خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: «احمد همراه مادرش از روستایی دور به شهر آمده بود. تعطیلی نوروز را مهمان خاله و شوهرخاله یعنی حاج رحیمآقا بودند. یک روز همه برای خرید به بازار رفتند... د. مادر به بچهها گفت: بچهها دست همدیگر را بگیرید و مواظب باشید تا گم نشوید. میمونی مشغول شیرینکاری بود. احمد سرگرم تماشای او شد، غافل از این که...»
سالها از آن روز گذشته، روزی که برای نخستینبار همراه احمد، هراسان و گریان به راه افتادیم تا خانه حاجرحیم آقا را پیدا کنیم و از ترس و دلهره رها شویم، اما هنوز تصاویر آن کتاب با رنگها و طرحهای ساده و دوستداشتنیاش در خاطرمان باقی مانده و هنوز شیرینکاریهای میمون، مهربانیهای افسر نگهبان و دلسوزیهای رحیمآقای قناد را فراموش نکردهایم.
هنوز هم در کوچه پسکوچههای پسِ ذهنمان، به دنبال خانه حاج رحیم هستیم؛ خانهای به رنگ خاک، سرشار از پاکی و مهربانی؛ خانهای با حوض کاشی، با شیشههای سرخ و زرد و آبی و دری چوبین با کوبه آهنین؛ خانهای که پرویز کلانتری برایمان تصویر کرد.
پرویز کلانتری، نخستین روز از فروردین ماه 1310 در طالقان به دنیا آمده و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران درس خوانده است. آشنایی و دوستی او با همایون صنعتیزاده، رئیس دانشکده موجب شده تا به انتشارات فرانکلین راه یابد و به امریکا برود و دوره تصویرگری ببیند. او از نخستین تصویرگران کتاب کودک و نوجوان در ایران است. خبرگزاری مهر برآن شده تا در قالب پروندهای به گفتگو با تصویرگران و صاحبنظران درباره آثار کلانتری بپردازد. این مجموعه، ادای دین کوچکی به تصویرگر و نقاشی است که دنیای بسیاری از ما را با هنر خود، دلنشینتر کرده است.
نوشتههای کلانتری بیش از تصویرهایش مرا را شگفتزده میکند
محمدعلی بنیاسدی، نقاش و تصویرگر از جمله کسانی است که به گفته خود، همواره نقاشیها و تصویرگریهای پرویز کلانتری را ستوده؛ مهمتر از آن، شوخ طبعی عجیب او را در آثارش، چه در تصویرهایی که ساخته و چه در نوشتههایش؛ نوشتههایی که همیشه، بنیاسدی را بسیار شگفت زده کرده است. حتی حسرت همیشگی کلانتری نیز این بوده که چرا نقاشی و تصویرگری بر نوشتههای او سایه انداخته و بی گمان حق با او است زیرا در نوشتههایش، بهتر میتوان به اهمیت نگاه بسیار متفاوت او پی برد.
به گفته این استاد نقاشی و تصویرگری، کلانتری توانسته همواره انسانی ساده دل باقی بماند ودنیا را از پشت دریچه چشمان تیزبینش برای ما با ترجمانی ساده و جذاب، بدون اداهای مرسوم، به خوبی بازگو نماید؛ چه در نوشتههایش، چه در نقاشی وچه در تصویرسازیهایش. بهویژه تصویرگریهایی که پس از انقلاب در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیدند و سبب ساز خاطرات نسلی شدند که اینک دهه سوم زندگی خود را میگذرانند و بسیاری از تصویرگران خوب امروز کشور ما از میان همین مخاطبان بالیده و رشد کرده اند با رویاهایی که از این تصاویر برای خود ساخته و اینک به گونهای آن را در آثار خود بازتاب میدهند و این، جدا از آن آثاری است در کتابهای درسی که نسل من با آن بزرگ شده؛ آن کتابهای قطع بزرگ پنجم و ششم ابتدایی با آن تصاویرجذابی که همواره در یاد و خاطر ما مانده است.
کلانتری به اصالتهای خود پایبند بوده است
غلامرضا امامی، نویسنده و مترجم کودک و نوجوان است. او سالها در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با پرویز کلانتری، دوست و همکار بوده و کلانتری را نقشی یگانه و ماندگار در تصویرگری کودک و نوجوان میداند و میگوید: تصاویر او از دو ویژگی برخوردار است؛ از یکسو به شدت ایرانی است و در هنر این خاک ریشه دوانده؛ از سوی دیگر با معیارهای هنر جهانی هماهنگ است.
نویسنده کتاب «آی ابراهیم» معتقد است: پرویز کلانتری تنها به ویژگیهای بومی توجه نکرده او هم هنر مدرن را درک کرده هم به اصالتهای خود پایبند بوده؛ تا آنجا که جمع این دو ویژگی، موجب ظهور و بروز تصویرگری چون کلانتری شده است.
به گفته امامی، شاید مهمترین ویژگی پرویز کلانتری این است که از دنیای کودکی و شادی و بیپیرایگی آن فاصله نگرفته و به زیبایی توانسته حس خود را در قالب تصویر بر کاغذ و بوم نقش بندد و کلاغها و انسانها و روستاییان و کلبههای حصیری و آسمان پرستاره و زندگی عشایر به خوبی در کارهای او نمایان است.
مترجم کتاب «من خواب صلح میبینم» پرویز کلانتری را در شمار نقاشانی میداند که به تصویرگری کتاب کودک روی آوردند و میگوید: سال ۱۳۲۰ کسانی چون علینقی وزیری و صبحی مهتدی به جمعآوری افسانهها برای بچهها پرداختند و نخستین کتابهای ویژه کودکان نوشته و منتشر شد و نقاشان زبدهای چون محسن وزیری مقدم به کار برای کودکان پرداختند. سالها بعد، حدود سال 1345 با شکلگیری کانون پرورش فکری و روی کار آمدن ناشرانی چون فرانکلین، تصویرگری کودک و نوجوان به صورت شاخهای مستقل درآمد.
آثار کلانتری از شخصیت او، نشات گرفتهاند
سحر حقگو هم، در شمار نسل سوم تصویرگران است. او سادگی و صمیمیت را مهمترین ویژگی تصویرهای پرویز کلانتری میداند و میگوید: او در نهایت سادگی، همه حس خود را به مخاطب منتقل میکند. بهترین مثال برای این گفته، تصویر «حسنک کجایی» یا«کوکب خانم» است. تصاویری ساده و روان که هیچ پیچیدگی در آن نیست اما با مخاطب به خوبی ارتباط برقرار میکند.
به گفته تصویرگر«قصه گل مینا»، کارهای کلانتری از شخصیت او، نشات گرفتهاند. پرویز کلانتری، شلنگ- تخته نمیاندازد و از رنگهای تخت بهره میبرد اما مخاطب خود را خیلی خوب میشناسد. این سادگی در تصویر از شخصیت او سرچشمه میگیرد. خود پرویز کلانتری بسیار زلال و مهربان و صمیمی است.
حقگو با اشاره به اینکه سادگی در تصویر را از کلانتری آموخته میگوید: نسل نخست تصویرگران، محمد زمان زمانی و نورالدین زرینکلک و پرویز کلانتری بودند من در شمار نسل سوم هستم. خود من سادگی را از او آموختم. ای کاش تصاویر من هم تا این اندازه به مخاطبان اصلیشان که کودکان و خردسالان هستند ارتباط برقرار کنند.
تصویرگر مجموعه شعر«آفرین به آفتاب» در پاسخ به اینکه برخی معتقدند پرویز کلانتری به نسل بعد خود قبولاند که تصویرگری زیرمجموعه نقاشی است و نمیتوان بدون دانستن و پرداختن به نقاشی به تصویرگری روی آورد، بیان میکند: در اینکه همه هنرها، با هم ویژگیهای مشترکی دارند و از درون هنرمند برآمدهاند و کسانی که هنرهای تجسمی را انتخاب میکنند باید طراحی و ترکیببندی و رنگ را بشناسند، شکی نیست اما واقعیت اینکه، تصویرگری جدای از نقاشی است.
آثار کلانتری چون شعر سعدی، سهل و ممتنع است
لیدا معتمد، مدیر گروه هنری «دنیای عجیب» است. او هم ئدر شمار نسل سوم تصویرگران است و او هم سادگی رذا مهمترین ویژگی کارهای کلانتری میداند. آثاری که سهل و ممتنع است. به گفته معتمد، تصاویر کلانتری در عین سادگی، پر از معنا و مفهوم است و با هر مخاطبی با هر گروه سنی و هر میزان درک هنری، به خوبی ارتباط برقرار میکند.
معتمد، تصاویر پرویز کلانتری را با شعر سعدی مقایسه و بیان میکند: ویژگی هر دو در سهل و ممتنع بودن است. تصاویر کلانتری ساده به نظر میرسد اما در عین سادگی، از طراحی و ترکیببندی بسیار قوی و منسجمی برخوردار است و تنها یک هنرمند حرفهای میتواند این گونه عمق و سادگی را درهم آمیزد.
تصویرگر «من حرفی دارم که فقط شما بچهها باور میکنید» با اشاره به اینکه تصویرهای کلانتری به ما در رسیدن به فضایی که در ذهن خود ساختهایم کمک میکند، میگوید: وقتی متنی را میخوانیم، در ذهن خود فضاسازی میکنیم و جالب اینکه تصویرهای پرویز کلانتری کاملکننده متن است و ما را در رسیدن به ان فضا یاری میکند.
معتمد، استفاده از رنگهای تخت را یکی دیگر از ویژگیهای تصویرسازی پرویز کلانتری میداند و میگوید: رنگهای او تخت هستند یعنی استاد کلانتری از سایه و روشن بهره نمیبرد؛ طرحهایش خاص خود او و بسیار ایرانی است. به این معنی که کلانتری تن شخصیتها لباس محلی نمیپوشد و از هیچکدام از نشانههای ظاهری چون آدمها و لباسهاشان و آداب و رسوم و غذاهاشان استفاده نمیکند اما هم نقاشیها و هم تصویرهایش به شدت بومی است و حال و هوای ایرانی دارد.
تصاویر کلانتری، بیواسطه با مخاطبان اصلی خود ارتباط برقرار میکند
سیروس آقاخانی، نقاش، تصویرگر و استاد دانشگاه است. او هم، چون لیدا معتمد و سحر حقگو و غلامرضا امامی، سادگی را مهمترین ویژگی تصاویر پرویز کلانتری میداند و میگوید: نگاهی سرراست و به دور از صناعتهای تصویری در کارهای کلانتری به چشم میخورد. عناصر و نشانههای تصویری با کمترین دخل و تصرف و تنها با کاستن تُنهای رنگی و افزایش درخشندگی رنگها، حاصل شده است.
تصویرگر کتاب«زال و سیمرغ» با اشاره به یکی از کتابهای عباس یمینی شریف که از سوی کلانتری تصویر شده، بیان میکند: در «پلنگ یکهتاز»، فرمهای زندهنما با رنگهای شاد، فضایی صمیمی آفریده است. درختان و گیاهان با شکلی نسبتا نقشگونه و رنگهایی درخشان، شکلی باورپذیر پیدا کردهاند. کوهها چون موجی در تلاطم و بیقرارند تا گرمی لبخند خورشید را در فضا پراکنده کنند.
سیروس آقاخانی به نمونههای دیگری از تصویرسازیهای پرویز کلانتری و ارتباط متن و تصویر با یکدیگر اشاره و بیان میکند: در کتاب «خانه باباعلی» هم بدون آنکه عنصری زائد و تزئینی را مشاهده کنیم، شاهد تلاش بیوقفه مردان، زنان، دختران، پسران و جانوران تا پایان کتاب هستیم. ارتباط نوشته و تصویر در این کتاب منسجمتر است. در «باغ دوستی» فرمها خلوص و سادگی بیشتری پیدا میکنند اما متن طولانی کتاب، ارتباط خود را با تصویر قطع کرده است.
به گفته تصویرگر کتاب«پیامبری از کنار خانه ما رد شد»، شاید برای تصویرگر امروز، آثار پرویز کلانتری که چندان نشانهای از تجربیات مدرن و جستوجوگریها در عرصه فرم و رنگ، فضاهای خیالانگیز و هراسآور و دراماتیک ندارد، چندان وجدآور نباشد و او را که امروز بیقرار و تشنه هیجانات هنرمندانه و فضاهای غیرمتعارف است، راضی نکند اما صاف و سادگی کودکانه آثار کلانتری، لااقل با مخاطب اصلی خود، یعنی کودک، رابطهای بیواسطه و قطعی برقرار میکند.
آقاخانی، نگاه پرویز کلانتری را فاقد تکلف میداند و معتقد است: کلانتری نه تنها در تصویرگری که در نقاشیهایش نیز به اصل سادگی وفادار است. کارهای او روان، صمیمی و بومی است. او ایران و آداب و رسوم ایران را به تصیر میکشد. شاید به اینخاطر است که کارهایش تا این اندازه با مخاطب ارتباط برقرار میکند.
به گفته این تصویرگر، بهترین کارهای پرویز کلانتری، تصاویر او برای کتابهای عباس یمینی شریف است و از حق نگذریم تصویرگریهای او با روح اثار یمینی شریف، همخوانی بیشتری دارد. زیرا این نویسنده کودک و نوجوان هم به عدم کاربرد هرگونه صناعت و لفاظی ادبی که موجب مخدوش شدن معنای اثر شود، اعتقاد کامل داشته است.
مهمترین آموزه کلانتری به تصویرگران پس از خود: نقاشی بر تصویر تقدم دارد
جمالالدین اکرمی، منتقد و پژوهشگر تصویرگری است. او، پرویز کلانتری را در شمار نقاشانی میداند که به تصویرگری کتاب کودک روی آوردند و میگوید: سال 1320، جریان تازهای در ادبیات کودک ما شکل گرفت و بسیاری از نقاشان مطرح آن دوره چون محسن وزیری مقدم و نورالدین زرینکلک و علی اکبر صادقی و فرشید مثقالی و محمدزمان زمانی به تصویرگری کتابهای کودک پرداختند.
نویسنده کتاب «کودک و تصویر» به تاریخچه هنر نقاشی و همچنین تصویرگری اشاره و بیان میکند: اگر به گذشته هنر ایران برگردیم میبینیم هرجا تصویر هست ادبیات هم حضور دارد برای مثال، ابیات و داستانهای شاهنامه با تصویرگری همراه است اما در روزگار کمالالدین بهزاد و شکلگیری مکتب هرات، نقاشی به هنر مستقلی تبدیل و از ادبیات جدا شد و این استقلال در زمان کمالالملک به اوج خود رسید.
به گفته اکرمی، سال 1345، تعدادی از تصویرگران چون پرویز کلانتری و نورالدین زرینکلک و غلامعلی مکتبی و محمد زمان زمانی برای گذراندن یک دوره شش ماهه به آمریکا رفتند و با برگشت به ایران به تصویرگری کتابهای درسی برای بچهها پرداختند. کلانتری بیشتر داستانها و کتابهای فارسی را تصویر میکرد. برای مثال تصویرگری «حسنک کجایی» از اوست و زرینکلک و زمان زمانی بیشتر روی کتابهای تاریخ و جغرافیا متمرکز بودند.
نویسنده کتاب «کودک و دنیای نقاشیهایش»، به اینکه پرویز کلانتری، بنیانگذار سبک «واقعگرایی کودکانه» است اشاره و بیان میکند: مرتضی ممیز، پیش از کلانتری و در تصویرگری برای کتابهای انتشارات امیرکبیر به واقعگرایی توجه کرده بود اما پرویز کلانتری در تصویرگری برای بچهها به سادگی و واقعگرایی توجه کرد و با درک حس و حال کودکانه به تصویرگری برای آنان پرداخت. کارهای کلانتری جز ساده و کودکانه بودن، یک ویژگی دیگر هم دارد و آن، اینکه کلانتری رنگ را در والرهای رنگی نمیبیند. رنگها در آثار او تخت و یکدست است. پیراهن آبی که پرویز کلانتری نقاشی میکند، سایه روشن ندازد. اصلا سایه- روشن با فرشید مثقالی به تصویری کتاب کودک و نوجوان راه یافت.
اکرمی یکی از مهمترین تاثیرات کلانتری بر نسل بعد خود را مقدم بودن نقاشی بر تصویرگری میداند و میگوید: پرویز کلانتری به نسل بعد خود قبولاند که تصویرگری زیرمجموعه نقاشی است و نمیتوان بدون دانستن و پرداختن به نقاشی به تصویرگری روی آورد. به گفته او شلوغی که در کار تصویرگران امروز دیده میشود در کار کلانتری نیست. همچنین تصاویر او زیبا و حسی است و با مخاطب ارتباط برقرار میکند. او ادبیات کودک را میفهمد و خود دستی بر قلم دارد و خیلی خوب مینویسد.
افسوس که پرویز کلانتری زود از بدنه کتاب کودک جدا شد. بیگمان اگر این اتفاق نمیافتاد پرویز کلانتری میتوانست جریان تصویرگری را چه در کتابهای درسی و چه در کانون پرورش فکری هدایت کند. شاید کودکان امروز هم چون بچههای دیروز با تصویر هنرمندی که سادگی و صمیمیت، مهمترین و برجستهترین ویژگی کارش بود، بیشتر و بهتر ارتباط برقرار میکردند.
گزارش از زهره نیلی
نظر شما