محسن سلیمانی نویسنده و پژوهشگر و مولف کتاب «اسرار و ابزار طنزنویسی» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره علت تالیف این کتاب توسط خودش و نیز جلد دوم آن اظهار داشت: درست است که بسیاری من را با کتاب هایم درباره اصول داستان نویسی یا ترجمه هایم می شناسند اما من برای ورود به عرصه طنز خواب نما نشدهام. دوستان و افرادی که بنده را میشناسند، میدانند که من فردی حاضر جواب بوده و هستم و این حاضر جوابی یکی از تکنیکهای عمده طنزنویسی و طنزپردازی است. البته این حاضرجوابی گاهی نیشدار است و در روابط فردی ایجاد اشکال میکرد اما وقتی حس کردم این کار می تواند در قالب طنزنویسی بنشیند و دل کسی را هم نرنجاند به این فکر افتادم که در زمینه شیوه ها و روشهای طنزنویسی که در ایران کمتر به رویش پژوهشی انجام شده است، کاری انجام دهم.
سلیمانی ادامه داد: من مدتها بود که به این مساله فکر می کردم که چرا کتابی درباره آموزش طنز نداریم و فردی که میخواهد طنز بنویسد چرا متن آموزشی درباره فکاهه یا طنز نویسی در اختیار ندارد و به خاطر همین احساس نیاز رود که شروع به نوشتن اسرار و ابزار طنزنویسی کردم. برای این کار کتابهای زیادی را درباره شوخیها و طنزپردازیهای جدید و قدیم در ایران و سایر بخشهای جهان خواندم و به این نتیجه رسیدم که شوخیها و فکاهههای ایرانی به طور مشخص طبقهبندی و ساماندهی نداشتهاند و کسی هم برای آن فکری نکرده است.
وی تصریح کرد: این روزها خود مردم هستند که با رسانهها و ابزار شخصی که در دست دارند در حال ساخت طنز و شوخ طبعی هستند منتهی من در کتاب خودم سعی کردم به طور ساده به مخاطبم بگویم که چطور میشود شوخی ساخت. البته جنس شوخیهای ایرانی و غربی تفاوت دارد اما وقتی یک شوخی از کشوری وارد کشور دیگر میشود با شرایط آن کشور تطبیق پیدا میکند به همین خاطر معتقدم که میشود با مطالعه الگوهای شوخ طبعی در کشورهای مختلف میشود طنز تولید کرد.
سلیمانی افزود: من در ایران پژوهشی در زمینه ساخت طنز ندیدم و لاجرم پایه کار خودم را در مورد طنز نویسی و شیوههای آن به متون غربی متوجه کردم. به هر صورت در حالی که در غرب واحدهای دانشگاهی در زمینه طنز پردازی وجود دارند اما در کشور ما متاسفانه نگاه به مساله طنز به این شکل وجود ندارد.
این نویسنده در ادامه با اشاره به جلد دوم از این کتاب گفت: من در کتابم طنزنویسی غربی و شیوه هایش را با فرهنگ فارسی منطبق کردهام. یعنی سعی کردم این شیوهها را در متون طنز فارسی ردیابی کنم و به نتیجه خوبی و یا بهتر است بگویم یک قاعده کلی که آن هم این بود: چیزی که باعث خنداندن مردم شود طنز است. به باور من با این قاعده کلی می شود متوجه شد که یک متن طنز و شوخی است یا خیر. یعنی اگر اثری را به نام طنز تولید کنیم که نتواند مردم را بخنداند آن وقت میشود فهمید که راه را اشتباه رفتهایم. البته شاید به من خرده بگیرند که تقسیم بندی ها بسیار ریزتر از این است اما به باور من همین یک قاعده کلی جواب میدهد و می شود کار را با آن پیش برد.
به گفته سلیمانی این فورمول و رابطه واحد برای کشف طنز، مبنتی بر محیط و فرهنگ عامه دچار تغییراتی می شود و طنزنویس در اموری که با مردم هم اطلاعات می شود، برایش طنز هم تولید میکند.
این نویسنده و پژوهشگر در پایان گفت: به باور من کسی با فرمول های طنزنویسی، طنز نویس نمیشود اما در سطحی هرکسی میتواند طنز نویس شود و این با آگاهی از اسرار و ابزار موجود در این کار محقق می شود. وقتی شما قوه این را دارید که شوخی را درک کنید و برایش بخندید مطمئن باشید که توان برعکس عمل کردن را نیز دارید و می توانید مردم را با ساخت یک شوخی بخندانید.
نظر شما