خبرگزاری مهر- گروه هنر: چندین سال است که رسانه ملی به سمت ساخت سریال های نمایشی بسیاری در حوزه مسایل و معارف دینی و مذهبی رفته است؛ سریال هایی که جرقه اصلی ساخت آنها در ماه رمضان زده شد و کارگردانان در این ماه گاه موضوعات و مسایل مختلفی از دین را به نمایش می کشیدند. روندی که شاید با همه نقاط قوت و ضعف آن در یکی دو سال گذشته به صورت منسجم ادامه پیدا نکرد. همچنین نمونه های ضعیف تر آن در بعضی از آثار دنبال شد که فاقد محتوای لازم و همچنین خالی از عناصر دراماتیکی جذاب بود.
یکی از دغدغه هایی که سازندگان این سریال ها بیان می کنند این است که به راحتی نمی توانند درباره موضوع دلخواهشان حرف بزنند و گاهی خط قرمزها باعث می شود قید ساخت یک اثر نمایشی را به دلیل محدودیت ها و رفت و آمدهای بسیار برای تصویب متن، بزنند.
خبرگزاری مهر با حجت الاسلام و المسلمین رضا جعفری مدیر گروه معارف شبکه یک سیما گفتگویی را ترتیب داد تا ابتدا رویکرد این شبکه را به عنوان یکی از اصلی ترین شبکه های تلویزیونی نسبت به برنامه های معارفی جویا شود و همچنین عناصر مورد نظر در ساخت آثار نمایشی با موضوعات معارفی را در نظر وی بداند.
حجت الاسلام جعفری در قسمت پیشین این گفتگو به برنامه های ایام محرم در این شبکه اشاره کرد و از خط قرمزهای برنامه های معارفی گفت؛ خط قرمزهایی که بیشتر آنها توسط خود تهیه کنندگان تصور می شوند و آیین نامه مشخصی و مدونی درباره آنها وجود ندارد.
وی در قسمت دوم این گفتگو نیز از جسارت ساخت برنامه های معارفی به صورت چالشی سخن گفت و اینکه تهیه کنندگانی که در این حوزه روی خط قرمزها قدم برمی دارند نباید انتظار داشته باشند که برنامه هایشان را به صورت زنده روی آنتن ببرند و اتفاقا تولیدی بودن برنامه کمک می کند که تهیه کننده، برنامه ساز و یا مجری بدون ترس دغدغه خود را مطرح کند.
مدیر گروه معارف همچنین با اشاره به ساخت سریال های نمایشی که به مفاهیم، امور و یا پدیده های دینی و مذهبی پرداخته اند، بیان کرد که تهیه کنندگان و کارگردانان موفق سریال های طنز و سرگرمی نباید فکر کنند که لزوما می توانند در حوزه آثار مذهبی هم ورود کنند.
با ما در قسمت دوم و پایانی این گفتگو همراه میشوید:
* گرچه شما اشاره کردید برخی خط قرمزها به صورت فرضی توسط تهیهکنندگان و برنامه سازان در حوزه ساخت آثار معارفی ترسیم میشوند ولی از سوی دیگر آنها هم میگویند وقتی چنین مواردی رعایت نشده برنامه هایشان ممیزی شده یا اصلا متوقف شده است.
- چون خط قرمزها بر اساس سلیقه پایه گذاری شده است. فکر می کنم این یکی از مسایلی است که سازمان صدا و سیما باید حتما به تعریف و مشخص کردن حدود آن بپردازد. باید کمیته ای در سازمان شکل بگیرد و آیین نامه ای مصوب در این زمینه تدوین شود. ما گاهی وقت ها با مسایل و موضوعاتی مواجه می شویم که در یک برنامه استانی ممنوع است، اما همان آیتم یا موضوع می تواند از یک شبکه سراسری پخش شود. متاسفانه ما در این حوزه معیار مشخصی نداریم که یک تهیه کننده بتواند به طور مثال کتابی را باز کند و از روی آن متوجه شود که می تواند به چه موضوعاتی و با چه کیفیتی بپردازد.
با این حال ما تهیهکنندگانی داشته ایم که از جسارت لازم برخوردار بودند و در حوزه برنامه های معارفی وارد خط قرمزها شده اند. این را هم باید بپذیریم کسی که می خواهد برنامه ای چالشی بسازد نباید انتظار داشته باشد آن را به صورت زنده روی آنتن ببرد تا اگر گفتگو یا سخنی از دست او خارج شد، راهی برای بازگشت وجود داشته باشد. اگر شما سخن اشتباهی را روی آنتن زنده بیان کنید، فرصتی برای جبران آن ندارید و نگرانی از ارتکاب اشتباه نیز جرأت را از تهیه کنندگان می گیرد، تولیدی بودن برنامه در اینجا کمک می کند که برنامه ساز دغدغه خود را به راحتی مطرح کند. در چنین شرایطی ممکن است شما درباره موضوعی که خط قرمز محض باشد، سخن بگویید اما بعد چند کارشناس با دیدن و بررسی برنامه بیان کنند که طرح موضوع مورد نظر مشکلی ندارد و سوژه از رسانه ملی پخش شود.
*من فکر می کنم مساله فراتر از جرأت تهیه کنندگان است زیرا بسیاری از آنها بارها بیان کرده اند که اگر فضای آزادانه تری داشته باشند با حفظ خط قرمزها به مسایل مختلفی در حوزه معارف می پردازند. به طور مثال بعضی از تهیه کنندگان و کارگردانان آثار نمایشی و سریال های تلویزیونی از اینکه نمی توانند سوژه های مختلفی را وارد قصه های خود کنند و به تصویر بکشند، گلایه دارند.
- مشکل بعضی از تهیه کنندگان و کارگردانان سریال های نمایشی این است که فکر می کنند چون در حوزه های گوناگون سریال ساخته اند، می توانند در حوزه مسایل دینی و مذهبی هم سریال بسازند و صرفا تنها کاری که انجام می دهند این است که در پایان نگارش فیلمنامه از یک کارشناس مذهبی هم مشاوره می گیرند.
در واقع کارگردان یا تهیه کننده قصه مورد علاقه خود را پرورش داده، به نگارش درمیآورد و آن را تصویب می کند و بعد از اینکه فیلمنامه با همه جزئیات آن مشخص شد به سراغ یک روحانی و یا کارشناس مذهبی می رود و درباره جزئیات فیلمنامه خود پرس و جو می کند. درصورتیکه گفتگو با کارشناس باید از همان ابتدای شکل گیری قصه اتفاق بیفتد تا مشخص شود خط سیری که کارگردان یا نویسنده در بررسی یک مفهوم یا یک پدیده دینی مثل روح، جن و... طی می کند، درست پیش می رود یا خیر.
*کارشناسان و پژوهشگران مذهبی هم نباید در پایان طراحی و نگارش فیلمنامه بپدیرند که به عنوان مشاور در کار حضور داشته باشند. در مواردی پیش آمده است که در تیتراژ یک سریال ما نام کارشناسان مذهبی را می بینیم اما از طرف دیگر اثر نمایشی با اشکالاتی هم مواجه بوده است.
- این یکی از همان دلایلی است که گفته می شود هر کارگردان و نویسنده ای نباید در عرصه ساخت آثار مرتبط با یک مفهوم دینی ورود پیدا کند.
تابستانی که گذشت سری چهارم «پایتخت» روی آنتن رفت. حسن وارسته نویسنده فیلمنامه این سریال در ۲ مورد با من تماس گرفت و من در زمینه مسایل شرعی و دینی مشورت هایی به او ارایه کردم. یک مورد درباره خواندن خطبه عقد در مسجد بود که اتفاقا این سکانس بازخوردهای خوبی هم در بین مردم داشت. من به شخصه در حوزه مسایل دراماتیک مطالعاتی نداشته ام، از طرفی «پایتخت» هم سریالی اجتماعی و خانوادگی بود، اما کسی که می خواهد یک سریال صرفا مذهبی بسازد حتما خودش هم باید یک کارشناس مذهبی باشد تا بتواند تفکرش را براساس عناصر دراماتیک وارد کار کند.
ما از یک فیلمساز حوزه اجتماعی نمی توانیم انتظار ساخت یک اثر دینی را داشته باشیم چراکه اثر مذهبی را کسی باید بسازد که خودش هم با این حوزه آشنا بوده و اطلاعات زیادی داشته باشد، بنابراین اگر ما در حوزه های اجتماعی، طنز و یا سرگرمی آثار خوبی داریم و در حوزه معارف به این موفقیت ها دست پیدا نکرده ایم یک دلیلش این است که همان کارگردانان سریال های طنز و اجتماعی وارد حوزه مذهبی می شوند پس نتیجه ای هم حاصل نمی شود.
*شاید کمی ایده آل باشد که انتظار داشته باشیم همه کارگردانان ما در حوزه مسایل مذهبی کارشناس باشند اما می توانیم اتاق فکری متشکل از کارشناسان و پژوهشگران مذهبی داشته باشیم که هنگام تصویب یک طرح دینی با کارگردانان همفکری داشته باشند؛ پژوهشگرانی که خودشان هم به مسایل دراماتیک، فیلمنامه و ادبیات واقف باشند.
- تشکیل یک اتاق فکر که شامل کارگردانان، تهیه کنندگان، کارشناسان و مشاوران مذهبی باشد، یک کار حداقلی برای اهداف مورد نظر است که همین مشورت ها هم باید از ابتدای شکل گیری یک ایده و یا داستان انجام بگیرد. باید در نظر بگیرید که اگر سریالهایی مثل «اغما» موفق می شوند به این دلیل است که در کنار کارگردان فردی همچون علیرضا برازش مدیر وقت شبکه یک سیما که خودش در حوزه مسایل دینی صاحب نظر است، قرار دارد. «اغما» با حضور یک تیم قوی توانست بخش زیادی از مفاهیم مورد نظر خود را به مخاطب منتقل کند. همچنین اگر به تیتراژ سریالی مثل «امام علی(ع)» نیز نگاه کنید، می بینید که از کارشناسان و پژوهشگران قدر و مسلطی بهره گرفته است.
*چرا در حوزه برنامه های گفتگومحور با کارشناس مذهبی و یا متخصصی که به جذابیت و ساختار حرفه ای برنامه کمک کند، مشورت نمی شود؟
- باید دید انتظارات از برنامه گفتگومحور چیست و چه تعریفی از چنین برنامه ای داریم. به طور مثال ما در شبکه یک، برنامه ای به نام «آفتاب شرقی» داریم که گفتگومحور است و رویکردی شبیه به برنامه «سمت خدا» در شبکه سه دارد. کارشناسان در این برنامه با یکدیگر گفتگو می کنند و مباحث به گونه ای است که اندیشه های کارشناسان به صورت موازی با یکدیگر پیش می رود. انتظار ما از کارشناسان این است که در هماهنگی و همپوشانی با یکدیگر مباحث را مطرح کنند و حتی تفاهم شده است که مدل پاسخگویی به سوالات نیز براساس یک وحدت رویه انجام شود.
برنامه «آفتاب شرقی» برنامه ریزی دارد تا به صورت منسجم درباره موضوعات مختلفی صحبت کند، چنین برنامه ای با گفتگوهای پراکنده که هر روز یک کارشناس به برنامه دعوت می شود تفاوت دارد. مخاطب با دیدن گفتگوهای پراکنده جذب یک برنامه نمی شود. به طور مثال یکی از دلایل موفقیت برنامه ای مثل «آیینه خانه» در شبکه ۲ این است که که حجت الاسلام شهاب مرادی خودش مباحث را پیش می برد و موضوعی را به نتیجه می رساند و چنین برنامه ای مخاطب خود را جذب می کند.
همچنین باید توجه کرد نوعی وحدت رویه در میان کلیت برنامه ها وجود داشته باشد. به طور مثال کارشناسان مذهبی در یک برنامه از محبت و فداکاری در روابط زناشویی سخن می گویند و درست بعد از آن برنامه ای پخش می شود که این مباحث را نقض می کند. حفظ این وحدت رویه کار سختی است که باید بتوان بین برنامه های معارفی سازمان صدا و سیما با دیگر برنامه ها ایجاد کرد. هم اکنون شبکه یک شعار «هیهات من الذله» را به عنوان محور برنامه های خود قرار داده است که این مبنا در همه بخش ها و حتی برنامه های غیر معارفی وجود دارد و از این رویکرد می تواند به یک نتیجه مشخص برسد. گاهی دیده شده است که ما در یک برنامه معارفی درباره سازگاری میان خانواده ها صحبت کرده ایم و بعد در یک سریال یا مستندی که بعد از آن برنامه معارفی پخش شده است دعوای میان خانواده ها را نشان داده ایم و یا یک زوج را در یک دادگاه به تصویر کشیده ایم که باعث شده تاثیر سخنی که گفته شده است از میان برود.
*بله پیش از این هم کارشناسان دیگری از نبود این وحدت رویه در برنامه های صدا و سیما سخن گفته اند. به طور مثال ما در برنامه ای از اقتصاد مقاومتی سخن می گوییم و درست بعد از آن یک آگهی بازرگانی نشان داده می شود که قرعه کشی و بخت و اقبال را تاکید می کند و این میان مخاطب گیج می شود که کدامیک را باید بپذیرد.
- چندی پیش برنامه «ثریا» در شبکه یک به بحث تولید ملی می پرداخت که برنامه بسیار خوبی هم بود و درست بعد از تیتراژ پایانی این برنامه تبلیغ یک برند خارجی پخش شد. به هر حال سازمان از مشکلات مالی برخوردار است و ما باید این کمبودهای مالی را هم در نظر بگیریم اما باید این برنامه ها را به گونه ای تنظیم کرد که این وحدت رویه حفظ شود.
*در پایان فکر می کنید چگونه می توان این وحدت و انسجام را در برنامه های معارفی سیما بوجود آورد؟ هرچند که مسلما این کار به زمانی طولانی نیاز دارد.
- خوشبختانه به زودی قرار است ۱۰ شورای تخصصی در سازمان صداوسیما تشکیل شود که تشکیل این شوراها کمک زیادی به تعریف رویکردها در برنامه سازی ها خواهد داشت. از میان این شوراها ۷ شورا در معاونت سیما تشکیل خواهد شد که حوزه هایی مثل معارف، ورزش، سلامت و... را دربرمی گیرد. این شوراها برای کل سازمان صدا و سیما تصمیم گیری خواهند کرد. این اتفاق خوب و حرکت جدیدی است چراکه اگر این شورا آیین نامه ای را تصویب کند در همه بخش های سازمان صدا و سیما از آن تبعیت می شود و رویه واحدی بر سازمان حاکم می شود. ما پیش از این تنها شورای معارف سیما را داشتیم که تنها در حوزه سیما تصمیم می گرفت و بعد در در رده بالاتر به شورای معارف سیما و رسانه تبدیل شد و به طور مثال توانست برای رادیو هم تصمیم گیری کند.
این ۱۰ شورایی که قرار است تشکیل شود شامل افراد حقیقی و حقوقی خواهد بود که استادان دانشگاه، متخصصان و پژوهشگران حوزه های دینی را دربرمی گیرد. با این حال نباید انتظار داشته باشیم که این شوراها در کمترین زمان تحولاتی اساسی در سازمان ایجاد کنند بلکه حدود یک سال ممکن است طول بکشد تا ما تاثیر این شوراها را در برنامه سازی ها ببینیم. شورای معارف جدید تحت نظر معاونت سیما فعالیت می کند و رییس این شورا توسط معاون سیما یا نماینده او انتخاب می شود. بنابراین سخن دبیر یا رییس چنین شورایی گسترش و برش بیشتری دارد. فکر می کنم با شکل گیری این شورا بعد از مدتی می توانیم به نوعی قوام در حوزه برنامه های معارفی سیما برسیم.
گفتگو از عطیه موذن
نظر شما