سعید بیابانکی شاعر و عضو شورای شعر و ترانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به افت مضامین قرآنی در شعر معاصر کشور اظهار داشت: مهمترین مساله در این زمینه بر می گردد به مجاری دریافت محدود اطلاعات شاعران جوان که منجر شده مجاری دریافت فضائل هم برای آنها بسیار کم شود. حاصل این کار در نهایت این شده که شاعر جوان برای مواجهه با جهان شعر تنها به کتابهای شعر هم سن و سالان خود و حتی نه بزرگتر از خود محدود میشود که به طور مشخص این روزها خالی از مضامین معنوی است.
وی ادامه داد: توسعه فضای مجازی و استفاده بیش از حد شاعران جوان از آن در کنار نبود مطالعه جدی در حوزه شعر و حتی نبود مطالعه منابع غیر شعری نیز رفته رفته شعر جوان معاصر را از مضامین معنوی و قرآنی تهی کرده است.
عضو شورای شعر و ترانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه به مساله آموزش قرآن در نظام تحصیلی کشور نیز اشاره کرد و گفت: معجزه الهی به شکلی در مدارس و دانشگاه ها آموزش داده میشود که انگار هدف از آن آموزش گریزی دانش آموز و دانشجو است. هم شیوهها گاهی غلط است و هم برخی از اساتید جذاب درس نمیدهند و هم به طور مشخص از ابزارهای قوی و مدرن برای این مساله استفاده نمیشود و مجموع این اتفاقات منجر به ترسیم چهره زیبایی از کلام الهی در ذهن جوانان نمیشود.
بیابانکی همچنین با اشاره به ادبیات کلاسیک و کهن فارسی تصریح کرد: افرادی که ادبیات کهن فارسی را به طور مشخص بر مبنای قرآن کریم شکل میدادند، جدای از شاعر بودن، به طور مشخص حافظ قرآن، حکیم و عارف نیز بوده اند و نوعی سلوک فردی در کار آنها وجود داشته که امروز نمیشود از آن سراغی در میان شعرا گرفت.
این شاعر همچنین به مساله فریب مخاطب در شعر معاصر اشاره کرد و گفت: مخاطب عمده شعر جوان امروز جوانان و حتی نوجوانان زیر ۲۰ سال هستند که تنها ادبیات بازاری را میپسندند و همین موضوع شعر را دچار عوام زدگی کرده است. کار شعر این روزها به جایی رسیده که به جای آنکه شاعر، مخاطب را تربیت کند این مخاطب است که در حال تربیت شاعر است.
وی همچنین به مساله توهم استقبال از شعر جوان توسط شعرا خبر داد و گفت: این روزها فضای لایک دادن به تولیدات موجود در فضای مجازی نوعی توهم اقبال یافتن از سوی مخاطب را پدید آورده است. این مساله منجر میشود که شاعر جوانی که تازه ۵ سال است وارد کار شعر شده در فضای مجازی با ۴۰ هزار لایک خودش را بسیار موفق تصور کند و در مقابل استادی که تنها هزار لایک دارد را ناکام بنامند. این خودشیفتگی و اعتماد به نفس کاذب باعث شده که شعر از معناگرایی ذاتی خود خارج شود و به صورت گرایی محض بیافتد.
به باور بیابانکی، کار شعر و شاعر همواره ارتقاء ذائقه عمومی در بحث شعر است اما روند جاری در این سالها همه چیز ذائقه ما را کم کرده است.
وی در همین زمنیه گفت: من البته موضوع رسانه ها و تاثیرگذاری چهره های شاخص در این مساله را هم مهم م یدانم. اگر رسانهها و چهره های شاخص شعر با نوعی همگرایی نسبت به مقوله شعر عمل می کردند و هر کدام ساز خودشان را نمی زدند، می شد امید داشت که کار شعر به چنین وضعیتی دچار نشود.
نظر شما