به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مجله «همشهری لاهور» یک نکته قابل توجه این است درست همان روزی که «راحیل شریف» رئیس ستاد ارتش پاکستان با «جوبایدن» رئیس جمهور و «جان کری» وزیر خارجه آمریکا دیدار کرد، «نواز شریف» نخست وزیر پاکستان نیز با «ویکتور ایوانف» رئیس آژانس مبارزه با مواد مخدر روسیه و عضو شورای امنیت ملی این کشور دیدار کرد. ایوانف برای مدت طولانی وزیر خارجه روسیه نیز بوده و با «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور این کشور روابط تنگاتنگی دارد.
باید توجه داشت که جایگاه رئیس ستاد ارتش پاکستان در این کشور نه تنها کمتر از سران دولت پاکستان نیست بلکه تقریبا جایگاهی برابر است و آمریکا نیز با آگاهی کامل از این امر و با توجه به سفر راحیل شریف به برزیل، مخفیانه مقدمات سفر وی به امریکا را فراهم کردند.
در واقع آمریکا حدود یک سال هیچ دعوت نامه رسمی را برای راحیل شریف نفرستاده بود، اما اکنون با اطلاع قبلی از سفر ۶ روزه وی به برزیل و و با اذعان به این امر که راحیل شریف یک روند نرم را در منطقه اتخاذ کرده است از موقعیت استفاده کرد و وی را به این کشور دعوت کرد.
راحیل شریف در سفر به آمریکا علاوه بر مقامات بلندپایه نظامی و امنیتی از جمله سران پنتاگون با رئیس سازمان سیا، اعضای کنگره و هم چنین وزیر خارجه و نایب رئیس جهمور این کشور دیدار و گفتگو کرد.
با این وجود زوایه نگاه دولت نواز شریف -که تقریبا دو ماه پیش به این کشور سفر کرده بود- به این سفر کاملا متفاوت بود.
«سرتاج عزیز» مشاور نخست وزیر در امور خارجی (در واقع وزیر خارجه این کشور) اعلام کرد: بعد از «وضعیت ژئوپلیتیک جدید در منطقه» پاکستان دیگر متحد ویژه آمریکا نخواهد بود.
وی افزود: تغییرات ژئوپلیتیک و استراتژیک پیمان ترانس پاسفیک در سال های اخیر با سرعت بیشتری در حال نمایان شدن است.
وی در ادامه بیان کرد: آمریکا در سال ۲۰۱۱ با شعار «نقش بنیادین آسیا در جهان» توجه خودش را به این منطقه متمرکز کرد و بر این اساس روابط خود را با ژاپن، کره جنوبی، هند، کشورهای عضو اتحادیه جنوب شرق آسیا(آ. سه آن) وسعت داد و همراه آن به گسترش همکاری های خود با استرالیا و نیوزلند پرداخت و همچنین برنامه خود را برای بازسازی روابطش با چین اعلام کرد.
در سال ۲۰۱۴ چین رقیب بزرگ آمریکا در منطقه با افزایش قدرت اقتصادی خود سعی بر سبقت گرفتن از آمریکا داشت و در این راستا به رایزنی با تمام کشورهای منطقه برای برقرای ارتباط بیشتر و افزایش همکاری ها پرداخت.
وی اضافه کرد: موقعیت ژئوپلیتیک جدید دارای دو بعد است که به این خاطر اهمیت آن بیش از پیش خواهد شد. از یک طرف همکاری چین و روسیه برای گسترش اقتصاد و انرژی در آسیای مرکزی افزایش یافته است و از دیگر سو تاسیس نهادهایی نظیر سازمان همکاری شانگهای، بانک بریکس، بانک سرمایه گذاری زیربنایی آسیا، و صندوق جاده ابریشم در این راستا نیز قابل اهمیت است.
در واقع می توان پاکستان را میدانی دانست که از یک سو به جنوب و از دیگر سو به آسیاس غربی و مرکزی متصل است و بنابراین می تواند از طریق یک مسیر مشترک این سه منطقه را به یکدیگر متصل کند.
در واقع موقعیت ژئوپلیتیک پاکستان در برقراری پایداری و امنیت در منطقه نقش اساسی را ایفا می کند و برقرای همه این امکانات با احداث کریدور اقتصادی چین- پاکستان به وقوع خواهد پیوست و بندر مهم «گوادر» پاکستان می تواند نقش مهم اتصال دهنده اقتصادی مناطق مذکور را ایفا کند.
وی در ادامه تصریح کرد: در واقع همکاری چین و پاکستان همکاری علیه کشور سومی نیست. پاکستان به دنبال برقراری ارتباط پایدار با قدرت های بزرگ آسیایی از جمله چین است؛ رابطه ای که دو طرف از آن سود می برند.
وی اظهار داشت: پاکستان این امتیاز ویژه را نیز دارد که علاوه بر اینکه می تواند بین چین و آمریکا مذاکرات راهبردی برقرار کند قادر است با یک قدرت دیگر منطقه ارتباطات گسترده ای را برقرار کند و این قدرت کشوری نیست جز روسیه.
از دیدگاه «اسلام آباد» همراهی چین، آمریکا و روسیه می تواند در برقراری وضعیت جدید اقتصادی و امنیتی در منطقه مهم ترین نقش را داشته باشد.
در واقع هدف از این اظهارات سرتاج عزیز این بود که پاکستان در برابر روابط رو به رشد هند و آمریکا تسلیم نخواهد شد و اجازه نخواهد داد که هند در آسیا و اقیانوس هند قدرت برتر باشد.
هم اکنون نیز در این راستا و درجهت اجرای کریدور اقتصادی چین- پاکستان، دولت اسلام آباد، در بندر گوادر زمینی را به مساحت ۹۲۳ هکتار به مدت ۴۲ سال به «پکن» اجاره داه است و در واقع گوادر یک پایگاه دریایی است و چین در حال ساخت یک فرودگاه بزرگ در این منطقه است.
شکی نیست که واشنگتن به این روابط با دقت زیادی می نگرد و از این روابط تاریخی راضی به نظر نمی رسد چرا که با این اقدامات در واقع اهمیت استراتژیک چین در اقیانوس هند بیشتر خواهد شد و در نتیجه این به تلاش های آمریکا برای غلبه بر چین صدمات بسیاری وارد خواهد کرد.
وقتی به همه این اقدامات در راستای برقرای روابط جدید در منطقه نگاه می کنیم می بینیم که همکاری ایران و روسیه در سوریه، افزایش همکاری های روسیه و پاکستان، انکار پاکستان از حضور در ائتلاف عربستان برای جنگ علیه حوثی های یمن، بازسازی دوباره روابط ایران و پاکستان و ... همه این ها نشانگر این است که اسلام آباد اقدامات لازم برای ایجاد یک اتحاد بین ۴ کشور پاکستان، ایران، چین و روسیه را به خوبی انجام داده است.
در صورت وقوع چنین امری تمام برنامه های آمریکا برای مستقر شدن در افغانستان تحت برنامه حضور نیروهای ناتو و استقرار پایگاه نظامی در این کشور نقش برآب خواهد شد و با در نظر گرفتن تمام این موارد جای تعجب برای رفت و آمدها و سفرهای رئیس ستاد ارتش پاکستان به آمریکا و دعوت آمریکا از وی برای سفر به این کشور نخواهد ماند.
جالب توجه این است که رئیس ستاد ارتش پاکستان، قبل از سفر به آمریکا به عربستان سعودی نیز سفر کرده بود و پادشاه عربستان نیز از وی به شدت استقبال کرد، اگر به پیشینه تاریخی این روابط بنگریم خواهیم دید که همانطور که ارتباط این فرمانده پاکستانی با پنتاگون و سازمان سیا آمریکا بسیار نزدیک است همین رابطه را نیز با دولت عربستان سعودی دارد و در واقع در دوران جنگ سرد تدابیر آمریکا در این منطقه بی نهایت برای این روابط سود بخش بود.
اما چند دهه بعد از جنگ سرد، مثلث اتحاد پاکستان، آمریکا و عربستان سعودی روبه انحطاط رفت چرا که ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ در منطقه سبب تغییر سیاست های آمریکا در منطقه شد و اکنون آمریکا نمی تواند برای حمایت از پاکستان، هند را نادیده بگیرد.
در واقع واشنگتن امیدوار است که هند و پاکستان هر دو به عنوان متحدان آمریکا در منطقه به صورت یکسان نقش خود را ایفا کنند اما در حقیقت این صرفا یک امید واهی است چرا که اگر چه «نارندرا مودی» نخست وزیر هند برای حل مسئله آمریکا به سمت پاکستان دست دوستی دراز کرده است ولی در واقع در این خصوص هندوهای افراطی و عناصر تندرو در پارلمان این کشور در درگیر های بین هند و پاکستان تعیین کننده هستند.
در واقع تشویق راحیل شریف از سوی آمریکا برای سفر به این کشور برای حصول مقاصد راهبردی و استراتژیک خود در منطقه چیزی است که از دید نواز شریف سبب صدمه بسیاری از سوی دولت اسلام آباد به واشنگتن خواهد شد.
در واقع آمریکا می پندارد که با چنین روابطی، رابطه این دو کشور به دوران جنگ سرد بازخواهد گشت. اما باید دانست که شکی در این موضوع نیست که آمریکا با «ویکتور ایوانف» به خوبی آشناست شخصی که به عنوان وزیر خارجه سابق روسیه روابط تنگاتنگی با پوتین در «سن پترزبورگ» داشت و هم اکنون نیز نقش کلیدی درامور افغانستان دارد و جزء تعیین کنندگان مهم برنامه ریزی های کرملین است.
نواز شریف در دیدارش با ایوانف از پوتین رئیس جمهوری روسیه برای سفر به پاکستان و شرکت در مراسم افتتاحیه پروژه گاز کراچی- لاهور دعوت به عمل آورد و بیان داشت که این برنامه با حضور روسیه تکمیل خواهد شد. در واقع این اقدام فوری نواز شریف برای ایوانف نیز تعجب آور خواهد بود و نخست وزیر پاکستان با این اقدام در واقع قصد اخطاردادن به واشنگتن به خاطر این اقدامات را داشت و به گونه ای می خواست پیغام ناراضی بودن سفر راحیل شریف به این کشو را به مقامات درجه یک واشنگتن برساند.
نظر شما