به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب، صد و بیست و سومین کتاب ِ داستان ایرانی و هفتاد و سومین رمانی است که انتشارات ققنوس چاپ میکند. یارمحمدی پیش تر به عنوان مترجم و داستان نویس در حوزه نشر فعالیت داشته است. «پانزده داستان از پانزده نویسنده» کتابی است که داستان کوتاهی از وی در آن به چاپ رسیده است. کتاب پیشین او، رمان «اینجا نرسیده به پل» است که سال گذشته توسط نشر ققنوس منتشر شد و نامزد دریافت عنوان کتاب سال هفت اقلیم در سال ۹۲ بود.
رمان «بازدم» درباره پسری ۳۲ ساله با نام كسری است كه میخواهد از ايران برود. داستان طی يك روز و در فاصله زمانی صبح تا غروب اتفاق میافتد. به این ترتیب در اين برش كوتاه خواننده با زندگی كسری، گذشته و دغدغههای او آشنا می شود. پدر كسری زندانی سياسی بوده و مادرش هم مربی مهد كودك است. كسری و بهار، خواهر و برادری دوقلو بودهاند. بهار سالها قبل طی يك دوره بيماری روحی روانی از دنيا رفته است؛ حادثهای كه تأثير عميقی بر همه اعضای خانواده و به ويژه كسری گذاشته است.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
صدای ماشین ها هشیارترش کرد. ماند که برگردد طرف هشت بهشت یا نه؟ تا ویلا طرح بود و مامان گفته بود بی ماشین نرود، ترسِ از دست دادنِ همان چندرغاز پول را داشت و حق هم داشت البته. یوروی دوهزار و پانصد تومنی! اما خیالِ ماشین، آن اتاقک خفه و فلزی، نفسش را دوباره بند آورد. پیچید به راست. بی ماشین می رفت.
پیاده رو خلوت بود. با عبور گاه به گاهِ زن و مردهایی که نمی شد حدس بزنی کجا می روند و چه کاره اند. انگار همه گم شده باشند؛ لابد همان طور که خودِ کسری به نظر می رسید. منگ و متحیر.
جلوِ آب میوه فروشی پا سست کرد و نگاه کرد به ظرف های بلند مخلوط کن، کنار هم و با رنگ های مختلف. عطش داشت و زبان خشکش چسبیده بود به سقف دهان. به پسر ترکه ایِ پشت دخل گفت برایش آب طالبی بریزد. لیوان را گرفت و چرخید تا سکوی سنگی ِ روبه روی مغازه. نشست و با اولین جرعه، با خنکای شیرین و سرد نوشیدنی هشیار شد. حالا سر کلاف را پیش چشمش می دید، شاید هم نه، سرهایش را. کلافی پیچیده از رشته های مختلف و با سرهایی جدا؛ با «رفتن»، «لاله»، «جیران»، «طلاق»، «مادر»، «پدر»، «سفر»، «گذشته»، «آب طالبی»، «کودکی».
این کتاب با ۱۵۲ صفحه، شمارگان هزار و ۶۵۰ نسخه و قیمت ۷ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما