به گزارش خبرگزاری مهر، تهیهكنندگان سرگرمیهایی که ارایه کننده برندها هستند معمولا با دو مساله اصلی دست و پنجه نرم میكنند: اینكه نگذارند پروژههایشان بیش از حد مانند آگهی تبلیغاتی به نظر برسند و دوم اینكه روشی را انتخاب کنند که خود مخاطب بتواند حضور محصولات در یک فیلم یا سرگرمی دیگر را شخصا كشف كند.
استفاده تاثیرگذار از رسانههای اجتماعی باعث كمك بسیار به بحث دوم شد، اما چیزی كه در سال 2014 بسیار خوب درباره برندهای مختلف عملی شد این بود كه آنها تا حدی جنبه تبلیغاتی خود را كنار گذاشتند و اجازه دادند تا فرهنگ عامه كار اصلی را انجام بدهد و با پیغامی كه بازاریابان میخواستند به مشتریانشان برسانند، شوخطبعانه برخورد كردند.
هرچند محتوا هنوز هم حرف اول را می زند، اما همكاری نكته كلیدی بازاریابی صنعت سرگرمی در سال 2014 بود. اینها بهترین مثالها بری حضور برندها به بهترین شکل در محصولات هنری هستند كه در سال پیش عملی شدند:
فیلم «لگو»
كمپانی لگو یك محصول خانوادگی جدید با برادران وارنر خلق كرد و این كار را به این صورت انجام داد كه به استودیو قوانین سفت و سختی برای اینكه چطور فیلمسازان باید برند آنها را روی پرده بزرگ به نمایش بگذارند تحمیل نكرد و در نتیجه دست كارگردانان كریس میلر و فیل لورد را باز گذاشت تا با شخصیتها و دنیایش به طور جدید و غیرمنتظرهای بازی كنند. نتیجه خوشایند بودن فیلم برای طرفداران و معرفی لگوها به مخاطبان بسیار بیشتری بود. طبیعتا اینكه قهرمانهای كمیكهای دیسی یعنی بتمن و سوپرمن هم در فیلم حضور داشتند به آن آسیبی وارد نكرد، اما فروش 468 میلیون دلاری در باكسآفیس و نقشه برای ساخت قسمتهای بعدی نشان میدهد كه فیلمهایی با تمرکز بر اسباببازی هم میتوانند وقتی برای سینما بسیار جالب باشند.
سامسونگ و «بازیهای گرسنگی: زاغ مقلد – بخش اول»
با توجه به اینكه پروژههای سرگرمی و برندهای مصرفی بسیاری در مراسم كامیككان وجود دارند، عملی كردن یك ایده تا حدودی سخت میشود، اما همكاری سامسونگ با جدیدترین قسمت از مجموعه فیلمهای «بازیهای گرسنگی» كمپانی لاینزگیت نشان میدهد كه چطور یك برند كه حتی در خود فیلم هم حضور نداشته میتواند همكاری تبلیغاتی را به سطحی بالاتر و كاملا جدید برساند.
در این مورد، سامسونگ با لاینزگیت كار كرد تا یك نمایشگاه ویژه برای فیلم بسازد كه آن را از طریق لباسها و صحنههای فیلم وارد دنیای واقعی كند، اما در عین حال تبلت جدید خود را نیز در دست هزاران بازدیدكنندهای گذاشت كه میخواستند تیزر فیلم را ببینند. معمولا تعامل مخاطبان با كالا در مراسمهای اسپانسرشده سخت است، اما سامسونگ این كار را بدون اینكه بیش از حد پیشروی كند انجام داد و در عین حال خود را در دنیای فیلم جای داد.
كمپین آدم بدهای جگوار
كمپانی جگوار با استفاده از بازیگران محبوب و درجه یكی مانند تام هیدلستون، بن كینگزلی، مارك استرانگ و بعدا هم نیكولاس هولت در كمپین تبلیغاتی خود كه با این موضوع به نمایش درآمد كه چرا آدم بدها در فیلمها همیشه لهجه بریتانیایی دارند، موفق شد سمتی شرورتر از خود را به نحوی جالب و سرگرمكننده به مخاطبانش نشان دهد.
این تبلیغ كه توسط تام هوپر (كارگردان فیلم برنده اسكار «سخنرانی پادشاه») ساخته شد، ابتدا در مراسم سوپر بول آمریكا پخش شد و بعد از آن هم در طی سال در همه جا دیده شد. جگوار بدون تكیه كردن بر قهرمانهای معمولی فیلمها، از شخصیتهای منفی در یك دنیای جیمز باندمانند استفاده كرد تا برند خود را بفروشد.
اتومبیل استون مارتین و جیمز باند
در مراسم آشكارسازی عنوان و بازیگران بیست و چهارمین فیلم جیمز باند با عنوان «اسپكتر»، سم مندز كارگردان فیلم بیشتر از اینكه وقت روی معرفی بازیگران فیلمش صرف كند بر معرفی ماشین اسپورت جدید دیبی10 استون مارتین تمرکز كرد كه به طور اختصاصی برای این فیلم ساخته شده است.
متیو مك كانهی لینكلن راند
چیزی كه به عنوان یك كمپین تبلیغاتی برای ماشینهای كوچكتر كمپانی لینكلن با حضور متیو مككانهی و به كارگردانی نیكولاس ویندینگ رفن (كارگردان فیلم «بران») آغاز شد، به زودی تبدیل به مجموعهای از حرفهای كمدی شد كه مخاطبان بسیار بیشتری را به این برند فورد جلب كرد. افرادی مانند جیم كری، كانن او براین و الن دجنرس درباره آن صحبت كردند و لینكلن هم مسلما هیچ اعتراضی نداشت.
آئودی بازیگران «بركینگ بد» را بار دیگر دور هم جمع كرد
كمپانی آئودی بعد از اینكه دو اسپاك فیلم «استار ترِك» را كنار هم آورده بود، برای تبلیغ اسپانسری خود از مراسم امی بازیگران سریال محبوب «بركینگ بد» را بار دیگر گرد هم آورد. این تبلیغ كه همچنین از جولیا لویس-دریفوس هم استفاده میكرد نشان داد كه یك برند لوكس حتما نباید برای حمایت از مراسم جوایز از تصویر مجسمههای طلایی، كت و شلوار تاكسیدو و لباسهای خارقالعاده استفاده كند. این تبلیغ ساده آنها بیش از هشت میلیون بازدید داشت و فراتر از فرش قرمز هم رفت.
ترجمه از مازیار معتمدی
نظر شما