محمدمهدی فرقانی روزنامهنگار باسابقه و استاد دانشگاه در رشته علوم ارتباطات اجتماعی در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره پیشینه نوروز در زادگاهش یزد، گفت: اول این را بگویم که تا جایی که یادم هست، از عیدی در نوروز خبری نبود ولی چیزی که بود، این بود که پدرها قبل از عید فرزندانشان را میبردند خیاطی و پارچهای را که خودشان صلاح میدانستند، برای بچهها میگرفتند و به بچه هم میگفتند که اندازهات را به خیاط دادهام که برایت بدوزد. علاوه بر این یک جفت کفش نو هم برایمان میگرفتند.
وی افزود: با این اوصاف، وقتی ما بعد از روز سیزده به مدرسه برمیگشتیم، خیلی خوشحال نبودیم و علتش این بود که این لباس نو به تنمان زار میزد، بیشتر هم از این جهت که آن زمان، خانواده خیلی از بچهها در همین حد هم وُسعشان نمیرسید که برایشان لباس و کفش نو بگیرند و به همین خاطر آنها که این لباس نو تنشان بود، انگشت نما میشدند. البته من یادم است که پدرها و مادرهایی که وضع معیشتی کمی بهتری داشتند و همچنین انجمنی که امروزه به انجمن اولیا و مربیان تغییر نام پیدا کرده، پول جمع میکردند و برای بچههای کمبضاعت، لباس نو تهیه میکردند.
فرقانی اضافه کرد: در هر حال لباسی که پسرها آن زمان در عید، تنشان میکردند، معمولاً کت و شلوار بود که نشان از تاکید پدران و مادرانشان به بزرگ شدن فرزندانشان بود که میتوانند روی پای خود بایستند و لباسی مثل کاپشن اصلاً برای آنها مطرح نبود و اگر هم بود، خانوادههایی که خیلی اصالت داشتند، سراغ آن نمیرفتند.
این روزنامهنگار پیشکسوت همچنین گفت: دید و بازدیدهای عید هم مرسوم بود و کوچکترها به دیدار بزرگترهای فامیل میرفتند ولی باز هم پذیرایی شام و نهار و امثالم در کار نبود و با یک چایی و شیرینی و یا یک شربت قند، دید و بازدید تمام میشد. در همان روزهای اول هم این دید و بازدیدها باید انجام میشد. رسم خوب دیگر این بود که بزرگترهای فامیل که گاهی هم به زحمت و با عصا راه میرفتند، به محلهای که فامیلهایشان بودند، میآمدند و در خانه فامیل را تک تک میزدند و همانجا دید و بازدید عید را انجام میدادند.
وی ادامه داد: این افراد مُسن گاهی حتی داخل خانه فامیلهایشان هم نمیرفتند و میگفتند که فقط آمدهایم صله رحم را به جا بیاوریم. این رسم بسیار آموزنده بود ولی بعید میدانم همچنان پابرجا باشد. در روزهای آخر سال در یزد، مردم معمولاً سر خاک امواتشان هم حضور مییافتند تا با آنها تجدید دیدار کنند و فاتحهای نثارشان کنند.
فرقانی درباره تغییراتی هم که آئین نوروز از آن زمان تاکنون به خود دیده است، گفت: واقعیت این است که امروزه تشریفات و تجملات نوروز خیلی بیشتر شده است و به رخ هم کشیدن و شیرینی بیشتر و شام و نهارهای سنگینتر وارد این آئین شده و در عین حال برخی از جوانها ممکن است الزاماً به رسوم نیکی از جمله دید و بازدید و سر زدن به بزرگترهای فامیل، چندان پایبند نباشند و بیشتر ترجیح بدهند که در این روزها به مسافرت بروند.
این روزنامهنگار پیشکسوت در پایان گفت: البته سنت دید و بازدید کماکان پابرجاست مخصوصاً در خانوادههایی که یکی از اعضایشان را در طول سال از دست دادهاند؛ آنها در نوروز در مراسمی با عنوان «عید اول» میزبان کسانی هستند که میآیند به آنها تسلی خاطر بدهند. به نظرم حفظ و تداوم این سنتها، اقدام بسیار خوبی است و امیدوارم در هیاهوی ماشین و آهن و پول، رنگ نبازد.
نظر شما