خبرگزاری مهر- گروه استانها- محمدحسین نیکو پور: از ورودی این محله تاریخی که گذر ادیان هم میتوان آن را نامید و مسجد ابوالفضل(ع) هم در این مسیر قرار دارد بهسوی گذرها و طاقیهایی که کوچهها و خانهها را در خود جایدادهاند هنوز نوای صنایعدستی به گوش میرسد گرچه این نوا سالهاست در هیاهوی تکنولوژی و مدرنیته کمرنگ میرسد.
شیراز افزون بر سعدی و حافظ به هنر خاتمکاری هم شناخته میشود
خاتمکاری شیراز ازجمله هنرهای سنتی و صنایعدستی که نوای چکشهای آن در روزگار نو کمتر به گوش میرسد و اگر نبود خانه تاریخی سعادت بهعنوان کارگاه هنرهای سنتی شاید تا امروز نسلی دیگر به یاد نداشت که شیراز افزون بر سعدی و حافظ به هنر خاتمکاری هم شناخته میشود.
در محله سنگ سیاه درهایی هنوز حکایت از دکانهایی میکند که روزگاری رونق صنایع خاتمکاری را در خود جایداده بودند و امروز زیر طاق این گذرها و کوچهها بیش از نوای چکش استادکاران خاتم، آوای موتورسیکلتهایی به گوش میرسد که سکوت و خنکی نورگیرهای گذر را شکافته و آرامش این محله را برهم زدهاند.
پیادهروی در محله سنگ سیاه که هر رهگذری را به خانه-موزه مشکین فام و حرم بیبی دختران هدایت میسازد قدمبهقدم موزهای را تداعی میکند که هر بینندهای را مسحور بافت و ساختار تاریخی و فرهنگی این محله میکند.
گرچه خودروهای پارک شده در کوچههای به قول شیرازیهای اصیل، تنگ و ترش نمیگذارند بهراحتی به مسیری که در انتها به محله دروازه کازرون منتهی میشود راه گشود، اما میتوان گامبهگام آدمها و مکانهایی را تجربه کرد که هریک تاریخی از شیراز قدیم را در سینهدارند.
روزگار خاتم سالخورده؛ از سر گذر عدلو تا خانه تاریخی سعادت
با پرسوجو میتوان پس از چندی یکی از کارگاههای سر گذر عدلو را یافت که متعلق به یکی از دهها استادکار این رشته است و دربسته آن حکایت از این دارد تیر به سنگ خورده و باید در جستجوی کارگاهی دیگر این محله را جستجو کرد.
پس از کوی عدلو که هر گذری آن را میشناسد گامی برنداشته میتوان به خانه سعادت رسید که با این اعلان به گردشگران و رهگذران معرفی میشود: «بیایید از نزدیک با تولیدات صنایعدستی شهرمان آشنا شویم». جملهای که برای معرفی تنها خانه صنایعدستی که آموزش، تولید، نمایشگاه آثار هنرمندان رشتههای قلمزنی، معرق، منبت و حجم چوب، خاتمسازی، تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی، دوات گری، ساخت زیورآلات نقره و پاپیه ماشه را در خود جایداده است.
حیاط و بنای پیرامون این خانه تاریخی که ثبت ملی است از ورودی تا آنجا که هنرمندان در هر گوشهای اتاقی را به خود اختصاص دادهاند بانوای گروهی گنجشکان بُق کرده زمستان محیطی دلنشین را رقمزده و هر بینندهای را برای دقایقی از هیاهوی زندگی مدرن به دنیایی پیوند میدهد که متعلق بهروزهای رونق محلههای قدیم و هنرهای سنتی این شهر پرآوازه است.
در گوشهای از این خانه تاریخی از پشت درهای اتاقی که با پلههای سنگی از حیاط جدا شده و پنجرههای اُرسی هنوز رنگ و لعاب خانههای گذشته را زنده داشته نوای منبتهایی میآید که هنرمند استادکار با دقت به کار گرفته و اتاق دیگری که پنجره آن باز است و روی ایوان مردی قلم میزند حکایت از این دارد قلمزنی شیراز هنوز جوانانی را بهسوی خود جلب میکند تا از یاد نسل نو نرود.
شرق خانه سعادت پس از بالا رفتن از پلههای سنگی دری چوبی حائل اتاقی قرارگرفته که پشت آن دو هنرجو پشت میزهای کارگاه کوچک خاتمکاری نشستهاند و جعبههای آماده را مزین به ورقههای خاتمسازی شده میکنند و آن را با دقت چسب کاری کرده و ورقهای خاتم را به گوشه گوشه آن میچسبانند و با میخ محکم میسازند.
علیرضا حاتمیان یکی هنرمندانی است که باعلاقه خاتمکاری را در خانه صنایعدستی پیگیری میکند و نگران این نیست که این هنر برایش منفعت مالی نداشته باشد، زیرا همینکه بتواند آثاری ارائه کند که حیات این هنر را تداوم ببخشد برایش کفایت میکند.
این جوان ۲۳ ساله که یک سال پیش به راهنمایی یکی از دوستانش سر از خانه سعادت درآورده تا خاتمکاری را بهعنوان هنر و پیشه دنبال کند، میگوید: پس از ۶ ماه زیر نظر و آموزش استادکاران به فن پیچندگی خاتم(خاتمسازی) که مرحله پیش از خاتمکاری است احاطه یافتم و ۶ ماه دوم خاتمکاری را فراگرفتم.
علیرضا که با ضربههای چکش ورقهای خاتم را با دقت بریده و میچیند با سرانگشتان به چسب چوب آغشته و روی جعبهای چوبی مینشاند، درآمد هنر خاتمکاری را ناچیز دانسته و میگوید: هر یک از هنرمندانی که در این کارگاه به تولید مشغولاند درازای درصدی از فروش دستساختههایشان روزگار میگذرانند.
او که با امید ایجاد کارگاه خاتمکاری به این هنر پیوسته، درباره آنها که موفق به تشکیل کارگاه شدهاند میگوید: آنها که قدیمیتر از ما هستند وارد بازار کارشدهاند و در شیراز و تهران مشغول به کارند. آنها هم دیگران را تشویق به حضور در این خانهها میکنند، چراکه خانههای صنایعدستی نقطه عطفی در آموزش هنرهای سنتی است.
درآمد هنرمندان خاتمکار مناسب نیست/ رقیب اصلی هنرمندان اصفهانیاند
حاتمیان که زیر نظر اساتیدی چون نعمت الهی و مهدی سرکاری آموزشدیده، بر این اعتقاد است که درآمد هنرمندان خاتمکار گرچه مناسب و بهاندازه اداره حتی خانوادهای ۲ تا ۳ نفره هم نیست، اما از این بابت که هنرمند هیچگاه در اندیشه کسب منفعت مالی نیست، باور دارد: درآمد خاتمکاری در این مرکز روزمزدی و ماهانه نیست؛ بستگی به تلاش هنرمند دارد که هرچقدر کار انجام دهید بهطور درصدی دریافتی دارید.
وی که ماهانه ۲۰ تا ۳۰ جعبه خاتمکاری شده تولید میکند، ادامه میدهد: اتحادیه صنایعدستی بازاریابی فروش این آثار را که در حافظیه و سرای مشیر به فروش میرسند بر عهده دارد. آنها هم که با شناخت از استادان نامبرده به این خانه مراجعه و آنچه نیاز دارند را خریداری میکنند.
حاتمیان گران بودن ابزار و مواد اولیه را چالش بزرگ هنرمندان این رشته عنوان کرده و تأکید میکند: وسایل موردنیاز کار گران است و نبود حمایتهای لازم در مرحله فروش سد راه این هنر شده است.
او درعینحال حفظ اصالت خاتمکاری را مورداشاره قرار داده و معتقد است: باوجود گرانی، اصالت قدیمی و شیرازی این هنر حفظشده و رقیب اصلی آن هنرمندان اصفهانیاند که نسبت به خاتم شیراز آثارشان از کیفیتی پایینتر برخوردار است.
حاتمیان تفاوت خاتم شیراز با اصفهان را در کیفیت عنوان کرده و میگوید: نقطه تمایز آثار هنرمندان خاتمکار شیرازی با اصفهانیها در لایه مسی است که در پیچندگی خاتم شیراز به کار گرفته میشود. از سویی نوع چسب و ضخامت خاتم شیراز را متفاوت میگرداند.
مهدی سرکاری که از سال ۷۰ سابقه حضور در خاتمکاری شیراز دارد حضور قریب بهاتفاق پیشکسوتان این رشته را مورداشاره قرار داده و میگوید: خوشبختانه هنوز کارگاههایی در شیراز مشغول به کارند که به شیوه سنتی توسط استادکاران چیرهدست و قدیمی اداره میشوند، گرچه روزی تا ۱۰۰ کارگاه در شیراز به خاتمکاری میپرداخت و امروز از این کارگاه ۱۰ تا ۱۵ مورد آن پابرجاست.
وی خاتمکاری را در شیراز بهعنوان شغل بسیاری از خانوادههای این شهر عنوان کرده و میگوید: فرزندان آنها که به خاطر کهولت سن دیگر قادر به ادامه فعالیت در این هنر سنتی نیستند خوشبختانه به ادامه راه پدران خود میپردازند.
سرکاری خانه صنایعدستی سعادت را از معدود کارگاههای سنتی دانست که افزون بر آموزش در خاتمکاری و خاتمسازی به تولید میپردازد.
توانایی ایجاد کارگاه برای همه میسر نیست/ افزایش قیمت سد راه هنرهای سنتی
او هم با تأکید بر گران بودن مواد اولیه و ابزار، معتقد است: بدین خاطر توانایی ایجاد کارگاه برای همه میسر نیست و میزان تسهیلات بانکی آن اندازه نیست که بتوانند در بازار کار حضورداشته باشند. چراکه فروش این آثار جوابگوی هزینهها نیست. بازار فروش هم در حال حاضر پایین است.
سرکاری نقش رونق گردشگری را در این میان مهم برشمرده، میافزاید: یکپایه فروش ما بر اساس گردشگرانی است که به ایران میآیند، چنانچه گردشگری رونق بگیرد با ورود گردشگران میتوان امید به تأثیرگذاری عرضه و تقاضا داشت. زیرا باوجود گردشگرانی که کار را میبینند و بهطور کارگاهی با آثار آشنا میشوند میتوان روند فروش را تسهیل بخشید. نمایشگاههایی که از این بابت گذاشته میشود هم وقتی «ورک شاپی» باشد میزان استقبال را افزایش میدهد.
این استاد که بیش از ۳۴ سال است به هنر خاتمکاری میپردازد، روند افزایش قیمت مواداولیه را سد راه هنرهای سنتی و آنچه هنر خاتم را تهدید میکند وجود رقبای داخلی دانسته و میگوید: باوجود اصالتی که خاتمکاری از شیراز میگیرد، برخی شهرها هم داعیه این هنر رادارند و توانستهاند با معرفی آن بهعنوان هنر اصیل خود هنرمندان شیرازی را در تنگنا قرار دهند. بههرروی وقتی آنها از حمایت برخوردارند و این توانایی رادارند که هم آثار بازارپسند و همکارهای موردپسند خواص تولید کنند، بهجرات میتوان گفت آنها از شیراز صد پله جلوترند، درحالیکه بر اساس آنچه گذشتگان و پیشکسوتان این رشته عنوان میکنند، استادان خاتمکار و خاتمساز شیرازی بودند که این هنر را به دیگر شهرها بردند و آموزش دادند.
ایجاد خانههای صنایعدستی، تسهیل در فعالیت کارگاههای خاتمکاری و خاتمسازی و اعطای تسهیلات کمبهره ازجمله خواستههای بازماندگان هنرهای سنتی و اصیل است که اینک در شهر ادب و هنر دستوپابسته ادامه حیات میدهند درحالیکه هنوز بخشی از این هنرمندان گواهی مهارت را بهطور کامل دریافت نکردهاند و نبود پوششهای بیمهای باعث شده انگیزهها برای نسلهای امروزی در پیوستن به جرگه هنرمندان این عرصه کاهش یابد و نوا و جلوههای زیبای هنر اصیل خاتم در هیاهوی مدرنیسم شنیده نشود.
نظر شما