به گزارش خبرنگار مهر، روز گذشته میزگرد مناظره درباره ابعاد مفهوم «اسلام رحمانی» با حضور حجتالاسلام و المسلمین دكتر مهدوی زادگان، و دكتر سیدجواد میری، از اعضای هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در کانون اندیشه جوان برگزار شد. در این نشست به بررسی چیستی و چرایی پیدایش اسلام رحمانی اشاره شد و فایل صوتی این مناظره در بالا قابل دریافت است. مشروح این نشست را در ادامه میخوانید؛
سه رویکرد در مورد مفاهیم اسلام
در ابتدای این نشست حجت الاسلام مهدوی زادگان در مورد تبارشناسی موضوع اسلام رحمانی گفت: ما در تاریخ اسلام در مورد مفاهیم اساسی دین اسلام رویکردهای مختلفی را شاهد هستیم که لااقل سه رویکرد را میتوانیم گزارش کنیم. یک رویکرد جامع نگر است که معتقد است همه آموزههای اسلام را با هم باید دید و باید همه را تجربه کرد و هیچ آموزهای را نباید کنار بگذاریم و همه را در کنار هم باید دید. همه مفاهیم اصیل را باید کنار هم قرار داد تا فهم شود در این صورت است که اسلام ناب را فهمیدهایم.
رویکرد دوم جزء نگر است و جزئی از آموزههای اسلامی را بزرگ میکند و همان را معرفی و ترویج میکند. اما رویکرد سومی وجود دارد که رویکردی ابزاری و غرضورزانه است که به دنبال فهم آموزههای دینی نیست بلکه به دنبال استفاده از کارکردهای آموزههای دینی است. به عنوان نمونه به جمله خوراج بعد از جنگ صفین میتوان اشاره کرد که گفتند «لا حکم الا لله»؛ امیرالمومنین فرمودند این جمله حقی است که از آن استفاده باطلی میکنند.
تجربه رویکرد جامع نگر به صورت برجسته در انقلاب اسلامی تجلی پیدا کرد. رویکرد دوم مخالفتی با رویکرد جامع نگر ندارد اما رویکرد سوم در مقابل رویکرد جامع نگر بازتاب پیدا کرده است. اگر رویکرد جامع نگر وجود نداشت، رویکرد ابزاری که یکی از نمونههای آن اسلام رحمانی است هیچگاه پدید نمیآمد. لذا تعبیر اسلام رحمانی با نگاه ابزاری که امروز از آن تعبیر میشود واکنشی به رویکرد جامع نگر به آموزههای قرآنی است.
اسلام رحمانی بحثی تئولوژیکال نیست
دکتر سید جواد میری در ادامه بحث اظهار داشت: وقتی ما صحبت از اسلام رحمانی میکنیم بحث ما یک بحث تئولوژیکال نیست بلکه بحثی پولتیکال یعنی سیاستمحور است. کسانی که در مورد اسلام رحمانی صحبت میکنند یک بحث حداقلی و حداکثری در حوزه سیاست دارند.
وی در واکنش به این سخن مهدویزادگان که گفته بود با انقلاب ایران جامع نگری به وجود آمده است، گفت: قبل از این افراد بزرگی مثل ابوعلی سینا، فارابی و... بودند، چطور اینها نتوانستند نگاه جامع نگری داشته باشند و ما توانستیم؟ من فکر میکنم این موضوع قبل از آنکه به فراست و درک عمیق ما از منابع دینی برگردد به جوهر و ذات زمان ما برمیگردد. امکانی که تجدد ایجاد کرده تا قرائتهای دیگری را هم از اسلام داشته باشیم تا تفکر دینی را در دنیای مدرن بازخوانی کنیم.
امام موسی صدر دو رویکرد کلی در مورد نگاه به دین را مطرح میکند که یکی دین در خدمت انسان و دیگری انسان در خدمت دین است. این به گونهای برمیگردد به همان نگاهی که در جامعه شناسی هم از آن یاد میکنند، نگاه اقتدارگرایانه به دین و یا نگاه انسانمحور به دین. اینجاست که بحث اسلام رحمانی در برابر الگوهای دیگر مطرح میشود که ما نقش مردم، نه نسبت به خدا بلکه نسبت به نهاد جدیدی که در ساحت انسانی و اجتماعی به نام دولت یا حاکمیت متولد شده است را چطور در نظر میگیریم؟ آیا این حاکمیت است که برای انسانها انتخاب میکند یا این مردم هستند که انتخاب میکنند. یک نگاه این است که نقش مردم را در مسائل مختلف تزئینی میبیند و نگاه دیگر نقش مردم را نقشی تقنینی میبیند. یعنی مردم تنها در حوزه سیاست شرکت نمیکنند بلکه مشارکت میکنند یعنی سعی میکنند انجمن و جامعه مدنی تشکیل بدهند و حاکمیت را مورد سوال و بازخواست قرار میدهند.
وقتی در مورد اسلام رحمانی صحبت میکنیم منظور قرائتهایی است که نقش انسان را محور قرار میدهد که انسانها اختیار دارند و میتوانند انتخاب کنند. باید زیرساختها و چارچوبهای مدنی وجود داشته باشد و بین حاکمیت و مردم سپرهایی وجود داشته باشد که این جامعه مدنی است که بتواند حاکمیت را بازخواست کند.
اسلام رحمانی، مفهومی ابزاری و سیاسی است
حجت الاسلام مهدوی زادگان در ادامه خاطر نشان کرد: بحث اسلام رحمانی بحثی سیاسی است و نگاه تئوریک در رویکرد جامع نگر و جزنگر وجود دارد. اگر اسلام رحمانی در رویکرد جز نگر مطرح میشد باید برای بحث در این حیطه به سراغ مبانی میرفتیم. در رویکرد سوم که دقیقا سیاسی است نمیتوان بحث مبانی داشت چراکه مبانی خود را از اسلام دریافت نکرده است. با کسی که از اسلام رحمانی به نحو پولتیکال و ابزاری بحث میکند، نمیتوان بر مبنای متافیزیکی گفتگو کرد چرا که اصلا بر مبنای اسلام نیست و مبانی اسلامی را ندارد. مبانی آن اومانیستی و لیبرالیستی است. لذا اسلام رحمانی اسلامی مکتبی و دینی نیست.
وی افزود: مطلب بعدی این است که وقتی اسلام جامع نگر در مورد اسلام رحمانی حرف میزند، میگوید اسلام رحمانی را در کنار سایر اسلامها باید دید. اسلام رحمانی با نگاه ابزاری در طول تاریخ و در چند دهه اخیر نتوانسته ادعاهای خود را عملی کند. اسلام جامع نگر در این چهل سال به حرف های خود عمل کرده اگرچه با نواقصی همراه بوده است، به عنوان مثال نقش مردم را نشان داده است. انقلاب اسلامی نقش مردم را تزئینی نمیداند و این را در عمل نشان داده است. ما از اسلام رحمانی با نگاه ابزاری بیشتر خشونت دیدهایم که از اول انقلاب خیلی از بزرگان ما توسط معتقدین به این رویکرد به شهادت رسیدهاند. الان چه قدرت هایی از اسلام رحمانی دفاع میکنند؟ همانهایی که مردم ما را به شهادت رساندند. لذا اسلام رحمانی با نگاه ابزاری به هیچیک از حرفهای خود عمل نکرده است. در فتنه ۸۸ همین اسلام رحمانی علیه انتخاب مردم قیام کرد و دست به شورش زد. اگر نقش مردم تزئینی نیست چرا در فتنه این را نشان ندادید؟ تفاوت بین نظر و عمل ما را بیشتر متوجه به سیاسی بودن این نوع اسلام رحمانی میکند. لذا این نوع اسلام رحمانی ارزشی پیدا نمیکند چراکه رویکرد ابزاری فاقد ارزش است چون برای هیچ چیز اصالت قائل نیست و فقط برای قدرت ارزش قائل است.
تأکید اسلام رحمانی افزایش مشارکت مردم و جامعه مدنی است
دکتر میری با تقسیم صحنه سیاسی ایران تقریبا به سه گروه عمده راست، چپ و مرکز، پنج گروه مختلف برای اسلامگرایی معرفی کرد و افزود: یک گروه اسلامگرایی فقاهتی به رهبری امام خمینی است. یک گروه اسلامگرای با نگاه لیبرال است که مهندس بازرگان نماینده آن است. یک نوع اسلامگرایی وجود دارد که با قرائت سیوسیالیستی همخوانی دارد که نماینده آن دکتر شریعتی است. یک نگاه دیگر اسلامگرایی با قرائت دموکراسی است که نماینده آن طالقانی بوده و نگاه آخر که در ایران خاستگاهی ندارد نگاه سلفی است که رشیدرضا را میتوان نماینده آن نامید. صحنه سیاسی ایران بیشتر گروه ها را در بدنه اصلی خود نگه داشته است. کسانی که صحبت از اسلام رحمانی در این چشم انداز میکنند کسانی هستند که یا در مرکز اند و یا در چپ هستند که حس میکنند بیشتر مردم اعم از مردم شهرها و دارای تحصیلات عالیه و درآمد مالی نسبتا خوب به آنها اقبال دارند ولی ساختارها و منابع قدرت در دست راست است لذا برای این مفهومی را به عنوان اسلام رحمانی ابداع کردند چرا که اگر شما در ساختار فقاهتی سخن از لیبرالیسم بگویید یعنی آشکارا میخواهید با قدرت مبارزه کنید، لذا از اسلام رحمانی سخن میگویید که در این دیدگاه مشارکت مردم و جامعه مدنی باید وسعت یابد. لذا من بحث را بصورت حق و باطل نمیبینم.
میری در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه شما خاستگاهی برای اسلام رحمانی قائل نیستید، گفت: در بستر امروز ایران اسلام رحمانی در چارچوب اسلام فقاهتی تعریف میشود. به عنوان مثال فقهایی مثل آقای صانعی و آقای منتظری نگاهی فقاهتی دارند. در ساحت سیستم سیاسی ایران کسانی که خارج از این چارچوب صحبت کنند اصلا در داخل نمیتوانند صحبت کنند. به عنوان مثال آقای مجتهد شبستری در دورهای نگاه فقاهتی داشت و در یک سخنرانی در سال ۱۹۶۱ اذعان داشت اسلام برای تمام مشکلات بشری راه حل دارد، اما درست ۳۰ سال بعد میگوید اسلام برای هیچ چیزی برنامهای ندارد که یک چرخش معرفتی را شاهد هستیم. او از چارچوب فقاهتی بیرون آمده است ولی هر کسی را به سادگی نمیتوان گفت که نگاه لیبرالی دارد.
محتوای اسلام رحمانی هیچ چیز از اسلام و رحمانیت ندارد
حجت الاسلام مهدوی زادگان در مورد محتوای اسلام رحمانی گفت: اسلام رحمانی با نگاه ابزاری در باطن خود رحمانیتی ندارد و جز شقاوت و خودخواهی و ترور چیز دیگری نیست. در تحلیل جامعه شناختی بنده به این نکته اذعان شد که این اسلام رحمانی واقع نما نیست. مسلما چنین قرائتی در هیچ حاکمیتی جایگاهی ندارد، قرائتی که چیزی را می گوید ولی چیز دیگری را اراده می کند در هیچ حاکمیتی حتی حاکمیت های مدرن جایگاهی ندارد. اگر حاکمیتی ببیند که حزب یا گروهی شعاری را می دهد ولی در مقام عمل طور دیگری عمل می کند هیچگاه اجازه ورود به حاکمیت به آن داده نمی شود.
اسلام رحمانی یک تابلو است که باطن آن چیز دیگری است. اسلام رحمانی یک تاکتیک سیاسی است. به اقتضای وضعیت های خاص سیاسی و اجتماعی این قرائت را انتخاب کرده اند. اساساً رویکرد لیبرال در عمل سیاسی یک رفتارهای حداکثری و یک رفتارهای حداقلی دارد. رفتارهای حداکثری اش در جاهایی اتفاق می افتد که خود حاکمیت را به دست آورده باشد که در اینصورت به شدت حرکت اقتدارگرایانه را انتخاب می کند و به شدت انحصارطلب است و با هرگونه رقیبی مقابله می کند و آن را سرکوب می کند. نمونه این را در دوره پهلوی داریم.
وقتی رویکرد لیبرال از قدرت کنار می رود، به اجبار رویکرد حداقلی را انتخاب می کند. این رویکرد حداقلی امروزه در قالب اسلام رحمانی مطرح می شود. تابلویی بنام اسلام رحمانی که لیبرال ها مطرح می کنند تاکتیک حداقلی لیبرالیسم است. محتوای اسلام رحمانی را اگر بررسی کنیم هیچ چیز از اسلام و رحمانیت نمی یابیم.
هیچ قرائت سیاسی از اسلام واقع نما نیست
دکتر میری با اشاره به اینکه هیچ قرائت سیاسی از اسلام واقع نما نیست بلکه اینها یک نوع بازیگری سیاسی معطوف به قدرت است، اذعان داشت: مفهوم اسلام رحمانی در ایران و در منطقه متفاوت است. در مرزهای شرقی دولت طالبان تشکیل شد که اشتراکات لفظی هم با آنها داشتیم. داعش نیز در غرب ایران پدید آمده است. اگر فراتر از جهان اسلام قدم بگذاریم همه اینها به عنوان جهان اسلام دیده می شود. اسلام رحمانی در مقابل این اسلام تعریف می شود.
تفاوت اساسی اسلام رحمانی انقلابی و اسلام رحمانی ابزاری
در پایان حجت الاسلام مهدوی زادگان تفاوتی اساسی بین اسلام رحمانی با نگاه انقلابی و اسلام رحمانی با نگاه ابزاری را مسئله حکومت دینی و برداشتهای از آن دانست و افزود: پیش فرض آقای دکتر میری این است که در اسلام چیزی به اسم حکومت وجود ندارد. لذا خیلی چیزها را از حکومت سلب کردند و آن را امری عرفی دانستند. اسلام رحمانی انقلابی معتقد است بسیاری از خشونت ها از فساد در حکومت ها ناشی می شود چون حکومت دینی برپا نشده است. وقتی تفکری که معتقد است حکومت امری عرفی است رسمیت پیدا کرد ظلم به بشر مضاعف شده است. در دویست سال اخیر ما تجربه کردیم که این قرائت به شدت ضد بشری است. بازرترین مصداق آن این است که در عرض ۵۰ سال دو جنگ جهانی به راه افتاد.
نظر شما