مجله مهر - آزاده باقری: بعضی از نقاشی های دیواری او دیگر این روزها از بین رفته اند؛ اما تعدادی از نقاشی دیواری های قدیمی باقی مانده که شاید خیلی ها از کنار آن عبور کرده و با آنها خاطره ای داشته باشند. تصویر شهید بهشتی در میدان هفت تیر یکی از آن تصاویری است که محمدرضا قادری ۱۶ سال پیش بر روی دیوار به تصویر کشید و هنوز هم باقی مانده است. حاج قادری در حال حاضر ۵۶ سال سن دارد و از زمانی که به یاد دارد یا روی داربست بوده و نقاشی دیواری می کشیده یا بر روی بوم نقاشی مشغول خلق تصویر بوده است. ۸ سال بیشتر نداشت که به تشویق معلم کلاس دوم دبستانش نقاشی را جدی تر ادامه داد تا جایی که در ۱۶ سالگی گالری نقاشی برای آثارش برپا کرد. تا قبل از آنکه نقاشی دیواری را از سال ۵۴ شروع کند نقاشی های پرده سینماها، روی دیوار پیش بخاری خانه ها، دیوار قهوه خانه ها و... را نقاشی می کرد؛ اما کم کم با تصاویر تبلیغاتی بر روی دیوارهای سطح شهر شروع می کند تا اینکه نزدیک انقلاب می شود و دیگر تمام فکر و ذکرش کشیدن شهدای انقلاب و عکس امام خمینی (ره) می شود. حتی می گوید به خاطر آنکه منافق ها روی نقاشی هایش رنگ می ریختند مجبور شد روی یک دیوار ۱۷-۱۸ بار چهره ای که کشیده است را بازسازی کند.
این نقاش دیواری، بازنشسته سپاه و یکی از احیاگران قدیمی نقاشی دیواری در ایران است. به همین دلیل بسیاری از فنون رزمی و نظامی را هم بلد است و با این سن و سال همچنان مانند جوانان ورزشکار صخره نوردی می کند. بعد از آنکه دیگر بازنشسته می شود به طور مستقل کار می کند. دو دختر و دو پسر دارد با سه نوه که می گوید نوه دومش استعداد نقاشی زیادی دارد و مانند خودش تصاویری حتی بهتر خلق می کند و به او بسیار امیدوار است. با او از طریق اینستاگرامش ارتباط برقرار کردیم. صفحه ای که از ۶ ماه قبل در آن ۲۱۲ تصویر گذاشته است و نزدیک به ۶ هزار دنبال کننده تصاویر او را با علاقه دنبال می کنند. حتی کشورهایی مانند انگلیس، چین، امارات، عربستان، اندونزی، روسیه و... از طرفدارنش در صفحه اینستاگرام هستند و او را برای ادامه کارهایش تشویق می کنند. آنچه در ادامه می خوانید گپ و گفتی است که مجله مهر با این نقاش هنرمند ترتیب داده است.
معلم نقاشی ام انگیزه اولین انگیزه من بود
محمدرضا قادری بچه دروازه غار است و خانواده اش از قدیمی های تهران به حساب می آیند. او از زمانی می گوید که متوجه می شود استعداد نقاشی دارد: «کاملا یادم هست که سال ۴۶، هشت سال بیشتر نداشتم و معلم کلاس دوم مان پای تخته یک تصویر آب پاش و گل کشید و از ما خواست آن را روی کاغذ نقاشی کنیم. وقتی نقاشی من را دید گفت: «محمدرضا خودت این نقاشی را کشیدی؟» من هم گفتم بله آقا. نقاشی من را بلند کرد و به بچه های دیگر نشان داد و گفت: «بچه ها ببینید چقدر قشنگ کشیده. از من هم بهتر کشیده است.» همین حرف معلمم کافی بود تا من را به اندازه بسیار زیادی تشویق کند. از آن به بعد هر چیزی که می دیدم سعی می کردم آن را بکشم. همه تعجب می کردند من با این سن کمم چطور می توانم با این ظرافت نقاشی کنم.»
حاج قادری می گوید تا دوره راهنمایی در مسابقات نقاشی هم شرکت می کرده و مقام اول را به دست می آورده است. همین موضوع برایش انگیزه ای صدچندان به وجود می آورد: «تا راهنمایی در مسابقات نقاشی شرکت می کردم و مقام اول به دست می آوردم. همه اینها انگیزه بیشتری به من می داد تا بیشتر به سمت آن گرایش پیدا کنم. حتی در دوران مدرسه به جز کار نقاشی در کانون کودکان و نوجوانان کارهایی مانند نمایشنامه نویسی، گریم، طراحی دکور تئاتر، کارگردانی و... هم انجام می دادم. در کل به کارهای هنری خیلی زیاد علاقمند بودم. ۱۶ سال بیشتر نداشتم اما برای تابلوهای نقاشی که کشیده بودم گالری نقاشی هم برگزار کردم. تابلو های منظره و چهره می کشیدم و می فروختم.» پدر حاج قادری یکی از مخالفان سفت و سخت کارهای هنری او بود با این حال تمام تلاش خودش را می کرد در مقابل مخالفت ها ایستادگی کند: «پدرم کاملا مخالف کارهای هنری من بود. آن زمان ها که ۱۶-۱۷ سال داشتم و کارگردانی می کردم کسانی که من و خانواده ام را می شناختند به پدرم می گفتند که من دارم کارهای نمایشی انجام می دهم. پدرم منکر می شد و می گفت کاری نمی کند، همان جا فقط بالا سر بچه هاست و از این حرف ها می زد که بگوید من فقط آن دور و بر هستم و بلد نیستم. شوق و ذوقی برای کارهای من نداشتند که به هر حال زمانه اینطور ایجاب می کرد.»
۱۷-۱۶ بار نقاشی را بازسازی کردم
این نقاشِ دیوارهای بزرگ شهر تا قبل از انقلاب کارش را با نقاشی کشیدن های خانگی و... شروع کرد و گفت: «تا قبل از انقلاب بر روی دیواز قهوه خانه ها، دیواز پیش بخاری خانه ها، پرده های سردر سینماها نقاشی می کردم. یادم هست ۳-۴ پرده سینما را همزمان می کشیدم تا بر سردر سینماها نصب شود. چون دستگاه چاپ و امکانات امروز که وجود نداشت. از سال ۵۴ بود که نقاشی بر روی بیلبوردهای تبلیغاتی را هم شروع کردم. کارهای تبلیغاتی از قبل از انقلاب هم وجود داشت؛ اما نقاشی دیواری هایِ فرهنگی از سال ۷۴ شروع شد.» دیگر به انقلاب که نزدیک می شویم محمدرضا قادری هم روند کارش را تغییر می دهد و می رود سراغ کشیدن چهره های شهدا و امام خمینی(ره) بر روی دیوارهای شهر: «اوایل انقلاب شروع کردم به کشیدن عکس امام خمینی (ره) بر روی دیوارها. انقلاب که شد عکس شهدای انقلاب را می کشیدم. سال ۵۸ روی دیواری در میدان شهید هرندی عکس امام خمینی (ره) را بر روی دیوار کشیدم. آن زمان منافقان روی نقاشی هایم رنگ می ریختند و من هم فردا نشده دوباره روی همان رنگ ها نقاشی می کشیدم. شاید ۱۷-۱۸ بار من عکس را بازسازی کردم. در میدان خراسان هم روی دیوار فروشگاه قدس نقاشی دیواری بزرگ به وسعت ۵۴۰ متر مربع کشیدم.»
۵۴۰ مترمربع نقاشی دیواری بر روی دیوار ساختمان مخابرات
بعد از این فعالیت هایش بود که به سپاه می رود و زمان جنگ به استخدام آنجا در می آید و علاوه بر کارهای فرهنگی به کارهای نظامی و رزمی هم مشغول می شود: «در نهایت سپاه از من خواست یکسری عکس شهدای انقلاب را بر روی دیوارها بکشم. آن زمان هنوز جنگ نشده بود؛ اما من به کارهای نظامی علاقمند شدم و تا سال ۵۸ دوره های مختلف نظامی را مثل چتر بازی و فنون رزمی را گذراندم. اما کار نقاشی ام را هم ادامه می دادم. تا اینکه جنگ شد و من کارهای آموزشی را هم برعهده گرفتم. دیگر در سپاه رسمی شده بودم و مدتی آموزش نظامی می دادم؛ اما بعد وارد کارهای مدیریت تبلیغاتی و فرهنگی شدم. بعد هم که دیگر وارد جنگ شدم و در مناطق جنگی بودم. تا سال ۶۴ کارهای بزرگ سطح شهر را هم ادامه دادم. سال ۶۴ بود که در خیابان پیروزی بر روی دیوار مخابرات نقاشی دیواری با وسعت ۵۴۰ متر را کشیدم که یکی از وسیع ترین کارهای من به حساب می آید.»
در این دو عکس ۲۰ سال کار بر روی داربست را می بینید. یک مکان اما با تفاوت زمانی ۲۰ ساله در خیابان پیروزی، ساختمان مخابرات؛ نقاشی به وسعت ۵۴۰ متر مربع
قادری بعد از جنگ باز هم به فعالیت های فرهنگی خود و نقاشی دیواری ادامه می دهد تا اینکه به سال ۷۲می رسد: «سال ۶۷ که جنگ به پایان رسید تا سال ۷۲ فعالیت های فرهنگی را ادامه دادم تا اینکه بعد از آن کارهای تبلیغات شهری و خصوصی ام را هم شروع کردم. شرکت تبلیغاتی زدیم و شروع کردم به کار کردن. در کنار این فعالیت های تبلیغاتی همچنان تصاویر شهدا هم ادامه داشت و کارهایی مانند منظره، زیباسازی محیطی و شهری، مبلمان شهری و... را انجام می دادم. سال ۷۸ که دیگر بازنشسته شدم برای خودم به شکل خصوصی کار کردم. حتی به چند کشور دیگر مانند ترکیه، سوریه، عربستان و... هم برای کار رفتم و همچنان هم کارم را به همین منوال ادامه می دهم.»
قدر هنر نقاشی دیواری را نمی دانند
او درباره دستمزدهایی که برای نقاشی دیواری گرفته است، می گوید: «بابت نقاشی دیواری هایی که می کشیدم تا سال ۶۵ اصلا هیچ دستمزدی نمی گرفتم و کاملا کار ذوقی بود اما بعد از این سال دیگر بابت نقاشی دیواری ها دستمزد می گرفتم.» حاج قادری درباره دستمزد دریافتی در سال های اخیر کارش می گوید: «هر نقاشی دیواری تقریبا از متری ۵۰ هزارتومان شروع می شود و البته بستگی به نوع کار هم دارد. من شده کاری را تا ۵۰ متر ارتفاع هم انجام دادم. در حال حاضر هم بر خلاف گذشته تنها کار می کنم. در گذشته۱۷-۱۸ تا نیرو داشتم اما بعد از مدتی یکسری مسائل پیش آمد که تصمیم گرفتم تنها کار کنم. به طور کل باید بگویم درآمدم بد نیست؛ اما متاسفانه قدر هنر ما را نمی دانند. کسانی هستند که یک بار هم تجربه کشیدن نقاشی دیواری ندارند و اصلا نمی توانند انتقاد تخصصی کنند با این حال طوری رفتار می کنند که انگار اصلا قبولت ندارند. نقاشی دیواری در جامعه ما رشته اصلی اش را گم کرده است. یک عده در سازمان زیباسازی شهرداری آمده اند و ایده هایی داده اند که رنگ را از بین برده اند، شما دیگر در شهر می روید رنگ نمی بینید؛ اما کارهای من همه رئال هستند و تمام تلاشم را می کنم که آنچه می کشم طبیعی طبیعی و به واقعیت نزدیک باشد.»
تصویر شهید بهشتی در میدان هفت تیر را خیلی دوست دارم
وقتی از او می خواهیم بهترین نقاشی دیواری که کشیده است را نام ببرد می گوید: «زمان های قدیم آنقدر دوربین دست مردم نبود. اگر دوربینی وجود داشت هم فکر نمی کردیم که یک روز مثل الان لازم باشد از کارهایمان عکس بگیریم. با این حال من تلاش کرده ام تصاویر تمام نقاشی هایم را نگه دارم. الان عکس از ۳۸ سال پیش تا دو روز گذشته دارم. تقریبا تمام کارهایم را دوست دارم چون با عشق آنها را می کشم؛ اما اگر بخواهم یکی از آنها را نام ببرم تصویر شهید بهشتی در میدان هفت تیر است که بعد از ۱۶ سال هنوز هم باقی مانده، آن هم به دلیل وجود مترو. چون زیر دیوار آن ساختمان را خراب کرده اند نمی شود داربست زد. خودم حتی سعی کرد با جرثقیل این کار را انجام بدهم اما نشد. نقاشی بر روی دیوار سازمان تبلیغات اسلامی را هم خیلی دوست دارم. علاوه بر آن در حال حاضر مشغول کاری در فین کاشان هستم و بر روی دیوار آنجا نقاشی می کشم. منظره ای که در حال کار هستم را خیلی دوست دارم و کار بر روی ابعاد گسترده ای در حال انجام است و این کار هم به دل خودم بسیار نشسته است.»
نظر شما