به گزارش خبرنگار مهر، شناخت لازم و جامع نسبت به مکتب غدیر و همچنین، درون زایی بنیانهای فطری آن از جمله مواردی است که جامعه و جهان امروز به شدت نیازمند آن است. لازمه این پدیده در گام اول شناخت دقیق بنیان ها و شاخصه های مکتب غدیر است. در آستانه عید سعید غدیر، گفت و گویی با دکتر حشمت الله قنبری، استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ اسلام انجام داده ایم. وی در این مصاحبه نحوه تولد مولود غدیر را تشریح می کند و از زلف گره خورده گفتمان انقلاب اسلامی با مکتب غدیر سخن می گوید.
*یکی از نقاط عطف تاریخ بدون شک و به زعم علمی تشیع و تسنن رخداد غدیر است. لطفا ابعاد و مختصات مکتب غدیر را بیان کنید و اینکه اساسا چه عواملی دست به دست هم داد تا غدیر متولد شود؟
اطلاق مكتب غدیر به واقعه روز هجدهم ذی الحجه سال دهم هجرت نبوى برمیگردد. این واقعه برخاسته از یك فهم درست از آن ماجراى شگفت است، زیرا كه غدیرخم نه یك حادثه، بلکه نقطه عطف كمال در رسالت و نبوت حاتم سفراى الهى است. در افكار عمومى، قاطبه پیروان مكتب اهل بیت و بخش بزرگى از شخصیت هاى تاریخ شناس مسلمان و حتى مستشرقین از اجتماع غدیرخم پس از حجة الوداع با عنوان روز امامت امیرالمومنین على بن ابیطالب(ع) یاد مى کنند؛ اگرچه این دریافت درست از واقعه روز هجدهم ذی الحجه حاصل مى شود، اقدام رسول خدا(ص) در سایه اطاعت از امر و فرمان ذات اقدس حق تعالى در اعلى درجه عظمت به انجام رسید.
تنها ابلاغ امر امامت امیرالمومنین(ص) نبود، زیرا امر وصایت و خلافت على بن ابیطالب(ع) در مقاطع مختلفى از حیات نورانى پیام آور اعظم در نهایت صراحت ابلاغ و اعلام شده بود و بر اساس محكم ترین مصادر تاریخى براى مردمان عرب در عصر رسالت، مخصوصا اصحاب رسول خدا در جانشینى امیرالمومنین هیچ ابهامى باقى نمانده بود، كما اینكه شما در بررسى حوادث تلخ بعد از درگذشت پیامبر اكرم(ص) از هیچ كسى نمى شنوید كه مقام و منزلت على بن ابیطالب و اصلح بودن آن حضرت براى جانشینى فرستاده خدا را انكار كرده باشد.
*پس توجیه پایه گذاران سقیفه و بخشی از پیروانشان در عدم بیعت با حضرت علی(ع) به چه عواملی مربوط می شد؟
توجیه گردانندگان و پیروان مكتب سقیفه این بود كه اولا باید سیاست به قریش و سیادت به بنى هاشم و اهل بیت پیامبر تعلق داشته باشد. ثانیا على(ع) در جنگ ها و غزوات جگر پارگان قریش را به قتل رسانده، لذا دل قریش با او صاف نمى شود و ممكن است با او همراهى نكنند، ثالثا سن على (ع) از دیگران كمتر است و او اهل شوخى و مزاح است و از این قبیل توجیهاتى كه شما می دانید.
*هیچ دلیل عقلانی برای حذف حضرت علی وجود نداشت؟
همانطور كه ملاحظه مى فرمائید هیچ گونه دلیل قاطع وحیانى و عقلانى براى حذف امیرالمومنین وجود ندارد و هیچ كس صلاحیت آن حضرت را نفى نكرده است، بلكه در چهارچوب تشخیص مصلحت امت اسلامى عده اى به این نتیجه رسیده بودند كه فعلا حضور على بن ابیطالب بر مسند خلافت و رهبرى جامعه اسلامى به مصلحت نیست! بنده هم در صدد مناقشه و چالش با آن ادراكات نیستم، ولى منظور من این است كه در حقانیت امر امامت و ولایت حضرت على (ع) ابهام و تردیدى وجود نداشت. ماجراى غدیرخم پس از طى یك فرآیند مقدماتى بسیار مهمى به ظهور رسید كه بدون واكاوى آن فرآیند نمى توان به دامنه عظمت و فضیلت غدیر و صاحب غدیر نزدیك شد.
بخش مهم آن مقدمه تنها حج پیامبر اكرم و مهمترین حج تاریخ انبیاء یعنى حجة الوداع خاتم الانبیا است، كه من ناچار هستم بسیار كم و كوتاه از آن سخن بگویم. بعد از اینكه رسول خدا از مدینه حركت كردند و آداب و مناسك حج را به امت اسلامى آموختند و پس از انجام اعمال تمتع براى اقامه حج وارد سرزمین عرفات شدند. در روز عرفه و روز عید قربان و روز پایانى اعمال منا آن حضرت در خطبه هاى معروف و مهمى كه در كتاب هاى معتبر اسلامى ضبط و ثبت شده است - یعقوبى در جلد دوم تاریخ خود صفحه ٢٠٩و با كمى اختلاف در عبارات عبدالرحمن سیوطى در جلد سوم تفسیر در المنثور صفحه ٢٣٤ و احمد حنبل در جلد ٥ مسند خود صفحه ٧٢ و در تعداد زیادى از كتابهاى معتبر اسلامى - فرمودند: «لا ترجعوا بعدى كفارا مضلین یملك بعضكم رقاب بعض / پس از رحلت من به كفر برنگردید، كه گمراه كنندگان بندگان خدا خواهید بود، و مبادا بعضى از شما بر بعضى دیگر ادعاى سلطنت و سیطره داشته باشید.»
«انى قد خلفت فیكم ما ان تمسكتم به لن تضلوا: كتاب الله و عترتى اهل بیتى. من در میان شما دو چیز را به امانت مى گذارم كه اگر به آن ها متمسك شدید هرگز گمراه نخواهید شد؛ یكى كتاب خدا، و دیگرى عترت و اهل بیت من.» سپس فرمودند: »الا هل بلغت!؟ آیا من این حقیقت را به شما ابلاغ كردم!؟» هنگامی كه مردم سوال پیغمبر را تصدیق كردند آن حضرت فرمود: «اللهم اشهد!»
خدایا تو شاهد باش و در ادامه فرمودند: «انكم مسئولون، فلیبلغ الشاهد منكم الغائب، همه شما مسئول هستید و هر حاضرى این پیغام را به غائبین برساند.» یعنى هر مسلمانى كه فهمید وظیفه دارد این حقیقت مهم الهى را كه قرآن و اهل بیت پیامبر حقایقى واحد و تفكیك ناپذیر هستند را ابلاغ نماید.
رسول خدا همه این اقدامات را انجام داد اما قلب الهى او آرامش پیدا نكرد تا اینكه حج خاتمه یافت و به دستور آن حضرت همه حاضران حتى اهالى مكه به استثناء آنان كه به لحاظ شرعى عذر داشتند مى بایست مكه را در همراهى با ایشان ترك می كردند. من معتقدم مردم از ابتداى حجة الوداع مبهوت رفتار رسول خدا بودند تا اینكه موكبه رسول خدا در حالی كه بالغ بر 110 هزار تن او را همراهى مى كردند وحى الهى نازل گردید و امر الهى را ابلاغ كرد.
خود پیامبر در خطبه غدیر فرمود: «فَأَوْحی إِلَی: بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا أَیُهَاالرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ - فی عَلِی یَعْنی فِی الْخِلاَفَةِ لِعَلِی بْنِ أَبی طالِبٍ - وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ» ایشان بعد از این ابلاغ فرمودند: من هیچ گاه در ابلاغ اوامر الهى كوتاهى نكرده ام اما در رابطه با این امر، جبرئیل سه مرتبه بر من فرود آمد و از سوی پروردگارم فرمان آورد که در این مکان قیام كنم و به هر سفید و سیاهی اعلام کنم که علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من در میان امّت و امام پس از من است. جایگاه او نسبت به من، به سان هارون نسبت به موسی است، با این تفاوت كه بعد از من پیامبری مبعوث نخواهد شد و پس از خدا و رسول خدا این علی صاحب اختیار شماست. من از جبرئیل درخواست كردم تا از خداوند بخواهد مرا در ابلاغ این فرمان معاف دارد.
*این درخواست پیامبر با علم به چه دلایل و مواردی مطرح شد؟
پیامبر اکرم به عنوان معصوم از دسیسه منافقین مطلع بود. ایشان فرموند: براى اینكه من علم دارم به اینكه تعداد متقین شما كم و منافقینتان فراوان است و از دسیسه ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام بیمناك هستم. نكته بسیار مهمى است. مردم در كنار پیغمبر اكرم نیز از این نوع بیچاره گی ها و مفسده كاری ها و ولایت گریزی ها در امان نبودند، اما خداوند متعال در جواب فرمود: «وَ انْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَالله یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ.»
روز غدیر امر امامت حضرت على علیه السلام بود، اما مواریث انبیاء نیز به امیرالمومنین تحویل شد. روز امامت بود، اما رونمایى از چهره جریان هاى برانداز ضد توحید نیز در همین روز انجام شد. از غدیر و حقیقت تابناك غدیر پاسدارى نشد، لذا لباس ذلت بر قامت مسلمان پوشانده شد و همه این مصایب و بلاهایى را كه شما در تاریخ اسلام خوانده اید و در روزگار خودمان مى بینید بر سرمسلمان فرو ریخت.
*در دنیای معاصر نیز، نهضت و گفتمانی به نام جمهوری اسلامی درصدد پیمودن مسیر طراحی شده الهی غدیر بود. پیوند انقلاب اسلامی با شاخصه های غدیر، پیوندی ناگسستنی است و این مهم ریشه در بنیان های فکری و اعتقادی جامعه مسلمان در جمهوری اسلامی دارد. اساسا مشابهت های عیان و نهان مکتب غدیر و شاخصه های گفتمان انقلاب اسلامی را در چه مواردی می دانید؟
به نکته ظریفی اشاره کردید. اصولا انقلاب اسلامى برخاسته از آموزه هاى غنى و سرشار مكتب اهل بیت است و هنگامی كه پیوند ملت بزرگ ایران بر پایه مبانى تربیتى و هدایتى قرآن و اهل بیت با مرجعیت دینى گره خورد و حضرت امام خمینى رحمت الله علیه به عنوان محور انسجام و اراده ملت نهضت اسلامى خود را آغاز كرد، به طور طبیعى حركت مردم در راستای جنس و مکتب غدیر گام برداشت. از بركات مكتب غدیر بر ملت ما انقلاب اسلامى بود، انقلابى كه در عصر سلطه استكبار و تحقیر ملت ها و دولت ها كشور ایران را از یك كشور ضعیف تحقیر شده وابسته به یك كشور مستقل، داراى اراده و اثرگذار منطقه اى و بین المللى تبدیل كرد.
هیچ كس در زیر سقف این آسمان وجود ندارد كه از شرافت انسانى برخوردار باشد، مكتب اهل بیت را بشناسد و امام خمینى را به عنوان امام در جایگاه ولایت و رهبرى جامعه اسلام، از جنس و پیرو امامت امیرالمومنین و عترت طاهره نشناسد. توجه داشته باشید، بنده در مقام مقایسه نفس امام خمینى با نفس امیرالمومنین و اهل بیت رسالت نیستم، خداوند متعال آن گوهرهاى بى تكرار را از نور خود و به صورت نورى واحد آفرید و همانندى به جز خود آن ها برایشان وجود ندارد، اما در جایگاه رهبرى و امامت امت، امام معصوم و غیر معصوم به عنوان ائمه حق، داراى تكلیف واحد هستند، آن ها باید اقامه كننده امر و نهى الهى و اجرا كننده كتاب خدا و مقررات الهى باشند، لذا ما پیامبر اكرم صل الله علیه و اهل بیت پاك او را از طریق سنت ها و سیره و روش هاى آنان می شناسیم و به معرفت دسترسى پیدا مى كنیم، وگرنه معرفت پیدا كردن به حقیقت باطنى و گوهر وجودى آن ها كه براى بندگان قابل تحقق نیست.
اما باید این نکته را یادآور شد که این سنت و روش ها براى عمل كردن است و آن ها به عنوان اسوه حسنه قرآنى مدل و رسم الخط زندگى اولاد مومن آدم در زندگى دنیوی به حساب می آیند. «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» به همین دلیل در شئون حكومت و براى تولیت مردم و اقامه امر خدا میان امام معصوم و غیرمعصوم تفاوتى نیست، درست همانطوری كه بین امام حق و امام باطل نمی توان جمع پذیری صورت داد، ائمه حق نیز جدا شدنى نیستند، و همین معرفت بزرگ است كه شما عالی ترین مضامین در رابطه با اهل بیت عصمت و طهارت را از بیان و كلام سلسه مباركه مرجعیت شیعه و ممتازترین این مضامین را از بیان حضرت امام خمینى و ولى امر حاضر مسلمین شنیده اید و شاهد بوده اید.
الحمد لله علیرغم مشكلات و نارسائی هایى كه در بخش هاى حتى ركنى نظام مشاهده مى شود، زمام نظام اسلامى ایران در اختیار شخصیت هایى بوده و هست كه با مكتب غدیر و صاحب غدیر پیوندى ناگسستنى دارند و به همین علت است كه با لطف خداوند متعال اتحاد و انسجام مردم ایران همچنان مستحكم باقى مانده است.
*منابع و بخش اعظمی از بزرگان اهل سنت نسبت به واقعه غدیر در راستای حقایق و منطبق بر اعتقادات شیعیان گام برداشته اند اما در مجموع اشتراکات و اختلافات شیعیان و اهل تسنن را در قرائت از غدیر در چه مواردی پر رنگ می بینید؟
بنده معتقدم شیعه و سنى در رابطه با حقیقت تابناك غدیر و اهل بیت نبوت هیچ اختلافى ندارند و اگر روزى دست هاى تبهكار خط جعل و تحریف، و همچنین افراد و جریان هاى وابسته ضد توحید از سر امت اسلامى كوتاه شود، میان مذاهب اسلامى نه تنها اختلافى باقى نخواهد ماند، بلكه امت اسلام به منزله نفس واحد این فرصت را پیدا خواهد كرد كه قصور و كاستی ها و جفایى را كه نسبت به پیام آور اعظم الهى مرتكب شده است، جبران كند. شما مطمئن باشید این فرصت به وجود خواهد آمد و در روزى كه خیلى دور و دیر نیست آتش افروزان تفرقه افشا و رسوا خواهند شد.
گفت و گو از: میثم آخوندی
نظر شما