به گزارش خبرنگار مهر، این رمان درباره شخصیت زنی است که پدرش نام او را «روژی یار» گذاشته است. این عبارت در زبان کردی به معنی روزگار است. این نامگذاری نیز به این دلیل است که پدر دختر در جوانی، عاشق دختری به این نام بوده و نام معشوق سابقش را روی دختر خود گذاشته است.
«دختر خالهی ونگوگ» نام اولین کتاب فریده خرمی است که چند داستان کوتاه از او را شامل می شود. «درختم دلشوره دارد» نام دومین کتاب اوست و سومین اثرش با نام «روژی یار» توسط همین ناشر منتشر شده است. خرمی «روژی یار» را بعد از کتاب اولش نوشت اما از سال ۸۷ منتظر اجازه نشر بوده است. به همین دلیل انتشار آن به تعویق افتاده است.
«روژی یار» براساس اسطوره های ایرانی نوشته شده است و در ۱۶ بخش نوشته شده است.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
از همان بار اول که اشک تو چشم هاش جمع شد و نوک دماغش تیر کشید، تصمیمم را گرفتم، حوصله شاعرهای نازک جگر را نداشتم. بخصوص نوع سبیل کلفتی که رگ مگس را تو هوا می زند. شده بود مثل خرده نان های توی سفره که نمی شد ریختشان توی سطل آشغال. باید جایی توی باغچه می تکاندمش و از شرش خلاص می شدم.
وقتی که دید سر حرفم هستم و از خر شیطان پیاده نمی شوم، به التماس افتاد. پیراهن شیرشکری پوشیده بود با شلوار کتان کرم رنگ. همیشه لباس های روشن می پوشید.
می گفت: «از هر چه تیرگی بیزارم.»
ولی من می دانستم که سفید می پوشد تا معلوم نباشد، مثل غاغاله خشکه، پوست و استخوان است. موهای تنک کله اش را هیچ جوری نمی دانست ماست مالی کند. هر وقت می شد کلاه سرش می گذاشت یا سرش را از ته می تراشید. آن روز ریش و سبیلش را از ته تراشیده بود. بار قبل گفته بودم:
«از سبیل بدم می آید، دلم می خواهد ببینم بدون سبیل چه شکلی می شوی.»
گفتم: «اه، اه. بدون سبیل مثل کله پاچه پاک کرده شده ای، پک و پوزت آدم را فراری می دهد.»...
این کتاب با ۱۲۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۶ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما