۱۸ آبان ۱۳۹۴، ۱۳:۴۸

گزارش خبری؛

زندگی خاکستری که رنگ خورشیدگرفت/روایتی تلخ اما واقعی

زندگی خاکستری که رنگ خورشیدگرفت/روایتی تلخ اما واقعی

بجنورد- تصور اینکه دختر بچه گرفتاری در دام اعتیاد، فقر و بد رفتاری بتواند به قهرمان قصه ها تبدیل شود غیر قابل تصور است اما بانوی گزارش توانسته تا با اراده، مسیر نیستی تا هستی را طی کند.

خبرگزاری مهر- گروه استان‌ها: کودک 14 ساله‌ای بود که در پایه سوم راهنمایی تحصیل می کرد اما با ازدواجی اجباری، به ناگاه به سیاه چال اعتیاد در زندگی افتاد و آلات استعمال مواد مخدر سرگرمی های کودکانه و بحران بلوغ او شد.

آنچه در این گزارش می خوانید حاصل گفتگوی صمیمانه خبرنگار مهر با بانوی موفقی است که فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته و امروز با کسب مدارج علمی و  اجتماعی خود، می تواند الگوی خوبی برای بسیاری از دختران و بانوان این مرز و بوم باشد. 

 تولد اولین فرزندش در هفت ماهگی با خشونت ناشی از خماری همسرش روی داد و داروهای نگهدارنده کودک هفت ماهه اش، خوراندن ماده مخدر بود.

بیکاری همسر و دستگیری های متعدد ناشی از حمل و نقل مواد مخدر، سرقت، کلاهبرداری و و امروز مادر دختری است که تشنج ناشی از سوء مصرف مواد، عقب ماندگی ذهنی و معلولیت های جسمی است.

دیگر کتک کاری، تحمل حقارت، توهین، سوءظن، زخم های شلاق و شکسته شدن دست و پا و بینی از عادی ترین اتفاقاتی بود که هر روز تجربه می کرد و اگر نبود زندگی برایش عجیب به نظر می آمد.

طنین صدای او در حالی که به کودک معلولش آموزش های توانبخشی می داد در محله می پیچید و اشک را در چشم همگان جاری می ساخت به طوری که می گویند شستن ظرف و لباس و قالی های همسایه و دریافت حمایت های گاه و بی گاه کمیته امداد حداقل کاری بود که می توانست برای تامین معاش فرزندان و اجاره بهای منزل انجام دهد

با وجود این هر روز وقایع جدیدتری برای او روی می داد، بدگمانی، سوء معاشرت و بهره کشی از فرزندان مظلوم و معصوم برای تأمین ماده مصرفی نیز به گرفتاری های پیشین وی اضافه شد.

چه شب هایی که کودکان افسرده و بیمارش را با لالایی و گفتن داستان‌هایی از صبر و بردباری و امید به آینده روشن در آغوش گرفت و خوابانید تا تسکین دردهای ناشی از فقر و گرسنگی و زخم های ناشی از چوب و چماق شکسته بر تنشان باشد.

طنین صدای او در حالی که به کودک معلولش آموزش های توانبخشی می داد در محله می پیچید و اشک را در چشم همگان جاری می ساخت. می گوید شستن ظرف و لباس و قالی های همسایه و دریافت حمایت های گاه و بی گاه کمیته امداد حداقل کاری بود که می توانست برای تامین معاش فرزندان و اجاره بهای منزل انجام دهد.

کورسوی امید در پستوی اعتیاد

اما او در کنار همه این مصائب و تاریکی ها، نقطه روشنی نیز داشت، برای کسب آرامش بعد از یاد خدا، کتابهایش را از خود جدا نکرد و ادامه تحصیل در کنار داشتن چنین شرایط خانوادگی یکی از اهداف وی برای رهایی از باتلاق زندگی شوم عجین شده با اعتیاد بود؛ اگر کتاب ها و جزوه هایش را به آتش کشیدند و در محل تحصیلش مورد ضرب و شتم قرار گرفت هیچ کدام از این ها تاثیری در کمرنگ شدن انگیزه او نداشت، بلکه عزمش را جزم تر کرد، به ویژه حالا که دیگر در مقابل فرزندانش نیز مسئول بود و باید راهی را برای نجات آنها جستجو می کرد.

با وجود اینکه بارها و بارها برای درمان اعتیاد و بیماری ناشی از سوء مصرف همسرش اقدام کرد متاسفانه این تلاش ها با شکست مواجه شد و شرایط خانوادگی بد و بدتر می شد.

آن کودک 14 ساله اکنون مادر سه فرزند در معرض آسیب است، 15 سال سازگاری و مقابله را با ناکامی پشت سر گذاشته و سرپرست خانوار است.

اندیشه کمک به همنوعان و فرزندانی که قربانیان اعتیادند انگیزه او در ادامه تحصیل در رشته روانشناسی و مشاوره را صد چندان کرد و با خود عهد بست که تمام توانش را در حوزه پیشگیری و درمان اعتیاد به کار بندد.

از همان دوران تحصیل در دانشگاه با همکاری موسسات غیردولتی، آموزش اجتماع محور و پیشگیری از اعتیاد را در محلات شروع کرد و پس از آن مشاوره اعتیاد در مراکز درمان و بازتوانی به شغل درآمدزای او تبدیل شد.

استخدام وی به عنوان روانشناس در دفتر آسیب های اجتماعی به او لذت درونی می داد.

او حالا می تواندبا همسران درمانده معتادان که درد و رنج و ناامیدی، آنها را از پای درآورده است همدلی کرده، عزت نفسشان را تقویت کند و راهکارهای درمانی بدهد.

او می تواند اشک های دختران گرفتار در دام اعتیاد که در قبال دریافت مواد مخدر به دام سوداگران افتاده اند را بفهمد.او رساله کارشناسی ارشدش را بررسی آموزش درمان اعتیاد به روش کاهش آسیب در همسران سوء مصرف کنندگان اعتیاد در پیشگیری از عود و کاهش رفتارهای پرخطر و افزایش رضایت زناشویی انتخاب کرد تا بتواند گامی دیگر در این حوزه بردارد

اینجاست که او می گوید باید برای درمان اعتیاد جامعه و شهرمان کاری بکنیم.

این روانشناس می گوید: درمان شیشه در دختر 12 ساله ای که از دوران جنینی اعتیاد را به ارمغان آورده و جرم او فقط تولدش است کار سهل و آسانی نیست. زنی که برای تامین ماده مخدر از پس هزاران آسیب اجتماعی گذر کرده و یا تحویل نوزاد حامل ویروس اچ.آی.وی (HIV) به شیرخوارگاه؛ آرامش را از درمانگر و مشاور اعتیاد می گیرد.

وی پیان نامه کارشناسی ارشدش را بررسی آموزش درمان اعتیاد به روش کاهش آسیب در همسران سوء مصرف کنندگان اعتیاد در پیشگیری از کاهش رفتارهای پرخطر و افزایش رضایت زناشویی انتخاب کرد تا بتواند گامی دیگر در این حوزه بردارد.

راهی که تقویت و تدوام آن همت خیران را می طلبد

این بانوی موفق هنگامی که سیل آسیب اعتیاد در زنان متاثر از اعتیاد همسران را مشاهده کرد ضمن شرکت در دوره های ویژه اعتیاد بالغ بر 500 ساعت در زمینه های مختلف به فعالیت و تدریس در حوزه پیشگیری پرداخت و هم زمان اقدام به تاسیس اولین کمپ بانوان در شهر خود کرد و برای اداره آن کمپ از زنان سرپرست خانوار قربانی اعتیاد استفاده کرد تا ضمن کسب درآمد، احساس ارزشمندی را در آنان تقویت کند.

او فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته و با حداقل توانش یاعلی گفته و اکنون حدودا دو سال است که از فعالیت مرکز درمانی وی می گذرد.

از آنجایی که اعتیاد در زنان بسیار بیشتر از مردان مورد نکوهش بوده و طردشدگی از سوی خانواده و اجتماع و فقر و بی پولی را به همراه دارد. بیشترین درصد مراجعین به مرکز درمانی او از خدمات رایگان بهره مند هسند.

وی در این رابطه می گوید: تامین مواد غذایی و درمانی بیماران، هزینه های استیجاری بودن مکان و پرداخت دستمزدهای زنان بی پناه توانمند شده از جمله معضلات این مرکز است.

کد خبر 2961207

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha