توجه به متن مصاحبه نشان مي دهد كه با توجه به مواضع قاطع اخير ايران و شكست اجماع قطعنامه 24 سپتامبر شوراي حكام ، تحرك مجلس در زمينه پروتكل الحاقي و متاسفانه اظهارات برخي نمايندگان مجلس و يا بعضي گروههاي سياسي ، 3 كشور فوق با تهيه سناريويي كاملا دقيق ، راه گفتگو با افكارعمومي را در پيش گرفته اند راهي كه با توجه به اعلام سياست هاي اخير امريكا عليه برنامه هسته اي ايران كه جك استراو در نيويورك آن را استارت زده بود طراحي شده است ؛ يعني ملي نبودن موضوع پرونده هسته اي ايران ، زيرسوال بردن توانمندي اتمي ايران و در نهايت اعلام بي نيازي ايران به اين انرژي با توجه به ذخاير فسيلي.
اين ، نشانگر آن است كه بلوك مسلط غرب نااميد از شرايط موجود ، نفوذ رويكردهاي خود به لايه هاي دروني نظام اسلامي را طراحي كرده است.
در اين باره گفتني زياد است اما از سخنان تقسيم بندي شده 3 سفير اروپايي مطالب زير براي توجه تصميم سازان هسته اي و افكار عمومي كشورمان ضروري است :
الف: شكاف ميان اين سه كشور و اتحاديه اروپايي قطعي است. در تمام طول مصاحبه هيچيك از 3 سفير خود را نماينده اتحاديه اروپايي ندانسته بلكه حتي از مخالفت «عده اي از همپيمانان» هم سخن گفته اند و مدام بر اين كه «ما 3 كشور با هم متحديم» تاكيد كرده اند.
ب: انفعال اين سه كشور در مواجهه با شرايط جديد آنچنان پيداست كه به رغم هماهنگي قبلي كه در اظهارات آنها هويداست ، در موارد متعددي تناقض مشاهده مي شود. آنها بشدت از موضوع رد قطعنامه 24 سپتامبر از سوي ايران و اقدام مجلس براي تصويب فوريت طرح تعليق اجراي داوطلبانه پروتكل مستاصل شده اند و راهكاري را جستجو كرده اند تا با همان راهكار قديمي يعني نشان دادن اين كه اهل مذاكره اند و حق ايران را كاملا به رسميت مي شناسند و... مسيري را براي بازگشت ايران به تعليق يو.سي.اف اصفهان و تبديل توافقنامه پاريس به مبنايي براي توقف طولاني مدت فعاليت هاي هسته اي ايران ، نوسازي كنند.
1- هر سه سفير اعلام كرده اند كه «پيش شرط جديدي براي ادامه مذاكرات نداريم» اما خنده دار اين كه سفير انگليس مي گويد: مذاكرات بايد در چارچوب اجراي قطعنامه 24 سپتامبر و مبنا قرارگرفتن توافقنامه پاريس باشد! يعني براساس قطعنامه ضعيفي كه مورد اجماع هم قرار نگرفته ، همه فعاليت ها را بار ديگر متوقف كنيم و به دروغ قبول كنيم كه ايران در قبال وظايف خود پيرامون ان.پي.تي تخلف و عدم پايبندي داشته است.
2- درباره سوخت هسته اي ، طرفين ادعا كرده اند كه پيشنهاد آنها در 5 آگوست 2005 مبني بر اين كه «ايران بايد از سوخت هسته اي چشم پوشي كند و آن را از منابع خارجي تهيه كند» با تعريف جديد ايران درخصوص مكانيزم تضمين عيني ، بار ديگر قابل مذاكره است اما جالب اين كه دم خروس اين گونه از زير لباس هر يك گستاخانه بيرون مي آيد:
سفير آلمان : هيچ منطقي براي برنامه غني سازي از جانب ايران وجود ندارد و هدف مذاكرات نيز آن بود كه ايران از تامين سوخت هسته اي از خارج مطمئن شود.
سفير فرانسه : چيزي كه باعث نگراني است ، اين كه توسعه چرخه سوخت هسته اي در ايران ، منطق و توجيه اقتصادي ندارد. شايد كساني در داخل باشند كه باور كنند اين كشورها صرفا نگران هدر رفتن منابع مالي ما به خاطر توليد سوخت هسته اي گران هستند اما سفير انگليس بدون اشاره به اين كه چرا حق مسلم ايران در زمينه توليد سوخت براساس ان.پي.تي را ناديده مي گيرند ولي از طرف ديگر تاكيد بر به رسميت شناختن حقوق ايران طبق ان.پي.تي مي كنند ، پاسخ مي دهد: البته كه ايران از پيشنهاد 5 آگوست ما ناراحت بود اما راه رفع اين نگراني ، تداوم مذاكرات است. او بلافاصله ادامه مي دهد: مذاكرات بايد در چارچوب اجراي قطعنامه 24 سپتامبر و توافق پاريس باشد... مساله ايران به صورت فني حل مي شود به شرط اين كه در رد كردن قطعنامه اخير بازنگري كند! سفراي 3 كشور اروپايي البته در كنار اين زياده خواهي ها تاكيد مي كنند: «حق ايران طبق ان.پي.تي ترديدناپذير است»!
3- سفير آلمان سعي مي كند هماهنگي با امريكا را رد كند. او مي گويد: اگر امريكا نتوانست پرونده ايران را به شوراي امنيت ارجاع دهد ، حاصل كار ما بود. اين گونه ، تغيير سياست امريكا ممكن شد و آنها با پيوستن ايران به W.T.O و دادن قطعات يدكي صنعت هوانوردي موافقت كردند. او خود را به فراموشي مي زند كه اولا امريكا از نظر حقوقي و فني با ابتكار عمل ايران و اثبات صلح آميز بودن فعاليت هاي هسته اي و شكست اجماع بين المللي ظرفيت اين كار را نداشت و از طرفي هيچ تغيير سياستي نيز از كاخ سفيد مشاهده نشده است.
سياست امريكا از ابتدا ممانعت از دستيابي ايران به دانش هسته اي بوده است كه 3 كشور اروپايي نيز نشان داده اند نقشي جز «عمله ديپلماتيك» همين سياست را ندارند. در پايان بايد گفت ، رفتار جديد 3 كشور اروپايي سالاد فصل تازه اي است كه آنها بعد از انفعال در برابر يكپارچگي ملي ايران در دفاع از حقوق هسته اي خود و نسلهاي آينده ، طراحي كرده اند اما اين سالاد فصل تازه را به جاي مذاكره كنندگان ايراني بنا دارند به برخي نيروهاي سياسي داخلي و در صورت امكان تك چهره هايي از افراد حاضر در حاكميت و در نهايت افكار عمومي بدهند. ما با روش اين سه كشور آشناييم اما در برابر رويكرد تازه آنان بايد هوشيارتر باشيم و اجازه ندهيم لفاظي آنها فاصله اي ميان تصميم گيران پرونده هسته اي و افكار عمومي ايجاد كند.
================================================
منبع : روزنامه جام جم - نويسنده : پرويز اسماعيلي
نظر شما