به گزارش خبرنگار مهر، عزاداری عاشورای حسینی در هر بستر فرهنگی رنگ و بوی منحصر به فردی یافته است. شاهدیم که در مناطق مختلف سبک های متنوعی برای عزاداری وجود دارد اما گذشته از این تفاوت در بستر اقلیمی، گذر زمان نیز تغییراتی را در نحوه عزاداری ها ایجاد نموده است. دکتر جبار رحمانی، عضو هیئت علمی پژوهشگده مطالعات فرهنگی، در این زمینه کتابی با عنوان تغییرات مناسک عزاداری محرم به رشته تحریر درآورده است. در زمینه تحولات مناسک عزاداری با این پژوهشگر انسان شناسی به گفتگو نشستیم که در پی می آید؛
*عزادرای در تاریخ تشیع چگونه بوده و اساساً چه کارکردی داشته است؟
تاریخ تشیع به اشکال مختلفی به مسئله عزاداری تبدیل شده است. دو مسئله در تفکر و فرهنگ شیعی اهمیتی کلیدی داشتند: زیارت ائمه و عزاداری امام حسین(ع). این دو الگوی رفتار مذهبی و فرهنگی، با توجه به شرایطی که شیعیان در تاریخ اولیه خود داشتند و عموماً دسترسی اندکی به رهبران مذهبی شان برای آنها مقدور بود، نقشی محوری در انتقال و توسعه فرهنگی داشتند. نکته کلیدی که برای فهم تاریخ عزاداری مهم است، تاریخ مندی آن است.
سنت های عزاداری اولیه بسیار ساده و متأثر از فرهنگ قومی و محلی مناطق شیعه نشین بود. به تدریج با توسعه اجتماعات شیعه نشین، این سنت فرهنگی نیز به نقاط مختلفی انتقال یافت. مهمترین کارکرد سنت های عزاداری، بازتولید خلاقانه فرهنگ شیعی بود. محمل اصلی این فرهنگ و محل تلاقی جهان بینی و اعتقادات شیعی با عرصه عملی و تجربی ایمان شیعی، در همین بستر مناسب بود. به دلیل همین نقش کانونی سنت های عزاداری در فرهنگ شیعی بود که کارکردهای متعدد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در این زمینه شکل گرفت.
*به نظر می رسد که به مرور زمان از کارکرد رسانه ای مداحی و حتی عزاداری کاسته شده است و بر وجه مناسکی آن افزوده شده است. نظر شما در این زمینه چیست؟
اتفاقاً در دهه های اخیر به شدت این موقعیت و نقش آیینی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. موقعیت مداحان در مجالس عزاداری نه تنها محوریت بیشتری یافته، بلکه آن قدر قدرت یافته اند که سایر موقعیت ها را نیز به نفع خودشان از میدان به در کرده اند. نگاهی به پوسترهای تبلیغی و بنرهای سطح شهر در این ایام به خوبی نشان می دهد که موقعیت مداحان، موقعیت برتر در این گونه از هیات ها و مجالس است، زیرا مهمترین و محوری ترین و بزرگترین کلمات در این تابلوها و پوسترها و بنرها، نام مداحان است. بسیاری از هیئت ها نه به نام روحانیون یا منبری اصلی، بلکه به نام مداحش شناخته می شوند.
مداحان در گذشته یک قشر مذهبی وابسته به سنت علمایی و در حاشیه آنها بودند، به همین دلیل آنها امتداد گفتارهای علما بودند و اگر هم قرار بود از خودشان چیزی بگویند، در غیاب علما بود. اما امروزه مداحان نه تنها محوریت یافته اند، بلکه حضور آنها آن قدر پر رنگ شده که الزاماً دیگران را از عرصه کنار زده است. لذا مداحان درکی از دین را گسترش می دهند که در سطح فهم و آگاهی خودشان است، به دلیل کاهش پیوندهای آنها با علما این آگاهی دینی مداحان، محدودیت های بسیاری دارد.
*مناسک و مراسم عزاداری چه نقشی در بازتولید احساسات دینی و همبستگی مذهبی- اجتماعی دارد؟
مناسک مذهبی و مراسم عزاداری نه تنها نقشی کانونی در بازتولید احساسات دینی و همبستگی مذهبی و اجتماعی دارند، بلکه نقشی کانونی در تولید این احساست دارند. جامعه شیعی، حس همبستگی و انسجام خودش را از دل سنت های عزاداری و اجتماعات عزادار می ساخته است. در ایام تاسوعا و عاشورا همه سعی می کنند در محله خودشان، در میان اجتماعی که بدان تعلق و اعتقاد دارند و در میان جمعی باشند که زمینه اصلی هویت اجتماعی آنهاست. عملاً شرکت در مناسک عزاداری بستر اصلی شکل گیری و توسعه و تحول تعلقات هویتی و عقیدتی ما محسوب می شود. در مرحله بعد است که این سنت ها موجب بازتولید می شوند.
*روند تحول عزاداری، مداحی و هیئات مذهبی را چگونه ارزیابی می کنید؟ در برهه های تاریخی هیئات مذهبی و تکایا چه تغییراتی داشته اند؟
این سوال بسیار کلی ای است و پژوهش های بسیار محدودی در این زمینه انجام شده است. نه می توان روند تحول آنها را در کلیت، منفی یا مثبت ارزیابی کرد و نه اینکه این تحول را منکر شد. همانطور که پیشتر اشاره شد سنت های عزاداری، عمیقاً به سنت های فرهنگی و اجتماعی مومنان شیعی وابسته بودند. با توجه به اینکه سنت های فرهنگی دائماً در حال تحول و تبدل و تغییر بوده اند، در نتیجه هرآنچه که بدانها وابسته و پیوسته بوده نیز تغییر کرده است که در این میان، سنت های عزاداری نقشی کلیدی داشته اند.
بر این اساس مفهوم عزاداری های اصیل، را می توان یک مفهوم مبهم دانست. زیرا عزاداری اصیل و تشخیص آن بسیار سخت است و اصولاً می توان گفت اثبات اصالت در این زمینه دائم التغییر تقریباً محال و دشوار است. تحولات عزادرای ها، بسته به اوضاع اجتماعی وفرهنگی از یکسو و اوضاع سیاسی شیعیان از سوی دیگر ابعاد متفاوتی داشته است. به عنوان مثال در دوره های انقلابی، مداحی ها و منبرهای این مجالس به شدت رنگ و بوی انقلابی داشته اند و در دوره های حکومت های شیعی نیز رنگ و بوی درون گرایانه و نسبتاً منفعلانه تری داشته اند.
*شما در زمینه مناسک و عزادری محرم کتاب نوشتید. در آن کتاب بیشترین تمرکزتان بر چه بعدی از مناسک بوده است؟
تمرکز اصلی من بر روند و زمینه های شکل گیری عزاداری هایی بود که معمولاً به نام سبک جدید عزاداری و گاه به نام سبک عزاداری پاپ مشهور شده است. اینکه چه تغییرات جمعیت شناختی (جمعیت جوان گسترده)، تغییرات فرهنگی (تغییر در ارزشها، نگرشها، ذائقه و تفکر مذهبی مخاطبان) و تغییرات اجتماعی (موقعیت منزلتی فرودست) و تغییرات سیاسی منجر به شکل گیری این سبک های جدید شد.
هرچند در مراحل اول به دلیل آنکه نوعی نوآوری و بداعت در این سنت جدید بود و عملاً بهانه ای برای سرکوب و تحقیر پیروان این سبک جدید بود (نقدهای شدیدی که بر سید جواد ذاکر می شد)، اما به تدریج نه تنها گسترش یافت، بلکه مداحان مدعی اصالت نیز به این جرگه پیوستند. نگاهی به برنامه های صدا و سیما از مداحان بزرگ رسانه ای به خوبی نشان می دهد که سبکی که روزگاری جرم بود، امروز به برند و مشخصه اصلی این مداحان جدید تبدیل شده است.
*برخی از جامعه شناسان از کارناوالی شدن مراسم عزداری نام می برند تحلیل شما چیست؟
به نظر می رسد این مفهوم، مفهوم پردازی درستی نباشد، نوعی درک بیش از حد دستکاری شده در واقعیت فرهنگی عزاداری است. عزاداری همیشه وجوه خیلی ضمنی و محدود کارناوالی داشته است، حتی درجهان سنت، اما نکته اصلی آن است که بدنه اصلی سنت عزاداری در همه اشکال قدیم و جدید آن، مبتنی بر نوعی اندوه قدسی و مقوله عزاداری است، در حالی که ماهیت و کنه کارناوال، نوعی تجربه شادمانه از جهان است. محور و کانون کارناوال، شادمانی است و محور عزاداری، اندوه است. به همین دلیل ادعای کارناوالی شدن به صرف اشاره به موارد نسبتاً مصداقی، امری دشوار و غیر قابل قبول است. عزاداری همیشه مجموعه ازکارکردهای پیچیده را با خود داشته است.
نظر شما