به گزارش خبرگزاری مهر، در حالی یک هفته از آغاز حوادث دل خراش در شهر زاریا در کشور نیجریه و حمله ارتش این کشور به اجتماع شیعیان در حسینیه بقیه الله (عج) می گذرد که هنوز ابعاد واقعی این فاجعه انسانی مشخص نشده است و سرنوشت بسیاری از شیعیان از جمله شیخ ابراهیم زاکزاکی، رهبر شیعیان این کشور، در هاله ای از ابهام قرار دارد.
در چند روز گذشته اقدامات مردمی مختلفی در کشورمان برای اعلام حمایت از این مظلومین و محکومیت اقدامات ارتش نیجریه صورت گرفته است؛ در این میان حاج میثم مطیعی در هیئت شهدای گمنام تهران در نوحه ای فارسی و عربی به زیبایی به بیان شرح حال این روزهای محبین اهل بیت (علیهم السلام) در آفریقا پرداخت.
در شعر فارسی این مداحی که سروده دکتر محسن رضوانی است، ابتدا ذکری از «جُون» غلام سیاه امام حسین (علیه السلام) که سرانجام نام خود را در میان شهدای عاشورا به ثبت رساند، به میان آمده است « شبيه جُوْن، مي خوام كه بين دستاي تو جون بدم»
شاعر تنها جرم شهدای نیجریه را حب مولا علی (علیه السلام) می داند، محبتی که بانوی دو عالم حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم در راه آن به شهادت رسید. رضوانی در ادامه به بیان حوادث از زبان شیخ ابراهیم زاکزاکی می پردازد؛ « تن تموم بچههام كباب شه - فدا سرت/ عيال من فدايي رباب شه - فدا سرت»
حجت الاسلام زاکزاکی که ۳ پسرش در حمله قبلی ارتشیان نیجریه به راهپیمایی شیعیان در روز قدس به شهادت رسیدند، در جریان حمله هفته گذشته نیز تنها پسرش را از دست داد و برخی خبرها از شهادت همسر وی حکایت دارد. موضوعی که شاعر هم به آن اشاره کرده است؛ « چارتا اسماعيل، ميكنم تقديم/ ميسوزم توو عشق، مثل ابراهيم»
میثم مطیعی در این مداحی، گریزی هم به حوادث این روزهای جهان اسلام دارد. موج شیعه کشی ای که با حمایت جریان تکفیری- صهیونیستی در کشورهای یمن، عربستان، سوریه، لبنان، آذربایجان و پاکستان براه افتاده؛ «شيعه رو دارن مي كُشن توو دنيا - مهدي بيا/ توو يمن و شام و عراق و منا - مهدي بيا» و استغاثه وار به محضر صاحب الزمان (عج) عرضه می کند؛ «مهدي بيا، زمين شد بي تاب/ عاشقاي حسينو درياب»
در شعر عربی این مرثیه نیز که احمد حسن الحجیری شاعر جوان بحرینی آن را سروده است؛ اشاره می کند به حال و روز این ایام زاریا که شبیه کربلا شده است و پیکر شهدایی که خون شان به آسمان رفته است و بدن هایشان روی زمین است. شاعر نامی هم از ابن فودی و شهید محمد توری شهدای شاخص نیجریه به میان آورده و تاکید می کند که با وحدت صفوف امت محکم می شود و راه این بیگناهان ادامه خواهد داشت. الحجیری در پایان اشاره ای هم به موضوع اصلی جهان اسلام، یعنی اشغال فلسطین داشته و حرکت های جهادی پیروان اسلام ناب محمدی را آغاز حرکت به سوی قدس می داند.
برای دریافت فایل صوتی این مداحی بر روی این پیوند کلیک کنید.
متن شعر:
شبيه "جُوْن"
مي خوام كه بين دستاي تو جون بدم
علی غرار جون أريد أن أستشهد بين يديك
Just like Jaun
I wish to give my life in lying in your hands
غلامتم
مي خوام كه دستامو به دستاتون بدم
أنا خادمك أريدك أن تأخذ بيدي
I am your servant
I wish to place my hands in your hands
مثل بلال
براي مادرت زهرا اذون بدم
على غرار بلال أريد أن أرفع الأذان لوالدتك الزهراء
Just like Bilal
I wish to recite the adhaan for your mother Zahra
جرم ما اينجا، عشق مولا بود
جرمنا هنا كان حب الولي
What was our crime, but the love of our master
اين نه جرم ما، جرم زهرا بود
لم يكن هذا جرمنا فحسب
Not our crime, but rather Zahra's crime
توو كوچه زهرا، خيلي تنها بود
بل جرم الزهراء أيضا التي كانت وحيدة في الزقاق
On the streets, she was left alone
محاسنم به خون سر خضاب شه - فدا سرت
لحيتي مخضّبة بدماء رأسي، فداءً لرأسك
May my face be painted by my blood – May I be sacrificed for your blessed head
تن تموم بچههام كباب شه - فدا سرت
أجساد أولادی تحتـرق، فداءً لرأسك
All of my children’s bodies burn – May I be sacrificed for your blessed head
عيال من فدايي رباب شه - فدا سرت
أفدي الرباب بعيالي، فداءً لرأسك
May my family be sacrificed for Rabab - May I be sacrificed for your blessed head
حب علی، تقاصش اینه
هذا جزاء حب علي
This is the price for the love of Ali
دلم خوشه، آقام میبینه
وقلبي مطمئن بأن يراني مولاي
My heart is content, my master can see
بالاسرم، میاد میشینه
ويزورني عند وفاتي
He comes and sits over me
(نعم الامير، حسين ثارالله)
The best of masters, Hussain Thaar Allah
*** *** *** ***
تموم عمر
همه آرزوم اينه كه شهيد بشم
أمنيتي طول عمري أن أكون شهيدًا
My whole life I've wished for martyrdom
سياهمو
مي خوام آخرش پيشت روسفيد بشم
أريد أن أكون أبيض الوجه مرفوع الرأس لديك
My heart has darkened, I wish to come to you lit up
شبيه جُوْن
مي خوام كابوس لشكر يزيد بشم
مثل جون أريد أن أكون كابوس جيش يزيد
Just like Jaun, I wish to be a nightmare for the army of Yazid
چارتا اسماعيل، ميكنم تقديم
أقدّم لك أربعة قرابين كإسماعيل
I present my four Ismaels to you
ميسوزم توو عشق، مثل ابراهيم
واحترق بنار العشق مثل إبراهيم
Just like Ibrahim I will burn in your love
كاري كن آقا، نوكرت باشيم
لكن اجعلني خادمًا لك
My master, do something so that I can become your servant
شيعه رو دارن مي كُشن توو دنيا - مهدي بيا
يقتلون الشيعة في كل مكان
Shias are being killed by them all over the world
توو يمن و شام و عراق و منا- مهدي بيا
يا مهدي أدرك اليمن والشام والعراق ومنى
In Yemen, Syria, Iraq, and Mina, return oh Mehdi!
چشمهی خون جاریه توو زاريا - مهدي بيا
و عين الدم نابعة في زاريّا ، فعجّل على الحضور
A stream of blood flows in Zaariyah, return oh Mehdi!
مهدي بيا، زمين شد بي تاب
يا مهدي أقدِمْ فقد نفد صبـر الأرض
Oh Mahdi return, This land has become impatient
جونِ علي، به حق ارباب
بحق علي، بحق المولى
Love of Ali, by the right of my master
عاشقاي حسين و درياب
أدرك عشّاق الحسين
(يا حسين، غريب مادر)
يا حسين، غريب الزهراء
Oh Hussain, the oppressed of Zahra
*** *** *** ***
زَارِيا... لَقدْ أصبَحتِ تُشْبِهي كَرْبَلا
زاریا، شبیه کربلا شدی
Oh Zariah, You have turned out like Karbala
قد سَرى... دمُ الأحرارِ فيكِ نَحْوَ العُلا
خون آزادگان زاریا به سوی آسمان رفت
The blood of the freemen elevated to the sky
هذه... جَثامِينُ الشُّهداءِ في الفَلا
این پیکرهای شهداست که بر زمین افتاده است
These are the corpses of the shuhada left on the ground
"جَوْنُ" قد جاءَا ... مِن ثَرَى الطَّفِّ
لِلشُّهداءِ ... جاءَ في لَهْفِ
جون، به شوق شهدای شما از کربلا آمده است
Jaun, in your love the martyrs have come from Karbala
يَملأُ الأرجا ... مِنهُ بالعَطفِ
آمده است تا به شما اطمینان دهد و زمین را از امنیت پر کند
They have come to give you contentment that peace will prevail in the world
على نَهجِ " ابنِ فُوديٍ " و " تُورِيْ" و الشُّهداء
راه ابن فودی و شهید محمد توری و شهدای بیگناه زاریا ادامه دارد
The path of ibn Foudi, Martyr Muhammad Touri and the innocent martyrs of Zaria continues
و"شيخُ إبراهيمَ " شُعْلَةُ العَزمِ و الفِدا
شیخ ابراهیم زکزکی شعله شجاعت و فداکاری است
While sheikh Ibrahim remains as the flame of courage and sacrifice
مُنتصِرُونَ رَغمَ كَثرَةِ القَتْلِ و العِدا
علی رغم فراوانی قتل و دشمنی، شما پیروزید
بالوَحْدَةِ ... يُرَصُّ الصَّفُّ
صفوف امت... با وحدت محکم می شود
شُعوبُنَا ..للعَدلِ تَهفُوا
ملتهای ما ... شیفته عدالت هستند
جِهادُنا ..لِلدِّينِ وَقْفُ
جهاد ما به امر دین است
لقد بَدَا ... للقُدسِ الزَّحفُ
حرکت به سوی قدس آغاز شده است
(کربلا... قامَت هَا هُنا)
اینجا کربلا به پا شده است
نظر شما