به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «یکی بود، یکی نبود ـ مرتضی پاشایی؛ یک تحلیل اجتماعی - ارتباطی» امروز دوشنبه ۹ شهریور در فرهنگسرای رسانه با حضور دکتر مهدی محسنیان راد و دکتر مسعود کوثری رونمایی شد.
اسماعیل رمضانی، نویسنده کتاب «یکی بود، یکی نبود» در این مراسم گفت: نگاهم برای نگارش این کتاب یک نگاه روزنامهنگارانه بود و در واقع انگیزه اصلیام برای تدوین کتاب این بود که بپرسم چرا جامعه دانشگاهی ما از پرداختن به چنین سوژههایی پرهیز میکند. مرتضی پاشایی در افکار عمومی برجسته شد و این انکارنشدنی است. گرچه به مرور زمان این تب و هیجان اجتماعی افول خواهد کرد. این آدم به یک پدیده و سوژه اجتماعی تبدیل شد اما چرا از پرداختن به این سوژهها پرهیز می کنیم؟
وی با بیان این که از بین این جریان میتوان پی به ویژگیهای مختلف شخصیت و جامعه ایرانی برد و آن را واکاوی کرد، اظهارداشت: با نوشتن این کتاب خواستم مستندی تهیه کرده باشم تا به عنوان یک مرجع باقی بماند.
دکتر محسنیان راد نیز در این مراسم گفت: اصولاً در همه جای دنیا و کشورهای پیشرفته رسم بر این است که درباره رویدادهایی که جامعه را تحریک کرده بعد از انتشار خبر، کتابی منتشر کند و فاصله انتشار این کتاب با وقوع رویداد چنان کم است که ما را متعجب میکند.
وی افزود: امروزه اکثر رسانهها برای تهیه یک مصاحبه زمانی برابر یک ماه را اختصاص می دهند و اما روزنامههای ما به همان سرعتی که منتشر میشوند مطالبشان را نیز توبیخ میکنند و عملاً وقت و انرژی برای کارهای تولیدی آنها صرف نمیشود. کتاب «یکی بود یکی نبود» مرتضی پاشایی این خلأ موجود در زمینه صرف و انرژی برای تولید یک اثر ژورنالیستی را پر کرده است.
محسنیانراد با اشاره به اینکه من پاشایی را نمیشناختم و یک روز متوجه شدم که این پدیده در جامعه اتفاق افتاده است؛ بیان کرد: فکر میکنم دانشگاهیان وقتی این اتفاق افتاد چندان تعجبی نکردند. ما این پدیده را میشناختیم و با نام سرایت روانی از آن یاد میکردیم. سرایت روانی محرکی است که باعث تحریک یک جمع میشود. این جمع میتواند کوچک باشد این تحریک از یک جمع به جمع دیگر منتقل میشود و پس از یک چرخه دوباره با قدرت بیشتری به آن جمع برمیگردد.
این جامعهشناس چاپ کاریکاتوری در روزنامه ایران که موجب خشم آذریها شد را نمونه دیگری از این سرایت روانی عنوان کرد و گفت: مسائلی وجود دارند که در لایههای زیرین اجتماع پنهان هستند و این طبیعی است. در جریان انقلاب اسلامی وقتی بچهای روی دیوار مینوشت مرگ بر شاه و یک نظامی به او شلیک میکرد یک نفر به او اعتراض میکرد و بقیه کار او را ادامه میدادند. این اتفاق زیر یک سقف جغرافیایی انجام شده و امروز آن سقف جغرافیایی برداشته شده است.
این استاد رسانه با بیان اینکه چرا این پدیده در ایران یک امر طبیعی نیست؛ گفت: نویسنده در ابتدای کتاب میگوید که فاصله زیادی بین نخبگان و نسل جدید ایجاد شده است. باید بگویم که نخبگان شبیه دانشمندان هستند با این تفاوت که آنها نگران مردم هستند.
محسنیان راد تصریح کرد: متأسفانه ما دچار یک سوءتفاهم ۳۵ ساله هستیم. میخواهند که با این سوءتفاهم سر دانشگاهیان هم کلاه بگذارند. اینها اصطلاحاتی هستند که سیاسیون از خود در میآورند. اگر این سوء تفاهم را کنار بگذاریم متوجه میشویم که کسانی که به خیابان میآیند و سوگواری میکنند کار خلافی نکردهاند.
وی ادامه داد: تحقیقاتی انجام شده در رابطه با اینکه آناتومی انقلاب را کشف کنند و ببینند که انقلابهای جهان چه چیز مشترکی با یکدیگر دارند. در این زمینه دو کتاب وجود دارد که هر انقلابی ۹ مرحله را طی میکند. در مرحله اول یک اتفاق نظر ایجاد می شود که موردی بد است. برای مثال در دوران مشروطه رنج سنگین انقلابیون از عقبماندگی بود. در مرحله چهارم که حکومت سقوط می کند و «بد» می رود، همه به این فکر میکنند که چه چیزی خوب است و در این مرحله پراکندگی نظر به وجود می آید. ما در این ۳۵ سال دچار سوءتفاهم وحدت کلمه هستیم و انتظار داریم همه یک شکل، با یک تفکر و نظر باشند.
این استاد ارتباطات با اشاره به اینکه پدیده پاشایی یک امر طبیعی است، گفت: بگذارید مردم زندگیشان را بکنند. این که عدهای برای سوگ خواننده مورد علاقهشان به خیابان میریزند ناهنجاری نیست.
مسعود کوثری مدرس دانشگاه نیز در این مراسم با اشاره به اینکه دادههای اجتماعی ما در گذر زمان از بین میرود و کتاب از این منظر کتاب خوبی است؛ گفت: ما در مورد خیلی از مباحث متشابه با فوت مرتضی پاشایی مطالعات تکنگاری نداریم و باید منوگرافهایی در این زمینه تدوین شود تا دادههای لازم برای تحقیقات آینده را فراهم کنند. بهتر است در ایران خیلی حرف تئوری سطح بالا نزنیم و در مورد مستند کردن اتفاقات مشابه با تشیع جنازه مرتضی پاشایی فعالیتهای بیشتری انجام بدهیم.
وی اظهارداشت: این حرف نویسنده که معتقد بود؛ چرا دانشگاهیان به این گونه سوژهها نمیپردازند، باید بگویم که بهتر است هر کسی کار خود را انجام دهد. روزنامهنگار کار خود و استاد دانشگاه شیوه کاری خودش را داشته باشد و جای این دو نباید عوض شود.
وی ادامه داد: اگر این کتاب در غرب منتشر میشد معنایی متفاوت داشت و در اینجا معنای دیگری دارد. اساساً بخشی از چرخش کتاب در غرب سلیبریتی است. ما یک نظام شهرت و ضد شهرت داریم و البته نظام ضد شهرت بیشتر از نظام شهرت کار میکند. بنابراین نمی توانیم کسی را ستاره بکنیم. میتوان گفت این کتاب جنبه سلیبریتی ندارد و یک سوژه اجتماعی را دنبال کردهاست.
کوثری تصریح کرد: اتفاقی که در جامعه ما افتاده این است که مردم از عرصه سیاسی به عرصه اجتماعی میروند یعنی آن چیزی که با زندگی اجتماعی ما مرتبط است در واقع یک نوع دلزدگی از امر سیاسی پیش آمده که ما را به سمت عرصه اجتماعی هدایت میکند پاشایی در چنین فضایی مطرح شد.
وی افزود: شبکههای اجتماعی و جوان بودن پاشایی میتواند به امر ایجاد یک اجتماع لحظهای کمک کند و احتمال بروز اجتماعات لحظهای حول محور اتفاقات زیاد است.
کوثری با اشاره به اینکه باید منتظر پدیدههای مشابه باشیم، گفت: جریان پاشایی جزء اجتماعات لحظهای بود. رابطهای که افراد با تعامل اجتماعی و اساس طبقات اجتماعی را تشکیل میداد؛ بهم ریخته بود. از تراشیدن موی سر یک مرد کرد تا چالش آب یخ؛ شاهد بهم ریختن این طبقات هستیم. عوامل مختلفی هم در این رابطه موثر بودند که یکی از آنها شبکههای اجتماعی است.
وی افزود: این اتفاقی است که در جامعه معاصر میافتد شکلگیری اجتماعات حول موضوعات مختلف که یکی از آنها میتواند مرگ پاشایی باشد. مردم از تقسیمبندیهای سیاسی خسته شدهاند و دنبال یک لایه آرام در زندگی اجتماعی هستند که کاری با سیاست نداشتهباشد.
این استاد دانشگاه یادآور شد: مرتضی پاشایی با توجه به شباهتش به شخصیت سیاوش شاهنامه و تأثیر داستان سیاوش بر روی ذهن جامعه ایرانی تبدیل به سیاوش ایرانی شد.
کوثری با بیان این که جامعهشناسی همیشه به دنبال برقراری نظم بوده و نظریات عواطف اجتماعی چندان در آن پررنگ نیست، تأکید کرد: ما در جامعه جدید دائماً در معرض مباحث مختلف هستیم و مدیریت اجتماعی مناسب برای جامعه مدرن این است که به ایجاد تنفسگاههای مناسب برای مردم بیندیشد و تخلیه روحی مردم را به تعویق نیندازد. در غیر اینصورت این تنشها به صورت خشونت در جامعه و یا در شکلهایی دیگر تخلیه میشود و ما ناگهان با انفجاری از عواطف کنترل نشده در جامعه روبرو میشویم که میتواند خشونتهای تلخی را رقم بزند.
امیر لعلی مدیر انتشار سیمای شرق هم در بخش دیگری از این مراسم گفت: کتاب «یکی بود، یکی نبود» فرایند تحقیق و ویرایش اش پیش از فرا رسیدن سال ۹۴ به پایان رسید و پس از نوروز ۹۴ نیز مجوز گرفت.
وی در ادامه گفت: طی ده ماه گذشته شاهد آن بودهایم که هیجاناتی در جامعه رخ داد و این هیجانات مرتبط با فوت مرتض پاشایی بود. بنابراین ما سعی کردیم کتاب «یکی بود، یکی نبود» مرتضی پاشای را دور از این هیجانات رونمایی کنیم.
وی افزود: پدیده مرتضی پاشایی از ابعاد مختلف قابل بررسی است و این پدیده تحمیلهای اجتماعی از یک واقعیت را ارائه میدهد اما این مبحث مهم است که آیا این واقعیت حقیقی است یا برساخته و رسانهها در این مورد چه نقشی دارند.
مدیر انتشارات سیمای شرق تصریح کرد: آنچه مسلم است این است که شاید وقت آن رسیده که در نفی رسانههای غیر رسمی یک بازنگری داشته باشیم.
نظر شما