روزنامه اعتماد نوشت: فيلم سينمايي «ماهي سياه كوچولو» نخستين ساخته بلند سينمايي مجيد اسماعيلي به تهيهكنندگي محمدرضا شفيعي است. شفيعي پيش از اين تهيهكنندگي فيلمهاي موفقي همچون« زندگي خصوصي آقا و خانم ميم» و «سر به مهر» را برعهده داشته است. البته اين شبها نيز سريال «كيميا» به تهيهكنندگي او از شبكه دوم سيما در حال پخش است. «ماهي سياه كوچولو» فيلمي سياسي است كه به مقطع تاريخي بهمن ٦٠ و مبارزات مردم آمل به رهبري امام خميني(ره) در اوايل انقلاب ميپردازد، در سينماي ايران خصوصا در چند سال اخير كمتر فيلمي در ارتباط با انقلاب و فضاي سياسي ساخته شده است. اما شفيعي سعي كرده در اين فيلم كه هماكنون روي پرده سينماهاست به سراغ سوژهاي برود كه كمتر در سينما به آن پرداخته شده است. در اين فيلم مريلا زارعي، مصطفي زماني، همايون ارشادي با فيلمنامهاي از علي طالبآبادي به ايفاي نقش پرداختهاند. درباره اين فيلم با محمدرضا شفيعي گفتوگو كرديم.
شما چطور تصميم گرفتيد پس از ساخت دو فيلم موفق در حوزه سينماي اجتماعي، به سراغ چنين سوژهاي برويد كه كمتر سينماي ايران در اين سالها به آن پرداخته است.
در اصل از ابتدا قرار نبود اين فيلم را بسازيم. مدتها قبل از طرف تلويزيون ساخت كاري در ارتباط با شخصيتي به من پيشنهاد شد كه البته ترجيح ميدهم درباره نام آن صحبت نكنم. وقتي روي سوژه اين موضوع دقيق شدم، خيلي مورد توجهم قرار گرفت. پيش از اين، اطلاعات خودم در ارتباط با واقعه تاريخي بهمن سال ٦٠ بيشتر از طريق اخبار يا برنامههايي بود كه ديده بودم. به همين دليل وقتي روي اين سوژه كمي متمركز شدم اين موضوع را دريافتم كه اين واقعه مهم تاريخي خيلي مغفول واقع شده است. در حالي كه يكي از نقطه عطفهاي تاريخ انقلاب محسوب ميشود.
هدفم بيشتر از ساخت اين فيلم يادآوري اين مقطع تاريخي بود. در حقيقت در فيلم هم ما به دلايل وقوع اين واقعه پرداختيم و همانطور كه در فيلم هم ديديد در اصل در پايان «ماهي سياه كوچولو» واقعه اتفاق ميافتد. بيشتر تمركز فيلم روي شروع اين اتفاق و ماقبل آن است. در اصل دلايل چنين واقعهاي برايمان اهميت داشت.
«ماهي سياه كوچولو» فيلمي با جزييات است كه نياز به مخاطبي دارد كه بسيار دقيق باشد. مخاطبي كه مدام در سالن سينما حواسش به گوشي موبايلش باشد قطعا نميتواند چنين اثري را درك و با آن ارتباط برقرار كند. اگر لحظهاي از فيلم را از دست بدهيد قطعا ارتباطتان با آن قطع ميشود. قبول دارم فيلم بسيار سختي است اما مخاطب هم بايد با دقت و توجه به جزييات به تماشاي آن بنشيند.
اما مخاطب سينماي ايران، بيشتر ترجيح ميدهد در سالن سينما به تماشاي يك فيلم بنشيند كه در حوزه سينماي اجتماعي يا كمدي باشد و عملا طي اين سالها از فضاي آثار سياسي يا انقلابي فاصله گرفته است.
فكر ميكنم مخاطب اين روزهاي سينماي ايران سالهاست كه فيلم خوبي در چنين حوزههاي سياسي يا انقلابي نديده است. به همين دليل ذهنيتي نسبت به اين ژانرها دارد. ما ميدانيم كه جريان مخاطبان سينمارو در ايران كم است و افرادي كه اين روزها فيلمهاي روي پرده را دنبال ميكنند، كم و شامل طيف خاصي ميشوند. خصوصا در چنين حوزههايي كه كمتر فيلم خوب ديده است. به همين دليل نسبت به چنين آثاري هميشه گارد دارد.
از طرف ديگر وقتي تلويزيون يا رسانههاي ديگر در اين زمينه توليد انبوه دارند مخاطب سينمارو از چنين فضايي اشباع ميشود و ميخواهد وقتي به سينما ميرود فيلمهايي در ژانرهاي ديگر ببيند. به همين دليل چنين فيلمهايي هميشه در گيشه مهجور واقع ميشوند.
ما در سينماي اجتماعي توانستيم آثار خوبي توليد كنيم كه مخاطب براي ديدن آنها به سينما برود. اما در ژانر سياسي يا فيلمهاي انقلابي فقط تعداد محدودي آثار موفق داشتيم. در اصل ما سينماگران نتوانستيم در اين حوزه فيلمهاي خوبي توليد كنيم. البته بخشي از آثاري هم كه در اين حوزه عمدتا ساخته شده، سفارشي هستند. سفارش لزوما بد نيست. اما فيلمسازاني هستند كه در ساخت فيلمهاي سفارشي تلاش ميكنند نظرات مدير ارگان سفارشدهنده را لحاظ كنند و به ذايقه مخاطب اهميتي نميدهند. به همين دليل چنين فيلمهايي اصولا محبوب مدير يك سازمان يا ارگان است به جاي اينكه مورد توجه مردم باشد.
شما براي ساخت «ماهي سياه كوچولو» با هيچ نهاد يا ارگاني همكاري نداشتيد؟
اين فيلم با بودجه كاملا خصوصي ساخته شده و يك ريال از بودجه دولتي در آن هزينه نشده است. فكر نميكنم هيچ فيلمي در اين حوزه ساخته شده باشد كه كاملا بخش خصوصي هزينه آن را تامين كرده باشد. البته ما براي مشاركت به خيلي از ارگانها مراجعه كرديم اما هيچ كدام حاضر نشدند سرمايهگذاري كنند. در حال حاضر از مشاركت نكردن همه آنها خوشحالم چون فكر ميكنم آنها با نبودشان ضرر كردند.
در حال حاضر براي بخش تبليغات فيلم ارگانهاي دولتي حمايتي انجام دادهاند؟
در هر حال براي ديده شدن هر اثري بخش تبليغات نقش مهمي دارد. اما متاسفانه ما براي تبليغات اين فيلم از طريق تلويزيون و بيلبوردهاي شهري محروم هستيم. تلويزيون فقط اجازه ١٠ تيزر به ما داده است. در شهرداري هم هيچ حمايتي نشديم.
آيا اكران فيلم براي شما تا امروز راضيكننده بوده و با اين شرايط دوباره ممكن است در اين حوزه فعاليت كنيد؟
ما فقط در بخشي از موفقيت يك فيلم در اكران دخيل هستيم و بايد هميشه شرايط را هم در نظر بگيريم. به هر حال همانطور كه اشاره كردم اين فيلم نياز به حمايت دارد. هنوز به ساخت فيلم بعدي فكر نكردم و ممكن است دوباره در اين حوزه كار كنم. فعلا درگير پروژه تلويزيوني كيميا هستم و برنامه مشخصي براي ساخت فيلم بعدي ندارم.
نظر شما