به گزارش خبرنگار مهر، هشتمین دوره از جشن راهنمایان گردشگری در شهر مشهد برگزار شد تا هم ادای احترامی باشد به امام هشتم شیعیان جهان و هم مردم و گردشگران با جاذبههای دیگر استان خراسان رضوی آشنا شوند و دریابند با همه احترامی که ایرانیها برای ضامن آهو قائلاند، گردشگری مشهد و استان خراسان تنها به زیارت بارگاه علیابن موسی الرضا(ع) محدود نمیشود.
آرش نورآقایی، رئیس هیئت مدیره کانون سراسری راهنمایان گردشگری، پیش از این در گفتگو با خبرنگار مهر و در پاسخ به این که چرا مشهد و استان خراسان رضوی برای برگزاری جشن امسال انتخاب شدهاند گفته بود: «ما از همان نخستین سال، میخواستیم به جایی برسیم که گزینه های مختلف برای برگزاری داشته باشیم. یعنی شهرهایی باشند که به دلخواه خود، از برگزاری جشن استقبال کنند. امسال چنین اتفاقی افتاد و ما از بین قشم و کرمانشاه و مشهد، سومی را برگزیدیم هم به این دلیل که این دوره هشتمین جشن است و بارگاه امام هشتم(ع) آنجاست و هم فکر میکردیم، مشهد این امکان را دارد که جشنی باشکوه در آن برگزار شود.»
تصور غالب این بود که مشهد با داشتن هتلها و مراکز اقامتی بسیار، از نخستین زیرساختهای لازم برخوردار است اما مسئولان شهر مشهد، همکاری لازم را با جشن راهنمایان گردشگری نداشته و به وعدههای خود عمل نکردند. نه آستان قدس رضوی حمایت کرد و نه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری.
رجبعلی لباف خانیکی، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که میتوانست یکی از میزبانان اصلی جشن راهنمایان گردشگری باشد، آخرین شب به دیدار مهمانان خود آمد. یعنی ۳۰ بهمن ماه؛ آن هم به بهانه نشست خبری. عذر بدتر از گناه آقای مدیر هم این بود که من از وجود شما عزیزان بیخبر بودم از اینرو به دیدارتان نیامدم!
آیا مشهد با وجود سالانه ۲۵ میلیون زائر به گردشگر نیاز دارد؟
وقتی مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان خراسان رضوی از وجود سالانه ۲۵ میلیون گردشگر به مشهد خبر میدهد، چه نیازی به جذب گردشگر بیشتر برای این شهر وجود دارد!؟ بهتر نیست ما توان خود را بر جذب گردشگر برای استانها و شهرهای دیگر کشور متمرکز کنیم؟ بهتر نبود این جشن به جای آنکه در شهر مشهد برگزار شود به نیشابور میرفت؛ نیشابوری که بزرگانی چون عطار و خیام و کمالالملک و پرویز مشکاتیان را در خود جای داده!؟
تصور اعضای کانون سراسری راهنمایان گردشگری براین بود که زیرساختهای گردشگری که مهمترین آن هتل و مراکز اقامتی است در نیشابور، با همه زیباییاش فراهم نشده پس بهتر است به مشهد بروند بیخبر از اینکه مدیران گردشگری و مسئولان دولتی، دستشان را در پوست گردومیگذارند و کاری میکنند که برای آنها نه راه پس باقی بماند و نه راه پیش.
استان خراسان رضوی به مشهد و حرم امام رضا(ع) محدود نمیشود
لباف خانیکی و توحید فروزانفر، دبیر هشتمین جشن راهنمایان گردشگری، مهمترین هدف از برگزاری همایش در استان خراسان رضوی را معرفی این استان با همه قابلیتهایش دانسته و گفته بود: «تلاش ما بر این است که بگوییم خراسان بزرگ تنها به زیارت امام هشتم محدود نمیشود. گرچه آبرو و اعتبار شهر مشهد به وجود این امام بزرگوار است، اما خراسان بزرگ قابلیتهایی دارد که می تواند برای مسافران جالب و جذاب باشد.
برای مثال ما در مسیر سرخس کاروانسرای رباط شریف را داریم که به موزه آجرکاری دنیا معروف است و از دوره سلجوقی باقی مانده. طوس، نیشابور، بجنورد و بیرجند زیباییهای خاص خود را دارند و متعلق به خراسان بزرگ هستند، اما ما هیچکدام از این قابلیتها را معرفی نکردهایم و مسافران فکر میکنند خراسان بزرگ تنها به مشهد و زیارت امام رضا(ع) محدود می شود، پس به اینجا می آیند و بدون آنکه از جاذبههای دیگر دیدن کنند، به شهر خود باز می گردند.» اما همه اینها وعده و وعید است. نه اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خراسان رضوی بر آن است تا چنین اتفاقی بیفتد و نه برگزارکنندگان جشن هشتم برای برآورده شدن چنین خواستهای، آنگونه که باید و شاید کوشیدند.
هشتمین جشن راهنمایان گردشگری، میتوانست منظمتر و هدفمندتر برگزار شود. انجمن صنفی راهنمایان گردشگری در استان خراسان رضوی و در شهر مشهد میتوانستند از تجربه دوستان و همکاران خود در کانون سراسرس راهنمایان گردشگری بهره بیشتری ببرند و با خود بگویند اگر ما برای نخستین بار است که چنین جشنی را برگزار میکنیم دوستان ما در کانون هفت مرتبه سراسر این جاده را طی کرده و با فراز و فرود آن آشنا هستند.
آقای مدیر، کدام استاندارد!؟
لباف خانیکی، همچنین از استانداردسازی ۸۰ درصد هتلها در شهر مشهد خبر داده و فروزانفر، دبیر هشتمین گردهمایی راهنمایان گردشگری به خود بالیده و چندین بار با افتخار گفته بود: «امسال برای نخستین بار همه راهنماها در یک هتل اقامت دارند تا بیشتر و بهتر با هم بودن را تجربه کنند.» اما آنچه مسافران با عمق وجود خود درک کردند سرما و نبود امکانات و غذای نامناسب و قطع اینترنت و دهها مشکل ریز و درشت دیگر بود. انگار از برخی هتلهای مشهد باید یک ستاره کم کرد تا بتوان درستتر درباره امکاناتشان سخن گفت و داوری کرد.
ای کاش مدیریت محترم هتلی که ۷۰۰ راهنمای گردشگری و خبرنگار تخصصی این حوزه در آن اقامت داشتند درمییافت که هنوز، فرهنگ این مردم، شفاهی است. بیگمان هر کدام از این راهنمایان به شهر و دیار خود میروند و همکاران دیگر خود و دوستانشان را از اقامت در فلان هتل بازمیدارند. شاید آن وقت هرقدر آقای مدیرکل از استاندارسازی هتلها در مشهد بگوید، آب در هاون کوبیده است و راه به جایی نمیبرد.
موسیقی محلی از هیچ محلی به گوش نمیرسد
و اما گفتهاند:«عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگو»؛ شاید یکی از انگشت شمار، نقاط مثبت هشتمین جشنواره راهنمایان گردشگری توجه به موسیقی خراسان بود. «راهنمایان گردشگری؛ شناخت جوامع محلی، توسعه جهانی»، شعاری بود که از جانب سازمان جهانی راهنمایان تعیین شده بود و برگزارکنندگان در راستای تحقق این شعار از گروههای رقص و موسیقی محلی از قوچان و تربت جام خواسته بودند تا در این برنامه شرکت کنند و به اجرای برنامه بپردازند. برنامهای که به خوبی اجرا شد و نظر مخاطبان را جلب کرد.
حضور عثمان محمدپرست، معروف به عثمان خوافی، یکی از برجستهترین نوازندگان دوتار، یکی دیگر از نقاط برجسته و قابل توجه هشتمین جشن راهنمایان گردشگری بود. او با شور و شوق و شیوه نواختن و خواندن خود، توانست مخاطبان را به وجد آورد.
عثمان خوافی، دوتار نواخت و به اجرای مقام «نوایی» پرداخت. اما انچه بیش از خواندن و نواختن، مخاطبان را هیجانزده کرد، سخنان او بود. عثمان محمدپرذست گفتههای خود را اینگونه آغاز کرد: «وقتی مولانا که همه مذاهب به دیدارش میروند، در توصیف ساز میگوید: خشک سیمی، خشک چوبی، خشک پوست/ از کجا میآید این آوای دوست... دیگر چه حرفی برای من باقی میماند جز اینکه بگویم، موسیقی آفریده خداوند است و روح و جان انسان را زنده میکند. »
خواف، تایباد و تربت جام، هر سه در استان خراسان رضوی قرار گرفته و مهمترین خاستگاههای دوتار در ایران هستند. آیا زمان آن نرسیده تا سازمان میراث فرهنگی، وزارت ارشاد، شهرداریها و دیگر نهادهای مرتبط دست در دست یکدیگر بگذارند و درمانی جدی برای دردهای کهنه موسیقی نواحی بیندیشند!؟
راهنمایان گردشگری و خبرنگاران تنها میتوانند از اهمیت جذب گردشگر و موسیقی محلی و آداب و رسوم و فرهنگ مردم هر منطقه بگویند اما نمیتوانند ساختمانی بسازند و فضایی را به هنرمندان و نوازندگان محلی اختصاص دهند تا موسیقی ویژه خود را اجرا کنند. بیگمان گردشگران بسیار دلشان میخواهد با رفتن به خراسان، روح و جان خود را با گوش سپردن به نوای خوش دوتار نوازش دهند اما چنین امکانی نه برای گردشگران داخلی و نه گردشگران خارجی فراهم نیامده است.
یکی دیگر از مواردی که در هشتمین جشن راهنمایان گردشگری با حضور رئیس فراکسیون تاریخ و توسعه گردشگری، جواد هروی برگزار شد، بیمه راهنمایان گردشگری بود. گرچه هم او و هم مسعود سلطانیفر، رئیس سازمان میراث فرهنگی قول دادند که از ابتدای سال ۱۳۹۵ این مشکل برطرف میشود و خدا کند که چنین اتفاقی بیفتد و تنها وعده و وعید دادن نباشد.
فرصت میزبانی ایران در کنوانسسیون جهانی گردگشری را از دست ندهید
یکی دیگر از مواردی که در حاشیه جشن هشتم به آن پرداخته شد، میزبانی ایران از کنواسیون جهانی راهنمایان گردشگری در سال ۲۰۱۷ بود. ماجرا از انجا آغاز شد که ۹ راهنمای گردشگری با هزینههای شخصی خود و بدون حمایت سازمانهای دولتی به پراگ رفتند و با وجود رقیبانی جدی چون سنگاپور و دانمارک، نمایندگان ۴۱ کشور دنیا را متقاعد کردند که به ایران بیایند؛ چون ایران، کشور امنی است و میتواند میزبان خوبی برای انان باشد.
مدیران محترم سازمان میراث فرهنگی، نمایندگان مجلس و دیگر نهادها و سازمانهای مرتبط، راهنمایان گردشگری، برادری خود را ثابت کرده و توان و قابلیت خود را به شما نشان دادهاند؛ حالا زمان آن رسیده تا شنیده و دیده شوند. حالا زمان آن است تا امکانات لازم در اختیارشان قرار گیرد. فضایی داشته باشند و خط تلفنی و امکاناتی که بسترهای لازم برای این مهمانی را فراهم کنند.
نمیتوان ایران را با انتشار پوستر به جهانیان معرفی کرد
حالا زمان آن رسیده تا همه سازمانهای دولتی و انجمنهای صنفی مرتبط با مقوله گردشگری، نه در برابر هم که در کنار هم بنشینند و به سربلندی ایران بیندیشند. دیگر زمانی برای وعده و وعید باقی نمانده؛ اصلا که گفته با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین میشود. امروز، روز عمل است. حالا وقت آن است که همه با هم بکوشیم تا چهره واقعی ایران را به مردم جهان نشان دهیم و در این راه انتشار پوستر و بروشور به کار نمیآید.
از سوی دیگر خوب است مرکزی شکل بگیرد تا همه استانها زیر نظر ان مرکز فعالیت کنند. شاید اگر همه استانها از کانون سراسری راهنمایان گردشگری، حرف شنوی داشته باشد، بینظمیها و بیبرنامگیها به حداقل خود برسد. همچنین خوب است از تعداد راهنمایانی که هر سال در گردهمایی روز جهانی راهنمایان گردشگری شرکت میکنند کاسته و به کیفیت افزوده شود.
گزارش: زهره نیلی
نظر شما