به گزارش خبرنگار مهر، رمان «قبل از مردن چشم هات رو ببند» نوشته پژمان تیمورتاش به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب به عنوان دویست و سی و نهمین عنوان مجموعه «کتابهای قفسه آبی» این ناشر به چاپ رسیده است.
از این داستاننویس، پیش از این کتاب، مجموعه داستان «تهران ۲۸» سال گذشته به چاپ رسیده است.
«مُفت باز میدون امام حسین»، «دوازده روز و دوازده ساعت و ده دقیقه و یه شیشه ایستک قبل»، «آخ...»، «حسن آب پاش»، «تو خراب من آلوده نشو»، «زیر ساچمههای شهر»، «بیخ خون»، «زاروزندگی طوطیهای ناصرسیاه»، نوقتی کرگدن ها بانک می خونن...»، «اسم من، فرار»، «نوک خروس روی دُم شیر»، «قُرُق کرگدن ها»، «زخم باز»، «یکی که اسمش شهلا بود»، «ادِّلَرِش» و «سیزده به در» عنوان فصل های رمان «قبل از مُردن چشم هات رو ببند» هستند.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
یارو یه کله تکون داد که یعنی نه. فکر کردم خورده تو پر درجه داره که این شکلی جواب گرفته، ولی انگار عادت داشت. سر حرف رو گرفت و دوباره شروع کرد، «نصف نیروها دم بیمارستان بوعلی ان. تو این هیروویر یه پیرزن هم دو سه ساعت پیش از روی پل عابرپیاده جلو بوعلی پرت شده پایین. معلوم نیست خودکشی کرده... یکی انداختدش... زنگ زدیم نیرو بفرستن... داریم کم می آریم بابا. یه ماشین هم تو کلانتری نمونده... این ها رو هم دیگه نمی شد تو کلانتری نگه داشت. نه کلانتری ما، تو هیچ کلانتری نمی شه نگه شون داشت. دوازده تا تو این کلانتری اومدن گفتن ما زدیمش، ده تا کلانتری شهدا، شیش تا صد و بیست و یک سلیمونه... دوتا هم نامجو... یهو بریزن تو کلانتری چی کار می خوایم بکنیم؟ کافیه خبرش یه جایی دربره که ریختن تو یه کلانتری. نمی گن واسه چی ریختن که. می گن ریختن.»
راننده فقط سر تکون می داد و می پایید که یهو خیابون از دستش در نره. درجه دار برگشت، یه نگاه به مون انداخت و گفت «شمردی؟ درستن؟...»
لولک لاکار خمیازه ش گفت «اسلحه که نیست آقا حتما بخوایم تحویل بدیم. اسم شون هم رد نکردیم.»
درجه دار گفت «جواب نده، شمردی یا نه؟...»
این رمان با ۲۷۵ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۷۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما