خبرگزاری مهر-گروه هنر: حسین کندری از جمله کارگردانان جوانی است که با اولین ساخته بلند سینمایی خود با نام «اینجا کسی نمی میرد» در گروه «هنر و تجربه» سی و چهارمین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد. این فیلم در آخرین روز از جشنواره فیلم فجر روز چهارشنبه ۲۱ بهمن ماه ساعت ۱۵:۱۵ دقیقه در برج میلاد نمایش داده می شود.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: اشکان، قهرمان «اینجا کسی نمی میرد» با وجود یک امکان، خودخواسته به خدمت سربازی می رود. جایی که خانواده اش را از خود و بیماری خود در امان نگه دارد، اما خرید این امنیت برای دیگران به قیمت تنهایی بیشتر و نزدیک شدن لحظه لحظه اش به سقوط است.
هومن سیدی، بهار کاتوزی، مهدی حسینی نیا و رضا بهبودی از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
حسین کندری کارگردان این فیلم سینمایی در بخشی از مصاحبه خود با اشاره به اینکه این فیلم در فضای سایکودرام ساخته شده است، بیان کرد با توجه به اینکه بیماران مبتلا به شیزوفرنی در ایران به نسبت به دیگر مبتلایان به بیماری های رایج کم هستند به همین دلیل نمی توانستم چندان روی این افراد مانور بدهم اما با توجه به واکنش های برخی از دوستان که این فیلم را دیده اند، به این نتیجه رسیدم که توانسته ام فضای تنهایی را که بسیاری از انسان های مدرن درگیر آن هستند به تصویر کشم.
با ما در این گفتگو با همراه باشید:
* فیلمنامه «اینجا کسی نمی میرد» چگونه شکل گرفت؟
-بهار کاتوزی فیلمنامه ای را برای عباس رافعی نوشته بود که موضوع آن درباره دزدی از خط لوله نفت بود. در این داستان یک سربازی در منطقه مرزی پست می داد و از یک خط لوله نفت محافظت می کرد که در طول ماموریتش متوجه می شود گروهی برای دزدیدن نفت از یک خانم برای گرم کردن سر سرباز که مامور محافظت است، استفاده می کرده اند.
زمانی که بهار کاتوزی این فیلمنامه را برای مطالعه به من داد از این داستان خوشم آمد زیرا فیلمنامه دارای یک لوکیشن واحد، فضای جذاب و شخصیت های کمی بود و در کنار تمام این ها موقعیت مناسبی برای تولید آن وجود داشت. از آنجایی که سینمای مورد علاقه من سینمایی است که از نمونه های آن می توان به «اسپایدر» اشاره کرد، همیشه وسوسه می شدم تا فیلمی بسازم که یک فضای تحلیل گرایانه نسبت به شخصیت های روانی داشته باشد. همچنین شخصیت هایی که دچار التهاب روانی هستند مانند آنچه در «ضد مسیح» به کارگردانی لارنس فون تریر دیدیم نوع مورد علاقه من در سینما است که این مساله هم مزید بر علت شد تا سراغ فیلمنامه «اینجا کسی نمی میرد» بروم.
در چنین شرایطی و با خواندن فیملنامه بهار کاتوزی به این نتیجه رسیدم که این فیلمنامه می تواند به فضای سینمایی که من دوست دارم، نزدیک باشد به همین دلیل نزدیک به ۲۵ روز با بهار کاتوزی صحبت کردیم و وی با قلمی کاملا جادویی فیلمنامه اول را به فیلمنامه «اینجا کسی نمی میرد» تغییر داد. به گونه ای که باید بگویم اصلی ترین چیزی که ما را در ساخت این اثر سینمایی کمک کرد، فیلمنامه بهار کاتوزی بود.
یکی دیگر از اتفاقات مثبت برای من این بود که در اولین تجربه تولید فیلم بلند سینمایی خود توانستم هرکدام از عوامل و بازیگرانی که می خواستم در پروژهام داشته باشم. در واقع باید اینگونه توضیح دهم که از هر کدام از دوستانی که در این فیلم حضور دارند درخواست کردم که به ما بپیوندند، پذیرفتند و تولید این کار در یک فضای صمیمی و دوستانه انجام شد.
*فیلمنامه هایی از این نوع گاهی در متن خوب هستند اما در تولید فیلم خوبی از آب در نمی آیند. با توجه به اینکه شما هم اولین تجربه کارگردانی بلند سینمایی خود را پشت سر گذاشتید، بازیگران در ابتدا چه واکنش هایی نسبت به این پروژه داشتند؟ در مصاحبه قبلی خود به این مساله اشاره کردید که برای جلب موافقت هومن سیدی با کمی مشکل مواجه شده بودید.
-هومن سیدی در مرحله اول و بعد از خواندن فیلمنامه از فضای آن بسیار خوشش آمد و با فیملنامه هیچ مشکلی نداشت فقط روی چند مساله در فیملنامه بحث داشت که مربوط به فضای شخصیتی به اسم «اشکان» بود که قرار بود نقش آن را بازی کند. هومن سیدی می خواست بداند اشکان قبل از حضور در پست نگهبانی بیمار بوده است و یا در این منطقه بیمار می شود. در این زمینه بحث هایی داشتیم و در نهایت به توافق نهایی برای حضور او در این فیلم رسیدیم.
در همان دو یا سه روز اول فیلمبرداری رابطه ایده آل میان من و هومن سیدی شکل گرفت و به خوبی توانستیم با هم کار کنیم. این بازیگر در روزهای اول نمی دانست که فضای ذهنی من چگونه است اما بعد از گذشت چند روز به نقطه ای رسیدیم که دیگر نیازی به صحبت با هم نداشتیم و به خوبی می دانستیم که از یکدیگر چه می خواهیم.
و اما درباره رضا بهبودی دیگر بازیگر فیلم هم باید بگویم در گذشته من و رضا بهبودی در چند پروژه کار کرده بودیم و به خوبی همدیگر را می شناختیم و به دلیل همین شناخت بود که نسبت به من به عنوان کارگردان اعتماد داشت.
*بازیگران این فیلم را برچه اساس انتخاب کردید؟
-رضا بهبودی از نظر من یکی از اعجوبه های بازیگری در سینمای ایران به شمار می رود، این بازیگر معمولا با ادراک شدید نسبت به نقشی که قبول می کند، بازی می کند. بهبودی معمولا جزئیاتی را از گذشته شخصیت وارد بازی خود می کند که باور می کنید که این شخصیت خود رضا بهبودی است. همین مساله سبب شد تا با او در این فیلم همکاری داشته باشم.
مهدی حسینی نیا هم هرچند یک سکانس در فیلم داشت اما بسیار خوب و تاثیرگذار بازی کرده است.
در مورد هومن سیدی باز هم باید بگویم که در سکانس هایی به قدری خوب بازی کرده است که هر وقت این سکانس ها را می بینیم با خودم می گویم که از این درست تر و دقیق تر نمی توان تنهایی یک انسان را به تصویر کشید. از نظر من هومن سیدی اجرای متفاوتی را در این فیلم تجربه کرده است.
بهار کاتوزی هم به خوبی از عهده نقشش برآمده است و ظرفیتهای شخصیتی که نقش آن را بازی کرده به تصویر درآورده است.
*حذف لهجه و گویش شخصیت ها شرایطی را فراهم کرده است تا مخاطب به این فکر کند که تمام فضای فیلم و شخصیت هایی که وارد داستان می شوند زاییده تخیل «اشکان» هستند.
-در ابتدا میخواستیم بحث گویش در این فیلم وجود داشته باشد به همین دلیل بهار کاتوزی بازیگر این فیلم به صورت فشرده زبان و گویش کردی را تمرین کرد تا دیالوگ ها را به صورت کردی بیان کند اما پیش از فیلمبرداری فکر کردم که بهتر است لهجه را از شخصیت های فیلم حذف کنم چرا که فیلم و اتفاقات آن ما به ازای خارجی ندارد و یک فضای کاملا ذهنی و سایکودرام است و البته نگران این هم بودم که در صورت استفاده از لهجه و گویش هنگام اکران یک بدانگاری بوجود آید و این شائبه ایجاد شود که ما به قوم خاصی بی احترامی می کنیم به همین دلیل فیلم را بدون گویش خاصی ساختیم.
*بیماران مبتلا به شیزوفرنی المان های رفتاری دارند که باید با تحقیق و بررسی به تصویر کشیده شود. در این زمینه با متخصص یا کارشناس خاصی مشاوره کردید؟
-هرچند فضای این فیلم یک فضای سایکودرام است، اما این را هم باید بگویم که تعداد افراد مبتلا به بیماری شیزوفرنی در کشور ما چندان زیاد نیست تا بتوانیم روی آنها مانور دهیم.
زاییده و پیش درآمد فضای اصلی شخصیت ما، فضای تنهایی است و با توجه به بازخوردهایی که از برخی از افراد داشتم به این نتیجه رسیدم که به خوبی توانسته ام این فضا را در فیلم درآورم. نباید این را فراموش کنیم که خطر فضای تنهایی برای انسان مدرن هرچند که فضای اجتماعی بسیاری را تجربه می کنیم، وجود دارد و انسان مدرن در حال تنها شدن است.
روانشناسی مبحث مورد علاقه من است و مطالعات زیادی در این زمینه دارم و در کنار آن برای اینکه بخش روانشناسی فیلم به صورت علمی پرداخته شود با یک مشاور روانشناسی به نام خانم خدابخش در تماس بودیم و در کنار آن نیز تحقیقات بهار کاتوزی نویسنده فیلمنامه نیز بسیار تاثیرگذار بود. ما در این فیلم سعی کردیم نگاهی کاملا علمی به فضای سایکودرام و بیماران شیزوفرنی داشته باشیم و البته در کنار آن باید سعی میکردیم فضای درام مورد نیاز فیلم نیز رعایت شود.
شمردن های مداوم «اشکان» در این فیلم جنبه درمانی دارد و معمولا از بیماران از این دست می خواهند که بحث شمارش را تمرین کنند تا به نوعی بتوانند واقعیت را از خیال تشخیص دهند. ما هم در این فیلم از چنین مساله ای استفاده کردیم و آن را کمی سینمایی تر کردیم و از وجب کردن و یا شمارش سیگار استفاده کردیم تا بتوانیم واقعیت را از خیال تشخیص دهیم. در نهایت باید بگویم تحقیقات لازم برای ساخت چنین فیلمی انجام شد اما بحث دراماتیک فیلم را نیز مورد توجه قرار دادیم.
*هومن سیدی به عنوان بازیگر اصلی این فیلم تا چه اندازه در این زمینه تحقیق کرده بود؟
-هومن سیدی نیز به فضای روانشناسی علاقه بسیاری دارد و فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» که یک شخصیت چند قطبی را به تصویر می کشد در کارنامه کاری خود دارد.
این بازیگر پیش از این مطالعات بسیاری نسبت به این فضا داشته است اما در کنار آن در گپ هایی که با هم می زدیم، سعی کردیم نقش مورد نظر تفاوت میان شخصیت چند قطبی و شیزوفرنی را نشان دهد و این شخصیت جزئیاتی دارد که هومن سیدی تمام این موارد را در بازی خود مورد توجه قرار داده است.
* تفکیک میان خیال و واقعیت در این فیلم از اهمیت بسیاری برخوردار است. چه راهکاری داشتید که مخاطب دچار سردرگمی نشود؟
-در این فیلم علاوه بر شخصیت اشکان به عنوان شخصیت اصلی فیلم، شخصیت های دیگری نیز وجود دارند که تعداد آنها به ۴ نفر می رسد. برای مشخص شدن مرز میان خیال و واقعیت در شخصیت های فیلم از المان های مختلفی استفاده کردم. به عنوان مثال شخصیت زن فیلم با بازی بهار کاتوزی در مرز به دنیا آمده و نه ایرانی است و نه عراقی به همین دلیل هیچ اسمی برای آن در نظر گرفته نشده است و به گونه ای این شخصیت اصلا ملیتی ندارد و اشکان در برخورد با این شخصیت معمولا با برخوردهای متفاوتی روبرو می شود که همین برخوردها نشان دهنده واقعیت و یا خیال است.
به هر حال اشکان به دلیل بیماریای که دارد، دائم در حال رویاپردازی است و گاهی چیزهایی را می بیند که وجود دارد و گاهی چیزهایی می بیند که وجود ندارد.
*در این فیلم از موسیقی بسیار کم استفاده شده است و بیشتر از صدای محیط استفاده شده است.
-آخرین چیزی که همیشه برای یک فیلم به آن فکر می کنم موسیقی است زیرا اصلا علم موسیقایی ندارم و در هنگام گرفتن پلان چیزی به اسم موسیقی در گوش من وجود ندارد. مهدی پناهی ساخت موسیقی این فیلم را برعهده داشت و می توانم بگویم او یکی از بهترینهای موسیقی فیلم و فردی با استعداد، باهوش و متفکر است. من یک بار این فیلم را با مهدی پناهی دیدم و بعد از گپ زدن در جلسه اول و بیان نیازهای من درباره موسیقی فیلم، در جلسه دوم او موسیقی را با خود آورد و من گفتم که این خیلی خوب است و او گفت که باید ضبط شود و باید بگویم همان اتود اول بسیار خوب و دقیق کار شده بود.
ما سعی کردیم از موسیقی به اندازه استفاده کنیم، چرا که فضای فیلم فضای ملودرام نیست که بخواهیم فضا را پر از موسیقی کنیم، یا فضای فیلم حماسی نیست که موسیقی بخواهد بر روی فیلم بار بگذارد و اساسا ذات فیلم در نیمه اول این است که سکوت حاکم بر فضا داستان را پیش می برد و آن خلا و تنهایی و سکوت و تاریکی فضای لازم را ایجاد می کند و نیازی به موسیقی نداشت. موسیقی مورد نظر در کل فیلم توسط مهدی پناهی نوشته و توسط ارکستر زهی ضبط شد و در نهایت باید بگویم که من از موسیقی فیلم بسیار راضی هستم.
*صداگذاری فیلم برچه اساسی انجام شد؟
-موسوی نژاد نیز به عنوان صداگذار این فیلم بود که بعد از دیدن راف کات های فیلم، ارتباط خوبی با فیلم برقرار کرد و چون فضای ذهنی ما بسیار نزدیک به هم بود توانستیم به خوبی با یکدیگر همکاری کنیم. البته این را باید بگویم که من بسیار نگران این بودم که پیشنهادی به آقای موسوی نژاد برای سکوت هایی که در فیلم دیده بودم، بدهم زیرا صداگذار دوست دارد در فیلم صدا بگذارد اما آقای موسوی نژاد در هنگام صداگذاری در بخش هایی از فیلم به من گفت که یک خلاء های صدایی را در فیلم حس می کند و از این همه اتفاق نظر با صداگذار فیلم بسیار راضی بودم.
*فیلمبرداری این فیلم چه زمانی و در کدام منطقه از کشور انجام شد؟
-لوکیشن های این فیلم پای دماوند در منطقه «گوسفند سرا» و در ارتفاع ۳۲۰۰ متری انتخاب شد. فیلمبرداری این فیلم در اردیبهشت انجام شد که البته نیازمند فضای سردی بودیم که از این منطقه استفاده کردیم. در طول مدت فیلمبرداری گروه در این منطقه کمپ زده بود، اما از بین بازیگران بهبودی و کاتوزی هر دو در تهران اجرا داشتند و در رفت و آمد در این مسیر بودند. شرایط کار در این منطقه برای ما بسیار سخت بود زیرا آب و برق در این منطقه وجود نداشت اما با تمام سختی ها، گروه هیچ گونه اعتراض و گلایه ای نداشتند.
گفتگو از نیوشا روزبان
نظر شما