پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۵۴

یادداشت؛

مناسبات دين، فرهنگ و جامعه با وظايف متوليان فرهنگى

مناسبات دين، فرهنگ و جامعه با وظايف متوليان فرهنگى

فرهنگ هر جامعه جوهری دارد که تمام مؤلفه‏ های فرهنگی هم نمود آن جوهرند و هم متکی به آن. در جامعه ما «دین» جوهر فرهنگ است و جامع‏ نگری دینی ضرورتی برای همه سیاست‏گذاران و متصدیان امور فرهنگی جامعه است.

به گزارش خبرگزاری مهر، متن زیر یادداشتی است که دکتر آیت پیمان مدیرمسئول دبیرخانه شورای دین پژوهان کشور نوشته شده و در سایت این دبیرخانه قرار داده شده است.

فرهنگ، ناپیدا چون روح در کالبد «اجتماع» می‏ دمد و لذا آحاد اجتماع، از تحولات آن، یعنی از آنچه بر «خود» می‏ گذرد، آگاه نیستند. پس، اجتماع را نکته ‏دانانی تیز شامّه، که نه تنها «صیاد معنی‏ اند» بلکه دیده ‏بان جان‏اند، لازم است تا در هزار توی حیات جمعی، به ویژه در عصر حاضر با مقیاس جهانی، که هر پیچ و خمش کمینگاه رهزنان است، بر پس و پیش حرکت جامعه و اوضاع آن مواظبت ورزند. اینها را در قاموس تاریخ، اندیشمندان، یا روشنفکران و عالمان، و به طور کلی، بیدارگران اقلیم اجتماع، می ‏نامند.

اندیشمندان نسبتی دو سویه با جامعه دارند؛ از یک طرف، مسایل را به مثابه داده ‏ها از جامعه می ‏گیرند: اخذ، و مواجهه با پرسش، و از طرف دیگر، با پردازش و تجزیه و تحلیل داده‏ ها: تبیین مسأله و پرسش، ارائه طریق می ‏نمایند (ارائه طریق به معنای اعم، که هم شامل حل مسأله باشد و هم هشدار و تحذیرها را دربرگيرد). در اینجا به این نکته نخواهیم پرداخت که آیا ذهن اندیشمند در هنگام «مشاهده» مسأله و پرسش،گرانبار از نظریه است یا نه. آنچه در اینجا تذکرش لازم است این است که همواره باید پروای دو چیز را داشته باشد: روزمرّگی و فاصله نامتناسب با جامعه. درست است که بایداز افقی فراتر به اجتماع نگریست، اما این امر نباید به بهای جدایی و فاصله گرفتن از جامعه و مجموعه آحاد آن تمام شود. همین ‏طور ماندن در اجتماع، مخاطره «چون جمع شدن» و به اصطلاح روزمرگی را درپی دارد. پس ناگزیر باید گردنی فرازتر و دیدی همه جانبه داشت و همیشه بر این دو امر مواظبت کرد.

درست است که «اجتماع» فراهم آمده از «افراد» و آحاد است، اما می ‏توان اوصاف و خصائص مشترک افراد را روح اجتماع نامید و همین پدیده است که بر جریان جامعه و تحولات آن حاکم است. پس دید کل ‏نگرانه در سیاستگذاری‏‌ها وبرنامه ‏ریزی‏ها، دیدی خردپسند و معطوف به واقع است. البته سخت باید مواظب بود که مبادا روح حاکم یک اجتماع، همه اقالیم کشور تلقی شود و همان منظرِ نگرش‏ها قرار گیرد. آن دید کل نگرانه بایستی اولاً حاصل اذعان به تکثر فرهنگ‏ها درقلمرو حاکمیت باشد و ثانیا هیچ‏ گاه نباید از توجه اکید به اجتماعات متکثری که زیرمجموعه آن روح کلی هستند غافل بود. اینجاست که می‏توان معقولانه از «دیدِ کلیِ جزءنگرانه» سخن گفت. ناگفته نماند که روح اجتماع، تعارض را برنمی‏تابد. از مهمترین تعارض‏ها، تعارض بین قول و فعل، یا به عبارت دیگر تعارض بین برنامه در مقام تعریف و تدوین و برنامه در مقام تحقق و اجراست. برنامه باید شدیدا دیدی عمل‏گرایانه و نتیجه‏ نگر داشته باشد. یعنی بیش از آنکه در پی «چرایی» باشد «چگونگی» را بنمایاند.

مؤلفه ‏های فرهنگ، ارتباطی اندام وار و ارگانیک با هم داشته و دائما در تعامل باهمدیگر هستند. تناسب پیکره اجتماع، و به تبع، موزونیت حرکت آن، به تناسب و توازن مؤلفه ‏های فرهنگ وابسته است. در سیاست ‏گذاری‏ها بایستی توجه داشت که همه بخش‏ها و مؤلفه ‏های فرهنگ عمومی، چون همه اعضای پیکر آدمی، برای اجتماع حیاتی‏اند. توجه جدی به یک یا چند بخش و غفلت از یک یا چند بخش دیگر، آسیبی جبران‏ ناپذیر بر حیات موزون جامعه وارد می‏سازد. چه بسا گاهی طغیان‏های اجتماعی، و نیز سرخوردگی و یأس اجتماعی در پاره‏ ای جوامع، از جمله جامعه خود ما، ناشی از عدم تفطن به این نکته باشد.

فرهنگ هر جامعه جوهری دارد که تمام مؤلفه‏ های فرهنگی، هم نمود آن جوهرندو هم متکی به آن. در جامعه دینی ما «دین» جوهر فرهنگ است و جامع‏ نگری دینی ضرورتی برای همه سیاست‏گذاران و متصدیان امور فرهنگی جامعه می ‏باشد.

پرداختن به میراث و مفاخر فرهنگی و تحولات تاریخی و شناسایی و معرفی مشاهیر علم و ادب و فرهنگ به نسل نو و تعریف مبانی و مبادی بافت اجتماعی و هویت فرهنگیآن و تحقیق در پدیده‏های پیچیده اجتماعی عصر حاضر و تبیین اصولی آنها برای شناخت چالش‏های فرهنگی و دست‏یابی به راه‏کارهای عبور از آنها و اطلاع‏ رسانی علمی ومحققانه به پژوهشگران و اندیشمندان وظیفه خطیری است که متوليان فرهنگ عمومى بر عهده گرفته اند. پس شايسته است كه بيش از وضع موجود به آن اهتمام ورزیده و در جهت نیل به اهداف متعالى آن سعی و تلاش مضاعف بنمايند. دیدگاه‏ها و نقدها و نظرهاى مراجع و علماى دين همواره راه گشاى متصديان و مسئولان فرهنگ بوده است. بايد آنان را پاس داشت و فرصتها را كوتاه و غنيمت شمرد و غفلتها را زدود و قدمها را به موقع و سريعتر و استوارتر برداشت.

کد خبر 2566048

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha