خبرگزاری مهر- گروه هنر: علی ملاقلی پور پس از سالها فیلمسازی در عرصه فیلم کوتاه و دستیاری کارگردانهای مختلف نخستین تجربه کارگردانی خود در عرصه سینمای بلند داستانی را با فیلم «قندون جهیزیه» تجربه کرده است؛ فیلمی با رنگ مایه های طنز که به گفته خودش سعی کرده با چیدن کاراکترها کنار هم، اقشار مختلف مردم را در آن بازنمایی کند.
علی ملاقلی پور با حضور در خبرگزاری مهر از دریچه جدیدی فیلم «قندون جهیزیه» را تجزیه و تحلیل کرد و گفت اگر پدرش زنده بود قطعا ایرادهایی به تکنیک و به خصوص دکوپاژ فیلم می گرفت.
ملاقلی پور همچنین تاکید کرد که هیچگاه شبیه پدرش فیلم نخواهد ساخت زیرا رسول ملاقلی پور به او آموخته باید فرزند زمانه خویش بود و معتقد است انسان امروز بیش از اینکه نیاز به ساخت فیلم جنگی و یا حتی فیلم با موضوع تبعات جنگ داشته باشد نیاز به محبت و فداکاری دارد و داشتن روحیه گذشت و فداکاری در حق یکدیگر را نوعی دفاع مقدس می نامد و می گوید که دوست دارد در این جبهه فعالیت داشته باشد و برهمین اساس سراغ ساخت فیلمی مثل «قندون جهیزیه» رفته است.
آنچه می خوانید حاصل گفتگوی صمیمانه با علی ملاقلی پور درباره فیلم «قندون جهیزیه» و برخی از مسائل مطرح در حوزه فیلمسازی است.
* فکر میکنید اگر رسول ملاقلی پور در قید حیات بود به نخستین فیلم پسرش چه نمره ای می داد؟
- هیچ پدری قاضی خوبی برای فرزندش نیست و هر اندازه تلاش کند نمی تواند قضاوت منصفانهای نسبت به فیلم داشته باشد زیرا عشق پدری بر قضاوتش سایه میاندازد و طبیعتا پدر من هم از این قاعده مستثنی نیست و اگر زنده بود حتما تشویق و تعریف می کرد.
* البته تشویق و حمایت رسول ملاقلی پور به عنوان پدر، دوست و یا یک فیلمساز صاحب نام فی نفسه بد نیست.
- من نظر شما را ندارم و فکر می کنم تشویق های پدرم برای من مفید نبود و اصولا بر همین مبنا تصمیم گرفتم از همان ابتدا که وارد سینما شدم با پدرم کار نکنم چون اگر با رسول ملاقلی پور کار می کردم قطعا شلاق سختی کار به جانم نمی نشست و کارآزموده نمی شدم و خدا را شکر می کنم جز دو فیلم «قارچ سمی» و «مزرعه پدری» که به عنوان دستیار سه در کنار پدر بودم در هیچ فیلم دیگری از ساخته های پدر او را همراهی نکردم.
اما درباره سوال شما در نهایت فکر میکنم پدرم قطعا فیلمم را دوست داشت کما اینکه فیلم های کوتاه مرا نیز دوست داشت و از آنها تعریف می کرد، اما مطمئن هستم که از جهت تکنیک، فرم و به خصوص دکوپاژ از فیلم ایراد می گرفت.
* با توجه به شناختی که مخاطب از سینمای رسول ملاقلی پور دارد، شاید عدهای انتظار داشتند شما هم همان راه را ادامه دهید.
- اساسا این تفکر که فردی می تواند جای دیگری باشد، اشتباه است. ما باید فرزند زمان خود باشیم و این نکته ای است که من در دیدگاه پدرم نسبت به زندگی و آنچه در آثارش نمایان بود، یافتم و از او آموختم که باید فرزند زمان خویش بود. اگر رسول ملاقلی پور در زندگی حرفه ای خود موفق بود به این دلیل است که ۸ سال در جنگ بود و هم دوران جنگ و هم تبعات پس از این بلای خانمانسوز بشری را دید و در ساخت فیلم های خود بر آنچه دیده بود تمرکز کرد و فیلم ساخت. حال اینکه ورود فیلمسازانی چون من به عرصه سینمای دفاع مقدس و سینمای جنگ اساسا اشتباه است چون چنان شناختی از آن دوران نداریم.
* ولی در حال حاضر فیلمسازان جوان هم فیلم دفاع مقدسی می سازند.
- بله ساخته می شود اما چند نمونه موفق در این حوزه داریم؟ ضمن اینکه اگر یک فیلمساز نسبت به جامعه خود متعهد و دلسوز باشد لزومی ندارد برای نشان دادن این تعهد حتما فیلم جنگی بسازد. اگر فیلمی در ستایش فداکاری و ابراز محبت به یکدیگر ساخته شود کمتر از یک فیلم دفاع مقدسی نیست. جامعه امروز نیاز به دیدن تصاویر و داستان های زیبا از محبت انسان ها به یکدیگر دارد و نیاز امروز بشر توجه به همین مسائل است. به خصوص وقتی شاهد هستیم با پیشرفت تکنولوژی متاسفانه آدمها از یکدیگر دور شده اند. با این حال اگر روزگاری احساس کنم که به دلایلی وقت ساخت فیلم با موضوع دفاع مقدس است، قطعا درنگ نخواهم کرد.
* اغلب کارگردان های فیلم اولی ترجیح می دهند در ساخت آثارشان از دنیای شخصی خود آغاز کنند که این آثار هم معمولا در گروه سینمایی «هنر و تجربه» نمایش داده می شود، اما «قندون جهیزیه» از این فضای شخصی و تا اندازه ای انتزاعی به دور است و طیف های مختلف جامعه را در این فیلم به نمایش گذاشتید.
- برای پاسخ به این پرسش باید سئوال دیگری مطرح کرد که آیا کارگردان فیلم اولی صرفا می خواهد فیلم اول خود را بسازد یا اینکه می خواهد فیلم سینمایی بسازد و برای پاسخ به این سئوال باید سراغ تعریف کلاسیک و آکادمیک سینما رفت و پرسید سینما چیست؟ سینما هنر، صنعت و رسانه است. حال اگر فیلمی ساخته می شود که صرفا جنبه های تجربی دارد به اعتقاد من تعریف سینما در آن نمی گنجد و نباید انتظار داشت که به کارگردان بگویند سینماگر.
* شما و فیلم «قندون جهیزیه» در پیکره صنعت سینما چطور تعریف می شوید؟
- من دنبال هر سه این عناصر یعنی هنر، صنعت و رسانه بوده ام و همچنین دوست داشتم فیلم در گیشه فروش کند. یکی از عناصر تشکیل دهنده سینما صنعت است و صنعت یعنی محصولی که تولید می کنیم مورد نیاز مردم باشد و جامعه حاضر باشد برای خرید آن کالا هزینه کند.
*ولی برخی از فیلمسازان تجربی هم در گیشه موفق میشوند که می توان از فیلم «ماهی و گربه» ساخته شهرام مکری نام برد.
- با شما موافق هستم. می توان گفت نه فیلمسازان فیلم اولی که آثارشان در گروه «هنر و تجربه» اکران میشود اشتباه کردند و نه فیلمسازان سینمای بدنه.
فیلمسازی در سینمای بدنه تعریف خاص خودش را دارد و بر هر فیلمسازی که در سینمای بدنه کار می کند هم نمی توان عنوان سینماگر گذاشت چون برخی از فیلمسازان فقط بدنه سینما را می شناسند و هنر نمی شناسند و اصطلاحا به فیلمسازان «بفروش» معروفند. بنابراین رسیدن به سینمای واقعی سخت است چراکه هم باید حرف خوب داشت و هم باید هنر به معنای نوآوری و دمیدن روح تعهد در انسان ها را درنظر گرفت و هم باید بازار عرضه و مخاطب را شناخت.
اگر یک اثر همه این موارد را به درستی داشته باشد باید یک فاکتور مهم دیگر یعنی انتقال پیام هم در آن وجود داشته باشد و اگر اثری همه این فاکتورها را درون خود داشت می توان گفت اثر فیلمساز به اثر سینمایی تبدیل شده است.
* «قندون جهیزیه» همه این فاکتورها را داشت؟
- سعی کردم داشته باشد. هدف گذاری من از ابتدا دیده شدن این فیلم توسط مردم بود و فکر کردم باید پاسخی برای مسائل و درگیری های مردم داشته باشم و این درگیری ها مسائلی چون معیشت، مشکل برقراری ارتباط با یکدیگر در زندگی شهروندی، مساله و دغدغه ازدواج و غیره را شامل می شد و فکر کردم باید برای همه این پرسشها پاسخ داشته باشم و همانطور که گفتم یاد گرفتم که فرزند زمانه خویش باشم و فکر می کنم مشکلات مردم در حال حاضر مسائلی از این دست است. به اعتقاد من یکی از دلایل استقبال نکردن مردم از فیلمهای تاریخی این است که حرفی از جنس انسان امروز نمیزنند.
* یکی از ویژگی های فیلم درهم ریختن برخی مفاهیم کلیشه شده در ذهن مردم است. به عنوان مثال در «قندون جهیزیه» آدم پولدار جامعه انسان خوبی است و از راه حلال به پول رسیده است.
- وجود چنین تفکری به دلیل چرخه معیوب ادبیات عامه است که بخش عمده ای از این ادبیات به انتقال نادرست پیام از طریق صنعت سینما و فیلم های ساخته شده برمی گردد.
متاسفانه در فیلم ها و سریال ها چنین ادبیاتی نیز رایج است و بیننده در روایت داستان ها شاهد این است که آدم بدجنس فیلم و سریال پولدار است. اشاعه این تفکر نه تنها غیر اخلاقی بلکه مخرب است. وظیفه فیلمساز این است که در روایت داستان ها مسائل را از هم تفکیک و مطرح کند افرادی هم هستند که با پول کثیف به همه جا نرسیده اند بلکه کارخانه دارهایی هم وجود دارند که از یک تولیدی به پول رسیده و طی سال ها زحمت نسل های مختلف جایگاه خوب در اجتماع یافته اند و اتفاقا برای عده ای هم سفره کار پهن کردند.
بنابراین برای رسیدن به دیدگاه جامع، منصف و همه جانبه نیاز به نوعی همدلی در جامعه داریم که سینما می تواند یکی از محرک های این همدلی باشد. به همین منظور سعی کردم در ساخت فیلم «قندون جهیزیه» نگاه منصفی به اقشار مختلف جامعه داشته باشم. البته نمی توان با قاطعیت گفت که موفق بوده ام چون سال های سال است که چوب همین قاطع حرف زدن های بدون پشتوانه در حوزه سینما و رسانه را می خوریم. متاسفانه برخی از فیلمسازان ما آنقدر قاطع حرف زدند و آنقدر چاقو به دست قهرمان های خود دادند و به نام عدالت همدیگر را نابود کردند که خواسته و یا ناخواسته جامعه را به قهقرا کشیده اند.
* با تعریفی که از سینما و سینماگر داشتید، آیا فیلم «قندون جهیزیه» را باید سینما بدانیم و شما را سینماگر؟
- تلاش و دورخیز من این بود که به مفهوم سینمای کلاسیک وفادار باشم و شرایطی فراهم کنم تا مخاطب، فیلم را پس نزند و خود را در «قندون جهیزیه» ببیند. در عین حال سعی کردم حرفم را سینمایی بزنم و به نوعی سینماگری کنم.
* چرا اسم فیلم را «قندون جهیزیه» گذاشتید؟
- سعی کردم تمام معضلات اقتصادی، فشارهای روحی و روانی تنهایی آدمها و مشکلات مربوط به اشتغال را در فیلم مطرح کنم یعنی جامعه درهم؛ درست مانند یک قندون که پر از قندهای ریز و درشت است ولی در نهایت در جهت شیرین کام شدن است. ضمن اینکه کلمه قندون در زبان های دیگر ترجمه نشده است و زمانی که برای زیرنویس فیلم اقدام کردم کلمه قندون را پیدا نکردم و همه جا به شکردان ترجمه شده بود. بنابراین کلمه قندون کاملا ایرانی است که حرف خانه و خانواده ایرانی را مطرح می کند و برای من مهم بود در فیلم اولم حرف از خانواده بزنم چون تحکیم خانواده و روابط سالم برای ما ایرانی ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
* به دلیل پیچیدگی هایی زندگی امروز تعریف خانواده محدود شده و خبری از خانواده های پر جمعیت نیست و شما در «قندون جهیزیه» بر گستردگی جمعیت تاکید داشتید.
- بله داشتم.
* اما این تاکید با رفت و آمدهای بسیار در فیلم به شلوغی تعبیر شده و به نوعی داستان ها در هم آمیخته بود.
- «قندون جهیزیه» به هیچ عنوان قصه در قصه نیست و مستقیم سراغ مفاهیم مدنظرم رفتم تا از قصه گویی جذاب و ریتمیک دور نشوم و من به شخصه دلم می خواست اصل فیلم قصه باشد، قصه ای که خالی از مفاهیم عمیق هم نیست. نکته دیگر اینکه اگر در ساخت نخستین فیلم از کاراکترهای کمتری استفاده می کردم و فیلم خلوت تری داشتم متهم می شدم که به جای اثر سینمایی تله فیلم ساخته ام و نمی خواستم متهم به چنین موضوعی شوم.
* فیلم بعدیتان چه خواهد بود؟
- برنامه برای فیلمسازی دارم و در این راستا طرحی را هم در دست دارم که منتظر بازخورد تماشاچی از «قندون جهیزیه» هستم. طرح جدیدم یک تراژدی - کمدی است و هنوز اسمی روی آن نگذاشته ام. اما فکر کنم اسم فیلم جدیدم را «قندون جهیزیه ۲» و یا «الاکلنگ» می گذارم.
گفتگو از پریسا ساسانی
نظر شما