حسن لي ما را به « سلوك شعر» محمود فلكي ارجاع مي دهد تا برخي ويژگي هاي ترانك و فصل مميز آن با هايكو را ببينيم . در اينجا بايستي ديد كه آيا شعرهاي كافي اين ويژگي ها را دارد يا خير ؟
1-هايكو با وجود تنوع آن عمدتا در هجاهاي معين مي گنجد اما ترانك از هر نوع وزن يا محدوديت هجايي آزاد است :
با دلهاي اين مردم
متخصص قلب
جراح پلاستيك است
(ترانك ها – صفحه 58)
2- هايكوها عمدتا به طبيعت مي پردازند ، درحالي كه ترانك ، ازهرگونه محدوديت فلسفي موضوعي و مضموني رهاست .
اين نكته را در موضوعات و مضمونهاي ترانك هاي كافي مي توان مشاهده كرد .
كافي گاه به خود و مسايل دروني اش مي نگرد :
پدرم شعرمي خواند
من شعر مي گويم
او باغهاي فراواني دارد
من داغهاي فراواني
( ترانك ها - صفحه 30 )
و گاه در قامت يك معترض به نظام ذهني حاكم بر اذهان عمومي ، از دنياي پس از جنگ مي گويد .
جنگيديم
تا راه باز شود
دكمه ها باز شد
( ترانك ها - صفحه 56)
و گاه حتي مسايل روزمره زندگي را دستمايه ترانك هايش قرار مي دهد .
فراق تورا آه نمي توان كشيد
امروز
روز هواي پاك است
( ترانك ها – صفحه )
اين گونه گوني و تنوع مضمون و درونمايه به خوبي در شعرهاي كافي قابل مشاهده است .
3- هايكو در « اكنون » حيات دارد ، اما ترانك هيچ محدوديت زماني ندارد .
كافي گاهي به زمان ماضي اشاره مي كند
در ركوع
كمان زه كشيده بود
تير از پاي نمازش در آوردند .
(ترانك ها – صفحه 14)
و گاه ديروز و امروز را دستمايه قرارمي دهد
ديروز سگي براي نگهباني داشتم
امروز
نگهباني براي سگم
(ترانك ها – صفحه 22)
اين مثال ها نشان دهنده وسعت زماني ترانك هاي كافي است .
4- تصوير درهايكو هيچ اهميتي ندارد ، در حالي كه ترانك از تصوير هم بهره مي گيرد . البته اين نظر ذكرشده دركتاب است حال آنكه در هايكو تصوير فراوان ايده مي شود با اين همه در ترانك هاي كافي مي خوانيم :
زن ، گونه رنگ شده شفتالو
مرد ، ديوار فور ريخته باغ
رهگذران ، بي مرام بي مرام
(ترانك ها – صفحه 60)
5- هايكو از شگرد و صنعت مي گريزد ، در حالي كه ترانك به شگرد و آرايه زباني و تكنيك و زيبايي شناسي شعر ، براي ساخت بهتر و زيباتر شعر اهميت مي دهد .
در اين زمينه كافي يد طولايي دارد ، يك نمونه و جناس لنز و بنز را ببينيد !
قرار معاشقه اي در اينترنت
ليلي با لنز آمده است
مجنون با بنز آماده است
(ترانك ها – صفحه 70)
با نگاهي به پنج محور فوق و مثال هاي ذكر شده ، شعر كافي را مي توان نمونه اي بومي و ايراني تحت عنوان ترانك دانست ، نه نمونه وارداتي هايكو . پس با اين ذهنيت سراغ ديگر ويژگي هاي ترانك هاي كافي مي رويم .
نام ها
كافي ذوقي شايسته در نامگذاري دارد . اما دراين كتاب وقتي قابل توجه روي نامگذاري ها گذاشته است . به عنوان نمونه ، برخي از كارها را تنها با توجه به نام آن مي توان درك كرد كارصفحه 24 كتاب با عنوان چاي ، اگر اين اسم را نداشت قابل ادراك نبود .
لبان داغت را مي بوسم
كه از سفري دور آمده اي
از سرزمين ادويه و جادو
(ترانك ها – صفحه 24
يا اين شعر كه مفهوم مورد نظر شاعر را تنها با عنوان آن - « تجدد » - مي توان درك كرد .
ديروز سگي براي نگهباني داشتم
امروز
نگهباني براي سگم
(ترانك ها – صفحه 22)
البته من به عنوان يك نظر ذوقي با اين كار مخالفم ، چرا كه فكر مي كنم با اين كار ، شاعر حضور حاكمانه خويش را در متن به رخ مي كشد و مخاطب مجبور است فقط از زاويه اي كه شاعر به او نشان مي دهد كار را مشاهده كند . اين مسأله با روح آزادي مخاطب منافات دارد . شما ببينيند چقدرمخاطب راحت تر است ، وقتي بگذاريد مثلا شعر چاي را از زاويه اي غير ازچاي بخواند و تأويل خود را داشته باشد .
آرايه هاي ادبي
كافي در شعرهاي كلاسيكش توجه اي جالب به آرايه هاي ادبي دارد . وي اين عادت را به ترانك هايش نيزمنتقل كرده است . عمده ترين آرايه اي كه در شعرهاي كافي ديده مي شود جناس است . اين جناس گاه او را به كشف هايي رهنمون مي سازد كه بسيارزيباست
1- جناس باغ و داغ
پدرم شعر مي خواند
من شعر مي گويم
او باغ هاي فراواني دارد
من داغ هاي فراواني
2- جناس فرفوژه وفر مژه
طرح مژگانت را
براي فرفوژه مي خواهم
نه براي فر مژه
(ترانك ها – صفحه 40)
3- جناس زرق و برق و …
زن به زرق و برق مي انديشد
مرد به قبض برق مي انديشد
زرق و برق ، قبض برق ، زرق و برق
(ترانك ها – صفحه 62)
البته كافي ازشگردهاي ديگري نيز در كارش بهره مي برد تا كاراز سطح كاريكلماتور و جمله قصارخارج شود
4 - تشخيص (جان بخشي ) به اشياء
ادكلن هاي متفاوت
بي تفاوت از كنار هم مي گذرند
عطر سلامي نمي شنوي
(ترانك ها – صفحه 46)
همين شگرد سبب شده كه به عقيده نگارنده ، ترانك اخير ، بهترين كار اين مجموعه باشد ، آنجا كه علاوه برتشخيص از ارايه حس آميزي در سطر آخر نيز بهره برده است .
محتوا
محتواي شعرهاي كافي ، عمدتا آسيب هاي اجتماعي ، شناخت و گاه تلنگر زدن به جامعه است .
1- اعتياد
زن مداد مي كشد
مرد داد نمي كشد
مرد كشيده است و دراز كشيده است
(ترانك ها – صفحه 64)
2- دختران فراري
فال بين گمشده هاي زن را در آينه ديد :
شوهر تبعيدي در خارك
دختر فراري در پارك
(ترانك ها – صفحه 66)
3- كورتاژ
دنيا دور سرش چرخيد
چرخ خورد ، چرخ شد
آن گناه معصوم
(ترانك ها – صفحه 74)
سپور
زباله اي را بيرون كشيد
پزشكي قانوني
چهارماهه اش دانست
(ترانك ها – صفحه 72)
گاهي نيز كافي از اجتماع خارج مي شود و مسائل كلان و سياست جهاني را دستمايه كارش قرار مي دهد
دنياي رنگارنگي است
-ارتش سرخ
- كاخ سفيد
- سازمان سيا(ه )
(ترانك ها – صفحه 78 )
با اين همه كافي از عشق – اين دغدغه هميشه هاي بشر- نيزغافل نمانده و اين حس را دركارهايش به خوبي مي توان مشاهده كرد.
اي زيباي اهوايي
دوستت دارم
چنان كه آتش را در زمستان
(ترانك ها – صفحه 52)
در بسياري ازكارهاي كتاب نيزكافي از درونيات خويش مي نويسد . اگر دقت كنيد در مجموع اين كتاب از ميان 39 ترانك ، راوي 18 مورد من يا ضمير اول شخص است . يعني در حدود نيمي از كارها، من هاي كافي را با خويش دارد . گاهي اين من ، من شخصي است .
من
شاعري كه سيگار نمي كشد
چقدر با هنر فاصله دارم
(ترانك ها – صفحه 20)
گاهي نيز من اجتماعي است . مني كه مي تواند تك تك افراد جامعه باشد
شيشه عطرخالي مي شود
جانباز شيميايي مي ميرد
من و تو زنده مي مانيم
سطل آشغال پر مي شود
(ترانك ها – صفحه 76)
البته كافي شاعري معتقد و متعهد به ارزشهاي ديني و انقلابي است و در اين كتاب نيز از اين گونه مفاهيم دور نمانده است .
1- انتظار
نرگس گل زمستان است
زمستان است
گل نرگس !
(ترانك ها – صفحه 16)
2- امام علي (عليه السلام )
در ركوع
كمان زه كشيده بود
تير از پاي نمازش در آوردند
(ترانك ها – صفحه 14)
3 - دفاع مقدس
جنگيديم
تا راه باز شود
دكمه ها باز شد
(ترانك ها – صفحه 56)
يا نمونه اي كه قبلاً درباره من اجتماعي گفته شد
و ….
در پايان اين نوشتار كوتاه چند نكته اي پراكنده مي ماند كه بايستي بنويسمشان
1- ترانك ها ، مجموعه اي يكدست نيست ، گاه شعري همچون ترانكي كه درباره تشخيص مثال زدم يك شعر فوق العاده و كامل هستند . اما برخي اوقات همچون اشعار صفحات 28 و48 از شعر كمي فاصله گرفته است ، مثلا درشعرصفحه 48 شاعر تنها به يك مضمون و يك پيام دلخوش كرده و همين مسأله را دست او داده است .
2- ترانك ها عمدتا بر يك كشف استوارهستند . هرچقدر اين كشف زيباتر و حس برانگيزترباشد ، ترانك موفق تراست . اين كشف گاه در اشعارصفحه 62 و64 به شكل جناس خويش را بروز مي دهد و گاه مثل شعر صفحه 68 تنها يك تصويرازاتفاقي روزمره ، ذهن شاعر را به خويش مشغول داشته است و گاه برداشتي است شبيه آنچه درصفحه 78 آمده و پيدا كردن مشابهات ميان اسم ها و رنگ هاست .
3- از جمله نقاط قوت مجموعه ، طرح هاي زيبايي است كه حاصل كاركانون تبليغات اسگالش و پيگيري مداوم شاعربراي بهتر در آمدن اين طرح هاست .
و نهايتا اگرچه كافي معتقد است :
مارشال هاي مار شانه
دريغ مغز مرا مي خورند
من يك نظامي شاعرم
(ترانك ها – صفحه 42)
اما تجربه نشان داده حال كافي را همه شاعر مي شناسند ، شاعري كه ديگرتنها غزلسرا و مثنوي سرا نيست ، شاعري است كه درحال وهواي شعر آزاد نفس مي كشد و البته ترانك سراست ودردهاي خويش را دراين شعرهاي كوتاه مي ريزد چرا كه او ترانك ها را دوست دارد
ترانك را دوست دارم
با آن كه هيچ كس
از درد لذت نمي برد
(ترانك ها – صفحه 82)
پي نوشت :
1- گونه هاي نو آوري در شعرمعاصر ايران - دكتركاوس حسن لي - نشرثالث - تهران - 383 صفحه 252
نظر شما