۲۸ شهریور ۱۳۹۴، ۱۱:۲۶

روایت یک نفوذی از فیلم حاتمی‌کیا

روایت یک نفوذی از فیلم حاتمی‌کیا

خبرنگار هفته نامه چلچراغ در گزارشی به پشت صحنه فیلم حاتمی کیا نفوذ کرده و در گزارشی توانسته است از گریم دیده نشده پرویز پرستویی و حضور مریلا زارعی در پشت صحنه فیلم رونمایی کند.

مجله مهر: قصه از اینجا شروع شد که یک شب با مورد عجیبی رو‌به‌رو شدم: سینه موبیل جلوی ساختمان ما پارک شد و یک‌سری آدم شروع کردند به بردن وسایلی از داخل ماشین به داخل کافه... دوربین فیلم‌برداری، پروژکتورهای بزرگ، وسایل صدا‌برداری و ... چند ساعت بعد از تحریریه خارج شدم و بی‌توجه به تمام اتفاق‌هایی که بیخ گوش‌مان در حال رخ دادن بود، راهی خانه شدم. خیابان قائم مقام را سمت مترو گز می‌کردم که موبایلم زنگ خورد... با دستور مستقیم سردبیر، مامور شدم تا قامت یک نفوذی تمام‌عیار به خود بگیرم و بین مهمان‌های ناخوانده کافه رخنه کنم تا بفهمم داستان از چه قرار است.

چند روزی از رفت‌و‌آمدهای مشکوک به کافه مجاور ساختمان مجله که حواس همه بچه‌ها را معطوف خود کرده بود می‌گذشت، تا اینکه یک شب سروکله چند بازیگر معروف هم پیدا شد! البته قضیه به ‌این جا ختم نشد و چشم ما به جمال کارگردان نام آشنای سینمای کشورمان هم روشن شد. مشاهدات مکتوب یک نفوذی را در قالب این گزارش بخوانید تا شما هم برای اولین بار متوجه شوید که قضیه و قصه (بادیگارد) جدید حاتمی‌کیا چیست...!

چلچراغ

محمود کلاری فیلم‌بردار نام آشنای سینمای کشورمان که فیلم‌های معروفی مثل «درخت گلابی» داریوش مهرجویی و «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی را فیلم‌برداری کرده است، مدام در حوالی کافه قدم می‌زند و با موبایلش کلنجار می‌رود. جلو می‌روم و با سلام و احوال‌پرسی، سر صحبت را باز می کنم: من ساکن ساختمان کناری هستم؛ زمانی که شما و دیگر عوامل را دیدم، مشتاق شدم تا از نزدیک در جریان فعل و انفعالات قرار بگیرم!

مشغول فیلم‌برداری در چه فیلمی هستید؟

«بادیگارد»؛ فیلم جدید ابراهیم حاتمی‌کیا...

در چه مرحله‌ای هستید؟

در روزهای آخر کار هستیم و آخرین سکانس ها را می‌گیریم.

وارد کافه می‌شوم. ابراهیم حاتمی‌کیا گوشه‌ای نشسته و با مریلا زارعی مشورت می‌کند. سمت پیش‌خان می‌روم و نوشیدنی‌ای سفارش می‌دهم تا از نزدیک شاهد ماجرا باشم. کافی‌من می‌گوید که ‌اینجا به طور کامل در اختیار تیم فیلم سازی است و از پذیرفتن مشتری معذور است! در همین لحظه، پرویز پرستویی با شکل و شمایلی که یادآور حاج کاظم فیلم «آژانس شیشه‌ای» است، وارد می‌شود. منتها کمی شکسته‌تر است و خراشی عمیق روی گونه دارد. لنگی را دور دست چپ خود بسته و انگشتر عقیقی را انگشتش کرده است. با توجه به مشخصات ظاهری پرستویی و سابقه طولانی همکاری و دوستی‌اش با حاتمی‌کیا، می‌توان حدس زد که او بادیگارد فیلم «بادیگارد» حاتمی‌کیا است! البته در ادامه مطمئن شدم که حدسم درست بوده و پرستویی قهرمان فیلم است!

چلچراغ

شنیده‌ها می‌گوید که پرویز پرستویی به عنوان بادیگارد از یک شخصیت سیاسی محافظت می‌کند که ‌این شخصیت یا وزیر کشور، شاید هم معاون رئیس جمهور است. اما این بادیگارد در حین یک عملیات تروریستی خودش را به خطر می‌اندازد و جناب وزیر زنده می‌ماند. بعد از مدتی که از این اتفاق می‌گذرد، بادیگارد از اینکه محافظ این شخصیت سیاسی بوده پشیمان می‌شود و به‌ این نتیجه می رسد که اشتباه کرده! دیالوگی بین او و مافوقش برقرار می‌شود که شامل کلی بحث‌ها و مجادله‌های سیاسی است و بادیگارد از محافظت این شخصیت انصراف می‌دهد.

خیلی‌ها می‌گویند قرار بوده ‌این بادیگارد از روابط شخصی‌اش استفاده کند و حقایق را در مورد این شخصیت سیاسی روشن کند. اما انگار فیلمنامه فیلم جدید حاتمی‌کیا خوش اقبال نبوده و با نظرات متعددی از سوی سرمایه‌گذاران فیلم رو‌به‌رو شده که باعث تغییراتی در قصه شده است. به همین دلیل هم بادیگارد بعد از مدتی تبدیل به محافظ یک دانشمند هسته‌ای می‌شود که قرار است نقش آن را بابک حمیدیان بازی کند. از کافه می‌زنم بیرون و یکی دیگر از بازیگرهای کلیدی فیلم را می‌بینم که با کوهیار کلاری (پسر محمود کلاری و فیلم‌بردار «بادیگارد» در حال گپ‌زدن است. بابک حمیدیان با موهای کوتاه قهوه‌ای و ریشی بور- که قیافه‌اش را بسیار مثبت نشان می‌دهد- گلایه دارد که چرا لحظاتی از فیلم قرار بوده با پلان‌های زیاد و پرداخت جزئی به فیلم‌های هالیوودی شبیه باشد و حالا نیست!؟ حمیدیان با کلاری صحبت می‌کند و سیگارش را می‌کشد و می‌رود توی کافه... سر میزی در لژ می‌نشیند و دیالوگ‌هایش را با بازیگر روبه‌رویی‌اش، تمرین می‌کند.

بابک حمیدیان زمانی که برای بازی در فیلم دیگری (خانواده آقای فرشچی به کارگردانی نادر تکمیل همایون) به فرانسه رفته بود، برای این نقش انتخاب شد، حاتمی‌کیا همان‌جا با او ارتباط برقرار کرد و بلافاصله بعد از برگشتن او برای نقش دانشمند هسته‌ای تست گریم داد و قرارداد امضا کرد. شیلا خداداد که بعد از ازدواجش بسیار کم کار شده، حالا «بادیگارد» حاتمی‌کیا به سینما برگشته و بنا بر دیده‌ها و شنیده‌ها، قرار است نقش نامزد یک دانشمند جوان هسته‌ای را بازی کند! جالب اینکه پیش از این هنگامه قاضیانی برای این نقش تست داد، اما حاتمی‌کیا با او برای ایفای این نقش به توافق نرسید. سرنوشتی که برای نازنین بیاتی هم پیش آمد و نقش او پیشنهاد پژمان لشکری پور (مجری طرح) به دیبا زاهدی سپرده شد. همین اتفاق برای حمید فرخ نژاد که قرار بود بادیگارد فیلم باشد هم رخ داده بود، اما ماجرای انتخاب بازیگر فیلم به کنار، از همان منابع رسمی و غیر رسمی خودمان شینده‌ایم که منوچهر محمدی (تهیه کننده با سابقه سینما) به عنوان مدیر پروژه برای حل برخی از اختلافات به فیلم اضافه شده است. یکی از عوامل فیلم از درد به خود می‌پیچد... پرویز پرستویی که از مشکلش باخبر شده، می‌رود و برایش گل گاوزبان با نبات می‌آورد و می‌دهد به خوردش...! آشنا شدنم با یکی از اعضای گروه- که به خاطر تمام شدن گاز فندکش با من هم‌صحبت شده بود- اطلاعات دسته اولی را در اختیارم قرار داد که ظاهرا تا قبل از این، هیچ کجا درز نکرده بود! بنا بر گفته‌های او، بسیاری از صحنه های فیلم در منطقه فیروزکوه گرفته شده و یکی از لحظه‌های مهم «بادیگارد» که در آن معاون رئیس جمهور شهید می‌شود (ما که بالاخره نفهمیدیم این شخصیت سیاسی وزیر بوده یا معاون رئیس جمهور!) در همین منطقه به تصویر کشیده شده است.

چلچراغ

طبق گزارش‌های واصله از همان مخبر محترم که از آوردن نامش یا حتی سمتش معذورم؛ در سکانس پایانی فیلم، بادیگارد فداکار...

کد خبر 2918810

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • مسعود ۱۳:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
      0 0
      با گفتن کشته شدن معاون که یکی از مهمترین بخشای غافلگیر کننده ماجرای فیلم لو رفت که...