به گزارش خبرگزاری مهر، چهاردهمین نشست از سلسله درسگفتارهای اندیشه و عمل مؤسسه امام موسی صدر، نشست مقام فقهی امام موسی صدر، عصر روز گذشته هفتم مهرماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین رضا مختاری، مؤسس مرکز تدوین و نشر متون درسی حوزه و بنیانگذار و مدیر مؤسسه کتابشناسی شیعه برگزار شد.
مختاری در ابتدای این نشست از شباهت شهید مدرس و امام موسی صدر سخن گفت و افزود: تبعید و زندانی شدن شهید مدرس و بیاطلاعی عموم از شهادت ایشان تا مدتی طولانی پس از شهادتش و همچنین برجستگی جنبههای علمی و فقهی آیتالله مدرس را که هنوز ناشناخته مانده است، شبیه به سرنوشت امام موسی صدر و مقام علمی و فقهی ناشناخته وی است.
وی با اشاره به هنوز چشم به راه بودن شیعیان ایران و لبنان و خانواده امام موسی صدر، بر ضرورت انجام اقدامات مناسب از سوی دولت ایران تأکید کرد و گفت: عجیب این است که رباینده این انسان شریف دولت ضعیف و نحیف لیبی است و جمهوری اسلامی ایران با این اقتدار و آوازه جهانی هنوز نتوانسته است چنین دولتی را وادار به بیان حقیقت کند و از این جنایت پرده بردارد؛ در حالی که خیلی از کشورها زندانی بودن چند روزه نیروهای خود را هم برنمیتابند.
مختاری در ادامه به بحث از مقام فقهی امام موسی صدر پرداخت و با بیان اینکه برای به دست آوردن و آگاهی یافتن به مقام علمی یک شخصیت و سطح فقهی یک فرد پنج راه وجود دارد، اظهارداشت: یکی از این راهها تربیت شاگردان است. یک شخص ممکن است هیچ تألیف و آثار قلمی نداشته باشد اما شاگردان قوی و تراز اولی تربیت کند. ازاین طریق مقام فقهی این شخص به دست میآید. برای مثال میرزای شیرازی که تألیف چندانی نداشته است و تقریراتی هم که شاگردان از درسهای او نوشته باشند چندان نیست، اما شاگردان تراز اول و درجهیکی همچون سیداسماعیل صدر، سیدمحمد فشارکی، میرزا محمدتقی شیرازی، آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی را تربیت کرده است و از این راه میتوان به مقام بالای فقهی میرزای شیرازی پی برد. آیتالله حائری یزدی و آخوند خراسانی هم افرادی هستند که در عین حالی که آثار قلمی داشتهاند اما شاگردانی تراز اول هم تربیت کردهاند.
مختاری تألیفات و آثار قلمی و علمی شخص را راه دوم پی بردن به مقام علمی او دانست و بیان کرد: ممکن است کسی تدریس نداشته باشد و شاگرد هم نداشته باشد اما آثار قلمی و علمی که از خود به جای گذاشته است نشاندهنده شخصیت علمی او باشد. برای مثال از این مقوله خود آیتالله حائری یزدی یک کتاب فقهی استدلالی مهم به قلم خود دارد بنام صلاة که همه، هم آخوند خراسانی و هم آیتالله بروجردی و هم علمایی مانند آیتالله شبیری، از آن تعریف میکنند. بنابراین از این کتاب به مقام فقهی بلند آیتالله حائری پی میبریم.
این محقق و کارشناس در ادامه سخنانش گفت: گاهی اوقات هم هست که کتاب به قلم خود شخص نیست، بلکه تقریر درس است. در اینجا میتوان از این تقریرات و پاورقیها به مقام علمی آن شخصیت پی برد. برای مثال آیتالله خوئی خودش اثر قلمی زیادی ندارد و عمده آثارش تقریرات درس استادش محقق نائینی است اما اجود التقریرات به خوبی نشان دهنده مقام علمی آیتالله خوئی است که هم درست سخن را فهمیده است و هم درست آنرا تنظیم کرده است و هم به جا اشکال و ایراد کرده است و در پاورقی صفحات برخی نظرات استاد خود را رد کرده است.
مدیر مؤسسه کتابشناسی شیعه در مورد سه مؤلفه دیگر نیز گفت: توجه به همبحثها و هممباحثهایهای فرد، با توجه به این که معمولاً این گونه است که افرادی که همافق و همسطح هستند، همبحث میشوند و علاوه بر این اظهار نظر اهل خبره و همچنین خلق اندیشههای جدید و طرحها و راهحلها و نظریههای نو، راههای دیگر به دست آوردن تراز علمی یک شخصیت و پی بردن به جایگاه علمی اوست.
مختاری در ادامه به سنجش مقام علمی امام موسی صدر با این ملاکها بیان کرد: امام موسی صدر در قم و در لبنان تدریس سطح داشتهاند اما به لحاظ مشغلههایی که در طول 20 سال حضور در لبنان داشتهاند این مجال برای ایشان نبوده که درس منظم خارج برای طلاب درجه اول داشته باشند. بنابراین ما از این راه نمیتوانیم پی به مقام علمی آقای صدر ببریم.
مختاری در مورد تألیفات علمی امام موسی صدر بیان کرد: تألیفات علمی ایشان در علم اقتصاد و بعضی مقالات کوتاه وجود دارد اما عمده چیزی که در مقام تألیف نشاندهنده شخصیت ایشان است، تقریراتی است که از دروس اساتید نوشتهاند. اما این تقریرات که گویا به بیروت منتقل شده است، هنوز دست نخورده مانده است و فعلاً دسترسی به آن نیست و گذاشتهاند که انشاءالله خود ایشان بیایند و آنها را چاپ کنند. بنابراین از راه تألیفات فقهی هم هر چند نشانههایی وجود دارد اما کافی نیست و نمیتوانیم به مقام ایشان پی ببریم.
مختاری با بیان اینکه سه راه دیگر تشخیص مقام علمی در مورد امام موسی صدر مفتوح است، بیان کرد: وجود هممباحثهایهای قوی، اظهار نظر اهل خبره و نظریات علمی نو در زمینه مسائل فقهی همه نشاندهنده مقام ایشان است.
وی با بیان این که هممباحثهایهای امام موسی صدر، الان جزء مراجع تراز اول هستند، گفت: یکی از این مراجع آیتالله شبیری زنجانی است که همه فضلای حوزه معتقدند که ایشان تراز اول است و ممکن است که بعضی معتقد باشند که چند نفر دیگر هم جزء تراز اول هستند اما تراز اول بودن آقای شبیری در حوزه منکر ندارد و شما میدانید که مقام علمی به تبلیغات و سر و صدا نیست و در هر صورت یکی از هممباحثهایهای امام موسی صدر ایشان بودهاند.
این مدرس حوزه ادامه داد: دیگر هممباحثهای امام موسی صدر آیتالله بهشتی بوده است که ایشان هم از تراز اولهاست. سومین نفر مهم هم آیتالله شهید سیدمحمدباقر صدر است که از فقهای تراز اول ماست و ظاهراً پنج سال امام موسی صدر با ایشان که در جوانی به مرجعیت رسیده بود و مقلد داشت، هممباحثه و همبحث بودهاند.
وی با اشاره به توصیفات آیتالله شبیری زنجانی از امام موسی صدر، بیان کرد: ایشان همین چند روز پیش میفرمودند که سیدمحمدباقر صدر در قدرت فکری و جولان فکری مقدم بود منتها امام موسی صدر در فهم سریعتر حدیث و مقصود معصوم بر ایشان مقدم بود. این سخن آیتالله شبیری به این معناست که فهم ایشان بیشتر مصیب به واقع بود و در این جهت بر شهید صدر ترجیح داشت.
مختاری با اشاره به یکی دیگر از سخنان آیتالله شبیری در مورد امام موسی صدر گفت: ایشان فرمودند که امام موسی صدر اولین هممباحثهای من بود و یکی از عواملی که مرا به دروس حوزه علاقهمند کرد بحث با آقا موسی بود و به خاطر ویژگیهایی که در او بود مطالب علمی زود برای هر دوی ما حل میشد و مطلبی که ممکن بود یک هفته دربارهاش با دیگران بحث کنیم و شاید آخر هم به جایی نرسیم، با آقا موسی در مدت چند دقیقه حل میشد. این هم همان سرعت انتقال و سرعت فهم و مصیب بودن فهم است.
وی افزود: آیتالله شبیری میگفتند: بحث با هیچ کس به قدر بحث با آقا موسی برای من مفید نبود. آقا موسی چند امتیاز داشت اولاً بسیار سریع الانتقال بود، البته آقای بهشتی هم در سرعت انتقال فوقالعاده بود. امتیاز دوم در استقامت نظر خیلی فوقالعاده بود و مستقیم الفکر بود. بعضی افراد سرعت انتقال و ذکاء دارند اما اعوجاج سلیقه دارند و یک مطلبی را بر خلاف آن چه ذهن صافی و مستقیم میفهمد به گونه دیگری میفهمند. امتیاز سوم هم این بود که بیان ایشان بسیار روشن بود و ابهام نداشت. آیتالله شبیری مطالبی را هم در مورد ویژگیهای اخلاقی و انصاف امام موسی صدر فرمودهاند.
مدیر مؤسسه کتابشناسی شیعه با بیان این که متأسفانه جایگاه سیاسی و اجتماعی امام موسی صدر مقام علمی و مقام فقهی او را تحت تأثیر قرار داده است، در مورد نظریههای علمی امام صدر، گفت: ایشان نظریات خاصی داشتند که نشاندهنده جایگاه علمی ایشان است.
این نسخه شناس با اشاره به مواردی از این نظریات گفت: مرحوم شهید صدر نظریهای در علم اصول دارند با عنوان «حق الطاعه» که در مقابل «برائت» مطرح میشود. این نظریه «حق الطاعه» که میگوید به موجب ثابت بودن حق طاعت خداوند بر ما، به صرف احراز نشدن تکلیف نمیتوان حکم به برائت و معافیت کرد، این نظریه در اصل و اساس از آن آیتالله محقق داماد، استاد امام موسی صدر بوده است که به وسیله امام موسی از قم به نجف منتقل شده است و خود ایشان هم این نظریه را بسیار گسترش داده است.
وی با اشاره به نظریه دیگری که آن را حاکی از دقت نظر امام موسی صدر دانست، بیان کرد: در فقه ما یک چیزی به عنوان دِین و بدهکاری داریم که با قرض ایجاد میشود و واجب است که ادا شود. مقدار یک دِین مشخص است و فراتر از آن مقدار مشکلی در اموال شما وجود ندارد، اما بعضی از بدهیها هست مانند خمس و زکات که بر ذمه فرد نمیآید بلکه به عین مال تعلق میگیرد و از آن فقرا و دیگران است و اگر در آن تصرف کنید مثل این است که در اموال مردم تصرف کردهاید و حکم آن غصب است.
مؤسس مرکز تدوین و نشر متون درسی حوزه با اشاره به وجود راهکاری با عنوان «دستگردان» که نزد فقها و حاکمان شرع متداول بوده و به واسطه آن در مواردی که فردی امکان پرداخت خمس یا زکات خود را ندارد، با دریافت مبلغی برابر خمس یا زکاتی که باید پرداخت کند از حاکم شرع به عنوان قرض، و پرداخت آن به عنوان خمس یا زکات، امکان تصرف حلال در اموال خود را مییابد، از نظریه امام موسی صدر که معتقد بوده نیازی به دستگردان نیست به عنوان نظریهای جدید در این زمینه یاد کرد.
این مدرس حوزه عنوان کرد: آیتالله بهجت نیز در سالهای اخیر همین حکم را داشتند و میفرمودند که همان فقیهی که حق دارد مبلغی را از بیت المال به شما قرض بدهد و شما به عنوان خمس برگردانید، همو میتواند بگوید که تا زمانی که قدرت پرداخت خمس را نداری تصرف در مال اشکالی ندارد. این چیزی است که در سیره امام موسی صدر هست و در همان سالها در لبنان به افراد اجازه میداد و میگفت که تا زمانی که قدرت و توانایی پرداخت بدهیات را بابت خمس نداری از طرف من که حاکم شرع هستم مجاز به تصرف در اموالت هستی.
مختاری با اشاره به وجود دیگر نظریههای ابداعی امام موسی صدر که هر چند عملی نشده اما حاکی از قدرت فکری وی است، عنوان کرد: یکی از ابتلائات ما که ایشان هم در لبنان مبتلا بودند بحث اختلاف در رؤیت هلال است که گاهی در ماه ذیحجه مسئلهساز میشود و گاهی در ماه رمضان. در حالی که ما شیعیان در بین خودمان هم اختلاف داریم امام موسی صدر راهحلی فقهی ارائه کردهاند که اختلاف میان شیعه و سنی در این زمینه را برطرف کنند؛ هر چند که این پیشنهاد عملی نشد.
وی همچنین با اشاره به ارائه پیشنهاد اذان واحد به اهل سنت از سوی امام موسی صدر، تصریح کرد: به دلیل این که اذان یک شعار مهم است اولین نقطه اختلاف میشود و ایشان با توجه به مبانی فقهی محکم و پشتوانههای فقهی به اهل سنت اذان واحد را پیشنهاد دادند که آن هم متأسفانه به خاطر ربوده شدن ایشان به نتیجه نرسید. اینها همه شواهدی برای بنیه قوی فقهی و مقام فقهی امام موسی صدر است.
مختاری با اشاره به نسبت داده شدن نظریاتی از سوی برخی اشخاص به امام موسی صدر، گفت: اینها را ما نه میتوانیم تأیید کنیم و نه تکذیب؛ تا مادامی که آنها را در نوشتههای خود ایشان یا در صحبتهای ایشان ببینیم. بعضی افراد مطالبی را در مورد موسیقی و امثال اینها به ایشان نسبت میدهند و در همین رابطه فرزندشان میگفتند که بعضی حرفهایی که در این باره گفته میشود دقیق نیست. بر همین اساس تا سخنان ایشان را نبینیم نمیتوانیم قضاوتی داشته باشیم. در هر صورت بعضی افراد چون میخواهند حرف دل خودشان را جا بیندازند گاهی سخنانی را از قول بزرگان نقل میکنند و ما نمیتوانیم آن چیزی را که ثابت نشده است در بحث فقهی به ایشان نسبت بدهیم.
وی در پایان سخنانش اظهارداشت: این شواهدی را که عرض کردیم همه نشان میدهد که امام موسی صدر در مقام فقهی تراز اول بودهاند و اگر در حوزهها بودند و زمینه تدریس داشتند و ادامه میدادند به قول بعضی از دوستانشان مانند مرحوم آقای سیدمحمدعلی ابطحی که خودش از مراجع بود و صاحب رساله بود از مراجع تراز اول و حتی نفر اول در مراجع میشد. اما خب میدانیم که ایشان احساس کردند که وظیفه مهمتری دارند و به لبنان تشریف بردند و منشأ آن همه خدمات شدند.
نظر شما