود و به قول باستانی پاریزی همین شده است که امروز این کتاب در اختیار ما است و اگر اسب های دانشکده افسری قصد قضای حاجت نداشتند شاید این لغتنامه امروز در اختیار ما نبود.
کیانفر همچنین به خاطره انتشار کتاب خاطرات غنی توسط دکتر صوفی در اوایل انقلاب اشاره کرد و گفت: در این کتاب بخشی وجود داشت که آقای باستانی معتقد بود انتشارش در آن زمان کرمانی ها را داغدار خواهد کرد و از او خواسته بود آن فصل را منتشر نکند و به وی بسپارد. بعدها که کتاب فرمانفرمای عالم چاپ شد دیدم که استاد چگونه توانسته از آن 30 صفحه محذوف کتابی 400 صفحه ای در بیاورد که به هیچ کس برنخورد.
نگاه باستانی به زادگاهش حاصل یک تعصب شیرین است
سیدحسین شهرستانی عضو هیات مدیره انجمن و استاد دانشگاه هنر نیز در سخنانی با اشاره به اینکه ادبیات فارسی پنجره ای به سوی گونه های مختلف بشر و یافته های وی در ادوار مختلف باز کرده است گفت: ادبیات به ویژه ادبیات فارسی ابزاری است که می تواند علوم خشک را در خود حل کرده و مانند شربتی شیرین به مخاطب عرضه کند. مثال عینی این کار مانند شیوه بیان مسئله جبر و اختیار از سوی شهید مطهری است که دیدیم ادبیات خوب ایشان چگونه باعث شد که این مسئله کاملا محسوس مطرح شود.
وی ادامه داد: اگر مورخ و ادیب دست کم با زبان فارسی و لطائف آن مانوس باشد تاریخ نگاری اش را به گونه ای انجام خواهد داد که آن متن تاریخی جاودان خواهد شد.
اگر تاریخ بیهقی در میان سایر متون تاریخی نوشته شده در زمان خودش ثبات بیشتری یافته است تنها ناشی از اطلاعات بیهقی نیست بلکه مرهون ادبیات او از ادبیات فارسی است که توانسته متن تاریخی او را به یک متن مرسل فارسی مبدل کند.
وی در ادامه با اشاره به مرحوم باستانی گفت: ایشان هم همانند بیهقی و با همان صفات البته با ذوق بیشتر تاریخ را روایت می کند حاشیه نگاری ها و تداعی معانی در کار او غوغا می کند و این گاهی چنان مطرح می شود که مثلا ما تاریخ احمد علی خان را که باستانی روایت کرده است بیشتر با نام تاریخ باستانی پاریزی می شناسیم.
وی همچنین به محوریت کرمان در آثار باستانی پاریزی اشاره کرد و گفت: نگاه او به زادگاهش حاصل یک تعصب شیرین است نه کور و اگر چنین نگاه هایی مداوم بود تاریخ فرهنگی اجتماعی ما در موارد بسیاری کامل می شد. از سوی دیگر صداقت نیز در نگارش آثار ایشان موج می زند تا جایی که در سال 47 در یادداشت های سفرش به کربلا می نویسد این سفر به دعوت کسی نبود مولا مرا طلبیده بود.
باستانی و شعرخوانی در کوی دانشگاه
در ادامه این مراسم اقدس کاظمی به قرائت قطعه شعری درباره باستانی پاریزی پرداخت و در ادامه احسان اشراقی استاد دانشگاه تهران برای سخنرانی به پشت تریبون آمد.
وی با اشاره به آشنایی اش با مرحوم باستانی از سال 1324 گفت: یادم هست در روزهای آخر عمرش بعد از دو هفته تعطیلی به دانشکده آمده بود و چهره ای بسیار زار و نزار داشت و به سختی حرف می زد. از او پرسیدم که چه شده است و او هم ماجرای بیماری اش را برای من تعریف کرد و گفت که تنها به کمک کورتن اطبا توانسته اند نگاهش دارند. چند روز بعد از آن برای دیدنش به منزلش رفتم قادر به حرف زدن نبود اما مغزش خوب کار می کرد من هم در گوشش گفتم فلانی کلاسی که گفتی اداره کن اداره کردم و می کنم و از این بابت ناراحت نباش.
وی ادامه داد: من و باستانی اولین بار در دانشسرای عالی با یکدیگر آشنا شدیم و از همان روز اول راستگویی و صفای باطنش برای من جذاب بود. من و آقای باستانی 2 سال در دانشسرای عالی درس خواندیم و بعد از آن به ما دو لیسانس دادند یکی در موضوع تعلیم و تربیت و یکی با موضوع تاریخ و جغرافیا. یادم هست بعد از آن که در شهریور 1320 منطقه امیرآباد را که تا پیش از آن اردوی نظامیان آمریکایی بود تخلیه و به دانشگاه دادند و نخستین منزل دانشجویی دانشجویان دانشگاه تهران در آن ساخته شد من و آقای پاریزی به صورت اتفاقی اتاق هایی کنار هم گرفتیم اتاق هایی که در آن زمان سقف نداشت و همین موهبتی شده بود تا شب ها بتوانم از بیان خاطرات آقای باستانی استفاده کنم و خاطراتش را بشنوم.
اشراقی ادامه داد: در آن دوران خاطرم هست که دانشجویان شب شعری را تشکیل داده بودند و هر هفته اشعار جدید خود و یا تازه ترین اشعاری را که خوانده بودند در آن قرائت می کردند. باستانی در این جلسات حضوری فعال داشت در همان ایام بود که مدیر روزنامه مرد امروز ترور شد و باستانی شعری زیبا در وصف او گفت. همین طبع شاعرانه بود که از او فردی ساخت که بعد از آن به شاعر شهر معروف شده بود و هر اتفاقی که می افتاد انتظار داشتیم که او شعری را بگوید.
وی همچنین به جایگاه باستانی در حوزه تاریخ نگاری و ادبیات اشاره کرد و گفت: آقای باستانی با احتیاط طنز را نیز به حواشی تاریخی که می گفت می آمیخت و همین طنازی و زبان کنایی اش بود که او را به شهرت رساند و از او مضامین دل انگیزی را بر جای گذاشت که نمی توان به راحتی از آن گذشت. این دو ابزاری بودند که او به کمک آن توانست تاریخ ایران را با مردمش پیوند بزند با این حال پایبندی به اصول تاریخ نگاری را می توان در آثار او به خوبی دید و خود او نیز همه این موارد را در کتابی با عنوان «کتاب مستطاب خود مشتمالی» گردآوری کرده است.
مراجعات مردمی باستانی باو نکردنی بود
سخنران پایانی این مراسم نیز محمدتقی امامی استاد دانشگاه تهران بود که با اشضاره به آشنایی خود با مرحوم باستانی از 1335 گفت: آن سال ها تازه از ترکیه دکترای تاریخ گرفته بودم و در خانه مرحوم مینوی به حضور جمعی از استادان دانشگاه می رسیدم و سعی می کردم به عنوان دانشجویی در محافلشان شرکت کنم از سال 54 که تدریس تاریخ عثمانی در دانشگاه تهران به من سپرده شده هر هفته در گروه تاریخ استاد را می دیدم و شاهد رفت و آمدهای مردمی به خدمت ایشان بودم همین بود که از ایشان برای من مورخی مردمی ساخت که تاریخ را برای درک اکثریت مردم می دانست و می نوشت. مثلا برای آنکه عملکرد فئودالیسم اروپایی را روایت کند مردم را به یاد یاورعلی خان ها می انداخت و همین بود که برای مردم جذاب بود.
در پایان این مراسم لوح تقدیری از سوی دانشگاه تهران و انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به فرزند باستانی پاریزی تقدیم شد.
نظر شما