۷ دی ۱۳۸۴، ۱۲:۱۰

نادر برهاني مرند در گفت وگو با "مهر":

"تهران زير بال فرشتگان" قصه ديروز، امروز و فرداي ماست / تعليق اصلي اين نمايش نزد تماشاگر است / در اين نمايش ذهنيت برعينيت حاكم است

"تهران زير بال فرشتگان" قصه ديروز، امروز و فرداي ماست / تعليق اصلي اين نمايش نزد تماشاگر است / در اين نمايش ذهنيت برعينيت حاكم است

تعليق اصلي نمايش بر روي سرنوشت اندوهناك و تراژيك اين مادر است و اينكه عاقبت چه سرنوشتي براي اين خانواده از هم گسيخته و مادر رنج ديده رقم خواهد خورد .


عكس ها از : روابط عمومي تئاتر شهر

سكوتي سنگين برهمه جا سايه افكنده . صداي پارس سگها از دوربه گوش  مي رسد و"چموش " افسار گسيخته براي راندن آنها دل به تاريكي سياه و سرد شب مي زند . هراسان است . چرا كه سگها جنازه ها را از دل خاك بيرون مي آورند . تهران قرار است زلزله بيايد و چه فرجام سختي در انتظار همه ماست . چه كسي قادر است فرداي زلزله راتصور كند ؟ حتي فكرش هم موي تن ما را سيخ مي كند . ولي قبل از زلزله همه بايد بدانند كه خانواده آقاي فتوت از هم پاشيده . آنها در كنار هم ولي فرسنگها دور از يكديگر زندگي مي كنند . شايد پيام اصلي نمايش اين باشد: آهاي ! مردم تهران، خانواده آقاي فتوت از هم پاشيده و اين خانواده دردي دارد كه شايد همه ما داشته باشيم .  "اصلان" كه از جبهه برگشته و سرخورده شده ، تنها مامن خويش را درآرامش جاده ها يافته . او فقط چند ديالوگ كوتاه مي گويد و در آن از خواهرش مي خواهد كه خود را رها كند . "اسفند " برادر كوچك تر تنها شخصيت حقيقي اين خانواده است. شايد تنها شخصيت واقعي امروز ما هم باشد .او در مواجهه با مرگ ، حقيقت واقعي خويش را يافته است . حقيقتي كه پيش روي ماست ولي ما فراموش كرده ايم . براي ما ديدن فرشته ها شايد جالب ويا رعب آور باشد . ولي او ( اسفنديار) فرشته ها را مي بيند .فرشته هايي كه هميشه در اطراف ما هستند وما قادر به ديدن آنها نيستيم . "پريماه "خواهر بزرگتردست به كار ديگري مي زند . اوعدالت را نه بر روي كاغذ و شعار كه برجام زهراگين سرب مي نوشد و با كمك "چموش" آن را به باد فراموشي مي سپارد . خواهر كوچك اما در پناه مادر خويش امنيت مي يابد . ولي آنها دور هم جمع شدند تا مادرشان را بكشند . پس "به كجاي اين شب تيره بياوزم قباي ژنده خود را؟".

به گزارش خبرنگار تئاتر"مهر" نمايش "تهران زير بال فرشتگان " نوشته و كار "نادر برهاني مرند" هم اكنون در سالن چهارسو تئاتر شهر در حال اجرا است . به همين بهانه خبرنگار تئاتر "مهر" با نادر برهاني مرند، گفتگويي انجام داده كه مي خوانيد :

مهر :  مفهوم معلوليت، هر باربه گونه اي در آثار شما تكرار مي شود . فكر مي كنيد دليل اين تكرار چه مي تواند باشد ؟

نادر برهاني مرند  :  من به عمد اين شخصيت هارا پيدا نمي كنم . در واقع آنها هستند كه مرا پيدا مي كنند . هر نويسنده در ضمير نا خود آگاه خويش تعدادي شخصيت دارد كه هر بار به گونه اي تكرار ميشود . ولي اينكه فكر كنيد من به عمد اين كار را انجام مي دهم ، درست نيست .

مهر: ويژگي غالب اين گونه  شخصيت ها چيست ؟

برهاني مرند  :  من بايد بلا درنگ  به شما بگويم كهاسفنديار نمايش "تهران زيربال فرشتگان" با سهراب "چيستا" بسيار تفاوت دارد . شايد فقط شخصيت روان پريش آنها به هم شبيه باشد . وگرنه  اسفنديار يك فيلسوف جواني است كه اگر به اين زودي با مفهوم مرگ آشنا نمي شد ، شايد آينده درخشاني انتظاراو را مي كشيد. ولي به ناگاه مفهومي را مي يابد كه نمي تواند آن را هضم كند و دچار روان پريشي مي شود. اسفنديار يك دنياي سوررئالي دارد كه اتفاقا از منظر نمايشي ما كاملا رئاليستي است . ما حتي در چيدمان صحنه اي به خود اجازه داديم تابه مفاهيم ذهني اسفنديار، تعين صحنه اي ببخشيم وبه آن عينيت بدهيم . اين بازي شاعرانه صحنه است  كه مفاهيم عيني و ذهني صحنه رادرهم مي آميزد و تفكيك آن را براي تماشاگر و عوامل سخت مي كند . 

 مهر :  مي خواهم كلي تر به قضيه نگاه كنم . چقدربحران خانواده فتوت  در اين نمايش به كليت و جهانشمولي مي رسند و مي تواند براي همه ما حديث آشنا يي باشد ؟

برهاني مرند  :  من فقط مي توانم بگويم نمايش تهران زير بال فرشتگان ، آينه تمام نمايي است كه اگر آن راببينيم ، ممكن است خود ، خانواده ، همسايه يا زندگي دوست خود را در آن تماشا كنيم . ولي حتما جامعه خود را در آن مي بينيم . تهران زير بال فرشتگان قصه ديروز ، امروز و فرداي  همه ماست . اجازه بدهيد بيشتر از اين توضيح ندهم .

مهر :   رئاليسم نويسي چه ويژگي دارد كه شما در همه  آثارتان به آن توجه داريد ؟

برهاني   :   ما در دوراني زندگي مي كنيم كه نمي توان گفت فلان سبك نسبت به سبك ديگر ارجحيت دارد . گرايش هر فرد به هر سياق نمايشي يك گرايش كاملا شخصي است كه نمي توان به يك اصول جامع رسيد وگفت كه اين نگاه به هنر از ديگر نگاه ها ويژه تر است . با وجود اين همه رسانه هاي صوتي و تصويري و خبرگزاري ها واقعا نمي توان همه نگاه ها را به يك سو هدايت كرد . هر كس بايد كارش را در موضعي كه تعيين مي كند ، صادقانه تعريف كند . گرايش شخصي من به رئاليسم بيشتر است . ولي در اين كار احساس كردم كمي فراتر از رئاليسم بينديشم . واقعا دغدغه اينكه حتما رئاليسم كار كنم را ندارم . چون اين ايده است كه به من مي گويد چگونه نمايش را پيش ببرم . تمام دغدغه من اين است كه تماشاگر وقتي نمايش را مي بيند خسته نشود و با هر تمهيد ادبي، او را مشتاق نگاه دارم .

 مهر : چقدر اين نمايش درحوزه آثار دراماتيك و خوش ساخت  تعريف مي شود و چقدر در حوزه آثار روايي ؟

برهاني مرند :  معتقدم اين نمايش در بين مجموع كارهاي من يكي از دراماتيك ترين آثار نمايشي محسوب مي شود .

مهر :  در يك اثر دراماتيك خوش ساخت، اصولي چيده مي شود كه تماشاگر انتظار دارد با نگراني حاصل ازتعليق بوجود آمده، نمايش را دنبال كند. ولي ما آنقدر درگيرسوسپانس ايجاد شده توسط رابطه چموش و فريماه نمي شويم . چرا ؟

برهاني :  قرار نيست اين قصه براي ما ايجاد تعليق كند. تعليق اصلي بر روي سرنوشت اندوهناك و تراژيك اين مادر است و اينكه در عاقبت چه سرنوشتي براي اين خانواده ازهم گسيخته و مادر رنج ديده رقم خواهد خورد. باز هم مي گويم كه از سوسپانس و تعليق به آن مفهومي كه در آثار نمايشي خوش ساخت و قرار گرفته در چارچوب ارسطويي ديده مي شود، استفاده نكردم . سوسپانس اصلي ما نزد تماشاگر است. اينكه تماشاگر در اين آينه سرانجام چه چيزي از وجود خود و ديگران را خواهد ديد . تعليق اينجا مفهوم ديگري دارد و وارد حوزه فلسفه مي شود . منظورمن اين است كه اگردر اين نمايش دنباي تعليق مي گرديد ، آن را در حوزه انديشگي نمايش ،  كه به عمد گذاشته شده ، پيدا كنيد . 

 

مهر : طراحي صحنه نمايش بسيار ساده و كاملا كاربردي است . اين طرح را خودتان داديد يا با آقاي شجاع همفكري داشتيد؟

 برهاني  :  در يك كار گروهي همه عوامل در يكديگر مستحيل مي شوند و در نهايت همه من ها به ما تبديل مي شود . ولي اين ايده ابداع آقاي منوچهر شجاع بود .

مهر : چقدر به ميزانسن بر اساس طراحي صحنه معتقديد و چقدر طراحي صحنه را يك رويكرد مستقل مي دانيد ؟

برهاني : طراحي صحنه جزئي از ميزانسن يك مجموعه صحنه اي است . در نتيجه ايده اي كه طراح صحنه مي آورد در ادامه كليت ميزانسني است كه يك گروه براي پياده كردن آن طرح در كنار يكديگر قرار مي گيرند . در نتيجه طراح هم مي تواند به عنوان يك كاراكتر در نمايش سهيم باشد . همه چيز با هم شكل مي گيرد و ما نمي فهميم كدام يك اول شكل گرفته  و كدام بعدا بوجودآمده .

مهر : درطراحي لباس چطور ؟

برهاني  :  با خانم عابدين نژاد چند سال است كه همكاري دارم و به خوبي به ايده ها و انديشه هاي هم آشنا هستيم . در نتيجه مسير خيلي سختي را با هم طي نمي كنيم . خيلي راحت ايده هاي يكديگر را پيدا مي كنيم و طرح اصلي آرام آرام شكل مي گيرد .

مهر :  شيوه كلي بازي ها رئاليستي است . ولي ما در جاهايي از نمايش نوعي بازي استيليزه و سمبوليك را در بين شخصيتها مي بينيم . آيا عمدي در اين كار بوده ؟

برهاني مرند  :  با توجه به اينكه در اين نمايش ذهنيت برعينيت حاكم است ، تاثيرش را بر روي استيل بازيگري هم گذاشته است . به اينصورت كه بازي ها هم به نوعي متفاوت ازاسلوب خود تعريف شده اند . نمي دانم چگونه ولي تاثيرش را گذاشته است . اينكه چقدر يكدست شده؟ بايد بگذاريم تا زمان بگذرد . من معتقدم هنوز زمان براي پخته شدن بازي ها لازم است .

مهر :  موسيقي تئاترچه تعريفي دارد ؟ و در اين نمايش از آن چگونه استفاده شده؟

برهاني  :   اولين ضرورت  انتخاب موسيقي براي من ، نداشتن آن است . چون معتقدم اگر موسيقي همان كار لحن بازيگران را كند، در آنصورت احتياجي به عنصر موسيقي براي پوشش دادن آن نيست . علاوه براين موسيقي مي تواند در نشان دادن لايه هاي پنهان نمايشي اثر، موثر باشد . مصرانه معتقدم كه موسيقي تئاتر بايد در حداقل استفاده و حداكثرتاثير گذاري ، چه به لحاظ حسي و چه به لحاظ فكري ، بر روي تماشاگر تعريف شود . من شخصا نسبت به موسيقي وسواس دارم . موسيقي در تئاتر بايد شنيده نشود . البته بگذريم از آثاري كه بايد موسيقي باران شوند . در اين نمايش هم تمام وسواس من در اين بوده كه موسيقي در خدمت نمايش باشد . كه خوشبختانه آقاي قرباني نيا از پس آن بر آمده است .

مهر : صادقانه بگوييد چقدر از نمايش" تهران زير بال فرشتگان " راضي هستيد و به طور كلي آن را در بين مجموع كارهايتان چگونه ارزيابي مي كنيد ؟

برهاني مرند  :  اين نمايش دو سال از وقت من را درمقام نوشتن گرفته است . در نتيجه آن را در بين ديگر آثارم بيشتر دوست دارم . در مقام اجراهم متوجه كاستي هايي هستم تا در ادامه با توجه به استقبال تماشاگر و بازي بازيگران ، به اصلاح آن بپردازم .

مهر : از اينكه در اين گفتگو شركت كرديد متشكرم .

برهاني مرند :  خواهش مي كنم . من هم متشكرم . 

کد خبر 270246

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha