به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان «آه با شین» نوشته محمدکاظم مزینانی سه شنبه شب ۱۴ بهمن با حضور بلقیس سلیمانی، حسین بیات و نویسنده اثر در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
بلقیس سلیمانی در ابتدای این نشست گفت: «شاه بی شین» معرفی یک نویسنده به ادبیات ما بود. چون آقای مزینانی پیش از آن کتاب، به عنوان یکی از شاعران شناخته شده ادبیات کودک شناخته میشد. رمان «آه با شین» هم که پس از آن منتشر شد، جایزه گران و پرسروصدای جلال آلاحمد را از آن خود کرد. این رمان، جایزه چهارمین دوره جشنواره داستان انقلاب را هم به دست آورد که البته پیش از این جلسه با آقای مزینانی صحبت میکردم و گفتم این رمان نباید در جشنواره داستان انقلاب شرکت میکرد که سر فرصت درباره این موضوع صحبت خواهیم کرد.
وی افزود: این رمان درباره زندگی یک انقلابی است که در زمان حال یعنی ۶۰ و چند سالگیاش است و کتاب، نسل او و ۴ نسل پیش از او را روایت میکند. او پنجمین شازده از یک خانواده قجری است و ما با ۴ نسل قبلی او هم آشنا میشویم. در این رمان، مدام از زمان حال به گذشته رفته و برمیگردیم.
در ادامه حسین بیات گفت: وقتی این رمان را میخواندم، آقای مزینانی را ندیده بودم و ایشان را برای اولین بار است که میبینم. تصور میکردم ایشان سن و سال بیشتری داشته باشند. اما این نکته که این کتاب را زیرمجموعه ادبیات انقلاب تلقی کنیم یا نکنیم، بستگی به این داره که ادبیات انقلاب را چه تعریف میکنیم؟ اگر قرار است ادبیات انقلاب را فقط مربوط به انقلاب اسلامی ایران بدانیم، این رمان، چندان وارد آن حوزه نمیشود اما با توجه به زمینههایی که انقلاب داشته، برخی رویدادها که منجر به پیروزی انقلاب شدند، هر چند از منظری تک بعدی، روایت میشود.
این استاد دانشگاه تربیت معلم ادامه داد: رمان ۲ روایت موازی دارد. شخصیتهای داستان، به نظر میرسد در فعالیتهایشان، انگیزه روشن و مشخصی ندارند. این رمان را میتوان، بخشی از حرکتهای موثر انقلاب دانست که این نقطه ضعف نیست. شخصیت ِ سالاری، غیر از مقاطعی که به گذشته گریز میزند، اطلاعاتی از امروز نمیدهد و داستان بر اساس روایت دیگر، پیش میرود. بعضی از رویدادهای داستان، به نظرم چندان منطقی نیستند. یا خوب تبیین نشدهاند یا بازبینی آن به خوبی انجام نشده است.
وی گفت: یکی از نقاط قوت رمان، زبان بسیار درخشان آن است. در این کتاب، تقابل پررنگی بین سنت و مدرنیته دیده میشود.
در ادامه بلقیس سلیمانی گفت: درباره مساله ادبیات انقلاب، باید بگوییم که این نوع ادبیات، تنها به معنی ادبیات دربرگیرنده انقلاب ایران نیست. همواره یک بخش عظیمی از ادبیات به انقلابهایی چون فرانسه، روسیه و ... میپردازد. این رمان، سرگذشت تراژیک یک انقلابی شکست خورده و بیشتر یک تراژدی است. نه اینکه نویسنده به عمد خواسته باشد این کار را بکند بلکه این رمان اصلاً از ابتدا، متعلق به گونه ادبیات انقلاب نیست. در این زمینه در کشورمان چند نمونه بارز وجود دارد که یکی از آنها «مدار صفر درجه» اثر احمد محمود است که وقایع انقلاب را در اهواز به تصویر کشیده و دیگری «رازهای سرزمین من» نوشته رضا براهنی است. ما چه موافق سو گیری ایدئولوژی این رمانها باشیم، چه نباشیم، این آثار جزو گونه ادبیات انقلاب هستند. میتوان گفت این نوع نوشتن، یعنی نوشتن از یک فرد انقلابی که از انقلابی بودنش توبه میکند، زیاد شده است؛ به ویژه در ایران.
نویسنده رمان «به هادس خوش آمدید» ادامه داد: من هم در سالهای اخیر، از انقلابیونی نوشتم که در انقلاب بودند ولی در قدرت شریک نبودند. یکی از نویسندگان کلاسیک روسیه گفته بود «چه سخت است نویسندگی در روسیه» و من میگویم چه سخت است نویسندگی در کشور خودمان. یکی از ایراداتی که رمان دارد و آقای بیات هم به آن اشاره کرد، این بود که در روایت رمان، بیش از ۳۰ سال از زندگی این شخصیت، در سکوت میگذرد. فقط در یک پاراگراف اشاره میکند که ۳ سال و ۲ ماه به زندان رفته است.
وی افزود: به نظرم این رمان، یک توبه نامه است؛ توبه نامه یک انقلابی. چه بخواهیم چه نخواهیم، همه انقلابها به زندگی روزمره میرسند؛ به قول دکتر شریعتی، از نهضت به نظام. یکی از ضعفهای رمان این است که از منظر تاریخی، به انشعابات چریکهای فدایی اشاره نکرده است چون این گروه به ۲ شعبه تقسیم شد. در جواب این سوال که درونمایه این کتاب چیست، باید گفت: افشای ایدئولوژی مارکسیست یا چپ. یعنی اگر قرار باشد بگوییم موضوع این کتاب چیست، باید گفت که شخصیت اصلی رمان میخواهد به ما بگوید مبارزه این آدمها، مبارزه درستی نبوده است؛ چون استبداد داشتند و آدمها را به خودانتقادی وادار میکردند. دیگر اینکه گروه چپ از مردم جدا هستند.
مولف کتاب «سگ سالی» در بخش دیگری از سخنانش گفت: دو نکته این کتاب را برجسته میکند. من داور این دوره جایزه جلال بودم و به این کتاب رای دادم. یکی به این علت که زبان برجستهای دارد و دایره واژگانی نویسنده، بسیار وسیع است. این زبان فقط گاهی سکتههایی دارد و علتش وارد شدن عناصر شاعرانه به زبان است که به نظرم این مصیبت نویسندههایی است که شاعر بودهاند. آقای مزینانی در اواخر کار از نظر زبانی، عنان کار را از کف داده است. این اتفاقی است که برای همه ما نویسندهها میافتد. یعنی گاهی مقهور داستان خودمان میشویم. دلیل دومی که کتاب را برجسته میکند، این است که شخصیت در این رمان، از رهگذر تاریخ و تحولات اجتماعی به ما شناسانده میشود و این چیز کمی نیست.
سلیمانی ادامه داد: تاریخ ادبیات ما نشان میدهد که آثارمان، رئالیسم اجتماعی هستند. همه نویسندههای مهم مانند بزرگ علوی، احمد محمود و ... همه در حوزه رئالیسم اجتماعی نوشتهاند. اما نسل جدید داستاننویسها خواست بگوید که من شیوهام را عوض میکنم و نمیخواهم در دل تحولات اجتماعی، آدمها را نشان بدهم. این گروه میگویند من به تاریخ فردی اعتقاد دارم. بنابراین آدمهایشان در گروههای ۲ نفره و ۳ نفره به هم عشق ورزیدند و خیانت کردند. بنابراین جای رمان «آه با شین» در جریان ادبی امروز ما خالی بود.
نظر شما