۲۴ بهمن ۱۳۹۴، ۸:۵۵

دانستنی های حقوقی

دادرس کیست؟/ خط قرمزهای آقای بازپرس

دادرس کیست؟/ خط قرمزهای آقای بازپرس

شاید برخی از شهروندان نمی دانند دادرس کیست و آیا می توان دادرس و بازپرس یک پرونده را تغییر داد یا نه با این حال قانون با دقت برای اجرای عدالت خط قرمزهایی برای دادرسان قرار داده است.

خبرگزاری مهر- گروه اجتماعی: چه زمانی می توانید «دادرس» را از رسیدگی به پرونده «رد» کنید؟ دادرس کیست؟ آیا می دانید قاضی نباید با متهم رابطه خویشاوندی داشته باشد؟ آیا می دانید قانون خطوط قرمزی را برای دادرس در نظر گرفته است؟ آیا می دانید در چه مراحلی از پرونده می توان به صلاحیت قاضی اعتراض کرد؟  وقتی حساب حق و عدالت به میان می آید، دلمان می خواهد کنار قاضی یا دادرسان بنشینیم و تمام راه و چاه اجرای عدالت را از آنان یاد بگیریم، اما تصور کنید که قاضی پرونده، نسبتی با متهم پرونده یا شاکی داشته یا به جهاتی صلاحیت رسیدگی به پرونده را نداشته باشد.

به نظر شما باز هم می شود ادامه روند رسیدگی به پرونده را به دست چنین فردی سپرد؟ یک ضرب المثل معروف ایتالیایی می گوید «وقتی که رفیق، قاضی شود باید فاتحه قانون را خواند زیرا عدالت باید کور باشد و کسی را نبیند.»

چه زمانی می توان دادرس را رد کرد

اصلی ترین وظیفه قاضی در دادگاه اجرای عدالت است؛ یعنی باید درباره یک پرونده طوری حکم داد که حق به حق دار برسد. برای اجرای عدالت در دادگاه باید حتما مقدماتی هم رعایت شود. به عنوان مثال گفته شده حتی قاضی باید در نگاه کردن به طرفین دعوا مساوات را رعایت کند تا حتی به ذهن کسی خطور نکند که ممکن است طرف مقابل از دید قاضی ارجحیت خاصی داشته باشد. به همین دلیل قضات در قوانین ایران از رسیدگی به برخی پرونده هایی که ممکن است چنین شک و شبهه هایی را القا کند منع شده اند. در این موارد خود قاضی یا دادرس باید از رسیدگی به پرونده خودداری کند اما اگر او هم به هر دلیل این کار را انجام نداد اصحاب دعوا می تواند دادرس را اصطلاحا رد کند.

این اعتراض می تواند تا قبل از صدور رای، یعنی در جریان تحقیقات مقدماتی، نسبت به دادستان و بازپرس یا اعتراض به قاضی صادر کننده رای در دادگاه باشد.

نکته: کارشناس منتخب دادگاه هم قابل رد است. دلایل رد کارشناس همان دلایل رد دادرس است. (ماده ۲۶۱ قانون آیین دادرسی مدنی)

ورود خویشاوندان ممنوع

در یک دادرسی عادلانه هیچ گاه دادرس با طرفین پرونده یعنی شاکی و متهم و همچنین با شرکا و معاونان جرم رابطه خویشاوندی ندارد. برای روشن شدن قضیه همیشه این فرمول را به یاد داشته باشید که خویشاوندی یا ناشی از رابطه خونی است که به آن می گوییم نسبی، یا ناشی از ازدواج است که می شود سببی.  رابطه نسبی خود شامل والدین و فرزندان شخص می شود و در طبقه بعد شامل اجداد، خواهر و برادر و فرزندان آنها و در آخر نیز شامل دایی و خاله و عمو و عمه و اولاد آنها خواهد بود.

خطوط قرمز برای دادرسان

علاوه بر آن چیزی که گفتیم، قانون برخی باید و نبایدهای  دیگر را هم برای دادرس در نظر گرفته است. مثلا دادرس نمی تواند قیم یا مخدوم یکی از طرفین دعوی باشد. به زبان ساده تر قاضی حق ندارد رسیدگی به یک پرونده را به عهده بگیرد که نزدیکی خاصی با یکی از طرفین داشته باشد. حالا فامیلی و خویش و قومی هم نه؛  در مورد دیگر، قانون به ارث بری توجه کرده است، یعنی دادرس حق ندارد به پرونده ای رسیدگی کند که در آن خودش، همسرش یا فرزندش از طرفین دعوی یا شریک یا معاون جرم ارث ببرند.

این خط قرمز درباره پرونده هایی نیز صدق می کند که قاضی پرونده قبلا تحت هرعنوان یا سمتی درباره آن موضوع اظهارنظر کرده است. این موضوع درباره شهادت نیز صادق است، یعنی دادرس نمی تواند پرونده ای را که در آن، شاهد یکی از طرفین بوده است قبول کند.

مورد بعدی به دعوای میان دادرس و یکی از طرفین پرونده مربوط می شود، یعنی قاضی نمی تواند بررسی پرونده ای را قبول کند که قبلا بین او، پدر و مادر، همسر و یا فرزندش و یکی از طرفین دعوی یا پدر و مادر، همسر و یا فرزند او، دعوای حقوقی یا کیفری مطرح شده است. البته در این باره استثنایی هم هست، یعنی اگر چنین موضوعی بوده و بیش از دو سال از آن گذشته باشد، مشمول این خط قرمز نمی شود. موضوع آخر نیز این است که دادرس، همسر و یا فرزند او نفع شخصی در موضوع مطروحه داشته باشند.

اعتراض به صلاحیت در مرحله مقدماتی

علی اصغر حیدری کوچی وکیل پایه یک دادگستری در مورد صلاحیت بازپرس در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: بد نیست بدانیم که حتی در مرحله تحقیقات مقدماتی در دادسرا و قبل از ارسال پرونده به دادگاه هم می توانیم به صلاحیت دادستان و بازپرس ایراد بگیریم. در اینجا هم مقامات قضایی دادسرا باید در صورت وجود جهات رد دادرس، از رسیدگی امتناع کنند. شاکی، مدعی خصوصی یا متهم هم می توانند دادستان یا بازپرس را رد و مراتب را به صورت کتبی به او اعلام کنند. در صورت قبول ایراد، دادستان یا بازپرس از رسیدگی و مداخله در موضوع امتناع می کنند و رسیدگی حسب مورد، به جانشین دادستان یا بازپرس دیگر محول می شود. در غیر این صورت، باید قرار رد  ایراد صادر و به مدعی رد، ابلاغ شود. مدعی رد می تواند در مهلتی که برای اعتراض به سایر قرارها مقرر شده است، به دادگاه صالح برای رسیدگی به  این امر اعتراض کند. رای دادگاه در این مورد قطعی است. خوب است بدانید صدور قرار رد ایراد، مانع انجام تحقیقات مقدماتی نیست.

کی می توانیم نسبت به دادرس اعتراض کنیم؟

اگر یکی از طرفین دعوا به این نتیجه برسد که قاضی رسیدگی کننده به پرونده صلاحیت رسیدگی ندارد، مثلا اگر قبلا در همان امر کیفری اظهارنظر ماهوی کرده است، می تواند نسبت به آن دادرس اعتراض کند. البته این اعتراض مهلت‌دار است، به این ترتیب که طرح ایراد فقط تا قبل از صدور رای مهلت دارد. اما اعتراض به خاطر وجود جهات رد دادرس، پس از صدور حکم نیز امکان پذیر است.

ایراد دادرس چگونه اتفاق می افتد؟

وقتی طرفین پرونده ایراد دادرسی را مطرح می کنند دو حالت اتفاق می افتد: در حال اول دادرس دلیل طرفین یا یکی از طرفین دعوا را برای عدم رسیدگی می پذیرد و از ادامه رسیدگی انصراف می دهد و با صدور قرار امتناع از رسیدگی آن را به یک دادرس دیگر در همان دادگاه می سپارد؛ البته گاهی هم پرونده به شعبه دیگر همان دادگاه فرستاده می شود. گاهی نیز پیش می آید که دادرس علی البدل یا شعبه دیگر در دسترس نیست و به این ترتیب پرونده برای رسیدگی به نزدیک ترین مرجع قضایی هم‌عرض فرستاده می شود. مثلا پرونده از کرج به تهران منتقل می شود، اما به شیراز نمی رود.

در حالت دوم دادرس زیر بار عدم صلاحیت خویش نمی رود؛ در اینجا وی باید ظرف سه روز قرار رد ایراد را صادر کند و به رسیدگی خود ادامه دهد. اگر طرفین دعوا این قرار دادرس را قبول نداشته باشند، می توانند ظرف ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ این تصمیم، یعنی قرار رد ایراد، اعتراض کرده و این اعتراض را در دادگاه صالح مطرح کنند. به یاد داشته باشید بدون تشریفات زمانی و در خارج از نوبت به این اعتراض رسیدگی می شود.

اعتراض در دادگاههای چندعضوی

برخی از دادگاه‌ها مثل دادگاه کیفری استان با حضور چند قاضی تشکیل می شود که ممکن است به قاضی یا قضات این دادگاه ها اعتراض شود. در این باره نیز چند حالت متصور است.

در حالت اول، اگر نسبت به یکی از قضات ایراد وارد شود و آن قاضی به خودی خود از رسیدگی امتناع کند، دادگاه با حضور عضو دیگر تکمیل می شود و به دعوی رسیدگی می کند. اما اگر آن قاضی ایراد رد را نپذیرد همان دادگاه، مثلا دادگاه کیفری، بدون حضور قاضی مورد ایراد در وقت اداری به این ایراد رسیدگی می کند و قرار رد یا قبولی ایراد را صادر می کند.

در حالت دوم ممکن است به چند تن از قضات دادگاه ایراد واقع شود و آنها ایراد رد را قبول نکنند. در این شرایط چنانچه تعداد قضات باقیمانده شعبه اکثریت را تشکیل دهد، اکثریت اعضاء بدون حضور اعضای مورد ایراد و در وقت اداری به اعتراض رسیدگی و قرار رد یا قبول ایراد را صادر می کنند؛ اما اگر تعداد باقیمانده اعضای شعبه در اقلیت باشند و امکان انتخاب اعضای جایگزین نیز برای رسیدگی به ایراد وجود نداشته باشد، رسیدگی به ایراد در شعبه دیوان عالی کشور به عمل می آید. همچنین اگر شعبه دیوان درخواست رد را وارد بداند، پرونده برای رسیدگی به دادگاه هم عرض ارجاع می شود.

وکیل نمی تواند فامیل قاضی یا بازپرس باشد

علی اصغر حیدری وکیل دادگستری می گوید: در صورتی که وکیلی با قاضی رسیدگی کننده به پرونده قرابت داشته باشد از قبول وکالت در آن پرونده منع شده است. طبق ماده ۱۲ لایحه استقلال کانون وکلا مصوب ۱۳۳۵، «در صورتی که وکیل یا همسر او با دادرس، قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از طبقه دوم داشته باشد مستقیما یا با واسطه از قبول وکالت در آن پرونده منع شده است».

باید دانست که قاضی مکلف است هر پرونده ای که به او ارجاع می شود رسیدگی کند و در صورتی که از رسیدگی به پرونده ای امتناع کند مستنکف از احقاق حق شناخته شده و مجازات می شود فقط در موارد خاصی است که قاضی از رسیدگی به پرونده ای منع شده است که همان موارد رد دادرس است پس این موارد حالت استثنایی دارد و نباید آنرا توسعه و گسترش داد.

کد خبر 3043604

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha