عبدالله باكيده، كارگردان اين سريال در خصوص شكل گيري مضمون و روند توليد اين مجموعه تلويزيوني در گفت وگو با خبرنگار تلويزيوني "مهر"، ضمن بيان اين مطلب گفت : در سال 1381 از سوي اردشير زابلي زاده به عنوان مدير مركز صدا و سيما در كردستان پيشنهادي مبني بر توليد سريال " نقش بر آب " به من ارايه شد كه پس از مطالعه پروژه و مطالبي كه مطرح شد، در خصوص ساخت اين سريال توافق نهايي صورت گرفت و كار را آغاز كرديم. اما در همين زمان تهيه كننده اوليه سريال - جميل رستميان - با تصادف شديدي مواجه شد كه توليد را به تعويق انداخت. پس از مدتي تاخير در زمان توليد و حضور احمد مختاري به عنوان تهيه كننده جديد سريال، مرحله توليد آغاز شد.
وي خاطر نشان كرد: توليد اين سريال هر چند كه ساده به نظر مي رسد، با مسايل و مشكلات زيادي همراه بود كه تغيير ناخواسته لوكيشن سريال يكي از اين مشكلات جدي به شمار مي رود. ديگر اينكه چون براي نخستين بار بود كه يك سريال سراسري به وسيله يكي از مراكز استانهاي سازمان صدا و سيما توليد مي شد، از سوي مسوولين چندان جدي گرفته نشد. اما پس از مدتي كه موافقت عزت الله ضرغامي به عنوان رييس سازمان صدا و سيما نيز براي ساخت اين سريال جلب شد، توليد شكل منسجم تري به خود گرفت و طي پيشنهادهايي كه از سوي دست اندركاران ساخت سريال به من ارايه شد، پيشنهاد بازنويسي كلي اثر را دادم. اما چون مرحله تصويربرداري آغاز شده بود، مرحله بازنويسي همزمان با مرحله توليد به انجام رسيد كه مسايل و مشكلات خاص خود را به همراه داشت.
اين كارگردان در خصوص اينكه " نقش بر آب " در ژانر آثار سياسي مي گنجد يا متعلق به ژانر اجتماعي است؟ توضيح داد: به عقيده من اين سريال در ژانر آثار سياسي مي گنجد. در اين سريال مساله روزنامه نگاري و فعاليت هاي مطبوعاتي در كشور مد نظر بوده است. هر چند كه من از ابتدا چندان با طرح مسايل مربوط به روزنامه نگاري موافق نبودم، اما به هر حال اين مساله در فيلمنامه مطرح شده بود. البته مسايلي در خصوص مطبوعات به عنوان يكي از وسايل ارتباط جمعي مطرح شده بود كه من اين مسايل را كمرنگ تر كردم و به تبع آن ارايه مسايل سياسي تا حدودي كاهش يافت. چون معتقد بود كه كه در طول زمان اين نوع مسايل شكل و شدت خودش را از دست خواهد داد.
وي ادامه داد: البته بايد به اين مساله توجه داشت كه اين سريال به شرايط و اتفاقات روزنامه نگاري در بين سال هاي 79 و 80 توجه دارد و با آنكه اين زمان گذشته است، اما مسايل مربوط به اين عرصه و شرايط كلي جامعه همان هايي است كه در اين پروژه مطرح شده است. هر چند كه با توجه به تمامي احترامي كه من براي مطبوعات قايل هستم، تعدادي از نشريات به عنوان شيپور بيگانه عمل مي كنند.
باكيده درباره اينكه با وجود اينكه سريال به طرح مسايل سياسي تمايل دارد و مضمون اصلي اين اثر يك موضوع سياسي است، اما در اين اثر تاكيد زيادي برمسايل اجتماعي وجود دارد و سريال بين اينكه يك اثر سياسي باشد يا يك مجموعه با مضمون اجتماعي سرگردان است، توضيح داد: به عقيده من حتي وقتي يك اثر به مسايل اجتماعي مي پردازد، خود به خود مسايل سياسي هم مطرح مي شود. زيرا بررسي مسايل اجتماعي در كنار مسايل سياسي اهميت پيدا مي كند. به مسايلي كه بين دهه 70 تا 80 در عرصه روزنامه نگاري پيش آمده است نمي توانيم بگوييم كهنه شده اند. بلكه اين اتفاقات در بستر زمان به وجود آمده اند و از آنها به عنوان اتفاق تاريخي مي توانيم ياد كنيم. ديگر اينكه مسايل سياسي و اجتماعي با يكديگر پيوند انكار نشدني دارند و از ارتباط مستقيم با هم برخوردارند. مساله اينجاست كه در برخي از بخش هاي اين سريال مسايل سياسي بيشتر مطرح مي شود و مسايل اجتماعي در حاشيه قرار مي گيرد در برخي ديگر از بخش هاي سريال نيز مسايل اجتماعي مهمتر جلوه مي كنند. به عقيده من اين دو موضوع در هم تنيده شده اند و نمي توانند از همديگر جدا باشند.
وي تاكيد كرد: وقتي يك رويداد سياسي در جامعه اي به وجود مي آيد، ساير مسايل را تحت تاثير قرار مي گيرد و تمامي مسايل اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و ... از رويدادهاي سياسي هر كشور متاثر مي شود. در اين سريال هم به تبع اتفاقاتي كه به وجود مي آيد، اين ارتباط تنگاتنگ ميان مسايل هم مطرح مي شود، اما به فراخور هر اتفاق يكي از مسايل بر ديگر شرايط برتري و تسلط بيشتري پيدا مي كند. در اين سريال مسايل مربوط به مطبوعات در مركز و محور و اساس قرار دارند نه اينكه همه مسايل به مطبوعات مربوط بشود و هيچ نكته قابل ذكر ديگري وجود نداشته باشد.
سازنده اين سريال در خصوص اينكه طرح مسايلي در گذشته كه به دوره مشخصي از روزنامه نگاري كشور منوط مي شود تا چه اندازه براي مخاطب مي تواند از اهميت و توجه برخوردار باشد، خاطر نشان كرد: اين مساله به عنوان يك واقعه تاريخي مي تواند با نسل جديد ارتباط پيدا كند. از طرف ديگر، اين مساله قديمي و كهنه نيست، چون بحث اصلي مشكل ما با آمريكا يك مساله ريشه دار است كه از قسمت ششم اين سريال به بعد شكل جدي تري به خود مي گيرد. مشكل ما با آمريكا طي 27 سال گذشته مساله روز بوده و هست و همچنان هم ادامه پيدا مي كند. هر چند كه دشمني آمريكا با ما در طول زمان شكل متفاوت و خاصي به خود مي گيرد و در نتيجه عوارض خاص خود را داشته است و ما نمي توانيم بگوييم كه اين مساله كهنده شده است. ما در سياست كلي با مشكل جهانخوار بودن آمريكا مواجه هستيم و تا اين مساله حل نشود، به شكل هاي مختلف قابل طرح كردن است و به زمان مشخصي محدود نمي شود. در اين سريال هم نرمش و گرايش افراد به سياست هاي زورمدارانه و سلطه جويانه آمريكا مطرح مي شود و همين مساله خط تنشي را در سريال به وجود مي آورد.
باكيده در خصوص معيارهايش در انتخاب بازيگران سريال و اينكه به نظر مي رسد تعدادي از بازيگران با نقش ها مطابقت دارند و تعدادي ديگر از بازيگران با نقش ها فاصله زيادي دارند و به خصوص شخصيت اصلي زن داستان چندان با نقش خود هماهنگ نيست، توضيح داد: ما ابتدا قرار بود اين سريال را در شهرستان تبريز تصويربرداري كنيم، اما بعد با توجه به تست هاي مختلفي كه من از بازيگران اين شهرستان گرفتم، متوجه اين مساله شدم كه اين بازيگران به دليل برخورداري از لهجه به تم اصلي اثر لطمه مي زنند كه با طرح مساله و موافقت سفارش دهنده انتخاب بازيگران را در تهران انجام داديم. اين مساله هم به دليل برخورداري سريال از حجم جغرافيايي و تنوع بصري قابل توجه بود و هم اينكه انتخاب بازيگران اين سريال گستره بيشتري را در بر بگيرد. ما براي انتخاب نقش اصلي اين سريال با 20 بازيگر مختلف زن گفت و گو كرديم، اما هر كدام از اين بازيگران به دليل نتوانست با مجموعه همراه شود. از طرف ديگر، چون فصل شروع تصويربرداري فرا رسيده بود، مجبور شديم با انتخاب بازيگران كار را آغاز كنيم.
وي ادامه داد: افسون افشار كه نقش ليلا را در اين سريال بازي مي كند، بر روي نقش تسلط زيادي دارد و آشنايي كامل و خوب او بر زبان انگليسي كه در برخي از صحنه ها مورد استفاده قرار مي گيرد، يكي ديگر از دلايل اصلي انتخاب او براي ايفاي اين نقش بود. نكته ديگر اينكه ليلا شخصيتي متزلزل دارد كه مساله پيدا كردن برادرش در تيمارستان و رواني شدن او بر اين مساله تاثير زيادي مي گذارد و باعث مي شود تا اين شخصيت در صحنه ها و اتفاقات مختلف از خود شرايط گوناگوني را بروز دهد. همين مساله مي تواند روي كار بازيگر تاثير بگذارد و نقش پردازي او را تحت تاثير قرار دهد. از طرف ديگر، مشكلات مختلف كار از جمله عوض شدن لوكيشن، به تعويق افتادن كار و فيلمنامه كه به صورت روزانه در اختيار بازيگران سريال قرار مي گرفت، از ديگر مسايلي است كه روي كيفيت عوامل توليد اين سريال تاثير گذار بوده است.
كارگردان سريال " نقش بر آب " درباره اينكه اين مجموعه تلويزيوني با آنكه از مضموني سياسي برخوردار است از نظر بصري تفاوت چنداني با ديگر سريال هاي تلويزيوني ندارد و به نظر مي رسد نوعي تكرار و كليشه سازي در خصوص استفاده از نوع فيلمبرداري، بازيگري و استفاده از لوكيشن ها در سريال هاي تلويزيوني به وجود آمده است، يادآور شد: يكي از مشكلاتي كه باعث به وجود آمدن اين مشكل شده است، برخورد و برآورد بودجه يكساني است كه در مورد تمامي سريال هاي اعمال مي شود و هيچ تفاوتي ميان يك سريال خانوادگي با يك مجموعه تلويزيوني سياسي يا اقتصادي نمي شود. از طرف ديگر، كمبود وقت در موقع توليد و محدود كردن سريال در مورد شروع و پايان مرحله تصويربرداري در زماني مشخص و شباهت ظاهري لوكيشنهاي باعث شده است، مجموعه هاي تلويزيوني شبيه به هم باشند.
وي تاكيد كرد: كمبود زمان، فرصت كافي در اختيار كارگردان ها قرار نمي دهد تا بتوانند از لوكيشن هاي مختلف و متنوع استفاده كنند و با جابجايي دوربين و دقت در ميزانسن و گرفتن زواياي مختلف از صحنه ها در ساخت آثار خود تفاوت به وجود بياورند. متاسفانه در حال حاضر سريال هاي تلويزيوني ما از آثار ديداري - شنيداري به سمت آثار شنيداري سوق پيدا كرده و همين مساله موجب شده است تا بينندگان تلويزيوني نيز در حال انجام كارهاي مختلف به ديالوگ ها بيشتر گوش بدهند. تفاوت تلويزيون و سينما هم در همين است كه مخاطب سينما همانند مسافر اتومبيل است كه توانايي حركت و جابجايي زيادي ندارد و در محدوده مشخصي به تماشاي اثر مي نشيند، ولي بيننده تلويزيون همانند مسافر قطار است كه توانايي حركت به جاهاي ديگر و تغيير محل خود را دارد. همين مساله هم موجب شده است كه تاكيد بسياري از كارگردان هاي تلويزيون بر ديالوگ نويسي بيش از تصوير باشد و سايه سنگين كمبود زمان توليد و بودجه و سرعت زياد در توليد سايه سنگين خود را بر بيشتر آثار تلويزيوني بياندازد.
مجموعه تلويزيوني "نقش بر آب" كه متن آن به وسيله معظم رستمي و ابوالفضل آهنچيان نوشته شده و بازنويسي نهايي آن را عبدالله باكيده انجام داده، داستان دختري را روايت ميكند كه پس از 15 سال به ايران بازميگردد. وي در بدو ورود متوجه ميشود پدر 75 سالهاش با يك دختر 26 ساله ازدواج كرده است. وقتي از سرنوشت برادرش سوال ميكند به او ميگويند كه برادرش به سفر رفته است. اما وي به زودي متوجه ميشود كه برادرش در يك آسايشگاه رواني بستري است. در اين بين قتل قادر و دكتر صادقي قصه را وارد شرايط جديدي ميكند.
در اين سريال ايرج نوذري، جمشيد شاهمحمدي، افسون افشار، مهدي امينيخواه، فرهاد مهاديان، فرشيد زارعيفرد، اكبر سنگي، مهدي امينيخواه و ليلا بلوكات به عنوان بازيگران اصلي ايفاگر نقشها هستند. همچنين تهيهكنندگي اين سريال را احمد مختاري بر عهده دارد و ساخت موسيقي آن را كيوان رجبي انجام داده است. مدير تصويربرداري سريال حسن سلطاني است و طراحي صحنه و لباس را عبدالله باكيده انجام داده و احسان صابريون صدابرداري آن را عهدهدار بوده و تدوين اين سريال نيز بر عهده حسن آقايي بوده است.
مجموعه تلويزيوني "نقش بر آب" در قالب 20 قسمت 50 دقيقهاي براي پخش از شبكه يك سيما آماده شده است.
نظر شما