۱۵ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۲۵

با کاروان حسینی تا اربعین

خدایا شاهد باش ما را به ظلم و ستم شهر به شهر می‌گردانند

خدایا شاهد باش ما را به ظلم و ستم شهر به شهر می‌گردانند

در روزشمار وقایع حسینی کاروان قافله سالار در محاصره سپاهیان دشمن در شهرهای مختلف می چرخد و حضرت زینب خداوند را شاهد می گیرد که این کاروان را به ظلم و ستم شهر به شهر همچون کالا می گردانند.

خبرگزاری مهر- گروه هنر: مجتبی فرآورده نویسنده و کارگردان سینما با سلسله یادداشت هایی که از روز هفتم ذیحجه شروع شده و تا اربعین حسینی ادامه دارد، روزشمار وقایع کاروان حسینی در این ایام را روایت می‌کند و امروز بیست و سوم محرم، چهل و هفتمین یادداشت وی را می‌خوانید:

بیست و سوم محرم

«کاروان از کنار کوه های سر به فلک کشیده ره سپرد،

دِگر بار شهری دِگر با مردمانی دِگر از دور نمایان شد.

پیش قراولان سرها به نی بردند و تاختند، تا مردمان شهر را به استقبال از سپاه آماده کنند.

بازماندگان کاروان، در حصار سپاه که به شهر رسیدند،

زینب، این عالمۀ بی معلم،

این وقت شناس بی بدیل، به سخن آمد.

گفت؛ خدایا تو شاهد باش! اهل خود را از دید نامحرمان پنهان کرده اند،

و ما را به ظلم و ستم، شهر به شهر مانند کالا می گردانند.

با آنکه می دانند ما دختران پیامبریم،

و حسین فرزند پیامبر تواست.

ای جماعت مردم!

دست این ستمگران آلوده به خون حسین بن علی است.

حسین به خلافت پسر هند جگرخوار و نوادۀ ابوسفیان تن نداد،

او را به مسلخ کشیدند و سرش را از قفا بریدند.

ماییم اهل بیت محمّد مصطفی،

ماییم دختران علی بن ابیطالب، وصی پیامبرتان،

منم زینب، دختر فاطمه، دخت پیامبرتان.

خون مردمان شهر، به جوش آمد از خبر قتل اولاد نبی،

فریاد بر کشیدند و دروازه را بستند،

پشت هم دویدند و بر باروها صف کشیدند.

یک به یک فریاد کردند،

یکی گفت: مرگتان باد ای قاتلان فرزند رسول خدا.

دیگری گفت: قاتلان حسین، در شهر ما جایی ندارید.

آن یکی گفت: نامردمان، کسی را کُشتید که جبرییل گهواره جُنبان او بود و میکاییل هم کلام او.

سنگ از دامن گرفتند و باران سنگ، بر سر و روی مردان سپاه بارید.»

کد خبر 2958576

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha