۳۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹

گفتگوی مهر با عوامل «فصل شیدایی»

اصالت کار ما بیان حرف‌های اعتقادی است/ نقدِ مدیران برج عاج‌نشین

اصالت کار ما بیان حرف‌های اعتقادی است/ نقدِ مدیران برج عاج‌نشین

کارگردان و راوی نمایش بزرگ «فصل شیدایی» جدا از ویژگی‌های هنری این اثر بزرگ‌ترین رسالت خود را بیان حرف‌های اعتقادی، مشکلات و آسیب‌های این حوزه می‌دانند و اعلام می‌کنند تهدیدهای اعتقادی برایشان مهم است.

خبرگزاری مهرـ گروه هنر: نمایش میدانی «فصل شیدایی» تولید مرکز هنرهای نمایشی انقلاب اسلامی‌ «مُهنا»، پس از اجراهایی که در استان‌های مختلف کشور و مناطقی چون یزد، بوشهر، جزیره ابوموسی، مسیر پیاده روی زائران کربلا، خرم آباد، شهرکرد و یزد داشت، به تهران رسید و از ابتدای ماه مبارک رمضان در شمال شرق تهران، حوالی کیلومتر ۲ جاده لشگرک اجرا شد. عوامل تولید این نمایش این روزها خود را برای اجرای «فصل شیدایی» در کرمانشاه آماده می‌کنند و راهشان همچنان ادامه دارد.

اخیرا از سعید اسماعیلی طراح و کارگردان و رسالت بوذری نویسنده و راوی دعوت کردیم تا با حضور در خبرگزاری مهر، دقایقی با ما درباره نمایش بزرگشان گپ بزنند. در بخش اول این گفتگو که پیش از این منتشر شد، مسائلی چون مروری بر روند فعالیت ۱۰ ماهه مرکز هنرهای نمایشی انقلاب اسلامی «مُهنا»، عنوانی که می‌توان بر این اثر قرار داد، دلیل حضور راوی در نمایش، بازخورد کار در بین مخاطبان و دلیل انتخاب برخی روایت‌ها در این اثر مطرح شد و حال بخش دوم و پایانی این گفتگو در ادامه می‌آید:

*مهم‌ترین هدف شما برای اجرای «فصل شیدایی» چیست و همواره زمانی که قصد اجرای کار در یک شهر جدید را دارید چه چیزی برایتان در اولویت قرار دارد؟

رسالت بوذری: هر اثر هنری رسالت و وظیفه‌ای دارد و چهارچوب‌های هنری خاصی برایش تعریف می‌شود. برای ما نیاز مردم از اهمیت برخوردار است. همواره زمانی که تصمیم می‌گیریم نمایش را به محل تازه‌ای ببریم نخستین سوال ما این است که مسایل اعتقادی آن محل چیست؟ ما پرداختن به این بخش را رسالت خود می‌دانیم. اسماعیلی سال‌ها کار صحنه‌ای کرده و با کارگردان‌های بزرگ در تئاتر شهر همکاری داشته است. او سال‌ها در مرکز نظارت و ارزشیابی بوده و به نوعی این کاره است اما مهم‌ترین چیز برای ما همان رسالتی است که از آن نام بردم.

همواره تحقیق می‌کنیم تا بدانیم کدام تهدید اعتقادی در یک شهر وجود دارد. مثلا زمان اجرای نمایش در شلنگ آباد اهواز درباره فرقه‌ای به نام یمانی صحبت شد. ما ساعت‌ها تحقیق کردیم و به این نتیجه رسیدیم این فرقه به شدت بر روایات ما مسلط هستند و حتی اگر یک عالم شیعی با آنها صحبت کند، مدام روایات متعددی را به زبان عربی از حفظ می‌خوانند و شبهه‌های کلامی و فکری در کار وارد می‌کنند. همین شد که تصمیم گرفتیم در بخش پایانی «فصل شیدایی» به یمانی‌ها بپردازیم.

شب اول اجرا اوضاع خراب بود و ما را با اسلحه و اسکورت بردند تا اوضاع عادی‌تر شد. آن روزها خبر می‌رسید در خانه‌ها درباره نمایش ما بحث درگرفته است. کار ما اینگونه است که با مخاطب رابطه مستقیم دارد و مردم زیادی پای آن می‌نشینند. آن هم مخاطب عام که اهل تئاتر نیستند. ما «فصل شیدایی» را اثری می‌دانیم که هم قرار است پیام بدهد، هم هنری است و هم محتوای مناسبی دارد که آن را در مجموع به یک بسته فرهنگی تبدیل می‌کند. از این بابت خدا را شکر می‌کنم.

*«فصل شیدایی» به مخاطب می‌گوید که از رشته توسل و با دیدن بخشی از تاریخ و درک مفهوم ولایت با دغدغه‌های روز آشنا شو. شما فکر می‌کنید آینده این کار چه خواهد بود؟ مثلا در کاری همچون «خورشید کاروان» روضه خوانی زنده قرار داده بودند، شما هم قرار است در اجراهای بعدی متفاوت شوید؟

سعید اسماعیلی: این پروژه از سال ۸۷ که شکل گرفته تا به امروز فراز و نشیب‌های زیادی داشته است. رکنی به نام تصویر وارد کار شده که یک اتفاق بزرگ است؛ یک تیم حرفه‌ای ساعت‌ها و ماه‌ها وقت گذاشته‌اند و آن را تولید کرده‌اند و قالب آن 3D است. «فصل شیدایی» در طول این سال‌ها تغییرات اساسی داشته است. ۵۰، ۶۰ نفر از حرفه‌ای‌های سینما و تلویزیون در آن حضور دارند و ما باید روز به روز نوآوری داشته باشیم. ما اگر دچار تکرار شویم خودمان را خاک کرده‌ایم .هر چند تکرار هم بد نیست.

شما ببینید کار از یزد تا تهران ۴۰ درصد تغییر داشته است. این تحولات در آیتم‌ها و قطعه‌های موسیقی‌ خود را نشان می‌دهد یا آیتم آخرالزمان و جبهه ما هر بار تغییر می‌کند. نام کار همه جا «فصل شیدایی» است اما این دو بخش منطبق با نیاز هر استان تغییر می‌کند. من هم هیچ ابایی ندارم با موسیقی جدید یا تغییر دادن ساختار آیتم که از ۱۰۰ لایه تشکیل شده، همه چیز را به هم بریزم و از نو بسازم. مثلا در اجرای تهران آیتم حضرت نوح نو بود و جلوه‌های بصری جدیدی داشت.

من راهم را انتخاب کرده‌ام و وظیفه خود می‌دانم آنچه را که باید بگویم، در هر قالبی که شده مطرح کنم. امروز در قالب هنر، فردا اگر نتوانم ادامه دهم معلمی می‌کنم. اصالت با گفتن این حرف‌ها است و برای من نوعی خادمی به حساب می‌آید. نگران رزومه هنری‌ام هم نیستم. جایی در خانه تئاتر هم ندارم چون رزومه‌ام را جمع نکرده‌ام. با این حال اگر به معنای واقعی هنرمند باشیم وظایفی به عهده ما است که نمی‌توانیم از آن بگذریم. گرچه برخی ابا دارند انگ کار دینی به پیشانی‌شان بخورد. فکر می‌کنید دشمنی اساسی هنرمندان با ما و دلیل موضع گیری‌شان چیست؟ آنها اینگونه فکر می‌کنند که ما پول هنگفتی می‌گیریم اما این کاره نیستیم، بی سوادیم و این پول را حیف و میل می‌کنیم. با این حال مرکز مُهنا بارها اعلام کرده اگر کاری دارید ارائه دهید اما برخی عار می‌دانند در این حوزه کار کنند.

گفتگو با عوامل نمایش فصل شیدایی

من سال‌ها مدیر تئاتری این کشور بودم، بارها اعلام کردم دوستان برای کار ارزشی طرح بیاورند اما حتی یک نمونه کار هم برایمان نیامد. خودم با ماشین شخصی به شاهین شهر رفتم، گروهی را پیدا کردم و از کارشان حمایت کردم. بعد هم بودجه‌ای به آنها اختصاص دادم تا در کل کشور این کار را اجرا کنند. اما اساسا اقبالی نسبت به کار دینی و ارزشی وجود ندارد. فضای تئاتر ما روشنفکرزده شده است.

اکنون در این دوره زمانه یک تئاتر صحنه‌ای که با ۵۰ مخاطب در سالنی مثل چهارسو اجرا می‌شود، با سه چهار بازیگر حداقل ۸۰، ۹۰ میلیون هزینه دارد. بعد ما با این همه وسعت در سیبل انتقادات هنرمندان هستیم و عوض اینکه این کار به خاطر اینکه مخاطب را با جریان تئاتر گره زده است مایه مباهات جریان هنری باشد، ما مایه دشمنی آنها هستیم. خیلی عجیب است. ما یک ماه در تهران اجرا داشتیم و حتی یک تن از اصحاب هنر نیامدند.

نمی‌دانم چرا دوستان فکر می‌کنند باید از این جریانات فاصله بگیرند؟ برخی از این افراد از جریانات دینی و ارزشی گریزان هستید. من سالها در بخش نظارت و ارزشیابی بودم و می‌دیدم که برخی از آنها مباهات می‌کنند فحش بدهند و مسائل اروتیک را نمایش دهند. وقتی در این باره تذکر می‌دادیم می‌گفتند چه عیبی دارد. از طرفی من پشتیبان همه جریانات تئاتر دینی نیستم چون کارهای ضعیفی اجرا می‌شود. ولی در آن حوزه کار ضد ارزشی و وقیحانه اجرا می‌شود و کسی موضع نمی‌گیرد اما درباره کار ما موضع گیری‌ها و خنجر اندازی‌های زیادی وجود دارد.

بوذری: مدیران فرهنگی ما نیز کم و بیش از آن جریان حمایت می‌کنند و درباره نمایش ما که با متوسط شبی ۵ هزار نفر روی صحنه رفته وزیر ارشاد برای تماشای کار نیامد. کار ما با مخاطب استادیوم آزادی اجرا شده و آن را کسی از مسئولان ندیده است. اتفاقا لوکیشن ما در تهران هم بالا شهر بود و آقایان هم که خوش نشین هستند اما نیامدند. با این وجود حضور مخاطبان ما را راضی می‌کند و نیازی به مدیران نداریم.

اسماعیلی: مدیر هنری باید به این اتفاقات خاص توجه کند اما نمی‌دانم چه نخوتی است که مدیران در برج عاج خودشان نشسته‌اند.

گفتگو با عوامل نمایش فصل شیدایی

بوذری: در فلان سالن باید از آقای بازیگر خواهش کنند که لطفا لفظ رکیک به کار نبر زن و بچه مردم می‌نشینند و می‌بینند! البته فقط این یکی بوده که رسانه‌ای شده و در تعدادی از نمایش‌ها چنین مسائلی وجود دارد.

اسماعیلی: برایمان سوال شده که چه خبر است؟ چرا برخی مدیران ما هم خودشان را از فضای تئاتر دینی جدا می‌دانند. یک سال پیش نزد یکی از مدیران نمایشی رفتم و به او گفتم افسوس که نه تنها ما نمی‌توانیم برای کارهای ارزشی پیشنهاد بدهیم بلکه باید خواهش کنیم روی صحنه فحش ندهند.

*با وجود مسائلی که مطرح کردید لابد برای انتخاب عوامل خودتان هم دچار مشکل بوده‌اید. مثلا درباره راوی کار چطور به انتخاب رسالت بوذری رسیدید؟

اسماعیلی: انتخاب رسالت بوذری از آن رو بود که کسی جز او نمی‌توانست این کار را انجام دهد. این را به گواه کسانی که کاندید شدند، آمدند اما نتوانستند می‌گویم. این کار فی نفسه آدم باسواد می‌خواهد. به ویژه که خیلی وقت‌ها مردم بعد از کار می‌آیند و سوالات بسیاری دارند. من این کار را تئاتر نمی‌دانم بلکه آن را یک بسته فرهنگی می‌دانم. بخشی از کار نمایش است و اصول مسلم نمایش را رعایت می‌کند اما در مجموع یک بسته فرهنگی است که باید ملزوماتی داشته باشد. مثلا کارگردان باید با سواد باشد تا در حوزه‌ای که حرف می‌زند استدلال داشته باشد. من باید پاسخگو باشم. سندهای تاریخی را بدانم. رسالت ما این است که مخاطب توجیه شود و برود.

بازیگری که برای تماشای کار ما آمده بود می‌گفت شما یک بیگ شوی مذهبی هستید! نمی‌دانم چرا دنبال یک قالب می‌گردند و می‌خواهند بفهمند طرف در آن قالب می‌رود یا خیر. ما در حوزه اجرا آدم باسوادی که در لحظه بتواند حرف بزند و بر مبنای اقتضائات روایت بگوید نداریم. لازمه اجرا داشتن دانش است. فقط داشتن روی زیاد که لازمه نیست! من با عموم دوستان کار کرده‌ام و می‌دانم رویشان خوب است اما بوذری ما را اقناع کرد.

ضمن اینکه تیم ما بنا است آموزه‌هایی را به مخاطب انتقال دهد و دنبال اثرگذارترین روش‌ها می‌گردد. ما بهترین چهره‌ها، صداها و دوبلورها را استفاده کرده‌ایم. شما صدای فخرالدین صدیق شریف، زنده یاد مهران دوستی، چنگیز و وحید جلیلوند، نصرالله مدقالچی و بهترین‌های این حوزه را در کار می‌شنوید.

*این هم نماد احترام شما به مخاطبان در نمایشی است که در ابعاد واقعی برای مردم اجرا می‌شود.

اسماعیلی: ما برای اینکه حرفمان درست به مخاطب منتقل شود از بهترین‌ها استفاده کرده‌ایم و جنس چینی و بنجل به مخاطب نداده‌ایم. وجه هنری این کار مهم است و ما در طراحی گریم، صحنه، نور و دکور از بهترین‌ها استفاده کرده‌ایم.

گفتگو با عوامل نمایش فصل شیدایی

*حامی مالی شما در این کار سپاه پاسداران است و شاید برخی حرف و حدیث‌ها از این رو باشد.

اسماعیلی: ما به خاطر اینکه این اسپانسر مشتاق باشد کار را ادامه دهد هزینه پروژه را کم کردیم، حتی از دستمزدها زدیم. واقعیت این است که این پروژه در کل کشور می‌چرخد نه به خاطر اینکه من پارتی دارم چون تولید آن ارزان شده است. همه به این نتیجه رسیده‌اند که باید از دستمزدشان کم کنند و ما بر اساس هزینه کم کار می‌کنیم. بازخوردهای خوبی هم از مردم گرفته‌ایم و حتی پیامک‌های زیادی به دستمان می‌رسد که هر پیامک یک قصه از یک زندگی است. حتی یکی دو مورد داشتیم که فرد سُنی با دیدن این کار شیعه شده است. خواندن مطالب مردم برای ما حال عجیبی دارد و دیدن این واکنش‌ها ما را دلگرم و به ادامه کار مطمئن می‌کند.

*آینده خودتان در این کار را چگونه می‌بینید؟ تا چه زمانی با «فصل شیدایی» همراه خواهید بود؟

بوذری: یک چیزی را بارها گفته‌ام و باز هم می‌گویم، اسماعیلی که سال‌ها است با او رفاقت دارم و به سلامت و حال خوب او اعتقاد دارم، می‌داند که افتخار می‌کنم با او کار می‌کنم. نکته مهم این است که این کار را عشق جلو می‌برد. من در انتخاب بین این کار و یک برنامه تلویزیونی در بهترین زمان آنتن، شک نکنید که این کار را انتخاب می‌کنم. چرا که «فصل شیدایی» نفس به نفس و رخ در رخ اجرا می‌شود و کاری است که دوستش دارم. یکی از دعاهایم این است که کاش این خدمت را از ما نگیرند.

اسماعیلی: نمی‌خواهم بازار گرمی کنم اما این کار به شدت دشوار است. هر کسی نمی‌تواند سر این کار بایستد و افراد باید باانگیزه باشند، چرا که این کار به شدت پراسترس است. من هم یک مدعی العموم در حوزه فرهنگ هستم و حتی اگر ببینیم اتفاقات ناگواری می‌افتد باید بایستم. این پروژه بلافاصله به کرمانشاه می‌رود و من نگران بیکاری خودم نیستم اما برایم سوال است چرا با این همه مخاطبی که داشتیم کسی نگفت اجرایتان را در تهران ادامه بدهید؟ کسی نگفت کاری را که با این عظمت بنا کرده‌اید، ادامه بدهید و نروید...

کد خبر 2863424

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • علیرضاحبیبی ۱۳:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۱
      0 0
      کارتون بسیار خوب بود متشکریم اگر زمان بیشتری جهت ادامه نمایش در روزهای بعد بود قطعا مخاطبان بیشتری استفاده می کردند. اجرتون با خدا ان شاا.. در ادامه کارتون با محتوی غنی تر مذهبی و قرانی کار کنید(اگرچه در همین کار هم نکات بسیار خوبی بود) علیرضاحبیبی- تهران
    • محمدی ۱۶:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
      0 0
      نمایش بسیار بسیار عالی وتاثیرگذاری بود خداوند به شما اجر نیکو وتوان مضاعف برای ادامه کاربدهد