به گزارش خبرگزاري "مهر" به نقل از دفتر مطالعات بينالملل خبرگزاري دانشجويان ايران "ايسنا" ، با اين حال سردشت تنها شهري نبود كه گرفتار فجايع وخيم استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي عراق شد. كاربرد گستردهي جنگ افزارهاي شيميايي از سوي عراق در هشت سال جنگ تحميلي عليه ايران، آن چنان چشمگير بود كه از اين مساله به عنوان جرياني مجزا در بررسي مسايل تاريخ جنگ تحميلي ياد ميشود. با اين حال همگان بر اين باورند كه عراق خود به تنهايي اين توانايي را نداشت تا در چنين سطحي به جنگ افزارهاي شيميايي و بيولوژيكي دسترسي داشته باشد. حضور سه جبههي اروپا،آمريكا و جامعهي عرب در حمايت از عراق به خوبي دلايل دستيابي اين كشور به اين نوع جنگ افزارهاي شيميايي كه گازهاي اعصاب نيزبخش عمدهاي از آن را تشكيل ميدادند، نشان ميدهد.
آغاز هفته دفاع مقدس و سالروز آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران (31 شهريور 1359) فرصت مناسبي است تا با پرداختن به يكي از جنجالبرانگيزترين جنبههاياين جنگ يعني استفادهي گستردهي عراق از تسليحات شيميايي و بيولوژيكي در طول هشت سال جنگ تحميلي، از حقايق ناگفته و در عين حال تكان دهندهاي مربوط به كمكهاي خارجي به عراق و توان شيميايي و بيولوژيكي اين كشور در زمان جنگ پرده برداشته شود.
عراق در سال 1980 (1359 ه.ش) براي توليد مقادير قابل توجهي از سلاحهاي شيميايي و بيولوژيكي، توانايي چنداني نداشت؛ با اين حال با انتقال مقادير قابل توجهي از اين مواد از شوروي سابق و همچنين خريد تجهيزات ويژه از كشورهاي اروپايي و آمريكا براي نيل به هدف بلندمدتش يعني توليد مستقل جنگ افزارهاي شيميايي، گامهاي چشمگيري برداشت. يكي از عمدهترين و درعين حال بحث برانگيزترين خريدهاي مربوط به مواد و تجهيزات شيميايي از سوي عراق به انعقاد قراردادي ميان اين كشور و آلمان غربي مربوط ميشود. در آغاز زمستان 1982 ميلادي (1361 ه.ش) عراق آشكارا به عقد قرارداد خريد تجهيزات فني گوناگون از شركت تدارك كنندهي وسايل فني- شيميايي آلمان غربي به نام” دري رايخ ”(drereich) اقدام كرد. عراق همچنين جهت توليد عوامل اعصاب به خريد مواد شيميايي قابل ملاحظهاي از منابع غربي از جمله آمريكا اقدام نمود؛ اما آن چنان كه در ادامه بيان خواهد شد اين كشور آن چنان به طور گسترده از تجهيزات شيميايي و بيولوژيكي در جنگ استفاده كرد كه خود آمريكا نيز پس از كاربرد عوامل عصبي از سوي عراق در يكي از نبردهاي عمده جنگ تحميلي در مارس 1984(1363) از فروش هر نوع مواد شيميايي به عراق، خودداري كرد. (1)
عراقيها از ابتداي جنگ با اتخاذ سياست ويژهاي دربارهي كشورهاي اروپايي و بهرهبرداري از موقعيت يك مشتري پر و پاقرص، به خريد وسايل و مواد اوليه از منابع گوناگون و تاسيس كارخانههاي ساخت و توليد جنگ افزارهاي شيميايي مبادرت كردند. (2)
در سالهاي ابتدايي جنگ، يكي از مقامهاي برجستهي پنتاگون در اين باره اظهار داشته بود: ”ما ميدانيم دو كارخانهي آلمان غربي، عراق را در توليد جنگ افزارهاي شيميايي ياري ميكنند؛ يكي از آنها نقش برجستهاي در اين امر دارد و هنوز هم در عراق به كارش ادامه ميدهد.“
اين مقام آمريكايي همچنين اعلام كرده بود :”اين كارخانه علاوه بر ماده “پستي زيدن“ (pesti ziden) احتمالا گاز خردل و گاز اعصاب هم توليد ميكند. يكي ديگر از اين نوع كارخانهها به نام كارل كلب (karl kolb) در نزديكي فرانكفورت واقع است و از نظر آمريكاييها اين كارخانه، منبع تاسيساتي است كه در عراق براي توليد ”پستي زيدن“ و همچنين گازهاي سمي براي توليد جنگ افزارهاي شيميايي عراق فعاليت ميكند.“
يكي از رهبران مبارز جبههي كردستان عراق نيز در سالهاي نخستين جنگ گزارش داده بود كه كارشناسان آلمان غربي در نزديكي سامرا مشغول توليد جنگ افزارهاي شيميايي براي نيروهاي عراقي هستند. كردها مطرح كردند كه كارشناسان آرژانتيني و برزيلي نيز در كارخانههاي توليد جنگ افزارهاي شيميايي عراق، مشغول به فعاليت هستند.
برخي منابع كرد عراق هم چنين گزارش داده بودند كه دو كارخانه در غرب عراق و در نزديكي مناطق ”الكاشات ”و” القائم” كه اصولا براي توليد كود شيميايي تخصيص داده شده بودند، كارخانهي ديگري در مجاورت” البرسيا“ و در نزديكي منطقه بيطرف مجاور مرز كويت، و چهارمين كارخانه نيز در 12 كيلومتري شمال” سماوه” در پايين دره ”فراست” واقع شده بودند كه به منظور توليد مواد شيميايي مورد نياز عراق در جنگ با ايران، به فعاليتشان ادامه ميدهند. در سالهاي نخستين جنگ استفادهي عراق از تسليحات شيميايي آن چنان وسعت يافته بود كه نمايندگان دولتهايي كه در مذاكرات خلع و كاهش تسليحات شيميايي در ژنو گردهم آمده بودند؛ نسبت به اين مساله اعتراف كرده بودند. نمايندگان اين كشورها در گزارششان آورده بودند كه دولتهاي غربي از جمله آمريكا و انگليس مدتهاست كه شعباتي از اين كارخانهها را كه در عراق به توليد جنگافزارهاي شيميايي اشتغال دارند تحت نظارت خود دارند. گزارشهاي آنها نشان ميداد كه در سالهاي ابتدايي جنگ عده كثيري از تكنسينهاي آلمان غربي به طور غيرعادي در تاسيسات سري عراق كه احتمالا گاز سمي در آنها توليد ميشده است، رفتوآمد ميكردند با اين حال اين موضوع هيچ گاه در سطح بينالمللي فاش نشد.
همچنين در آن زمان مشخص شد كه شواهدي مبني بر اين كه انگليس نيز يكي از كشورهاي تدارك كنندهي وسايل و مواد شيميايي به عراق است، وجود داشته است. كشف محمولهي مواد سمي شيميايي در يك كشتي به ثبت رسيدهي عراقي در بندر نرماندي فرانسه كه طي آن چهار بطري حاوي سموم قوي شيميايي در آنجا پخش شده بود، موجب شد كه پليس فرانسه در اين مورد به مردم اعلام خطر كند. اين كشتي مقدار 35 هزار ”تن دي ميتل فسفونات” (dimethyl methyl phosphonate) را از بندر ليورپول انگلستان به مقصد كويت و از آنجا به عراق حمل ميكرد. دي ميتل فسفونات كه به مبلغ 500 هزار ليرهي انگليس خريداري شده بود، ظاهرا براي استفاده در كارخانهي پتروشيمي بغداد تهيه شده بود، ولي عراقيها از آنها براي تبديل به جنگ افزارهاي شيميايي بهرهبرداري ميكردند. به همين علت “توني بانكز” نمايندهي حزب كارگر در پارلمان انگليس ضمن گفتوگو با خبرنگاران، اين اقدام دولت انگلستان را يك“ معاملهي رسواكننده“ ناميد.
از سوي ديگر، شركت پتروشيمي“ فيليپس“ كه شعبهاي از يك شركت آمريكايي در بلژيك بود، مادهي اوليه براي توليد ماده سمي “خردل“ را در ژوئن 1983 و مجموعا 500 تن “تودي گليكول“ (TDG) را به مسوولين ادارهي دفع آفات و سموم نباتي عراق كه از طريق شركت هلندي به نام “كلي بستر نيوزن“ (Kbster neuzen) سفارش داده شده بودند، تحويل داده بودند. بعدها مشخص شد كه از اين مواد در توليد سلاحهاي شيميايي و ميكروبي در جريان جنگ تحميلي عليه ايران استفاده ميشد.
درسال1986(1365) نيز مشخص شد كه به رغم كنترل شديد وزارت امور خارجه و اقتصاد هلند، حداقل دو شركت هلندي از اجراي دستورالعمل دولت متبوعشان دربارهي عدم صدور مواد شيميايي به عراق خودداري كرده و مواد شيميايي لازم را براي توليد گازهاي سمي به اين كشور ارسال كرده بودند.
پس از آن نيز فاش شد كه عراق با خريد مواد شيميايي از آمريكا ،آلمان غربي، هلند و كمك كارشناسان آلمان غربي و نظارت ساير دولتها موفق گرديده كه چندين تن گاز اعصاب در هر هفته توليد كند و همزمان، با توليد مواد شيميايي در كارخانههايش به توسعه و خريد مقادير قابل توجهي از تجهيزات حفاظتي- شيميايي از اروپاي غربي و احتمالا شوروي نيز اقدام كرده بوده است.
شركت آلماني“ وست“ در هامبورگ نيز در آن زمان ماشين آلاتي به ارزش 20 ميليون مارك براي توليد مواد شيميايي “فسفرتري كلرايد“ و” فسفوروس اكي كلرايد” (phosphorus oxjchloride) به عراق فروخته بود. مجلهي “اشترن“ چاپ آلمان ضمن اعلام اين خبر افزوده بود كه اين مواد شيميايي هم ميتواند به عنوان مادهي اوليهي سموم دفع آفات استفاده شده و هم از آن ميتوان بمبهاي شيميايي داراي گازهاي اعصاب “تابون“ و“ سارين“ توليد كرد. از نكات جالب توجه مربوط به گزارشهاي فروش تسليحات شيميايي به عراق ميتوان به گزارش مجلهي هفتگي فرانسوي VSP اشاره كرد. اين مجله در گزارشي نوشته بود كه دو شركت آلماني به نامهاي ملخمي- بيوي (melkhomie-B.V) واقع در آرنم و (kbc)واقع در ترنيوزن (Terneuzha) در آلمان غربي اخيرا تحت عنوان “مصارف كشاورزي“، مقداري مواد شيميايي به عراق صادر كردهاند كه اين مواد در كارخانهاي واقع در شمال غربي بغداد به گازهاي سمي قابل استفاده در جنگ تبديل ميشده است.
گذشته از نكات ياد شده شايد نتوان گفت كه كشورهاي عربي در جريان جنگ تحميلي عراق عليه ايران كمكهاي چندان شيميايي و بيولوژيكي به عراق ارسال كردند؛ اما مجاورت اين كشورها با عراق يكي از عمدهترين نكاتي بود كه اروپا و غرب از اين طريق تسليحات شيمياييشان را به عراق ارسال ميكردند. سيستم حمل و نقل نظامي كه از طريق كويت و اردن به عراق ختم ميشد به عنوان يكي از شاهراههاي اصلي تغذيهي عراق از تسليحات و مواد شيميايي محسوب ميشد.
در مجموع طبق آماري كه بسياري از منابع رسمي داخلي و خارجي پس از پايان جنگ اعلام كردند ؛ در حين جنگ بيش از 26 هزار تن از سربازان ايران در اثر استفادهي عراق از سلاحهاي شيميايي و بيولوژيكي به شدت مجروح شدند و تعداد زيادي از آنها نيز شهيد شدند. (3)
منابع:
1) علايي،حسين- جنگ شيميايي، تهديد فزاينده، انتشارات اطلاعات، 1367 صفحات 105-107.
2) ابوغزاله، عبدالحليم، مترجم: نادر نوروز شاد، جنگ عراق و ايران، موسسهي مطالعات سياسي فرهنگي انديشه ناب، 1380، صفحات 64 و 65
3) همان.
چه كشورهايي سلاحهاي شيميايي و بيولوژيكي عراق را در جريان جنگ تحميلي تامين كردند؟
پس از حمله شيميايي عراق به سردشت در غرب ايران ، بسياري اين شهر را نخستين شهر قرباني جنگ افزارهاي شيميايي در جهان پس از انفجار بمب هسته اي هيروشيما ناميدند.
کد خبر 26126
نظر شما