قضيه معروف مك فارلين در سال 1365 هم يكي از مواردي است كه طي اين هشت سال براي دستگاه ديپلماسي ونظامي ايران بوجود آمد.
اين جريان موضوعي است كه هنوز همچنان داراي ابعاد ناشكافته و ناگفته ايست كه شايد مسئولان روزي درباره آن سخن بگويند. هم اكنون پس از 17 سال كه از اين واقعه مي گذرد ، به نظر مي رسد زمان مناسبي براي بازگشايي وبازخواني بخشي از اين جريان باشد.
زمان : 13 آبان 1365 سالگرد تسخير سفارت آمريكا
مكان : تهران
حجت الاسلام هاشمي رفسنجاني رييس وقت مجلس شوراي اسلامي در سخنراني خود در سالگرد تسخير سفارت آمريكا توسط دانشجويان پيرو خط امام دست به يك افشاگري داغ زد. وي در اين سخنراني به سفر" رابرت مك فارلين" مشاور امنيت ملي كاخ سفيد با نام مستعار" شون دولين" همراه با پاسپورت ايرلندي به تهران اشاره مي كند.البته پيش از افشاگري 13 آبان هاشمي رفسنجاني مجله عربي الشراع چاپ بيروت در شماره دوم نوامبر 1986 (11 آبان 1365) اين خبر را فاش كرده بود .اين كه اين خبر چگونه سر از الشراع در آورد و ناگهان به خبر روز تبديل شد و اين كه چه كسي اين خبر را به الشراع داده بود خود جاي سوال دارد.
به هر حال "مك فارلين " به همراه يك فروند هواپيماي حامل اسلحه هاي خريداري شده توسط جمهوري اسلامي وارد ايران شد.
انجيل امضا شده توسط ريگان كه پس افشاگري در مجلس شوراي اسلامي به نمايش درآمد
كلت ، كيك و انجيل امضاشده توسط رونالد ريگان (رييس جمهور وقت آمريكا) هداياي همراه مك فارلين بود كه به نشانه حسن نيت همراه خود آورده بود.
علي اكبر هاشمي رفسنجاني در مورد ماجراي مك فارلين در سال 1366 به كيهان هوايي مي گويد: « از همان روزهاي اوليه جنگ همه دنيا مي دانستند كه سيستم نظامي ما به دليل برجاي ماندن از زمان شاه مخلوع ، آمريكايي و غربي است و همه مي دانند كه كشوري كه از نظر سطح ترقي مثل ايران است قدرت اينكه امكانات را خودش تهيه كند ندارد ، لذا براي ما كاملا طبيعي بود كه سيستم نظامي موجود را حفظ كرده و آن را تدارك كنيم.»
همين امر سبب شد كه ايران براي تداوم جنگ با عراق و دفاع از كشور درصدد تامين تسليحات خود برآيد.
رفسنجاني در ادامه مصاحبه خود با كيهان هوايي با اشاره به نقش دلالان اسلحه در اين قضيه مي گويد:« شايد ده يا بيست بار از مسئولان كشور شنيديد كه مابه هر حال از جيب همين غربي ها ، دلال ها و يا كمپاني هاي غربي آنها را بيرون مي آورديم با واسطه ، بي واسطه ، گرانتر و گاهي ارزانتر.»
طبق گفته هاي هاشمي رفسنجاني ايران با استفاده از دلال هايي چون منوچهر قربانيفر و يا عدنان خاشقچي به خريد موشك هاي هاگ ، قطعات اف 14 و.... مي پردازد. سوي ديگر اين قضيه كه آمريكايي ها بودند خيال مي كردند كه مي توانند از نفوذ معنوي جمهوري اسلامي بر مقاومت اسلامي بويژه در لبنان براي آزادي گروگانهاي امريكايي استفاده كند و به همين دليل به ايران اسلحه مي فروختند. از سوي ديگر در اين جريان رژيم صهيونيستي نيز يك پاي ماجراست . حضرت امام خميني (ره) وقتي متوجه ورود اسراييل به بازار خريد اسلحه ايران مي شوند مي فرمايند: « اسراييل دست به دريا هم كه بزند دريا نجس مي شود.»
اما اسراييل كه دنبال مقاصد شوم خود بود دست از رفتار خود برنمي دارد و وارد گفتگو با آمريكا مي شود و در نهايت پيشنهاد فروش اسلحه به ايران از طريق آمريكا را مي دهد. استدلال اسراييل اين بود كه تا موقعي طرفين درگير در جنگ به بن بست نرسيده اند بايد از طولاني شدن جنگ دفاع كرد و پيشنهاد فروش اسلحه به ايران هم روي همين استدلال استوار بود.
پس از افشاي جريان ورود مك فارلين به تهران كه به دستور حضرت امام خميني (ره) صورت گرفت و در حالي كه رژيم صهيونيستي به نوعي در اين قضيه زير سوال رفته بود بيانيه اي ازسوي اسحاق شاميرمنتشر شد كه در آن تاكيد شده بود كه « دولت اسراييل تاييد مي كند كه به درخواست آمريكا در انتقال تسليحات به تهران همكاري كرده است ووجه اين تجهيزات توسط يك نماينده ايراني به بانكي در سوئيس واريز شده است.»
نام فرد مورد ادعاي اسرائيل هرگز افشانشد اما نام دو دلال ديگر كه هاشمي رفسنجاني نيز به آنها اشاره كرده بود پس از اين افشاگريها برسر زبانها افتاد ، منوچهر قرباني فر و عدنان خاشقچي سرمايه دار اهل عربستان سعودي .
ارتباط قربانيفر و خاشقچي چگونه شكل مي گيرد؟
خود خاشقچي در مصاحبه اي با مجله آلماني اشترن در 1985 كه در كيهان نيز چاپ شد در اين زمينه مي گويد:
« من و قرباني فر در يك نمايشگاه فرش در آلمان با هم آشنا شديم . قربانيفر در تحليلي ادعا كرد كه در ايران سه خط سياسي وجود دارد . خط اول از نظر سياست داخلي و خارجي طرفدار غرب است ، خط دوم در سياست حالت راديكال و بنياد گرايي دارد وخواهان صدور انقلاب است و خط سوم از نظر سياست خارجي موضعي خصمانه نسبت به غرب دارد ولي از نظر خط سياست اقتصادي ليبرال است . وي (قربانيفر) به من (خاشقچي) پيشنهاد داد كه به خط اول كمك كنيم تا راديكال ها كنار گذاشته شوند .»
خاشقچي يك سرمايه دار عربستاني است كه بنابر شواهد ارتباطات گسترده اي با رهبران منطقه خاورميانه داشته است. وي بنا بر تحليل قرباني فر و براي عملي كردن اين پيشنهاد به سراغ سعوديها مي روند اما آنها قبول نمي كنند كه اين نقش را بازي كنند. وي سراغ مصري ها هم ميرود اما بنا بر دلايلي آنها هم حاضر نمي شوند نقش اين حلقه واسط را اجرا كنند. خاشقچي در نهايت ملاقاتي بين قربانيفر و رييس سابق موساد در 15 جولاي 1985 ترتيب مي دهد و سپس نامه اي به مك فارلين مشاور امنيت ملي كاخ سفيد مي نويسد.
در سپتامبر 1985 اولين محموله اسلحه خريداري شده توسط ايران ، شامل يك هواپيما پر از موشك "تاو" و" هاوگ" از تل آويو به تبريز آمد. به نوشته روزنامه كيهان در سال 65 اسراييل انتظار داشت كه در پي اين اقدام ، باكلي مسئول دفتر سيا در بيروت آزاد شود غافل از اينكه وي مرده بود و سيا خبر داشت ولي اسرائيل را در جريان قرار نداده بود.
هاشمي رفسنجاني در سال 82 به روزنامه همشهري در مورد مك فارلين مي گويد: « مك فارلين كه به ايران آمد، بنا بود مقدار قابل توجهي سلاح هم بياورد. اما چند كانتينر قطعات مورد نياز ما را با هواپيما آوردند. تعدادي موشك هاگ اسرائيلي هم آوردند كه مدتها در فرودگاه ماند و آنها مجبور شدند پس بگيرند.»
هاشمي رفسنجاني مي افزايد: « آنها (آمريكايي ها) قطعات مورد نياز ما را گران حساب كردند. 5 يا 6 ميليون دلار اضافه مي خواستند. مثلا از رقم 22 ميليون دلاري، ما فقط 14 ميليون دلار داديم و بعد متوجه شديم مي خواهند مبلغ اضافه را از ما بگيرند و به كنتراهاي نيكاراگوا بدهند كه ما نداديم. براي اين موضوع مدتي كشمكش بود.»
برخي براين باورند كه سفر مك فارلين به تهران برنامه ريزي كاخ سفيد براي تحقق بخشيدن به تحليلي بود كه قرباني فر دلال اسلحه به زبان رانده بود . جان كستر يكي از مقامات آمريكايي نيز در تاييد اين مدعا مي گويد: « مسئله سرنگوني دولت ايران مطرح نيست بلكه تغيير سياست هاي آن مورد نظر است .» اين در حالي است كه تحليل قرباني فر كاملا اشتباه بود و به نظر مي رسد آمريكايي ها در اين مورد اشتباه بزرگي مرتكب شدند.
هاشمي رفسنجاني پس از ورود مك فارلين ودر مورد محموله مشكوك تبريز به كيهان در تاريخ 17/01/1366 مي گويد:
«.... اينها 4-5 سال است كه زحمت مي كشند تا بگويند ايران از اسراييل اسلحه خريده است . البته ما در اينجا ضرر كرديم وقبول هم داريم ولي دنيا فهميد كه ما نمي دانستيم ........ يك بار فهميديم كه يك جريان اسراييلي در اين قضايا دخالت دارد جلوي تخليه سلاحها را گرفتيم و دستور داديم كه ان را برگردانند......» اين سخن هاشمي رفسنجاني در آينده مورد تاييد اعضاي كميسيون تاور نيز قرار مي گيرد و آنها نيز تاييد مي كنند ايران محموله موشكهايي كه روي آن آرم اسراييل بود را برگشت داده است.
رابرت مك فارلين هنگام سوگند در دادگاه
رابرت مك فارلين كه با نام شون دولين و با پوشش امنيتي وارد ايران شده بود پس از افشاگري امام (ره) و فهميدن اينكه ايران در اين قضيه دست برتر را دارد در نهايت با خفت مجبور به ترك تهران شد.
اما اين قضيه پس از ورود مك فارلين به آمريكا ابعاد جديدي پيدا مي كند كه رسوايي بيشتري براي آمريكايي ها به بارمي آورد و به بحران " ايران گيت " معروف مي شود. بحران آمريكا ايجاد ارتباط با ايران نبود بلكه آنها با عوايد مالي حاصل از فروش اسلحه به ايران به ضد انقلابيون نيكاراگوئه ، كنتراها، كمك مالي مي كردند.
اليور نورث شخصي كه پولهاي عايده از فروش اسلحه به ايران را به ضدانقلابيون نيكاراگوئه مي رساند
به نوشته كيهان در آن زمان : « ايران پول اسلحه را به حساب بانك " ليكر سورس" ژنو ريخته بود و اليور نورث كه همراه مك فارلين به تهران نيز امده بود امكان برداشت از آن حساب را داشت و وي مازاد اين پول را به حساب دوستان خود در نيكاراگوئه واريز مي كرده است.»
پس از اين رسوايي و افشاگري كه آمريكا در عملياتي دوجانبه در ايران و نيكاراگوئه عليه دولت اورتگا رهبر "ساندنيست ها" انجام داده بود ريگان با ناراحتي از افشاي اين مسئله كميته اي سه نفره كه در راس انها سناتور " جان تاور" قرار داشت تشكيل داد وبه آنها ماموريت داد تا اين موضوع را بررسي كنند . اين كميته سه نفره به كميسيون تاور معروف شد.
اين كميسيون ماموريت ميابد تا نقش شوراي امنيت ملي آمريكا را در بحران معروف به ايران گيت بررسي كند. رابرت مك فارلين افسر پيشين نيروي دريايي و مشاور امنيت ملي آمريكا متهم اصلي اين پرونده است . پس از وي جان پويند ديگر مشاور امنيت ملي كاخ سفيد ، اوليور نورث افسري كه حق برداشت پول از حساب سوئيس را داشت و سپس ويليام كيسي رئيس سيا و دونالد ريگان رييس جمهور آمريكا قرار داشتند. اوليور نورث در عمليات سال 1980 آمريكا در طبس براي آزادي گروگانهاي سفارت آمريكا نيز شركت داشت .
ريگان رييس جمهور آمريكا پس از افشاي جريان مك فارلين
در 15 نوامبر 1986 ريگان اعتراف كرد كه" 18 ماه است ارتباط سياسي محرمانه اي با ايران دارم". در نهايت در 21 نوامبر 1987 كنگره امريكا ريگان را مسئول همه اشتباهات مك فارلين معرفي كرد . كميسيون تاور نيز ريگان را متهم كرد . پس از اصرار فراوان كنگره آمريكا مبني بر كشف مقصرين بحران ايران گيت كه پس از مشخص شدن كمك آمريكا به كنتراها در نيكاراگوئه به ايران كنترا معروف شد در 22 مارس 1987 پس از دوسال از گذشتن ماجرا ، مك فارلين با خوردن تعداد زيادي قرص واليوم دست به خودكشي زد.
روي جلد گزارش نهايي منتشر شده توسط لارنس والش قاضي دادگستري آمريكا در سال 1994
به هرحال هشت سال جنگ ايران وعراق در مرداد1367 با پذيرش قطعنامه 598 از سوي جمهوري اسلامي به پايان رسيد ، قطعنامه اي كه امام خميني (ره) ، از آن به نوشيدن جام زهر تعبير كردند ، ايشان در پيام معروف قطعنامه از واقعيتهايي در مورد جنگ سخن گفتند كه در اينده آشكار خواهد شد . هنوز معلوم نيست آيا هم اكنون پس از گذشت بيش از 15 سال از پايان جنگ آيا وقت ان رسيده كه اين واقعيتهاي ناگفته كه يكي از آنها همين قضيه مك فارلين است، آشكار شود يا خير؟
نظر شما