۱۸ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۱۶

نشست «روایت ناپدید شدن مریم»-۲

قضاوت درباره «جن» با مخاطب است/ حضور روحانی در فیلم ضروری بود

قضاوت درباره «جن» با مخاطب است/ حضور روحانی در فیلم ضروری بود

کارگردان، بازیگران و عوامل «روایت ناپدید شدن مریم» از واقعی بودن یا نبودن فیلم، سبک آن و استفاده از کلیشه ها و همچنین باور افراد به موجوات ماورایی و قضاوت مردم درباره این مساله در جامعه سخن گفتند.

خبرگزاری مهر- گروه هنر: جن و موجوات ماورایی از آن دست سوژه هایی هستند که برای هر شخصی جذابیت های خاص خود را دارد چه به عنوان یک فرد عادی و چه به عنوان یک فرد مسلمان و مومن. این مساله ای است که هرکسی درک خاصی از آن دارد اما آنچه که تفاوت دارد نوع رویکرد و واکنش افراد به این پدیده است.

عده ای شاید تنها طرفداران پروپاقرص فیلم های ترسناکی مثل «جن گیر» و «جیغ» باشند و عده ای شاید ترجیح بدهند این موضوع را جدی تر گرفته و به عنوان یک حل المسایل به آن نگاه کنند. رویکردی که شاید این روزها به دلیل ناآگاهی ها در جامعه ما رو به افزایش هم باشد. با این حال این موضوع به دلیل همین ابهامات و رازآلودگی که دارد هر فیلمسازی را ترغیب می کند تا در این باره دست به کار شود.

فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» نیز از این دست فیلم هاست که مخاطب باید از ابتدا تا انتها با فیلم همراه شود تا جهان راوی را دریابد. این فیلم داستان مستندسازی به نام مرتضی است که می خواهد مستندی درباره نیروهای ماورایی و جن بسازد. در مسیر این تحقیقات همسرش مریم دچار بیماری شدید روانی می شود. در پایان داستان مرتضی و مریم، مرد مستندساز به دلیل تصادف به کما می رود و مریم ناپدید می شود. حال کارگردان دیگری قصد دارد درباره این اتفاق فیلمی می سازد به نام «روایت ناپدید شدن مریم» که در آن بخش‌هایی از مستند مرتضی هم استفاده می شود که این بخش از تصاویر سیاه و سفید است. در طول فیلم دو بازیگر نقش مرتضی و مریم را بازی می کنند. «روایت ناپدید شدن مریم» در اصل سه داستان را در هم روایت می کند.

محمدرضا لطفی کارگردان، افشین یداللهی و رضا بهبودی بازیگران، حسین کندری مدیر فیلمبرداری، آرمین رهبر آهنگساز و نگار حسینی مدیر روابط عمومی از جمله عوامل فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» در نشستی که در خبرگزاری مهر برگزار شد حضور پیدا کردند و درباره فیلم که درباره جن و مسایل ماورایی ساخته شده است، صحبت کردند. 

بازیگران، کارگردان و سایر عوامل این فیلم در قسمت اول این نشست از نحوه اکران فیلم ها در گروه «هنر و تجربه» گفتند و اینکه باید از این گروه دفاع تمام قد داشت. همچنین رضا بهبودی از اینکه باید مخاطب را برای تماشای فیلم ها در این گروه پرورش داد سخن گفت و بیان کرد همانطور که تبلیغات می تواند نیاز کاذب به پفک نمکی را برای ما ایجاد کند می توان مخاطب رادر مقوله فرهنگ و هنر هم پرورش داد.

در قسمت دوم این نشست نیز درباره المان هایی که در فیلم های ترسناک به کار می رود بحث شد و کارگردان درباره پیروی این اثر از بعضی المان های این نمونه ها سخن گفت.

همچنین درباره موضوع اصلی فیلم یعنی جن سخن گفته شد و حضور روحانی در این فیلم مستندنما مورد بحث قرار گرفت. روحانی که قرار است کارشناس باشد و حالا ممکن است روی بعضی موارد فیلم مهر تایید بگذارد.

قسمت دوم این میزگرد را از نظر می‌گذرانید:

*آنچنان که در تیتراژ اولیه فیلم بیان می شود ابتدا به نظر می‌رسد این فیلم بر اساس یک داستان واقعی شکل گرفته و حالا سوال من این است که آیا این داستان واقعا واقعی بود؟

محمدرضا لطفی: این سوالی است که بیشتر از هزار بار از ما پرسیده شده است و من معمولا از جواب دادن طفره می روم چون ما درباره موضوعی ناشناخته یعنی ماورا حرف می زنیم و در اینجا علم نمی‌تواند ماورا را تایید و یا رد کند. ماورا  مساله ای اعتقادی است که قابل اثبات نیست.

این سوال را بیشتر مخاطبانی که به گروه سازنده فیلم دسترسی ندارند  در شبکه های مجازی پرسیده اند.

نشست روایت ناپدید شدن مریم

من فکر می کنم این سوال بیشتر به این دلیل است که مخاطب می خواهد ببیند تصورات خودش درست بوده است یا خیر. بنابراین فکر می کنم فهمیدن اینکه قصه واقعی بوده است یا خیر و اینکه مرتضی واقعا در کما بوده است در اصل فیلم چندان تاثیری ندارد.

*البته قضاوت شما را درباره سوال خودم نفی می کنم. این سوال را پرسیدم تا مشخص شود نقد فیلم را باید در کدامیک از بسترهای مستند یا مستندنما جلو ببریم.

لطفی: اینها مسایلی بود که من با آنها مواجه بودم و حالا برای اینکه سوال شما را جواب بدهم باید بگویم که ما در این کار به نوعی مستندنمایی کردیم. این کاری کاملا داستانی و مستندنمایی بود.

* فیلم شما از این نظر که سراغ موضوع جن رفته با فیلم «نوع چهارم» که آن هم از موجوداتی ماورایی سخن می گوید، شباهت دارد، اما شما روایت پشت‌صحنه را هم بیان می کنید و گویا این آکسان گذاشته شده تا به انتقال حس به مخاطب کمک کند گرچه به نظر من بهتر بود این کار را نمی‌کردید.

لطفی: البته ما ابتدای فیلم می بینیم که بیان می شود برای تصویرکردن زندگی مستندساز از بازیگر استفاده شده است و تماشاگر این را در ادامه فیلم متوجه می شود که بخش هایی از فیلم مستند نیست.

«نوع چهارم» مثال بسیار خوبی بود چون اکثر افرادی که فیلم را دیدند ابتدا آن را با پروژه «جادوگر بلر» و فیلم «پارا نرمال اکتیویتی» مرتبط می دانند اما این فیلم اصلا در آن طبقه قرار نمی گیرد و شاید جنس حسی که از آن فیلم ها به مخاطب منتقل می شود با حسی که بیننده از این فیلم احساس می کند یکی باشد وگرنه «روایت ناپدید شدن مریم» به «نوع چهارم» نزدیک تر است.

درباره بحث تصاویر سیاه و سفید فیلم باید گفت من و حسین کندری فیلمبردار اثر خیلی با هم چالش داشتیم چون این مساله مستقیما به ما دو نفر مربوط می شود و ما بحث داشتیم که به طور مثال جنس تصاویر سیاه و سفید ما چگونه باشد، از چه کیفیتی برخوردارد باشد و این جزییات و المان هایی را که می گویید روی آن بگذاریم یا خیر. به شخصه به این نتیجه رسیدم که چون می‌خواهیم روایتی را بیان کنیم پس همه این موارد در فیلم باید عین زندگی باشد و قوانین سینما را کنار بگذاریم.

*نکته من فقط درباره فلاش بک ها بود که از طریق فیلم های مرتضی نشان داده می شود. همچنین درباره تایمر روی دوربین به ویژه در بخش‌های مستند هم جای سوال هست.

لطفی: به هرحال ما گفتیم به سمت واقعیت حرکت کنیم و چون از این اتفاق زمان زیادی نگذشته است مرتضی می توانسته بخشی را با دوربین دیجیتال گرفته باشد و بخشی را با دوربین غیر دیجیتال. 

این طبیعی است که در واقعیت شما به سراغ بهترین دوربین می روید به طور مثال اگر بخواهیم مستندی را برای یک شبکه خارجی بسازیم به نوع دیگری از ساخت مستند و دوربین می رویم و مقوله کاری ما متفاوت می شود. ما در صحبت هایی که با هم داشتیم قراردادی گذاشتیم و آن اینکه تصاویر سیاه و سفید به مرتضی و مصاحبه ها و تصاویر رنگی به بازسازی تصاویر تعلق داشته باشد و احساس کردیم اگر قرار باشد بیشتر از این چیزی برجسته شود حالت معکوس دارد.

حسین کندری: من در مسایل هنری با کلیشه ها موافق هستم چون به هرحال امتحان خود را پس داده اند که به کلیشه تبدیل شده اند اما اصولا از درون همه کلیشه ها، کلیشه های دیگری خلق شده اند. به شخصه خواسته من این بود که با نوعی تاکید ابتدا به بیننده بگوییم که با دو جنس از تصاویر مواجه است. فیلم رکوردی که شما می گویید رییل(واقعی) تایم است و ادیت شده نیست اما فیلمی که آقای لطفی تمام کرده است و شما در سالن سینما آن را می بینید تلفیقی از مجموعه فیلم هایی است که خودش تولید کرده یعنی مصاحبه هایی که گرفته است و همچنین فیلم هایی که مرتضی حسینی گرفته و لطفی اینها را ادیت کرده است و وقتی شما فیلم را ادیت می کنید تمام اطلاعات قدیمی از بین می رود.

در مورد انتخاب تصاویر سیاه و سفید هم اگر قرار نبود بازیگرانی مثل مجید شکری و یاسر جعفری در دو نقش بازی کنند، من با انتخاب چنین تصاویری موافقت نمی‌کردم اما خود را به این کار محدود کردیم چون نمی توان به یک باره انتظار داشت که مخاطبی که فیلم های ترسناک ندیده است حالا سطح درک و آگاهی خود را بالا ببرد و به راحتی متوجه داستان شود. در اکثر موارد هم دیده ام که مخاطب جز یک یا دو مورد از پلان ها، می تواند قبول کند که این تصاویر سیاه و سفید از طرف خود مرتضی حسینی برای تهیه کننده خارجی گرفته شده است.

*آقای دکتر یداللهی شما فکر می‌کنید چقدر نیاز به پرداختن به این سوژه وجود داشت و چقدر شما به عنوان یک روان‌پزشک در مراجعان خود با مساله دریافت هایی درباره جن و روح و ماورا مواجه شده اید؟

افشین یداللهی: من در یک یا دو سال اخیر مراجعان زیادی را می دیدم که در سطوح متفاوت فرهنگی به افرادی نظیر فالگیر و دعانویس و حتی جلسات احضار روح و دیگر جلسات این چنینی رفت و آمد دارند. به نظر من و به واسطه کلینیکی که دارم میزان مراجعه افراد به چنین مواردی در این چند سال افزایش یافته است. البته اکثر کسانی که می خواهند مشکلات خود را از طریق چنین راه حل هایی برطرف کنند گرفتاری هایشان بیشتر و پیچیده تر می شود. حتی ما گاهی برای پاسخ به درمان آنها دچار مشکل می شویم یعنی نسخه می دهیم و راه های درمانی را پیش می گیریم اما اینها به راحتی به راه های درمانی معمول پاسخ نمی دهند. 

نشست روایت ناپدید شدن مریم

سخن من لزوما یک حرف علمی نیست و باید پژوهش های علمی درباره آن صورت بگیرد و من فقط به صورت تجربی آنچه را که با آن روبه رو بوده ام بیان می کنم. من از بسیاری از این افراد سوال می کنم و می فهمم که مراجعات زیادی به چنین مواردی داشته اند و عموم این افراد پاسخ به درمانشان با مشکل مواجه می شود. ابتدا باید بگویم علم و بخصوص علم روانشناسی هنوز به جایگاهی نرسیده است که شما بتوانید درباره همه چیز اظهارنظر کنید. همچنین اگر شخصی بگوید من به این مسایل اعتقاد دارم و بخواهد از این طریق مسایل خود را حل کند کارش غیر علمی است. از این طرف هم اگر من بگویم که اینها همه خرافات است و باید رد شود این هم سخنی علمی نیست.

من مواردی را دیده ام که شخص مراجعه‌کننده در سایر قسمت های زندگی خود تفکری منطقی دارد و درست می تواند قضاوت و عمل کند اما یک سری دریافت هایی دارد که برای خودش هم سوال است و این دریافت ها ممکن است از طریق چنین جلساتی ناشی شده باشد. به هرحال وقتی این مساله را رد نمی کنیم باید موضعی غیر قطعی بگیریم و من در جایگاهی نیستم که بگویم این موارد اصلا وجود ندارد. در مواردی هم دیده ام که این رفتارها می تواند از نوعی تلقین یا از یک زمینه وسواسی ناشی شده باشد و یا این افراد ممکن است اهداف ثانویه داشته باشند یعنی تمارض کنند یا حالت های هیستریک داشته باشند که یک سری توهم هایی دارند و بدون آنکه خود بدانند هدف دوردست تری دارند به طور مثال می خواهند خود را از زیر بار مسئولیت هایی رها کنند و یا هدفی دارند که با روال معمول نمی توانند به آن دست پیدا کنند و آنقدر این حالت در ناخودآگاه فرد تکرار می شود که خودش به آن اشراف ندارد و به مرز روان پریشی نزدیک می شود.

*فکر می کنید این فیلم چه کمکی به حل معضلاتی که در ارتباط با این افراد وجود دارد، می کند؟

یداللهی: ببینید از آنجایی که چنین حالت هایی وجود دارد باید به آنها پرداخت و نمی توان گفت که اینها خرافات است و یا نمی توان بلافاصله تشخیص درمانی داد و دارو تجویز کرد. باید ما در دنیا با ابزار معمولی که در اختیارمان قرار داده شده است مسایل خود را حل کنیم و اگر از ذهن خود برای حل مسایل استفاده نکنیم ذهن ما هیچ گاه رشد نخواهد کرد و اگر برای هر مساله ای بخواهیم به سراغ دعانویس و علوم ماورایی برویم مثل این است که یک کتاب حل المسایل به دست گرفته ایم و این درنهایت باعث خواهد شد که ذهن ما رشد نکند، از طرفی چنین مسایلی معمولا با مداخله در زندگی دیگران همراه است و کسی که این اطلاعات را در اختیار ما می گذارد از شخص دیگری باید اطلاعاتی بگیرد و این یعنی مداخله در زندگی دیگران و این مساله به لحاظ اخلاقی هم درست نیست.

این فیلم می خواهد ما را با مسایلی که در جامعه وجود دارد آشنا کند اما نه اینکه به سمت این مسایل ترغیب شویم بلکه هدف فیلم این است که سطح آگاهی ما را کمی بالا ببرد و با بینش درست تری نسبت به این مسایل موضع بگیریم و بفهمیم که ممکن است موضوعاتی مثل جن یا جلسات احضار روح در وهله اول جالب به نطر برسد اما تبعات و عوارضی را هم در بر دارد. 

*آقای لطفی شما گفتید که این اثر به نوعی مستندنمایی بود؛ من یک ایراد محتوایی در فیلم شما می بینیم و آن این است که یک روحانی را در فیلم خود قرار می دهید و این باعث می شود که به سوژه شما مُهر تایید بخورد و اثر را کاملا مستند جلوه دهد. 

بهبودی: اجازه بدهید من جواب بدهم. به هرحال ما درباره یک گزاره دینی صحبت می کنیم و ممکن است بعضی از کسانیکه در سالن نمایش فیلم نشسته اند به این گزاره دینی اعتقادی نداشته باشند. بنابراین مثل کشیشی که در فیلم «جن گیر» حضور دارد و می خواهد موجود شریر را از بدن فرد بیرون بکشد در این فیلم هم روحانی مشروعیتی به این موضوع می دهد.

* کشیش در آن فیلم یک بازیگر است و بازی می کند ولی روحانی در فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» یک شخصیت واقعی است و موضع رسمی دین را اعلام می‌کند.

بهبودی: اتفاقا مساله فیلم «جن گیر» در انجیل هم وجود دارد و قرار است در فیلم «جن گیر» به نوعی به آن مشروعیت داده شود.

*اتمسفر آن فیلم با این مستند که یک روحانی واقعی موضع خود را اعلام می کند، تفاوت دارد.

یداللهی: ببینید شخصیت روحانی در فیلم «روایت ناپدید شدن مریم» نظر خود را بیان می کند و لزوما به این معنا نیست که بخواهد روی قصه مهر تایید بزند. فرد مسلمان می داند ما سوره ای به نام «جن» داریم و نظر دین در این باره مشخص است و کسی لزوما به دلیل اینکه یک روحانی در این باره سخن می گوید ممکن است به این قاطعیت نرسد و حتی فکر کند موجودات دیگری هستند که از آنها به جن تعبیر می شود. در هر حال وجود شخص روحانی فیلم را به تعادل می‌رساند چون از آن طرف ما روانپزشک را هم در فیلم داریم.

لطفی: همانطور که گفتم من درباره این فیلم هیچ گاه نخواستم پاسخ صریحی ارایه کنم که جن وجود دارد یا خیر اما قراردادی در ابتدای فیلم با مخاطب می گذاریم و آن این است که شما مختار هستید این فیلم را باور کنید یا باور نکنید. دنیای این فیلم از اتفاقی صحبت می کند که در زمانی رخ داده است و حالا فیلمسازی مجموعه ای از راش های مستند شخص مورد نظر را پیدا کرده است و می خواهد در این باره فیلم بسازد. من به عنوان فیلمساز وقتی بخواهم درباره شخصی فیلم بسازم در وهله اول به خانواده و دوستان نزدیک آن شخص مراجعه می کنم که این کارگردان هم همین کار را انجام می دهد به سراغ دوستان نزدیک مستندساز و حتی روانپزشک خانوادگی آنها می رود، فیلم های مستندی می گیرد و تصویری از مستندساز در ذهنش شکل می گیرد که آن را بازسازی می کند. ما تصویر مشخصی از مستندساز و همسرش نداریم و به طور مثال دوستش بیان می کند که مرتضی همیشه از موضع بالا با همسرش رفتار می کرده است اما شاید هم اینطور نبوده باشد.

در نهایت این تصویری که ارایه می شود از من فیلمساز است و شاید مرتضی واقعا اینگونه نباشد بنابراین من باید تحقیقاتی داشته باشم. روانپزشک یک بار علمی این تحقیقات است و من به عنوان یکی ایرانی باید به سراغ شخص دیگری همچون روحانی بروم که نسبتی با علوم دینی دارد و از علوم غریبه هم آگاهی دارد. همانطور که شما گفتید در فیلم من یک شخصیت وجود دارد که اگر حذف شود به بار دراماتیک داستان ضربه ای نمی خورد و آن همان روحانی فیلم است. با این حال من روحانی را به فیلم سنجاق نکردم؛ در این فیلم خود کارگردان هم سوژه است و شما در پشت صحنه او و زد و خوردی را که اتفاق می افتد، می بینید. این بسیار طبیعی بود که در طول داستان من سراغ یک روحانی بروم. همه فکت ها و سندهایی هم که استفاده می شود مبنایی قرآنی دارد و اگر کار ما سندیت مذهبی نداشت اصلا وزارت فرهنگ به ما پروانه نمایش نمی داد.

خود جن هم واقعیتی است که در اسلام وجود دارد و در احادیث و قرآن به آن اشاره شده است. درباره خود زوال که از او با نام پسر ابلیس یاد می شود ما سندهای مذهبی داریم بنابراین روحانی به تنهایی در این فیلم دیالوگی ندارد و من فیلمساز هستم که به دلیل کنجکاوی به سراغ او می روم و در این باره از او سوال می پرسم.

بهبودی: با این حال با اینکه ما از روحانی به عنوان یک منبع موثق استفاده می کنیم حتی اگر مخاطبان فیلم هم مومن باشند باز هم در دریافت خود از این گزاره ها تفاوت دارند و ایمان آنها شدت و ضعف دارد.

نشست روایت ناپدید شدن مریم

*بالاخره روحانی در این فیلم به عنوان یک مرجع قرار می گیرد.

بهبودی: روانپزشک هم مرجع است.

*روانپزک نقش بازی می کند.

نگار حسینی: البته دیالوگ های آقای دکتر کاملا علمی بود.

*بااین حال وی به خاطر جایگاه علمی خود بسیار زیرکانه نه مهر تایید می زند و نه مساله را رد می کند اما روحانی جایگاه محکمی به جن می دهد.

لطفی: ببینید من همان ابتدا بیان کردم که علم نمی تواند این قضیه را ثابت کند و نیاز به یک موضع فرافیزیکی وجود دارد.

*آقای لطفی شما به عنوان یک مستندساز هرچند که می گویید مستندنمایی داشتید اما با گذاشتن روحانی در فیلم خود موضع گرفتید.

کندری: من یک سوال از شما دارم آیا المان ترس در فیلم های ترسناک در جهان وجود دارد و نمایش داده می شود؟

*در مواردی نمایش داده می شود و در مواردی وجود ندارد.

کندری: در بسیاری موارد شبحی یا شمایلی نمایش داده می شود چون فیلم ترسناک است. این فیلم هم قرار است در ژانر ترسناک قرار بگیرد و شما از آن بترسید. در بسیاری از تصاویر مرتضی حسینی هیچ المانی از ترس وجود ندارد و مخاطب فکر می کند شاید این یک توهم باشد. لطفی همانقدر که به تایید روحانی نیاز دارد به تکذیب هم نیاز دارد و اگر ما به صورت یک طرفه بیان کنیم که جن وجود دارد اختلاف نظری بوجود نمی آید. درحالیکه در ذهن مخاطب باید این اختلاف نظر بوجود آید.

بهبودی: البته من باید این را عنوان کنم که روحانی درباره مرتضی داستان ما قضاوتی نمی کند. دکتر در فیلم به طور خاص درباره مرتضی و همسرش صحبت می کند و موارد بالینی را مطرح می کند اما روحانی چنین کاری نمی کند و تنها کلیتی را بیان می کند. این روحانی تنها می گوید که مورد ماورایی هست اما نمی گوید که موردی که برای مرتضی و همسرش بوجود آمده است مورد ماورایی بوده است و برای مخاطب هم مشخص نیست که حالا این سخنان بر این دو صدق می کند یا خیر.

آرمین رهبر: این قضیه ماورایی چیزی است که ما با علم نمی توانیم آن را ثابت کنیم. از طرفی هم در دین مان به آن اشاره شده پس نمی توان آن را رد کرد و بگوییم ما باور نداریم. به طور مثال ما شنیده ایم که پیامبر در بعضی از جنگ ها امدادهای غیبی داشته است درصورتیکه شاید نتوان این قضیه را به طور علمی ثابت کرد. در اینجا هم روحانی می خواهد بگوید مساله جن وجود دارد و حالا باید دید برای این دختر هم این اتفاق رخ داده است یا خیر؟ اما سوال من از شما این است که کدام بخش از این قضیه را قبول ندارید؟

یداللهی: هیچ کدام ما این صلاحیت را نداریم که بگوییم چه بخشی از این قضیه را قبول داریم و چه بخشی را قبول نداریم. اگر شخصی جن را قبول داشته باشد که مشکلی نیست و درغیر این صورت ما اطلاعاتی نداریم که بخواهیم با استناد به آنها بگوییم قبول نداریم.

*من فکر می کنم لزومی نداشت که روحانی در بافت این فیلم قرار بگیرد همانطور که آقای دکتر گفتند فیلم باید به مخاطب آگاهی بدهد اما در این فیلم صابرنامی را که انسان موجهی به نظر نمی رسد می بینیم که با جن ها در ارتباط است و بعد یک روحانی هم در تایید مساله جن صحبت می کند و اینها کمی با هم تناقض دارند. مخاطب با شنیدن سخنان فیلم به کلیت جن فکر نمی کند بلکه ترغیب می شود که افرادی همچون صابر را پیدا کند.

لطفی: این نظر شماست. آدم هایی هم هستند که با دیدن فیلم با خود می گویند که به سمت «صابر» ها نرویم. به هرحال نکته اصلی که فیلم دارد این است که شما را به فکر فرو می برد و من این مساله را در فیلم رد یا تایید نکردم و از وجود داشتن یا نداشتن جن سخنی نگفتم.

ادامه دارد...

کد خبر 2438955

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • جواد میرشکا لی ۱۵:۴۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۷
      0 0
      خوب است