به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، مراسم سالروز ولادت حضرت مسيح (ع) روز 25 دسامبر برابر با چهارم دي ماه برگزار مي شود. تاريخ اين عيد در سال 330 ميلادي مقر شده است و كليساهاي مشرق زمين در قرن ششم ميلادي به برگزاري آن پرداختند.
روز 25 دسامبر در روم باستان مصادف با يك جشن بت پرستي به نام تولد خورشيد شكست ناپذير بود. برخي از آشوريان اعتقاد دارند شب يلدا كه تقريباً همان زمان برگزار مي شود يادآور اين جشن است؛ زيرا يلدا به زبان آرامي يعني ميلاد و معمولا به معني عيد تولد مسيح است. در اين روز غذاهاي مخصوصي طبخ شده و خانواده ها تا هفت روز از يكديگر ديدار مي كنند.
عيسي مسيح (ع) در شرايطي متولد شد كه يهوديان آن زمان در جستجوي مسيحا بودند تا قواي شيطاني را شكست دهد و در پي تأسيس سلطنت جديد بودند. در كل مي توان گفت يهوديان آن زمان انتظارات مختلفي از مسيحا داشتند. برخي فكر مي كردند بايد پادشاهي جنگجو باشد و بعضي ديگر منتظر كسي بودند كه پاي بندي شديد به تورات داشته باشد و عده اي ديگر فكر مي كردند او بايد مرد معبد باشد. عيسي مسيح(ع) در چنين اوضاع و شرايطي متولد شد. هرچند محققان عموماً اتفاق نظر دارند كه او در سال چهارم قبل از ميلاد به دنيا آمده است.
تولد حضرت عيسي (ع) درانجيل
انجيل متي (1:18) تا (1:25) تولد عيسي مسيح (ع) را در زمان هيرروديس چنين روايت كرده است: « مريم (س) مادر عيسي كه در عقد يوسف بود، قبل از ازدواج با او بوسيله روح القدس آبستن شد. يوسف كه سخت پاي بند اصول اخلاقي بود برآن شد كه نامزدي خود را به هم بزند، اما در نظر داشت اين كار را در خفا انجام دهد تا مبادا مريم بي آبرو شود. او غرق در اينگونه افكار بود كه بخواب رفت. در خواب فرشته اي را ديد كه به او گفت: يوسف، پسر داوود از ازدواج با مريم نگران نباش. كودكي كه در رحم اوست از روح القدس است. او پسري خواهد زاييد و تو نام او را عيسي يعني نجات دهنده خواهي نهاد و او قوم خود را از گناهانشان خواهد رهانيد و اين همان پيغامي است كه خداوند قرنها قبل به زبان نبي خود اشعيا فرموده بود كه بنگريد! دختري باكره آبستن خواهد شد و پسري بدنيا خواهد آورد و او را عمانوئيل خواهيد ناميد (عمانوئيل به زبان عبري يعني خدا با ما است) چون يوسف بيدار شد طبق دستور فرشته عمل كرد و مريم را به خانه اش آورد تا وقتي كه او پسرش را بدنيا آورد و يوسف او را عيسي نام نهاد.»
تولد عيسي بن مريم (ع) در قرآن
خداوند در قرآن نيز در سوره آل عمران و سوره مريم به داستان تولد حضرت عيسي اشاره كرده است. كه در آن ميان مي توان به آيات 16 تا 35 سوره مريم در قرآن كريم مراجعه كرد: در همان لحظه اى كه جبرئيل(ع) در مريم دميد، زنى باردار شد و ترديدى نيست كه او در اين انديشه بود كه مردم درباره او چه خواهند گفت؛ زيرا وى دوشيزه اى بود كه اكنون باردار شده بود و بدون شوهر از او فرزندى متولد شده است، اين ذهنيتها، او را پريشان خاطركرد و بيمناك و مضطرب مىساخت و علاقه مند بود از مردم كناره گيرى كند و تنها زندگى نمايد. اينجا بود كه محلى را دور از مردم انتخاب كرد تا در آن از ديدگان آنها مخفى و نهان باشد. و آنگاه كه زمان وضع حمل فرا رسيد درد و رنج ولادت، او را مجبور ساخت به درخت خرمايى رو آورد تا خود را به واسطه آن پنهان سازد، خود را به آن درخت رساند و بر آن تكيه زد و در آنجا به خاطر آورد كه به زودى مورد آماج تهمتهاى ناروا قرار خواهد گرفت، در آن هنگام آرزو مى كرد اى كاش قبل از اين ماجرا مرده بود و يا چيزى پست و بى مقدار بود كه ارزش نام بردن نداشت، ولى لطف و عنايت خداوندى به سرعت شامل حال وى شد و صداى جبرئيل را شنيد كه از نزديكى او، و محلى پايينتر از جايگاه وى، او را مخاطب ساخته و به وى اطمينان داد كه خداوند روزى او را برعهده گرفته است و او اگر تنها شاخه درخت خرما را تكان دهد، رطب تازه برايش فرو مىريزد و مىتواند با گوارايى ميل كند و از جوى آبى كه از سمت پايين جايگاهش مى گذرد بنوشد و خيالى آرام و خاطرى آسوده داشته باشد و به او آموخت كه اگر به فردى نكوهشگر برخورد و يا كسى درباره مسئله باردارى و چگونگى آن از او پرسيد، به او پاسخ ندهد و با اشاره بگويد: نذر كرده ام براى خدا روزهاى بگيرم.
به گزارش "مهر"، هنگامى كه عيسى (ع) متولد شد و مادرش او را نزد خويشاوندان خود آورد، براى آنان - كه از تقوا و پرهيزكارى و عبادات مريم اطلاع داشتند و چه كسانى كه بى اطلاع بودند صحنه اى غيرمنتظره بود- زيرا كارى كه او انجام داده بود براى آنان بسيار شگفتآور بود و نيز مىدانستند مريم دوشيزه بوده و شوهر نكرده است و طبيعى بود كه چنين امر ناگهانى فرد را در معرض اتهام قرار دهد و بديهى است امورى از اين قبيل، فرصت انديشيدن به كسى نمى دهد، به ويژه كه دلايل اتهام و قرينههاى ظاهرى دال بر آن موجود باشد. بنابراين، جايى براى شك و ترديد باقى نمى گذارد.
آنچه را مريم (س) توانست در قبال اين طوفان تهمت و افترا انجام دهد اين بود كه به سفارش جبرئيل(ع) عمل كرد و روزه گرفت و به فرزند خود كه در گهواره آرميده بود اشاره كرد و از آنها خواست با وى سخن بگويند. آنان ازاين سخن به خشم آمدند؛ زيرا پنداشتند مريم آنها را به تمسخر گرفته است، چون تاكنون سراغ نداشتند كودكى درگهواره سخن بگويد، ولى عيسى(ع) بدانها پاسخ كاملى دال بر پاكدامنى مادرش عنوان كرده گفت: خداوند او را به سخن آورده است و افزود: من بنده خدا هستم و خداى متعال به من انجيل عطا خواهد كرد و مرا به پيامبرى برمى گزيند و وجودم را با بركت كرده و آموزگار صفات خوب و پسنديده قرار داده است و به من دستور داده كه تا زنده ام نماز را به پايدارم و زكات بپردازم و سفارشم فرمود به مادرم نيكى و مهربانى كنم، خداى سبحان مرا ميان مردم، فردى ستمكار قرار نداد و در اثر گناه شقاوتمندم نساخت و آنگاه كه متولد شدم و زمانى كه از دنيا مى روم و هنگامى كه در قيامت از بين مردگان زنده محشور مي شوم، در پناه و امان الهى هستم.
قوم مريم نزد وي آمدند و مريم فرزند خود را حمل مىكرد، گفتند: اى مريم، كار بسيارزشتي انجام داده اى. اى خواهر هارون، پدرت مرد بدى نبود و مادرت هم بدكاره نبود، چرا چنين كردى؟ مريم به فرزندش اشاره كرد آنها گفتند: چگونه ما با كودكى كه در گهواره است سخن بگوييم! عيسى به سخن آمد و گفت: من بنده خدا هستم، به من كتاب آسمانى عطا كرد و من را هر كجا كه باشم مايه بركت گرداند و تا زنده ام من را به نماز و زكات و نيكى به مادرم سفارش فرمود و مرا ستمكار و شقى قرار نداد، درود بر من، آن روزكه متولد شدم و آن روز كه از دنيا مى روم و آن روز كه زنده محشور مي شوم.
به گزارش "مهر"، در انجيل يوحنا (27:14) به نقل از حضرت مسيح (ع) آمده است: " من هديه اي نزد شما مي گذارم ولي مي روم، اين هديه آرامش فكر و دل است، آرامشي كه من به شما مي دهم، مانند آرامشهاي دنيا بي دوام و زود گذار نيست، پس آسوده خاطر باشيد و نترسيد! فراموش نكنيد چه گفتم، گفتم كه مي روم و زود بازمي گردم. اگر واقعا مرا دوست داشته باشيد از اين خبر شاد خواهيد شد.
نظر شما