به گزارش خبرنگار مهر، نسخه اصلی کتاب «بازیچه دست دیگران نشوید» در سال ۲۰۱۰ منتشر شده است. یکی از اهداف نویسنده اثر از نگارش آن، فراهم آوردن سلاح و تدارکات برای کسانی است که فکر می کنند دیگران تحت فشار قرار دادهاند یا این که به نوعی کنترلشان کردهاند ولی نمیدانند چگونه از خود دفاع کنند یا خود را از دامی که در آن گرفتار شدهاند، رها کنند. نویسنده اثر در خلال فصلهای این کتاب، تمام فنونی را که کنترل کنندهها به کار میگیرند تا افراد را تحت تسلط خود درآورند و همچنین روش های مقاومت در برابر آن ها را معرفی کرده است.
نویسنده اثر در معرفی کتابش میگوید: مخاطب این کتاب تمام کسانی هستند که از کنترل شدن از جانب دیگران، از بیش از حد خوب و مهربان بودن، از بدبخت بودن و این که نمی توانند اختیار زندگی خودشان را در دست داشته باشند خسته شدهاند. در یک کلام این کتاب خطاب به تمام کسانی است که از کنترل شدن به ستوه آمده اند.
مترجم کتاب در توضیح درباره آن میگوید: از خلال سطرهای این کتاب، میتوان پاسخ بسیاری از نگرانیها، آلام و مشکلات زندگی را دریافت، منبع اصلی بسیاری از مصائب زندگی را شناخت، و می توان راه حل مشکلات یا راه رهایی از آن ها را یافت. این کتاب قدرت شناخت شما را از خودتان و دیگران ارتقا می بخشد و کمکتان می کند تا دریابید چرا در اوج موفقیت، ناگهان دچار شکستی غیرمنتظره می شوید؛ چرا دیگران می توانند شما را علی رغم میلتان وادار به کاری کنند؛ چگونه برخی می توانند سررشته زندگی تان را به دست بگیرند و شما را هرجا که می خواهند بکشند؛ همچنین درمی یابید که چرا برخی حاضرند حتی به خودشان ضرر بزنند تا شما را متضرر کنند و نیز به علت بسیاری از خرابکاری ها و مشکلاتتان پی میبرید.
این کتاب ۳ بخش اصلی دارد که بخش اول آن با عنوان «منظور از کنترل چیست؟» شامل این عناوین میشود: سه حالت کنترل، شناسایی کنترل کنندهها، آزمون اطمینان، چهار نوع مختلف کنترل کننده.
چگونه در برابر کنترل نوع دوم مقاومت میکنیم، چرا مقاومت در برابر کنترل کننده نوع دوم این قدر مشکل است؟، چرا جرئت نه گفتن نداریم؟، چگونه جرئت نه گفتن بیابیم و ابزارهایی برای نه گفتن، هم عناوین دومین بخش کتاب با نام «کنترل خودمحورانه (نوع دوم)» هستند.
«کنترل بدخواهانه (نوع سوم)» نیز عنوان سومین بخش کتاب است که این عناوین را شامل می شود: شناسایی کنترل نوع سوم و نبرد با کنترل کننده نابودگر.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
«اغلب افرادی که نه گفتن برایشان مشکل است یک نقطه مشترک دارند: آن ها همه را دشمن خود می دانند و دلشان می خواهد بدون این که مجبور باشند مدام از خودشان دفاع کنند، بتوانند در آرامش زندگی کنند.
مایه تاسف است که دنیا پر از آدمهای فریبکار، خودخواه و انواع کنترل کنندههاست. میتوانیم افسوس بخوریم که نمیتوانیم به کسی اعتماد کنیم. اما با این اعتراضات اصل ماجرا تغییری نمی کند. فایده ای ندارد که مثل کبک سرمان را زیر برف کنیم و به دلیل این که همه بد و بدجنس اند تاسف بخوریم. ناله و زاری برای سختی زندگی (یا در رویای دنیایی بهتر بودن) مانع دیدن واقعیت پیش رویمان و در نتیجه انجام دادن کارهایی موثر می شود. به مرور زمان که در رویای دنیایی محال به سر می بریم، دنیایی که در آن زندگی می کنیم برایمان به محیطی نامساعد و غیردوستانه تبدیل می شود و توانایی کمتری برای تغییر آن در خود احساس می کنیم.
برای این که جرئت نه گفتن پیدا کنیم، ابتدا باید بپذیریم که دنیا را آن طور که هست ببینیم. افرادی هستند که خودخواهاند و دیگرانی که تشنه قدرت اند. کنترل کننده ها، متقلبها و دروغگوها و ... مدت مدیدی است که وجود دارند. ناله و زاری بی فایده است، دنیا این طوری ساخته شده است. چشم هایمان را باز کنیم و واقعیت ها را بپذیریم...»
این کتاب با ۲۳۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۱۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما